پرش به محتوا

باقر مؤمنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
MammothBot (بحث | مشارکت‌ها)
top: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهام‌زدایی (ایرانی) با استفاده از AWB
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص= باقر مؤمنی
|نام_شخص= باقر مؤمنی
|نام_تصویر=
|نام_تصویر=
|عرض_تصویر=
|عرض_تصویر=
|توضیح_تصویر=
|توضیح_تصویر=
|نام دیگر= محمد باقر مؤمنی
|نام دیگر= محمّدباقر مؤمنی
|جوایز دریافتی=
|جوایز دریافتی=
|لقب‌ها=
|لقب‌ها=
|زمینه فعالیت=
|زمینه فعالیت=
|ملیت= [[ایرانی‌ها|ایرانی]]
|ملیت= [[ایرانی‌ها|ایرانی]]
|اهل=
|اهل=
|دوره=
|دوره=
|سال‌های فعالیت=
|سال‌های فعالیت=
|محل زندگی= {{flagicon|France}} [[پاریس]] از سال ۱۳۶۱
|محل زندگی= [[پاریس]] از سال ۱۳۶۱
|مذهب=
|مذهب=
|نهاد=
|نهاد=
|همسر=اکرم فرمهینی
|همسر=اکرم فرمهینی
|فرزندان=انوشه مؤمنی
|فرزندان=انوشه مؤمنی
|والدین=
|والدین=
|آرامگاه=
|آرامگاه=
|مدفن=
|مدفن=
|نقش‌های برجسته=
|نقش‌های برجسته=
|پیشه= [[مترجم]]، [[تاریخ‌نگار]] و [[پژوهشگر]] [[سیاسی]]
|پیشه= [[مترجم]]، [[تاریخ‌نگار]] و [[پژوهشگر]] [[سیاسی]]
|وب‌گاه=
|وب‌گاه=
|منصب=
|منصب=
|سبک=
|سبک=
|مکتب=
|مکتب=
|آثار= ایران در آستانه انقلاب مشروطیت
|آثار= ایران در آستانه انقلاب مشروطیت
|تاریخ_تولد= ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۵
|تاریخ_تولد= {{تاریخ تولد|۱۳۰۵|۲|۲۳|گاه‌شمار=خورشیدی}}
|محل_تولد= {{flagicon|Iran}} [[کرمانشاه]]
|محل_تولد= [[کرمانشاه]]
|تاریخ_مرگ= {{تاریخ مرگ و سن|۱۴۰۲|۸|۲۸|۱۳۰۵|۲|۲۳|گاه‌شمار=خورشیدی}}
|تاریخ_مرگ=
|محل_مرگ=
|محل_مرگ= [[پاریس]]
|امضاء=
|امضاء=
|گفتاورد=
|گفتاورد=
|imdb_id =
|Soure_id =
}}
}}
'''محمّدباقر مؤمنی''' ({{تاریخ تولد|۱۳۰۵|۲|۲۳|گاه‌شمار=خورشیدی}} – {{تاریخ مرگ|۱۴۰۲|۸|۲۸|گاه‌شمار=خورشیدی}}) [[مترجم]]، [[تاریخ‌نگار]]، [[پژوهشگر]] [[سیاسی]] و فعال سیاسی چپ بود. وی مدتی در [[حزب توده ایران]] عضویت داشت و سپس از این حزب جدا شد.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=باقر مؤمنی نویسنده و موّرخ پرآوازه چشم از جهان فرو بست|نشانی=https://www.rfi.fr/fa/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/20231119-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%88%D9%91%D8%B1%D8%AE-%D9%BE%D8%B1%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%87-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D8%B3%D8%AA|وبگاه=ار.اف.ای - RFI|تاریخ=2023-11-19|بازبینی=2023-11-19|کد زبان=fa}}</ref>

'''محمد باقر مؤمنی''' (۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۵ در [[کرمانشاه]] -) [[مترجم]]، [[تاریخ‌نگار]]، [[پژوهشگر]] [[سیاسی]] و فعال سیاسی چپ است. وی مدتی در [[حزب توده ایران]] عضویت داشته و سپس از این حزب جدا شده است.


== زندگی ==
== زندگی ==
[[پرونده:به_عبارت_دیگر_-_باقر_مومنی.webm|چپ|بندانگشتی|به عبارت دیگر - باقر مومنی]]

=== تولد و زندگی در کرمانشاه ===
=== تولد و زندگی در کرمانشاه ===
محمد باقر مؤمنی در سال ۱۳۰۵ کرمانشاه به دنیا آمد. تاریخ تولدش به درستی مشخص نیست و بین روزهای ۱۲ اردیبهشت تا ۲۱ خرداد (۱۳ مه تا ۱۱ژوئن) اتفاق افتاده است. با این حال وی روز ۱ مه (۱۱ اردیبهشت) را روز تولد خود معرفی کرده است. خانوادهٔ وی خانواده‌ای مذهبی بوده و پدرش به نام محمد نقی مردی مذهبی بود که چون باسواد و کاردان بود در دستگاه [[شیخ محمدهادی جلیلی کرکوکی زنگنه]]، روحانی آن زمان کرمانشاه به پیشکاری رسیده بود. وی از مادر خود به نام ملوس، به عنوان زنی محکم، بی‌باک و خویشتن‌دار یاد می‌کند. محمد باقر مؤمنی پسر دوم خانواده بود و پس از وی، چهار دختر نیز به دنیا آمدند.
محمدباقر مؤمنی در سال ۱۳۰۵ در کرمانشاه زاده شد. تاریخ تولد او به درستی مشخص نیست و بین روزهای ۱۲ اردیبهشت تا ۲۱ خرداد (۱۳ مه تا ۱۱ ژوئن) است. با این حال وی روز ۱ مه (۱۱ اردیبهشت) را روز تولد خود معرفی کرده‌است. خانوادهٔ وی مذهبی بودند. پدر او به نام محمدنقی، مردی مذهبی بود و چون باسواد و کاردان بود در دستگاه شیخ محمدهادی جلیلی کرکوکی زنگنه، روحانی آن زمان کرمانشاه به پیشکاری رسید. باقر مؤمنی از مادر خود به نام ملوس، به عنوان زنی محکم، بی‌باک، و خویشتن‌دار یاد می‌کند. محمدباقر مؤمنی پسر دوم خانواده بود و پس از وی، چهار دختر نیز به دنیا آمدند.


باقر مؤمنی دورهٔ دبستان و دبیرستان را در کرمانشاه گذراند و در خرداد ۱۳۲۳ در رشتهٔ ادبی دبیرستان شاپور دیپلم گرفت. فعالیت سیاسی وی نیز از همان زمان آغاز شد. در آن سال‌ها کرمانشاه در اشغال نیروهای ارتش بریتانیا بود و حزبی به نام پیکار با تمایلات ضد انگلیسی، ولی با گرایش ناسیونالیستی و طرفدار آلمان نازی تأسیس شده بود که رهبری آن را خسرو اقبال بر عهده داشت. باقر مؤمنی جذب مقالات تند و تیز روزنامهٔ این حزب به نام نبرد شده و به همراه چند تن دیگر در کرمانشاه دفتر این حزب را راه اندازی می‌کند.<ref name="pyknet.net">[http://www.pyknet.net/1385/hafteh/11ord/66/page/34momeni.htm پیک هفته: باقر مؤمنی با شتاب به ۸۰ رسید، ناصر مهاجر؛] بازدید در ۱ فوریه ۲۰۱۵.</ref>
باقر مؤمنی دورهٔ دبستان و دبیرستان را در کرمانشاه گذراند و در خرداد ۱۳۲۳ در رشتهٔ ادبی دبیرستان شاپور دیپلم گرفت. فعالیت سیاسی وی نیز از همان زمان آغاز شد. در آن سال‌ها کرمانشاه در [[اشغال ایران در جنگ جهانی دوم|اشغال نیروهای ارتش بریتانیا]] بود و حزبی به نام [[سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر]] با تمایلات ضد بریتانیایی، ولی با گرایش [[ملی‌گرایی|ملی‌گرا]] و طرفدار [[آلمان نازی]] تأسیس شده بود که رهبری آن را [[خسرو اقبال]] بر عهده داشت. باقر مؤمنی جذب مقالات تند و تیز روزنامهٔ این حزب به نام نبرد شد و به همراه چند تن دیگر در کرمانشاه دفتر این حزب را راه‌اندازی می‌کند.<ref name="pyknet.net">[http://www.pyknet.net/1385/hafteh/11ord/66/page/34momeni.htm پیک هفته: باقر مؤمنی با شتاب به ۸۰ رسید، ناصر مهاجر؛] بازدید در ۱ فوریه ۲۰۱۵.</ref>


=== تحصیل در تهران و فعالیت در حزب توده ===
=== تحصیل در تهران و فعالیت در حزب توده ===
با این حال مؤمنی برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه به تهران می‌آید و در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران ثبت نام می‌کند. در آنجا وارد محافل سیاسی احزابی مانند پیکار، میهن پرستان و استقلال شده و در مباحثات آنها وارد می‌شود و نهایتاً تصمیم می‌گیرد وارد کارهای سیاسی نشده و به تحصیلات خود بپردازد. اما در همین زمان جذب تبلیغات حزب توده ایران شده و نهایتاً در اواخر سال ۱۳۲۴، کمی پس از تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان، به این حزب پیوست.
با این حال مؤمنی برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه به تهران رفت و در دانشکدهٔ حقوق [[دانشگاه تهران]] ثبت نام رفت. در آنجا وارد محافل سیاسی احزابی مانند [[سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر|پیکار]]، میهن‌پرستان، و استقلال شد و نهایتاً تصمیم گرفت وارد کارهای سیاسی نشده و به تحصیلات خود بپردازد. اما در همین زمان جذب تبلیغات [[حزب توده ایران]] شده و نهایتاً در اواخر سال ۱۳۲۴ کمی پس از تشکیل [[حکومت خودمختار آذربایجان]]، به این حزب پیوست.


در همان زمان در سفری به کرمانشاه به عنوان مسئول شورای ایالتی اتحادیهٔ کارگران در کرمانشاه انتخاب می‌شود. مؤمنی از همین زمان به همکاری با روزنامهٔ بیستون چاپ کرمانشاه می‌پردازد که در آن زمان تحت عنوان «ارگان شورای متحدهٔ ایالتی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان غرب» منتشر می‌شد. سال بعد با آغاز سرکوب فعالان کمونیست مصادف می‌شود و ماجرای کشتار کارگران در کرمانشاه در راهپیمایی ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۵ (اول ماه مه ۱۹۴۶) به وقوع می‌پیوندد. در این ماجرا کارگران پس از تماشای فیلمی در سینما ایران واقع در خیابان سپه کرمانشاه، به مناسبت روز جهانی کارگر راهپیمایی می‌کنند و به سمت باشگاه اتحادیهٔ کارگران به راه می‌افتند. پلیس کرمانشاه به جمعیت کارگران حمله کرده و با شلیک گلوله ۱۴ کارگر را کشته و ۱۲۰ کارگر را زخمی می‌کند. باقر مؤمنی در این ماجرا از ناحیهٔ کتف راست مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد. وی از این روز به عنوان «تولدی دیگر» برای خود یاد می‌کند.
در همان زمان در سفری به کرمانشاه به عنوان مسئول شورای ایالتی اتحادیهٔ کارگران در کرمانشاه انتخاب شد. مؤمنی از همان زمان به همکاری با روزنامهٔ بیستون چاپ کرمانشاه پرداخت که در آن زمان تحت عنوان ''ارگان شورای متحدهٔ ایالتی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان غرب'' منتشر می‌شد. سال سرکوب فعالان کمونیست آغاز شد و ماجرای کشتار کارگران در کرمانشاه در راهپیمایی [[روز جهانی کارگر]] ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۵ (۱ مه ۱۹۴۶) رخ داد. در این ماجرا کارگران پس از تماشای فیلمی در سینما ایران واقع در خیابان سپه کرمانشاه، به مناسبت روز جهانی کارگر راهپیمایی کردند و به سمت باشگاه اتحادیهٔ کارگران به راه افتادند. پلیس کرمانشاه به جمعیت کارگران حمله و با شلیک گلوله ۱۴ کارگر را کشته و ۱۲۰ کارگر را زخمی کرد. باقر مؤمنی در این ماجرا از ناحیهٔ کتف راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت. وی از این روز به عنوان «تولدی دیگر» برای خود یاد می‌کند.


مؤمنی پس از ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و آغاز سرکوب جنبش‌های دموکراتیک آذربایجان و کردستان و در وضعیتی که حزب توده و شورای متحده مورد حملهٔ گسترده قرار می‌گرفتند، برای ادامه دادن به تحصیلاتش به تهران آمد، اما را بطه اش را با تشکیلات کرمانشاه فطع نکرد و از طرف تشکیلات کرمانشاه به عنوان «مسئول یا نمایندهٔ تشکیلات کرمانشاه» در «تشکیلات کل» که به سرپرستی دکتر رادمنش شکل گرفته بود، فعالیت می‌کرد. در همین زمان، به همکاری با سازمان مرکزی اتحادیه‌های دهقانی ایران دعوت می‌شود که سرپرست شعبهٔ مرکزی آن با فردی معروف به دکتر بهرامی بود و دبیری آن را صادق انصاری بر عهده داشت.<ref name="pyknet.net"/>
مؤمنی پس از ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و آغاز سرکوب جنبش‌های دموکراتیک آذربایجان و کردستان و در وضعیتی که حزب توده و شورای متحده مورد حملهٔ گسترده قرار می‌گرفتند، برای ادامه دادن به تحصیل به تهران رفت. اما رابطه خود با تشکیلات کرمانشاه را قطع نکرد و از طرف تشکیلات کرمانشاه به عنوان مسئول یا نمایندهٔ تشکیلات کرمانشاه در «تشکیلات کل» که به سرپرستی دکتر رادمنش شکل گرفته بود، فعالیت می‌کرد. در همان زمان، به همکاری با سازمان مرکزی اتحادیه‌های دهقانی ایران دعوت شد که سرپرست شعبهٔ مرکزی آن با فردی معروف به دکتر بهرامی بود و دبیری آن را صادق انصاری بر عهده داشت.<ref name="pyknet.net"/>


=== فعالیت پس از غیرقانونی شدن حزب توده ===
=== فعالیت پس از غیرقانونی شدن حزب توده ===
در همین زمان بحران در درون حزب توده آغاز می‌شود و حزب پس از ماجرای ترور ناکام محمدرضا شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ غیرقانونی اعلام می‌شود. باقر مؤمنی در تهران تحصیلاتش را ادامه می‌دهد و پس از فارغ‌التحصیلی در رشتهٔ حقوق برای دوران سربازی در دانشکدهٔ افسری ثبت نام می‌کند. اوائل فرودین ۱۳۳۰ از خدمت مرخص می‌شود و با روی کار آمدن دولت محمد مصدق بار دیگر فعالیت خود را از سر می‌گیرد. در این زمان در سازماندهی اعتصابات کارگری در قزوین و بهشهر فعالیت می‌کند. در بهشهر برای مدت ۱۰ ماه می‌ماند. در آنجا برای اولین بار دستگیر شده و به زندان ساری منتقل می‌شود. پس از مدتی برای استیناف به تهران فرستاده شده و در آنجا آزاد می‌شود. در تهران به عضویت کمیتهٔ حومه (یکی از کمیته‌های ۵ گانهٔ حزب در تهران) درآمده و در ناحیهٔ شهریار به عنوان معاون کمیته به فعالیت مشغول می‌شود. وی تا کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ ارتباط کمی با مرکز داشته و به فعالیت در میان روستاییان ورامین می‌پردازد. اما در زمان کودتا تشکیلات در ورامین که آموزش‌های نظامی نیز می‌داده، لو می‌رود و مؤمنی ناگزیر به تهران می‌آید؛ و چون حزب پس از کودتا غیرقانونی اعلام شده ناگزیر به زندگی مخفی روی می‌آورد.<ref name="pyknet.net"/>
در همان زمان بحران در درون حزب توده آغاز شد و حزب پس از ماجرای ترور ناکام محمدرضا شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ غیرقانونی اعلام شد. باقر مؤمنی در تهران تحصیلات خود را ادامه داد و پس از فارغ‌التحصیلی در رشتهٔ حقوق برای دوران سربازی در دانشکدهٔ افسری ثبت نام کرد. او اوائل فرودین ۱۳۳۰ از خدمت مرخص شد و با روی کار آمدن [[دولت نخست محمد مصدق|دولت محمد مصدق]] بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفت و همزمان در سازماندهی اعتصابات کارگری در قزوین و بهشهر فعالیت می‌کرد. مؤمنی در بهشهر برای مدت ۱۰ ماه ماند. در آنجا برای نخستین بار دستگیر و به زندان ساری منتقل شد. پس از مدتی برای استیناف به تهران فرستاده و در آنجا آزاد شد. در تهران به عضویت کمیتهٔ حومه (یکی از کمیته‌های ۵ گانهٔ حزب توده در تهران) درآمد و در ناحیهٔ شهریار به عنوان معاون کمیته به فعالیت مشغول شد. وی تا کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ ارتباط کمی با مرکز داشت و به فعالیت در میان روستاییان ورامین می‌پرداخت. اما در زمان کودتا تشکیلات در ورامین که آموزش‌های نظامی نیز می‌داد، لو رفت و مؤمنی ناگزیر به تهران برگشت؛ و چون حزب پس از کودتا غیرقانونی اعلام شده بود ناگزیر به زندگی مخفی رو آورد.<ref name="pyknet.net"/>


=== قعالیت پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ===
=== فعالیت پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ===
در خرداد ۱۳۳۳ در یورش نیروهای فرمانداری نظامی به یک جلسهٔ مخفی دستگیر می‌شود، اما پس از چند روز آزاد می‌شود. پس از چندی سازمان نظامی حزب توده لو می‌رود، همهٔ اعضای کمیتهٔ مرکزی داخل کشور دستگیر می‌شوند و کیانوری و جودت هم از ایران خارج می‌شوند. در این هنگام به همراه ۶ تن دیگر مسول رسیدگی و سامان دادن به حزب در داخل کشور می‌شود. شش تن دیگر عبارت اند از: صادق انصاری، منوچهر هوشمندراد، پرویز شهریاری، فرج‌الله میزانی، علی متقی و حبیب ثابت. چهار نفر از اعضای این گروه یک ماه بعد و در روز دهم آبان ۱۳۳۵ دستگیر می‌شود. مؤمنی در حین انتقال دست به فرار می‌زند، اما مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و دستگیر می‌شود و در نهایت در دادگاه نظامی به ۱۸ ماه حبس تأدیبی محکوم می‌شود و این مدت را در زندان‌های زرهی و قزل قلعه می‌گذراند. صادق انصاری از مقاومت وی در زندان و تنفرش از اعتراف نویسان یاد کرده است. مؤمنی در همین ایام در زندان از علی علوی زبان روسی می‌آموزد و اول ماه مه را به بهانهٔ روز تولد خودش جشن می‌گیرد.<ref name="pyknet.net"/>
باقر مؤمنی در خرداد ۱۳۳۳ در یورش نیروهای فرمانداری نظامی به یک جلسهٔ مخفی دستگیر اما پس از چند روز آزاد شد. پس از چندی سازمان نظامی حزب توده لو رفت و همهٔ اعضای کمیتهٔ مرکزی داخل کشور دستگیر شدند. همزمان [[نورالدین کیانوری]] و جودت هم از ایران خارج شدند. باقر مؤمنی در این هنگام به همراه ۶ تن دیگر (صادق انصاری، منوچهر هوشمندراد، [[پرویز شهریاری]]، [[فرج‌الله میزانی]]، علی متقی، و حبیب ثابت) مسئول رسیدگی و سامان‌دهی به حزب در داخل کشور شد. چهار نفر از اعضای این گروه یک ماه بعد و در دهم آبان ۱۳۳۵ دستگیر شدند. مؤمنی در حین انتقال دست به فرار زد، اما مورد اصابت گلوله قرار گرفت و دستگیر شد و در نهایت در دادگاه نظامی به ۱۸ ماه حبس تأدیبی محکوم شد. او این مدت را در زندان‌های زرهی و قزل‌قلعه گذراند. صادق انصاری از مقاومت وی در زندان و تنفر او از اعتراف‌نویسان یاد کرده‌است. مؤمنی در همین ایام در زندان از [[علی علوی]] زبان روسی آموخت و اول ماه مه را به بهانهٔ روز تولد خود جشن گرفت.<ref name="pyknet.net"/>


=== آزادی از زندان و قطع ارتباط با حزب توده ===
=== آزادی از زندان و قطع ارتباط با حزب توده ===
مؤمنی نهایتاً در در مرداد ماه ۱۳۳۷ از زندان آزاد می‌شود. پس از آزادی ارتباط خود را با بقایای حزب قطع می‌کند. در اواخر همان سال با کم یک آشنای متنفذ در بانک سپه در سمت کمک اندیکاتور نویس به کار مشغول می‌شود. در سال ۱۳۳۹، زمانی که با روی کار آمدن علی امینی فضای بازتری به وجود آمده بود، پایان‌نامه اش را با اصلاحات تحت نام ایران در آستانهٔ انقلاب مشروطیت به چاپ می‌رساند. در همین زمان همراه با گروهی از رفیقانش به تشکیل محفلی می‌پردازد که از توده ای‌های در تبعید و نیز خط مشی قدرت‌های کمونیست مستقل باشد. این محفل، گروه اول ماه مه نام می‌گیرد.
باقر مؤمنی نهایتاً د مرداد ۱۳۳۷ از زندان آزاد شد. اما ارتباط خود را با بقایای حزب قطع کرد. در اواخر همان سال با کمک یک آشنای متنفذ در [[بانک سپه]] در سمت کمک اندیکاتورنویس به کار مشغول شد. در سال ۱۳۳۹ زمانی که با روی کار آمدن [[علی امینی]] فضای بازتری به وجود آمد، پایان‌نامه خود را با عنوان ''ایران در آستانهٔ انقلاب مشروطیت'' به چاپ رساند. در همین زمان همراه با گروهی از دوستان خود به تشکیل محفلی پرداخت که از توده‌ای‌های در تبعید و نیز خط مشی قدرت‌های کمونیست مستقل باشد. این محفل، «گروه اول ماه مه» نام گرفت.


پس از طی شدن فضای گذرای سال‌های ۴۲–۳۹ بار دیگر عرصه بر فعالان سیاسی چپ تنگ می‌شود. مؤمنی در این زمان به پیشنهاد پرویز شهریاری، با همراهی صادق انصاری به ترجمهٔ تاریخ قرون وسطا از روسی می‌پردازد. پس از آن با همکاری انصاری و علی‌الله همدانی، کتاب تاریخ جهان باستان را ترجمه می‌کند. پس از آن به تصحیح و چاپ مجدد رسالات دوران مشروطه می‌پردازد و در این مسیر کتاب‌های سیاحت نامه ابراهیم بیک، تمثیلات آخوندزاده، کتاب احمد و نیز مسالک المحسنین طالبف تبریزی را تصحیح و منتشر می‌کند.
پس از طی شدن فضای گذرای سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ بار دیگر عرصه بر فعالان سیاسی چپ تنگ شد. مؤمنی در این زمان به پیشنهاد پرویز شهریاری، با همراهی صادق انصاری به ترجمهٔ تاریخ [[قرون وسطی]] از روسی پرداخت. پس از آن با همکاری انصاری و علی‌الله همدانی، کتاب ''تاریخ جهان باستان'' را ترجمه کرد. پس از آن به تصحیح و چاپ دوباره ''رسالات دوران مشروطه'' پرداخت و در این مسیر کتاب‌های ''[[سیاحت نامه ابراهیم بیک]]''، ''[[تمثیلات]]'' میرزا [[میرزا فتحعلی آخوندزاده]]،<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=fa|تاریخ=۲۸ آبان ۱۴۰۲|وبگاه=[[بی‌بی‌سی فارسی]]|نشانی=https://www.bbc.com/persian/live/67466459|عنوان=باقر مومنی نویسنده و مورخ ایرانی در پاریس درگذشت}}</ref> ''[[کتاب احمد]]'' و نیز ''[[مسالک المحسنین]]'' [[عبدالرحیم طالبوف]] را تصحیح و منتشر کرد.


در این زمان از بانک سپه هم اخراج می‌شود و چون قادر به تأمین زندگی نیست، در ۱۳۴۶ به فرانسه می‌رود تا ضمن تحصیل در دورهٔ دکترای اقتصاد به کار بپردازد، اما پس از بیست ماه در ۱۳۴۸ چون کاری نمی‌یابد بار دیگر به ایران بازمی‌گردد. در فرانسه ضمن آموختن زبان فرانسوی با رضا رادمنش دیدار می‌کند و از او می‌خواهد ترتیبی بدهد تا به کوبا سفر کند، چرا که در این زمان وی آیندهٔ جنبش سیاسی ایران را در قیام مسلحانهٔ توده‌ای می‌دید، اما با مخالفت رادمنش مواجه می‌شود.
در این زمان از بانک سپه هم اخراج شد و چون قادر به تأمین زندگی نبود در سال ۱۳۴۶ به فرانسه رفت تا ضمن تحصیل در دورهٔ دکترای اقتصاد به کار بپردازد. اما پس از بیست ماه در ۱۳۴۸ چون کاری نیافت بار دیگر به ایران بازگشت. در فرانسه ضمن آموختن زبان فرانسوی با [[رضا رادمنش]] دیدار کرد و از او خواست ترتیبی بدهد تا به [[کوبا]] سفر کند. چرا که در آن زمان وی آیندهٔ جنبش سیاسی ایران را در قیام مسلحانهٔ توده‌ای می‌دید، اما با مخالفت رادمنش مواجه شد.


مؤمنی در این زمان به شدت منتقد مواضع مرکزیت حزب توده در خارج از ایران بوده و جریان عباسعلی شهریاری در داخل را نیز سازمانی پلیسی می‌دانسته است و خواهان دوری جستن از آنها بوده است. پس از بازگشت به ایران در مؤسسهٔ تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی به صورت قراردادی استخدام می‌شود. پس از مدتی در ۲۶ شهریور ۱۳۴۹ با اکرم فرمهینی گرافیست که از مدت‌ها پیش به او علاقه‌مند بوده ازدواج می‌کند. در نتیجهٔ این ازدواج صاحب پسری می‌شود که به یاد ناوی وظیفه هوشنگ انوشه، انوشه نام می‌گیرد. در همان سال ۱۳۴۹ انتشارات صدای معاصر را تأسیس می‌کند که آثاری از علی اشرف درویشیان، ناصر زرافشان، علی کشتگر، قدسی قاضی نور، محمود دولت‌آبادی و ... را به چاپ می‌رساند. وی کتاب‌های خود مانند قصه برای بزرگ‌سالان اثر شچدرین، پنج لول روسی و ادبیات مشروطه را نیز از طریق همین انتشارات منتشر می‌کند. در نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۳ با بورس شش‌ماهه‌ای که از طرف مؤسسه می‌گیرد به فرانسه می‌رود، در سوربن ثبت نام می‌کند و نگارش رسالهٔ دکترایش را با نام مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران آغاز می‌کند. نگارش این رساله دو سال وقت می‌برد و مؤمنی علیرغم مخالفت مؤسسه تا پایان کار در فرانسه می‌ماند، شمن اینکه جلد اول آن را نیز با نام مستعار ا-پوران در فرانسه به چاپ می‌رساند.
مؤمنی در آن زمان به شدت منتقد مواضع مرکزیت حزب توده در خارج از ایران بود و جریان عباسعلی شهریاری در داخل را نیز سازمانی پلیسی می‌دانست و خواهان دوری جستن از آنها بود. پس از بازگشت به ایران در مؤسسهٔ تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی به صورت قراردادی استخدام شد. پس از مدتی در ۲۶ شهریور ۱۳۴۹ با اکرم فرمهینی گرافیست که از مدت‌ها پیش به او علاقه‌مند بوده ازدواج کرد. در نتیجهٔ این ازدواج صاحب پسری شد که به یاد ناوی وظیفه هوشنگ انوشه، انوشه نام گرفت. در همان سال ۱۳۴۹ انتشارات صدای معاصر را تأسیس کرد که آثاری از [[علی‌اشرف درویشیان|علی اشرف درویشیان]]، [[ناصر زرافشان]]، علی کشتگر، [[قدسی قاضی‌نور]]، [[محمود دولت‌آبادی]] و را به چاپ می‌رساند. وی کتاب‌های خود مانند ''قصه برای بزرگ‌سالان'' اثر شچدرین، ''پنج لول روسی''، و ''ادبیات مشروطه'' را نیز از طریق همین انتشارات منتشر می‌کرد. در نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۳ با بورس شش‌ماهه‌ای که از طرف مؤسسه گرفت به فرانسه رفت و در [[دانشگاه سوربن]] ثبت نام کرد. او نگارش رسالهٔ دکترای خود را با نام ''مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران'' آغاز کرد. نگارش این رساله دو سال وقت برد و مؤمنی علی‌رغم مخالفت مؤسسه تا پایان کار در فرانسه ماند، ضمن اینکه جلد اول آن را نیز با نام مستعار ا-پوران در فرانسه به چاپ رساند.


سال ۱۳۵۵ به ایران بازمی‌گردد، اما به دلیل اختناق موفق به چاپ کتابش نمی‌شود؛ بنابراین دستنوشته را به بزرگ علوی می‌سپارد، اما کتاب چهار تیاتر میرزا آقا خان تبریزی را تصحیح و به چاپ می‌سپارد. سال ۱۳۵۶ با بازتر شدن فضا سه کتاب به نام‌های سیمای روستا در ایران، رو در رو و کتاب احمد چاپ می‌کند.<ref name="pyknet.net"/>
باقر مؤمنی در سال ۱۳۵۵ به ایران باز گشت، اما به دلیل اختناق موفق به چاپ کتاب خود نشد؛ بنابراین دستنوشته‌های خود را به [[بزرگ علوی]] سپرد، اما کتاب ''چهار تیاتر'' [[میرزا آقا تبریزی]] را تصحیح و به چاپ رساند. در سال ۱۳۵۶ با بازتر شدن فضا سه کتاب به نام‌های ''سیمای روستا در ایران''، ''رو در رو''، و کتاب ''احمد'' را چاپ کرد.<ref name="pyknet.net"/>


=== انقلاب بهمن و فعالیت سیاسی مستقل ===
=== انقلاب اسلامی و فعالیت سیاسی مستقل ===
مؤمنی شهریور ۱۳۵۷ و در هنگام وقوع حادثهٔ ۱۷ شهریور در ایران نبود، اما در همین زمان به منزل وی برای دستگیری وی مراجعه می‌شود. مؤمنی به ایران بازمی‌گردد و با همکاری ناصر رحمانی‌نژاد، سعید سلطانپور و بزرگ پورجعفر هفته نامهٔ صدای معاصر را منتشر می‌کند که با سردبیری صارم الدین صادق وزیری تا تیر ۱۳۵۸ چهارده شماره از آن منتشر می‌شود. از فروردین ۱۳۵۸ انتشار نشریهٔ تئوریک مارکسیستی اندیشه را نیز آغاز می‌کند. در همین زمان مسئله ارضی و جنگ طبقاتی و همچنین مسایل جنبش و حزب توده را نیز منتشر می‌کند که با واکنش حزب توده مواجه می‌شود.<ref name="pyknet.net"/>
مؤمنی شهریور ۱۳۵۷ و در هنگام وقوع [[حادثهٔ ۱۷ شهریور]] در ایران نبود. اما در همان زمان ساواک به خانه وی برای دستگیری وی مراجعه می‌شود. مؤمنی به ایران بازگشت و با همکاری [[ناصر رحمانی‌نژاد]]، [[سعید سلطان‌پور]] و بزرگ پورجعفر هفته‌نامهٔ ''صدای معاصر'' را منتشر کرد که با سردبیری [[صارم‌الدین صادق وزیری]] تا تیر ۱۳۵۸ چهارده شماره از آن منتشر شد. مؤمنی از فروردین ۱۳۵۸ انتشار نشریهٔ ''تئوریک مارکسیستی اندیشه'' را نیز آغاز کرد. در همان زمان مسئله ارضی و جنگ طبقاتی و همچنین مسایل جنبش و حزب توده را نیز منتشر کرد که با واکنش حزب توده مواجه شد.<ref name="pyknet.net"/>


مؤمنی پس از انقلاب و در جریان تجدید حیات حزب توده ایران دیگر به این حزب نمی‌پیوندد. سال ۵۹ محفل مارکسیستی باقر مؤمنی و رفقایش پنجمین و آخرین شمارهٔ اندیشه را منشر کرده و با جناج چپ جامعهٔ سوسیالیست‌های نهضت ملی ائتلاف می‌کند. این ائتلاف ماهنامه‌ای مخفی به نام اخگر منتشر می‌کند که سردبیری‌اش را باقر مؤمنی به عهده می‌گیرد.<ref name="pyknet.net"/>
مؤمنی پس از انقلاب و در جریان تجدید حیات حزب توده ایران دیگر به این حزب نپیوست. سال ۱۳۵۹ محفل مارکسیستی باقر مؤمنی و دوستان او پنجمین و آخرین شمارهٔ اندیشه را منتشر کرده و با جناح چپ جامعهٔ سوسیالیست‌های نهضت ملی ائتلاف کرد. این ائتلاف ماهنامه‌ای مخفی به نام ''اخگر'' منتشر کرد که سردبیری آنرا باقر مؤمنی به عهده گرفت.<ref name="pyknet.net"/>


=== خروج از ایران و مهاجرت به فرانسه ===
=== خروج از ایران و مهاجرت به فرانسه ===
پس از سی‌ام خرداد ۱۳۶۰ امکان هرگونه قعالیت سیاسی از گروه سلب می‌شود و مؤمنی با گذر از کوه‌های کردستان ایران و ترکیه خود را به پاریس می‌رساند. در آنجا از بهمن ۱۳۶۳ تا تیر ۱۳۶۴ ماهنامه‌ای فرهنگی به نام گاهنامهٔ فرهنگ و هنر ایران منتشر می‌کند. همزمان با رایزنی و جلب نظر فعالان سیاسی در تیعید به دنبال تشکیل جبههٔ متحد چپ می‌رود، اما با اقبال مواجه نمی‌شود. به دنبال آن به ادامهٔ کار نویسندگی می‌پردازد و کتاب‌های متعددی مانند مسائل اوپوزیسیون ایران، گفتارهای سیاسی و دمکراسی، دین و دولت در عصر مشروطیت، از موج تا توفان، انفجار سبز، اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، حکومت اسلامی و اسلام حکومتی، پروندهٔ پنجاه و سه نفر، یادمانده‌های ایرج اسکندری، در خلوت دوست، دنیای ارانی و ... را منتشر می‌کند.<ref name="pyknet.net"/>
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ امکان هرگونه فعالیت سیاسی از گروه سلب شد و مؤمنی با گذر از ترکیه خود را به پاریس رساند. در آنجا از بهمن ۱۳۶۳ تا تیر ۱۳۶۴ ماهنامه‌ای فرهنگی به نام ''گاهنامهٔ فرهنگ و هنر ایران'' را منتشر کرد. همزمان با رایزنی و جلب نظر فعالان سیاسی در تبعید، به دنبال تشکیل جبههٔ متحد چپ رفت اما با اقبال مواجه نشد. به دنبال آن به ادامهٔ کار نویسندگی پرداخت و کتاب‌های بسیاری مانند ''مسائل اپوزسیون ایران''، ''گفتارهای سیاسی و دمکراسی''، ''دین و دولت در عصر مشروطیت''، ''از موج تا توفان''، ''انفجار سبز''، ''اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی''، ''حکومت اسلامی و اسلام حکومتی''، ''پروندهٔ پنجاه و سه نفر''، ''یادمانده‌های ایرج اسکندری''، ''در خلوت دوست''، ''دنیای ارانی'' و را منتشر کرد.<ref name="pyknet.net"/>


== کتاب‌شناسی ==
== کتاب‌شناسی ==
=== تألیف ===
=== تألیف ===
* اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، فرانکفورت: بزرگترین مرکز پخش کتاب‌‫، بی تا.
* اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، فرانکفورت: بزرگترین مرکز پخش کتاب، بی تا.
* انفجار سبز (کمونیسم در جهان و ایران)، استکهلم: آلفابت ماکزیما‌‫، ۱۹۹۹م‬‌‫= ۱۳۷۸.
* انفجار سبز (کمونیسم در جهان و ایران)، استکهلم: آلفابت ماکزیما، ۱۹۹۹م= ۱۳۷۸.
* دی‍ن و دول‍ت در ع‍ص‍ر م‍ش‍روطی‍ت، س‍وئ‍د‬: ن‍ش‍ر ب‍اران‌‌‫، ۱۹۹۳م‌‬‬‌‫= ۱۳۷۲.
* دی‍ن و دول‍ت در ع‍ص‍ر م‍ش‍روطی‍ت، س‍وئ‍د: ن‍ش‍ر ب‍اران، ۱۹۹۳م= ۱۳۷۲.
* سرزمین عرب در آستانه حاکمیت اسلامی، لس آنجلس: شرکت کتاب‌‫، ۲۰۱۲م‬‌‫= ۱۳۹۱.
* سرزمین عرب در آستانه حاکمیت اسلامی، لس آنجلس: شرکت کتاب، ۲۰۱۲م= ۱۳۹۱.
* ای‍ران در آس‍ت‍ان‍هٔ ان‍ق‍لاب م‍ش‍روطی‍ت، ت‍ه‍ران: صدای معاصر‌‫‌‌، ۱۳۴۵.
* ای‍ران در آس‍ت‍ان‍هٔ ان‍ق‍لاب م‍ش‍روطی‍ت، ت‍ه‍ران: صدای معاصر، ۱۳۴۵.
* پ‍ن‍ج ل‍ول روس‍ی، ت‍ه‍ران: شباهنگ‌‫، ۱۳۵۷.
* پ‍ن‍ج ل‍ول روس‍ی، ت‍ه‍ران: شباهنگ، ۱۳۵۷.
* تاریخ و سیاست، کلن: انتشارات فروغ‌‫، ۲۰۰۸م‬‬‌‫= ۱۳۸۷.
* تاریخ و سیاست، کلن: انتشارات فروغ، ۲۰۰۸م= ۱۳۸۷.
* دربارهٔ مسائل جنبش و حزب توده، تهران: پیوند، ‌‫‌‌۱۳۵۸.
* دربارهٔ مسائل جنبش و حزب توده، تهران: پیوند، ۱۳۵۸.
* درد اه‍ل ق‍ل‍م، ب‍ی‌ج‍ا: بی‌نا‌‫‌‌، ۱۳۵۶.
* درد اه‍ل ق‍ل‍م، ب‍ی‌ج‍ا: بی‌نا، ۱۳۵۶.
* دن‍ی‍ای اران‍ی، ت‍ه‍ران: خ‍ج‍س‍ت‍ه‌‌‫‌‌‌، ۱۳۸۴.
* دن‍ی‍ای اران‍ی، ت‍ه‍ران: خ‍ج‍س‍ت‍ه، ۱۳۸۴.
* رودررو، ‌‫تهران‬: شباهنگ‌‫، ۱۳۵۶.
* رودررو، تهران: شباهنگ، ۱۳۵۶.
* ص‍ور اس‍راف‍ی‍ل، بی‌جا: بی‌نا‌، ۲۵۳۷‌‫‌‌=۱۳۵۷.
* ص‍ور اس‍راف‍ی‍ل، بی‌جا: بی‌نا، ۲۵۳۷=۱۳۵۷.
* م‍س‍ئ‍ل‍ه ارض‍ی و ج‍ن‍گ طب‍ق‍ات‍ی در ای‍ران، ت‍ه‍ران: پیوند‌‫، ۱۳۵۹.
* م‍س‍ئ‍ل‍ه ارض‍ی و ج‍ن‍گ طب‍ق‍ات‍ی در ای‍ران، ت‍ه‍ران: پیوند، ۱۳۵۹.
* واندیشی و روشنفکری در ایران، کلن: مؤلف، ۱۳۸۶
* نواندیشی و روشنفکری در ایران، کلن: مؤلف، ۱۳۸۶
* همراه با انقلاب از درخت سخن بگو، کلن: مؤلف‌‫، ۲۰۰۹ م‬‌‫= ۱۳۸۸.
* همراه با انقلاب از درخت سخن بگو، کلن: مؤلف، ۲۰۰۹ م= ۱۳۸۸.


=== گفتگو ===
=== گفتگو ===
* ع‍ب‍دال‍ح‍س‍ی‍ن ن‍وش‍ی‍ن: ه‍ن‍رم‍ن‍د ان‍دی‍ش‍م‍ن‍د و پ‍ی‍ش‍ت‍از، ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر اش‍اره، ۱۳۸۰. (ای‍ن ک‍ت‍اب ح‍اص‍ل یک می‍زگ‍رد اس‍ت ک‍ه ع‍زی‍زال‍ل‍ه ب‍ه‍ادری، رح‍ی‍م ک‍اش‍ان‍ی و م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی ب‍ه ع‍ن‍وان پ‍رس‍ش‍گ‍ر در آن ش‍رک‍ت داش‍ت‍ه‌ان‍د و ب‍ه وس‍ی‍ل‍ه پ‍رس‍ش‍گ‍ر ت‍ن‍ظی‍م ش‍ده اس‍ت)
* ع‍ب‍دال‍ح‍س‍ی‍ن ن‍وش‍ی‍ن: ه‍ن‍رم‍ن‍د ان‍دی‍ش‍م‍ن‍د و پ‍ی‍ش‍ت‍از، ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر اش‍اره، ۱۳۸۰. (ای‍ن ک‍ت‍اب ح‍اص‍ل یک می‍زگ‍رد اس‍ت ک‍ه ع‍زی‍زال‍ل‍ه ب‍ه‍ادری، رح‍ی‍م ک‍اش‍ان‍ی و م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی ب‍ه ع‍ن‍وان پ‍رس‍ش‍گ‍ر در آن ش‍رک‍ت داش‍ت‍ه‌ان‍د و ب‍ه وس‍ی‍ل‍ه پ‍رس‍ش‍گ‍ر ت‍ن‍ظی‍م ش‍ده اس‍ت)
* گ‍ف‍ت و ش‍ن‍ود، ب‍ه اه‍ت‍م‍ام م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی س‍ج‍ادی، ت‍ه‍ران: نشر اوجا‌‫، ۱۳۶۹. (این ‌‫کتاب حاضر نتیجه نشست آقایان بزرگ علوی، محمود دولت‌آبادی، باقرمومنی، محسن یلغانی و ابراهیم رهبر می‌باشد که در سال ۵۸ با محوریت بزرگ علوی و ادبیات معاصر صورت گرفته است)
* گ‍ف‍ت و ش‍ن‍ود، ب‍ه اه‍ت‍م‍ام م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی س‍ج‍ادی، ت‍ه‍ران: نشر اوجا، ۱۳۶۹. (این کتاب حاضر نتیجه نشست آقایان بزرگ علوی، محمود دولت‌آبادی، باقر مؤمنی، محسن یلغانی و ابراهیم رهبر می‌باشد که در سال ۵۸ با محوریت بزرگ علوی و ادبیات معاصر صورت گرفته‌است)


=== ترجمه ===
=== ترجمه ===
* اوس‍ی‍پ‍ف، وال‍ری دم‍ی‍ت‍ری ی‍وی‍چ، ن‍ام‍ه‌ای ک‍ه ه‍رگ‍ز ف‍رس‍ت‍اده ن‍ش‍د، بی‌جا: انتشارات توکا‌‫، ۱۳۵۷.
* اوس‍ی‍پ‍ف، وال‍ری دم‍ی‍ت‍ری ی‍وی‍چ، ن‍ام‍ه‌ای ک‍ه ه‍رگ‍ز ف‍رس‍ت‍اده ن‍ش‍د، بی‌جا: انتشارات توکا، ۱۳۵۷.
* تاریخ قرون وسطی، ترجمهٔ صادق انصاری و باقر مؤمنی، بی جا: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۲.
* تاریخ قرون وسطی، ترجمهٔ صادق انصاری و باقر مؤمنی، بی جا: [[شرکت سهامی انتشار]]، ۱۳۴۲.
* س‍ال‍ت‍ی‍ک‍وف، م‍ی‍خ‍ائ‍ی‍ل ی‍وگ‍راف‍ووی‍چ، ق‍ص‍ه ب‍رای ب‍زرگ‍س‍الان، ت‍ه‍ران: س‍پ‍ه‍ر‌‫، ۱۳۴۹.
* س‍ال‍ت‍ی‍ک‍وف، م‍ی‍خ‍ائ‍ی‍ل ی‍وگ‍راف‍ووی‍چ، ق‍ص‍ه ب‍رای ب‍زرگ‍س‍الان، ت‍ه‍ران: س‍پ‍ه‍ر، ۱۳۴۹.
* شایرر، ویلیام، نازیسم و ریشه‌های فکری و تاریخی آن، ترجمه محمد مربوط و محمدباقر مؤمنی، تهران: امیر کبیر، کتابهای سیمرغ، ۱۳۴۳.
* شایرر، ویلیام، نازیسم و ریشه‌های فکری و تاریخی آن، ترجمه محمد مربوط و محمدباقر مؤمنی، تهران: امیر کبیر، کتابهای سیمرغ، ۱۳۴۳.


=== گردآوری، تحشیه و بازنشر ===
=== گردآوری، تحشیه و بازنشر ===
* سیاحتنامه ابراهیم بیک: (یابلای تعصب او)، اثر زین العابدین مراغه‌ای؛ با مقدمه وحواشی باقر مؤمنی، تهران‬‌‫: نشر اندیشه‬‬‌‫‌‌، ۱۳۵۳.
* سیاحتنامه ابراهیم بیک: (یا بلای تعصب او)، اثر زین العابدین مراغه‌ای؛ با مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: نشر اندیشه، ۱۳۵۳.
* تمثیلات، فتحعلی آخوندزاده، ترجمه محمدجعفر قراجه‌داغی، مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: اندیشه، ‌‫‌‌۱۳۴۹.
* تمثیلات، فتحعلی آخوندزاده، ترجمه محمدجعفر قراجه‌داغی، مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: اندیشه، ۱۳۴۹.
* ت‍ی‍ات‍ر ک‍ری‍م ش‍ی‍ره‌ای، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده‌‫، ۱۳۵۷.
* ت‍ی‍ات‍ر ک‍ری‍م ش‍ی‍ره‌ای، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده، ۱۳۵۷.
* ع‍ل‍وی، ب‍زرگ، در خ‍ل‍وت دوس‍ت: ن‍ام‍ه‌ه‍ای ب‍زرگ ع‍ل‍وی ب‍ه ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍دوی‍ن ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران: ع‍طائ‍ی، ۱۳۸۲.
* ع‍ل‍وی، ب‍زرگ، در خ‍ل‍وت دوس‍ت: ن‍ام‍ه‌ه‍ای ب‍زرگ ع‍ل‍وی ب‍ه ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍دوی‍ن ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران: ع‍طائ‍ی، ۱۳۸۲.
* یک گفتگوی خودمانی وچند نامه بزرگ علوی، کلن: فروغ، ۲۰۰۷.
* یک گفتگوی خودمانی وچند نامه بزرگ علوی، کلن: فروغ، ۲۰۰۷.
* ع‍روس و دام‍اد، م‍ول‍ی‍ر، ت‍رج‍م‍ه ج‍ع‍ف‍ر ق‍راچ‍ه‌داغ‍ی، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده‌‫، ۲۵۳۷‬‌‫ = ۱۳۵۷.
* ع‍روس و دام‍اد، م‍ول‍ی‍ر، ت‍رج‍م‍ه ج‍ع‍ف‍ر ق‍راچ‍ه‌داغ‍ی، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده، ۲۵۳۷ = ۱۳۵۷.
* ک‍ت‍اب اح‍م‍د، ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م طال‍ب‍وف، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: شبگیر‌‫، ۲۵۳۶ پ. ‌‫= ۱۳۵۶.
* ک‍ت‍اب اح‍م‍د، ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م طال‍ب‍وف، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: شبگیر، ۲۵۳۶ پ. = ۱۳۵۶.
* م‍س‍ال‍ک ال‍م‍ح‍س‍ن‍ی‍ن، اث‍ر خ‍ام‍ه ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م اب‍ن‌ش‍ی‍خ اب‍وطال‍ب ب‍خ‍ار ت‍ب‍ری‍زی، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران.
* م‍س‍ال‍ک ال‍م‍ح‍س‍ن‍ی‍ن، اث‍ر خ‍ام‍ه ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م اب‍ن‌ش‍ی‍خ اب‍وطال‍ب ب‍خ‍ار ت‍ب‍ری‍زی، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران.
* یک کلمه، میرزا یوسف مستشارالدوله، به کوشش باقر مؤمنی، تهران: شادگان، ۱۳۸۸.
* یک کلمه، میرزا یوسف مستشارالدوله، به کوشش باقر مؤمنی، تهران: شادگان، ۱۳۸۸.
* م‍ق‍الات، نوشته ف‍ت‍ح‍ع‍ل‍ی آخ‍ون‍دزاده، گ‍ردآورده ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: آوا‌‫، ۱۳۵۱.
* م‍ق‍الات، نوشته ف‍ت‍ح‍ع‍ل‍ی آخ‍ون‍دزاده، گ‍ردآورده ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: آوا، ۱۳۵۱.
* نامه‌های سرگرد وکیلی، به کوشش باقر مؤمنی، آلمان: [بی نا]، ۱۳۸۶.
* نامه‌های سرگرد وکیلی، به کوشش باقر مؤمنی، آلمان: [بی نا]، ۱۳۸۶.
* یاد نامه‌های همشهری بامداد، باقر مؤمنی، تهران: کتابفروشی بامداد، بی تا.
* یاد نامه‌های همشهری بامداد، باقر مؤمنی، تهران: کتابفروشی بامداد، بی تا.

== پانویس ==
{{پانویس|۲}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۵:
* [http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,3318076,00.html مصاحبه با دویچه وله درباره کانون نویسندگان و فریدون آدمیت]
* [http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,3318076,00.html مصاحبه با دویچه وله درباره کانون نویسندگان و فریدون آدمیت]


{{کانون نویسندگان ایران}}
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}


{{ترتیب‌پیش‌فرض:مومنی، باقر}}
{{ترتیب‌پیش‌فرض:مومنی، باقر}}
[[رده:اعضای حزب توده ایران]]
[[رده:اهالی کرمانشاه|مومنی]]
[[رده:اهالی کرمانشاه|مومنی]]
[[رده:پژوهشگران اهل ایران|مومنی]]
[[رده:پژوهشگران اهل ایران|مومنی]]
[[رده:زادگان ۱۳۰۵|مومنی]]
[[رده:مترجمان اهل ایران|مومنی]]
[[رده:کردهای اهل ایران]]
[[رده:تاریخ‌نگاران اهل کرمانشاه]]
[[رده:تاریخ‌نگاران اهل کرمانشاه]]
[[رده:اعضای حزب توده]]
[[رده:جامعه‌شناسان اهل کرمانشاه]]
[[رده:زادگان ۱۳۰۵]]
[[رده:درگذشتگان ۱۴۰۲]]
[[رده:کردهای اهل ایران]]
[[رده:مترجمان اهل ایران|مومنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۹

باقر مؤمنی
زادهٔ۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۵
درگذشت۲۸ آبان ۱۴۰۲ (۹۷ سال)
ملیتایرانی
دیگر نام‌هامحمّدباقر مؤمنی
پیشه(ها)مترجم، تاریخ‌نگار و پژوهشگر سیاسی
آثارایران در آستانه انقلاب مشروطیت
همسراکرم فرمهینی
فرزندانانوشه مؤمنی

محمّدباقر مؤمنی (۲۳ اردیبهشت ۱۳۰۵ – ۲۸ آبان ۱۴۰۲) مترجم، تاریخ‌نگار، پژوهشگر سیاسی و فعال سیاسی چپ بود. وی مدتی در حزب توده ایران عضویت داشت و سپس از این حزب جدا شد.[۱]

زندگی

[ویرایش]
به عبارت دیگر - باقر مومنی

تولد و زندگی در کرمانشاه

[ویرایش]

محمدباقر مؤمنی در سال ۱۳۰۵ در کرمانشاه زاده شد. تاریخ تولد او به درستی مشخص نیست و بین روزهای ۱۲ اردیبهشت تا ۲۱ خرداد (۱۳ مه تا ۱۱ ژوئن) است. با این حال وی روز ۱ مه (۱۱ اردیبهشت) را روز تولد خود معرفی کرده‌است. خانوادهٔ وی مذهبی بودند. پدر او به نام محمدنقی، مردی مذهبی بود و چون باسواد و کاردان بود در دستگاه شیخ محمدهادی جلیلی کرکوکی زنگنه، روحانی آن زمان کرمانشاه به پیشکاری رسید. باقر مؤمنی از مادر خود به نام ملوس، به عنوان زنی محکم، بی‌باک، و خویشتن‌دار یاد می‌کند. محمدباقر مؤمنی پسر دوم خانواده بود و پس از وی، چهار دختر نیز به دنیا آمدند.

باقر مؤمنی دورهٔ دبستان و دبیرستان را در کرمانشاه گذراند و در خرداد ۱۳۲۳ در رشتهٔ ادبی دبیرستان شاپور دیپلم گرفت. فعالیت سیاسی وی نیز از همان زمان آغاز شد. در آن سال‌ها کرمانشاه در اشغال نیروهای ارتش بریتانیا بود و حزبی به نام سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر با تمایلات ضد بریتانیایی، ولی با گرایش ملی‌گرا و طرفدار آلمان نازی تأسیس شده بود که رهبری آن را خسرو اقبال بر عهده داشت. باقر مؤمنی جذب مقالات تند و تیز روزنامهٔ این حزب به نام نبرد شد و به همراه چند تن دیگر در کرمانشاه دفتر این حزب را راه‌اندازی می‌کند.[۲]

تحصیل در تهران و فعالیت در حزب توده

[ویرایش]

با این حال مؤمنی برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه به تهران رفت و در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران ثبت نام رفت. در آنجا وارد محافل سیاسی احزابی مانند پیکار، میهن‌پرستان، و استقلال شد و نهایتاً تصمیم گرفت وارد کارهای سیاسی نشده و به تحصیلات خود بپردازد. اما در همین زمان جذب تبلیغات حزب توده ایران شده و نهایتاً در اواخر سال ۱۳۲۴ کمی پس از تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان، به این حزب پیوست.

در همان زمان در سفری به کرمانشاه به عنوان مسئول شورای ایالتی اتحادیهٔ کارگران در کرمانشاه انتخاب شد. مؤمنی از همان زمان به همکاری با روزنامهٔ بیستون چاپ کرمانشاه پرداخت که در آن زمان تحت عنوان ارگان شورای متحدهٔ ایالتی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان غرب منتشر می‌شد. سال سرکوب فعالان کمونیست آغاز شد و ماجرای کشتار کارگران در کرمانشاه در راهپیمایی روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۵ (۱ مه ۱۹۴۶) رخ داد. در این ماجرا کارگران پس از تماشای فیلمی در سینما ایران واقع در خیابان سپه کرمانشاه، به مناسبت روز جهانی کارگر راهپیمایی کردند و به سمت باشگاه اتحادیهٔ کارگران به راه افتادند. پلیس کرمانشاه به جمعیت کارگران حمله و با شلیک گلوله ۱۴ کارگر را کشته و ۱۲۰ کارگر را زخمی کرد. باقر مؤمنی در این ماجرا از ناحیهٔ کتف راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت. وی از این روز به عنوان «تولدی دیگر» برای خود یاد می‌کند.

مؤمنی پس از ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و آغاز سرکوب جنبش‌های دموکراتیک آذربایجان و کردستان و در وضعیتی که حزب توده و شورای متحده مورد حملهٔ گسترده قرار می‌گرفتند، برای ادامه دادن به تحصیل به تهران رفت. اما رابطه خود با تشکیلات کرمانشاه را قطع نکرد و از طرف تشکیلات کرمانشاه به عنوان مسئول یا نمایندهٔ تشکیلات کرمانشاه در «تشکیلات کل» که به سرپرستی دکتر رادمنش شکل گرفته بود، فعالیت می‌کرد. در همان زمان، به همکاری با سازمان مرکزی اتحادیه‌های دهقانی ایران دعوت شد که سرپرست شعبهٔ مرکزی آن با فردی معروف به دکتر بهرامی بود و دبیری آن را صادق انصاری بر عهده داشت.[۲]

فعالیت پس از غیرقانونی شدن حزب توده

[ویرایش]

در همان زمان بحران در درون حزب توده آغاز شد و حزب پس از ماجرای ترور ناکام محمدرضا شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ غیرقانونی اعلام شد. باقر مؤمنی در تهران تحصیلات خود را ادامه داد و پس از فارغ‌التحصیلی در رشتهٔ حقوق برای دوران سربازی در دانشکدهٔ افسری ثبت نام کرد. او اوائل فرودین ۱۳۳۰ از خدمت مرخص شد و با روی کار آمدن دولت محمد مصدق بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفت و همزمان در سازماندهی اعتصابات کارگری در قزوین و بهشهر فعالیت می‌کرد. مؤمنی در بهشهر برای مدت ۱۰ ماه ماند. در آنجا برای نخستین بار دستگیر و به زندان ساری منتقل شد. پس از مدتی برای استیناف به تهران فرستاده و در آنجا آزاد شد. در تهران به عضویت کمیتهٔ حومه (یکی از کمیته‌های ۵ گانهٔ حزب توده در تهران) درآمد و در ناحیهٔ شهریار به عنوان معاون کمیته به فعالیت مشغول شد. وی تا کودتای ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ ارتباط کمی با مرکز داشت و به فعالیت در میان روستاییان ورامین می‌پرداخت. اما در زمان کودتا تشکیلات در ورامین که آموزش‌های نظامی نیز می‌داد، لو رفت و مؤمنی ناگزیر به تهران برگشت؛ و چون حزب پس از کودتا غیرقانونی اعلام شده بود ناگزیر به زندگی مخفی رو آورد.[۲]

فعالیت پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

[ویرایش]

باقر مؤمنی در خرداد ۱۳۳۳ در یورش نیروهای فرمانداری نظامی به یک جلسهٔ مخفی دستگیر اما پس از چند روز آزاد شد. پس از چندی سازمان نظامی حزب توده لو رفت و همهٔ اعضای کمیتهٔ مرکزی داخل کشور دستگیر شدند. همزمان نورالدین کیانوری و جودت هم از ایران خارج شدند. باقر مؤمنی در این هنگام به همراه ۶ تن دیگر (صادق انصاری، منوچهر هوشمندراد، پرویز شهریاری، فرج‌الله میزانی، علی متقی، و حبیب ثابت) مسئول رسیدگی و سامان‌دهی به حزب در داخل کشور شد. چهار نفر از اعضای این گروه یک ماه بعد و در دهم آبان ۱۳۳۵ دستگیر شدند. مؤمنی در حین انتقال دست به فرار زد، اما مورد اصابت گلوله قرار گرفت و دستگیر شد و در نهایت در دادگاه نظامی به ۱۸ ماه حبس تأدیبی محکوم شد. او این مدت را در زندان‌های زرهی و قزل‌قلعه گذراند. صادق انصاری از مقاومت وی در زندان و تنفر او از اعتراف‌نویسان یاد کرده‌است. مؤمنی در همین ایام در زندان از علی علوی زبان روسی آموخت و اول ماه مه را به بهانهٔ روز تولد خود جشن گرفت.[۲]

آزادی از زندان و قطع ارتباط با حزب توده

[ویرایش]

باقر مؤمنی نهایتاً د مرداد ۱۳۳۷ از زندان آزاد شد. اما ارتباط خود را با بقایای حزب قطع کرد. در اواخر همان سال با کمک یک آشنای متنفذ در بانک سپه در سمت کمک اندیکاتورنویس به کار مشغول شد. در سال ۱۳۳۹ زمانی که با روی کار آمدن علی امینی فضای بازتری به وجود آمد، پایان‌نامه خود را با عنوان ایران در آستانهٔ انقلاب مشروطیت به چاپ رساند. در همین زمان همراه با گروهی از دوستان خود به تشکیل محفلی پرداخت که از توده‌ای‌های در تبعید و نیز خط مشی قدرت‌های کمونیست مستقل باشد. این محفل، «گروه اول ماه مه» نام گرفت.

پس از طی شدن فضای گذرای سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ بار دیگر عرصه بر فعالان سیاسی چپ تنگ شد. مؤمنی در این زمان به پیشنهاد پرویز شهریاری، با همراهی صادق انصاری به ترجمهٔ تاریخ قرون وسطی از روسی پرداخت. پس از آن با همکاری انصاری و علی‌الله همدانی، کتاب تاریخ جهان باستان را ترجمه کرد. پس از آن به تصحیح و چاپ دوباره رسالات دوران مشروطه پرداخت و در این مسیر کتاب‌های سیاحت نامه ابراهیم بیک، تمثیلات میرزا میرزا فتحعلی آخوندزاده،[۳] کتاب احمد و نیز مسالک المحسنین عبدالرحیم طالبوف را تصحیح و منتشر کرد.

در این زمان از بانک سپه هم اخراج شد و چون قادر به تأمین زندگی نبود در سال ۱۳۴۶ به فرانسه رفت تا ضمن تحصیل در دورهٔ دکترای اقتصاد به کار بپردازد. اما پس از بیست ماه در ۱۳۴۸ چون کاری نیافت بار دیگر به ایران بازگشت. در فرانسه ضمن آموختن زبان فرانسوی با رضا رادمنش دیدار کرد و از او خواست ترتیبی بدهد تا به کوبا سفر کند. چرا که در آن زمان وی آیندهٔ جنبش سیاسی ایران را در قیام مسلحانهٔ توده‌ای می‌دید، اما با مخالفت رادمنش مواجه شد.

مؤمنی در آن زمان به شدت منتقد مواضع مرکزیت حزب توده در خارج از ایران بود و جریان عباسعلی شهریاری در داخل را نیز سازمانی پلیسی می‌دانست و خواهان دوری جستن از آنها بود. پس از بازگشت به ایران در مؤسسهٔ تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی به صورت قراردادی استخدام شد. پس از مدتی در ۲۶ شهریور ۱۳۴۹ با اکرم فرمهینی گرافیست که از مدت‌ها پیش به او علاقه‌مند بوده ازدواج کرد. در نتیجهٔ این ازدواج صاحب پسری شد که به یاد ناوی وظیفه هوشنگ انوشه، انوشه نام گرفت. در همان سال ۱۳۴۹ انتشارات صدای معاصر را تأسیس کرد که آثاری از علی اشرف درویشیان، ناصر زرافشان، علی کشتگر، قدسی قاضی‌نور، محمود دولت‌آبادی و … را به چاپ می‌رساند. وی کتاب‌های خود مانند قصه برای بزرگ‌سالان اثر شچدرین، پنج لول روسی، و ادبیات مشروطه را نیز از طریق همین انتشارات منتشر می‌کرد. در نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۳ با بورس شش‌ماهه‌ای که از طرف مؤسسه گرفت به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن ثبت نام کرد. او نگارش رسالهٔ دکترای خود را با نام مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران آغاز کرد. نگارش این رساله دو سال وقت برد و مؤمنی علی‌رغم مخالفت مؤسسه تا پایان کار در فرانسه ماند، ضمن اینکه جلد اول آن را نیز با نام مستعار ا-پوران در فرانسه به چاپ رساند.

باقر مؤمنی در سال ۱۳۵۵ به ایران باز گشت، اما به دلیل اختناق موفق به چاپ کتاب خود نشد؛ بنابراین دستنوشته‌های خود را به بزرگ علوی سپرد، اما کتاب چهار تیاتر میرزا آقا تبریزی را تصحیح و به چاپ رساند. در سال ۱۳۵۶ با بازتر شدن فضا سه کتاب به نام‌های سیمای روستا در ایران، رو در رو، و کتاب احمد را چاپ کرد.[۲]

انقلاب اسلامی و فعالیت سیاسی مستقل

[ویرایش]

مؤمنی شهریور ۱۳۵۷ و در هنگام وقوع حادثهٔ ۱۷ شهریور در ایران نبود. اما در همان زمان ساواک به خانه وی برای دستگیری وی مراجعه می‌شود. مؤمنی به ایران بازگشت و با همکاری ناصر رحمانی‌نژاد، سعید سلطان‌پور و بزرگ پورجعفر هفته‌نامهٔ صدای معاصر را منتشر کرد که با سردبیری صارم‌الدین صادق وزیری تا تیر ۱۳۵۸ چهارده شماره از آن منتشر شد. مؤمنی از فروردین ۱۳۵۸ انتشار نشریهٔ تئوریک مارکسیستی اندیشه را نیز آغاز کرد. در همان زمان مسئله ارضی و جنگ طبقاتی و همچنین مسایل جنبش و حزب توده را نیز منتشر کرد که با واکنش حزب توده مواجه شد.[۲]

مؤمنی پس از انقلاب و در جریان تجدید حیات حزب توده ایران دیگر به این حزب نپیوست. سال ۱۳۵۹ محفل مارکسیستی باقر مؤمنی و دوستان او پنجمین و آخرین شمارهٔ اندیشه را منتشر کرده و با جناح چپ جامعهٔ سوسیالیست‌های نهضت ملی ائتلاف کرد. این ائتلاف ماهنامه‌ای مخفی به نام اخگر منتشر کرد که سردبیری آنرا باقر مؤمنی به عهده گرفت.[۲]

خروج از ایران و مهاجرت به فرانسه

[ویرایش]

پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ امکان هرگونه فعالیت سیاسی از گروه سلب شد و مؤمنی با گذر از ترکیه خود را به پاریس رساند. در آنجا از بهمن ۱۳۶۳ تا تیر ۱۳۶۴ ماهنامه‌ای فرهنگی به نام گاهنامهٔ فرهنگ و هنر ایران را منتشر کرد. همزمان با رایزنی و جلب نظر فعالان سیاسی در تبعید، به دنبال تشکیل جبههٔ متحد چپ رفت اما با اقبال مواجه نشد. به دنبال آن به ادامهٔ کار نویسندگی پرداخت و کتاب‌های بسیاری مانند مسائل اپوزسیون ایران، گفتارهای سیاسی و دمکراسی، دین و دولت در عصر مشروطیت، از موج تا توفان، انفجار سبز، اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، حکومت اسلامی و اسلام حکومتی، پروندهٔ پنجاه و سه نفر، یادمانده‌های ایرج اسکندری، در خلوت دوست، دنیای ارانی و … را منتشر کرد.[۲]

کتاب‌شناسی

[ویرایش]

تألیف

[ویرایش]
  • اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، فرانکفورت: بزرگترین مرکز پخش کتاب، بی تا.
  • انفجار سبز (کمونیسم در جهان و ایران)، استکهلم: آلفابت ماکزیما، ۱۹۹۹م= ۱۳۷۸.
  • دی‍ن و دول‍ت در ع‍ص‍ر م‍ش‍روطی‍ت، س‍وئ‍د: ن‍ش‍ر ب‍اران، ۱۹۹۳م= ۱۳۷۲.
  • سرزمین عرب در آستانه حاکمیت اسلامی، لس آنجلس: شرکت کتاب، ۲۰۱۲م= ۱۳۹۱.
  • ای‍ران در آس‍ت‍ان‍هٔ ان‍ق‍لاب م‍ش‍روطی‍ت، ت‍ه‍ران: صدای معاصر، ۱۳۴۵.
  • پ‍ن‍ج ل‍ول روس‍ی، ت‍ه‍ران: شباهنگ، ۱۳۵۷.
  • تاریخ و سیاست، کلن: انتشارات فروغ، ۲۰۰۸م= ۱۳۸۷.
  • دربارهٔ مسائل جنبش و حزب توده، تهران: پیوند، ۱۳۵۸.
  • درد اه‍ل ق‍ل‍م، ب‍ی‌ج‍ا: بی‌نا، ۱۳۵۶.
  • دن‍ی‍ای اران‍ی، ت‍ه‍ران: خ‍ج‍س‍ت‍ه، ۱۳۸۴.
  • رودررو، تهران: شباهنگ، ۱۳۵۶.
  • ص‍ور اس‍راف‍ی‍ل، بی‌جا: بی‌نا، ۲۵۳۷=۱۳۵۷.
  • م‍س‍ئ‍ل‍ه ارض‍ی و ج‍ن‍گ طب‍ق‍ات‍ی در ای‍ران، ت‍ه‍ران: پیوند، ۱۳۵۹.
  • نواندیشی و روشنفکری در ایران، کلن: مؤلف، ۱۳۸۶
  • همراه با انقلاب از درخت سخن بگو، کلن: مؤلف، ۲۰۰۹ م= ۱۳۸۸.

گفتگو

[ویرایش]
  • ع‍ب‍دال‍ح‍س‍ی‍ن ن‍وش‍ی‍ن: ه‍ن‍رم‍ن‍د ان‍دی‍ش‍م‍ن‍د و پ‍ی‍ش‍ت‍از، ت‍ه‍ران: ن‍ش‍ر اش‍اره، ۱۳۸۰. (ای‍ن ک‍ت‍اب ح‍اص‍ل یک می‍زگ‍رد اس‍ت ک‍ه ع‍زی‍زال‍ل‍ه ب‍ه‍ادری، رح‍ی‍م ک‍اش‍ان‍ی و م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی ب‍ه ع‍ن‍وان پ‍رس‍ش‍گ‍ر در آن ش‍رک‍ت داش‍ت‍ه‌ان‍د و ب‍ه وس‍ی‍ل‍ه پ‍رس‍ش‍گ‍ر ت‍ن‍ظی‍م ش‍ده اس‍ت)
  • گ‍ف‍ت و ش‍ن‍ود، ب‍ه اه‍ت‍م‍ام م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی س‍ج‍ادی، ت‍ه‍ران: نشر اوجا، ۱۳۶۹. (این کتاب حاضر نتیجه نشست آقایان بزرگ علوی، محمود دولت‌آبادی، باقر مؤمنی، محسن یلغانی و ابراهیم رهبر می‌باشد که در سال ۵۸ با محوریت بزرگ علوی و ادبیات معاصر صورت گرفته‌است)

ترجمه

[ویرایش]
  • اوس‍ی‍پ‍ف، وال‍ری دم‍ی‍ت‍ری ی‍وی‍چ، ن‍ام‍ه‌ای ک‍ه ه‍رگ‍ز ف‍رس‍ت‍اده ن‍ش‍د، بی‌جا: انتشارات توکا، ۱۳۵۷.
  • تاریخ قرون وسطی، ترجمهٔ صادق انصاری و باقر مؤمنی، بی جا: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۲.
  • س‍ال‍ت‍ی‍ک‍وف، م‍ی‍خ‍ائ‍ی‍ل ی‍وگ‍راف‍ووی‍چ، ق‍ص‍ه ب‍رای ب‍زرگ‍س‍الان، ت‍ه‍ران: س‍پ‍ه‍ر، ۱۳۴۹.
  • شایرر، ویلیام، نازیسم و ریشه‌های فکری و تاریخی آن، ترجمه محمد مربوط و محمدباقر مؤمنی، تهران: امیر کبیر، کتابهای سیمرغ، ۱۳۴۳.

گردآوری، تحشیه و بازنشر

[ویرایش]
  • سیاحتنامه ابراهیم بیک: (یا بلای تعصب او)، اثر زین العابدین مراغه‌ای؛ با مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: نشر اندیشه، ۱۳۵۳.
  • تمثیلات، فتحعلی آخوندزاده، ترجمه محمدجعفر قراجه‌داغی، مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: اندیشه، ۱۳۴۹.
  • ت‍ی‍ات‍ر ک‍ری‍م ش‍ی‍ره‌ای، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده، ۱۳۵۷.
  • ع‍ل‍وی، ب‍زرگ، در خ‍ل‍وت دوس‍ت: ن‍ام‍ه‌ه‍ای ب‍زرگ ع‍ل‍وی ب‍ه ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍دوی‍ن ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران: ع‍طائ‍ی، ۱۳۸۲.
  • یک گفتگوی خودمانی وچند نامه بزرگ علوی، کلن: فروغ، ۲۰۰۷.
  • ع‍روس و دام‍اد، م‍ول‍ی‍ر، ت‍رج‍م‍ه ج‍ع‍ف‍ر ق‍راچ‍ه‌داغ‍ی، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده، ۲۵۳۷ = ۱۳۵۷.
  • ک‍ت‍اب اح‍م‍د، ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م طال‍ب‍وف، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: شبگیر، ۲۵۳۶ پ. = ۱۳۵۶.
  • م‍س‍ال‍ک ال‍م‍ح‍س‍ن‍ی‍ن، اث‍ر خ‍ام‍ه ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م اب‍ن‌ش‍ی‍خ اب‍وطال‍ب ب‍خ‍ار ت‍ب‍ری‍زی، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران.
  • یک کلمه، میرزا یوسف مستشارالدوله، به کوشش باقر مؤمنی، تهران: شادگان، ۱۳۸۸.
  • م‍ق‍الات، نوشته ف‍ت‍ح‍ع‍ل‍ی آخ‍ون‍دزاده، گ‍ردآورده ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: آوا، ۱۳۵۱.
  • نامه‌های سرگرد وکیلی، به کوشش باقر مؤمنی، آلمان: [بی نا]، ۱۳۸۶.
  • یاد نامه‌های همشهری بامداد، باقر مؤمنی، تهران: کتابفروشی بامداد، بی تا.

پانویس

[ویرایش]
  1. «باقر مؤمنی نویسنده و موّرخ پرآوازه چشم از جهان فرو بست». ار.اف.ای - RFI. ۲۰۲۳-۱۱-۱۹. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۱-۱۹.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ پیک هفته: باقر مؤمنی با شتاب به ۸۰ رسید، ناصر مهاجر؛ بازدید در ۱ فوریه ۲۰۱۵.
  3. «باقر مومنی نویسنده و مورخ ایرانی در پاریس درگذشت». بی‌بی‌سی فارسی. ۲۸ آبان ۱۴۰۲.

منابع

[ویرایش]