پرش به محتوا

بازی‌های گرسنگی (رمان): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
پس‌زمینه: اصلاح ترجمهٔ reflect
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
داستان: صیقل
خط ۳۷: خط ۳۷:
== داستان ==
== داستان ==
:''همچنین ببینید: [[دنیای خیالی بازی‌های گرسنگی]]
:''همچنین ببینید: [[دنیای خیالی بازی‌های گرسنگی]]
''بازی‌های گرسنگی'' در مملکتی به عنوان پانم رخ می‌دهد که در [[آمریکای شمالی]] جای دارد و متعلق به دوره‌ای پس از نابودی [[تمدن]] در این قاره، در رویداد ناشناختهٔ [[آخرالزمان (مسیحیت)|آخرالزمانی]]، است. این مملکت از کاپیتول ثروتمند و دوازده منطقهٔ فقیرتر پیرامونش تشکیل می‌شود که همگی تحت کنترل دیکتاتوری کاپیتول قرار دارند. کاپیتول از این مناطق برای تأمین منابع طبیعی و نیروی کار ارزان سوءاستفاده می‌کند.<ref dir=ltr>Blasingame, James. "The Hunger Games." Journal of Adolescent & Adult Literacy, vol. 52, no. 8, 2009, p. 724+. Academic OneFile, Accessed 6 Dec. 2016.</ref> منطقهٔ ۱۲ ناحیه‌ای غنی از [[زغال‌سنگ|زغال سنگ]] است که در [[آپالاشیا]] قرار دارد؛ در حالی که کاپیتول در [[کوه‌های راکی]] جای دارد.<ref dir=ltr name="Collins, Suzanne 2008 p. 41">{{cite book|last=Collins|first=Suzanne|year=2008|title=The Hunger Games|publisher=Scholastic|page=41|isbn=0-439-02348-3}}</ref>
''بازی‌های گرسنگی'' در مملکتی به نام پانم رخ می‌دهد که در [[آمریکای شمالی]] جای دارد و متعلق به دوره‌ای پس از نابودی [[تمدن]] در این قاره، در رویداد ناشناختهٔ [[آخرالزمان (مسیحیت)|آخرالزمانی]]، است. این مملکت از کاپیتول ثروتمند و دوازده منطقهٔ فقیرتر پیرامونش تشکیل می‌شود که همگی تحت کنترل دیکتاتوری کاپیتول قرار دارند. کاپیتول از این مناطق برای تأمین منابع طبیعی و نیروی کار ارزان سوءاستفاده می‌کند.<ref dir=ltr>Blasingame, James. "The Hunger Games." Journal of Adolescent & Adult Literacy, vol. 52, no. 8, 2009, p. 724+. Academic OneFile, Accessed 6 Dec. 2016.</ref> منطقهٔ ۱۲ ناحیه‌ای غنی از [[زغال‌سنگ|زغال سنگ]] است که در [[آپالاشیا]] قرار دارد؛ در حالی که کاپیتول در [[کوه‌های راکی]] جای دارد.<ref dir=ltr name="Collins, Suzanne 2008 p. 41">{{cite book|last=Collins|first=Suzanne|year=2008|title=The Hunger Games|publisher=Scholastic|page=41|isbn=0-439-02348-3}}</ref>


به عنوان مجازاتی برای [[شورش]] گذشته در برابر کاپیتول، هر ساله یک پسر بچه و یک دختر بچه بین سنین ۱۲ و ۱۸ سال بایستی از هر منطقه با [[بخت‌آزمایی|قرعه کشی]] برای شرکت در بازی‌های گرسنگی انتخاب شوند. این بازی‌ها یک مسابقه «بزرگداشت» است که در آن مبارزه شرکت‌کنندگان در میدان مسابقه {{efn|dir=ltr|arena}} از تلویزیون پخش می‌شود و تا زمانی که تنها یک نفر باقی بماند، نبرد ادامه دارد.
به عنوان مجازاتی برای [[شورش]] گذشته در برابر کاپیتول، هر ساله یک پسر و یک دختر بین سنین ۱۲ و ۱۸ سال بایستی از هر منطقه با [[بخت‌آزمایی|قرعه‌کشی]] برای شرکت در بازی‌های گرسنگی انتخاب شوند. این بازی‌ها یک مسابقه «بزرگداشت» است که در آن مبارزه شرکت‌کنندگان در میدان مسابقه{{efn|dir=ltr|arena}} از تلویزیون پخش می‌شود و تا زمانی که تنها یک نفر باقی بماند، نبرد ادامه دارد.


داستان‌ها توسط دختر شانزده ساله‌ای به نام [[کتنیس اوردین]]{{efn|dir=ltr|Katniss Everdeen}} روایت می‌شود که دختری از منطقه ۱۲ است و داوطلب شده تا به جای خواهر دوازده ساله‌اش، پرایمرز، در مسابقات شرکت کند. پسر برگزیده برای مسابقه از این منطقه نیز [[پیتا ملارک]]{{efn|dir=ltr|Peeta Mellark}}، همکلاسی سابق کتنیس، است که خانواده‌اش نانوایی دارند و پیشتر یک بار وقتی خانواده کتنیس گرسنه مانده بودند، به او نان داده بود.
داستان‌ها توسط دختر شانزده ساله‌ای به نام [[کتنیس اوردین]]{{efn|dir=ltr|Katniss Everdeen}} روایت می‌شود که دختری از منطقه ۱۲ است و داوطلب شده تا به جای خواهر دوازده ساله‌اش، پریمرز،{{efn|dir=ltr|Primrose}} در مسابقات شرکت کند. پسر برگزیده برای مسابقه از این منطقه نیز [[پیتا ملارک]]{{efn|dir=ltr|Peeta Mellark}}، همکلاسی سابق کتنیس، است که خانواده‌اش نانوایی دارند و پیشتر یک بار وقتی خانواده کتنیس گرسنه مانده بودند، به او نان داده بود.


کتنیس و پیتا به سوی کاپیتول می‌روند. چند روز مانده به شروع بازی‌ها یک تیم برای پشتیبانی و مشاوره آن‌ها در نظر گرفته می‌شود که متشکل از یک مربی مست به نام هِیمیچ اَبِرناثی {{efn|dir=ltr|Haymitch Abernathy}} (که تنها بازمانده زنده از منطقهٔ ۱۲ است که در بازی‌های گرسنگی پیروز شده)، [[افی ترینکت]]{{efn|dir=ltr|Effie Trinket}}، دو طراح مد و سه کارگر آموزشی هستند که هر یک تلاش می‌کنند این دو به بهترین وجه به نظر آیند. طراح مد کتنیس، [[فهرست_شخصیت‌های_بازی‌های_گرسنگی#شخصیت‌های_پشتیبان|سینا]]، تنها کسی است که او در کاپیتول به عنوان یک دوست بدان می‌نگرد. آن‌ها همچنین به عموم مردم معرفی شده و با برگزاری تمرین‌هایی توسط بازی‌سازان ارزیابی می‌شوند. کتنیس، و تا حدی کمتر، پیتا خود را از دیگر پیشکش‌های شرکت‌کننده جدا می‌کنند. رو{{efn|dir=ltr|Ru}}، دختر بچه‌ای ریزه اندام و دوازده ساله که پیشکش منطقهٔ ۱۱ است، به این دو نزدیک شده و پیرامون آن‌هاست.
کتنیس و پیتا به سوی کاپیتول می‌روند. چند روز مانده به شروع بازی‌ها یک تیم برای پشتیبانی و مشاوره آن‌ها در نظر گرفته می‌شود که متشکل از یک مربی مست به نام هِیمیچ اَبِرناثی {{efn|dir=ltr|Haymitch Abernathy}} (که تنها بازمانده زنده از منطقهٔ ۱۲ است که در بازی‌های گرسنگی پیروز شده)، [[افی ترینکت]]{{efn|dir=ltr|Effie Trinket}}، دو طراح مد و سه کارگر آموزشی هستند که هر یک تلاش می‌کنند این دو به بهترین وجه به نظر آیند. طراح مد کتنیس، [[فهرست_شخصیت‌های_بازی‌های_گرسنگی#شخصیت‌های_پشتیبان|سینا]]، تنها کسی است که او در کاپیتول به عنوان یک دوست بدان می‌نگرد. آن‌ها همچنین به عموم مردم معرفی شده و با برگزاری تمرین‌هایی توسط بازی‌سازان ارزیابی می‌شوند. کتنیس، و تا حدی کمتر، پیتا خود را از دیگر پیشکش‌های شرکت‌کننده جدا می‌کنند. رو{{efn|dir=ltr|Ru}}، دختر بچه‌ای ریزاندام و دوازده ساله که پیشکش منطقهٔ ۱۱ است، به این دو نزدیک شده و پیرامون آن‌هاست.


هر پیشکش در مصاحبه‌ای تلویزیونی با یک مجری به نام [[سزار فیلکرمن]]{{efn|dir=ltr|Caesar Flickerman}} شرکت می‌کند؛ آن‌ها با استفاده از این فرصت سعی می‌کنند نظر «حامیان» را به خود جلب کنند، چون حامیان می‌توانند در طول پخش مسابقات، برای آنان هدایایی با خواص نجات‌بخش ارسال کنند. پیتا در مصاحبه‌اش از عشق دیرین و نافرجامش به کتنیس صحبت می‌کند. در ابتدا کتنیس فکر می‌کند این ترفندی ساده برای جلب نظر حامیان بوده و واکنش شدیدی به آن نشان نمی‌دهد. (مدت‌ها بعد او درمی‌یابد که صحبت‌های پیتا صادقانه بود) هیمیچ هم نشان دادن تصویری از «[[عاشقان بد طالع]]»{{efn|dir=ltr|Star-crossed}} برای این دو را ترویج می‌کند.
هر پیشکش در مصاحبه‌ای تلویزیونی با یک مجری به نام [[سزار فیلکرمن]]{{efn|dir=ltr|Caesar Flickerman}} شرکت می‌کند؛ آن‌ها با استفاده از این فرصت سعی می‌کنند نظر «حامیان» را به خود جلب کنند، چون حامیان می‌توانند در طول پخش مسابقات، برای آنان هدایایی با خواص نجات‌بخش ارسال کنند. پیتا در مصاحبه‌اش از عشق دیرین و نافرجامش به کتنیس صحبت می‌کند. در ابتدا کتنیس فکر می‌کند این ترفندی ساده برای جلب نظر حامیان بوده و واکنش شدیدی به آن نشان نمی‌دهد (مدت‌ها بعد او درمی‌یابد که صحبت‌های پیتا صادقانه بود). هیمیچ هم نشان دادن تصویری از «[[عاشقان بد طالع]]»{{efn|dir=ltr|Star-crossed}} برای این دو را ترویج می‌کند.


نزدیک به نیمی از پیش‌کش‌ها در اولین روز بازی‌ها کشته می‌شوند؛ در پیرامون نقطهٔ شروع مبارزه سلاح و تدارکات روی زمین پخش است. کتنیس مشاورهٔ هیمیچ به فرار بی‌درنگ را نادیده می‌گیرد و از این رو تا آستانهٔ مرگ پیش می‌رود. او از تمرین‌های خوب شکار و مهارت‌هایش برای بقا و پنهان شدن در جنگل بهره می‌جوید. چند روز بعد، یک دیوار آتشین مصنوعی کتنیس را وادار می‌کند به سوی دیگران برود. «کاریرها» {{efn|dir=ltr|Careers}} (پیشکش‌هایی از منطقهٔ ثروتمند و وفادار که به شدت برای شرکت در بازی‌ها آموزش دیده‌اند) او را می‌یابند و در تنگنا قرار می‌دهند و به نظر می‌رسد پیتا نیز با آنان متحد شده. کتنیس بالای یک درخت محاصره شده و رو نیز بالای درختی در آن نزدیکی‌ها پنهان شده. او به آرامی کتنیس را متوجه لانهٔ زنبورهای ردیاب و کشنده می‌کند. کتنیس هم شاخه‌ای که لانه روی آن قرار دارد را می‌برد و لانهٔ زنبورها به پایین سقوط می‌کند. سم نیش این زنبورها یک دختر را می‌کشد و دیگران هم هر یک به سویی می‌گریزند. بهرحال، کتنیس که خودش هم نیش خورده، شروع به هذیان گفتن می‌کند. پیتا برمی‌گردد، ولی به جای قتل کتنیس، به او می‌گوید که فرار کند.
نزدیک به نیمی از پیش‌کش‌ها در اولین روز بازی‌ها کشته می‌شوند؛ در پیرامون نقطهٔ شروع مبارزه سلاح و تدارکات روی زمین پخش است. کتنیس مشاورهٔ هیمیچ به فرار بی‌درنگ را نادیده می‌گیرد و از این رو تا آستانهٔ مرگ پیش می‌رود. او از تمرین‌های خوب شکار و مهارت‌هایش برای بقا و پنهان شدن در جنگل بهره می‌جوید. چند روز بعد، یک دیوار آتشین مصنوعی کتنیس را وادار می‌کند به سوی دیگران برود. «کاریرها» {{efn|dir=ltr|Careers}} (پیشکش‌هایی از منطقهٔ ثروتمند و وفادار که به شدت برای شرکت در بازی‌ها آموزش دیده‌اند) او را می‌یابند و در تنگنا قرار می‌دهند و به نظر می‌رسد پیتا نیز با آنان متحد شده است. کتنیس بالای یک درخت محاصره شده و رو نیز بالای درختی در آن نزدیکی‌ها پنهان شده است. او به آرامی کتنیس را متوجه لانهٔ زنبورهای ردیاب و کشنده می‌کند. کتنیس هم شاخه‌ای را که لانه روی آن قرار دارد می‌برد و لانهٔ زنبورها به پایین سقوط می‌کند. سم نیش این زنبورها یک دختر را می‌کشد و دیگران هم هر یک به سویی می‌گریزند. بهرحال، کتنیس که خودش هم نیش خورده، شروع به هذیان گفتن می‌کند. پیتا برمی‌گردد، ولی به جای قتل کتنیس، به او می‌گوید که فرار کند.


کتنیس و رو به متحد و دوست یکدیگر بدل می‌شوند؛ اما رو توسط یکی دیگر از پیشکش‌ها به سختی زخمی می‌شود و کتنیس آن پیشکش را با پیکان تیری می‌کشد. کتنیس تا هنگامی که رو نمرده، برای او آواز می‌خواند و بر روی جسد او گل می‌ریزد که نشان از تمرد او در برابر خواستهٔ کاپیتول دارد. در حرکتی بی‌سابقه برای کتنیس از منطقهٔ رو، نانی به عنوان هدیه می‌فرستند.
کتنیس و رو به متحد و دوست یکدیگر بدل می‌شوند؛ اما رو توسط یکی دیگر از پیشکش‌ها به سختی زخمی می‌شود و کتنیس آن پیشکش را با پیکان تیری می‌کشد. کتنیس تا هنگامی که رو نمرده، برای او آواز می‌خواند و بر روی جسد او گل می‌ریزد که نشان از تمرد او در برابر خواستهٔ کاپیتول دارد. در حرکتی بی‌سابقه برای کتنیس از منطقهٔ رو، نانی به عنوان هدیه می‌فرستند.


سپس تغییر یک قانون اعلام می‌شود که اجازه می‌دهد هر دو پیشکش یک منطقه، در صورت پیروزی، بتوانند از مسابقه جان به در برند. کتنیش پیتا را در حالی که به شدت زخمی شده می‌یابد و از او پرستاری می‌کند و در همین حین به ایفای نقش دختری عاشق می‌پردازد تا از هدایای حامیان برخوردار شود. بازی‌سازان اعلام می‌کنند که هر چه شرکت‌کننده‌ها نیاز داشته باشند، در یک جشن اعطا می‌شود و کتنیس علی‌رغم خطرات جانی موجود، برای به دست آوردن داروهای پیتا، ریسک می‌کند. او با دختری به نام کلاو{{efn|dir=ltr|Clove}}، که در کشتن رو شریک بود، گلاویز می‌شود و کلاو بر او مسلط می‌شود، ولی هنگامی که در حال حرف زدن با او بود، ترش{{efn|dir=ltr|Thresh}}، پیشکش پسر از منطقهٔ ۱۱، سر می‌رسد و او را به قتل می‌رساند ولی به کتنیس - فقط همین یکبار - به خاطر رو، امان می‌دهد. نهایتاً دارو موجب بهبود حال پیتا می‌شود.
سپس تغییر یک قانون اعلام می‌شود که اجازه می‌دهد هر دو پیشکش یک منطقه، در صورت پیروزی، بتوانند از مسابقه جان به در برند. کتنیس پیتا را در حالی که به شدت زخمی شده می‌یابد و از او پرستاری می‌کند و در همین حین به ایفای نقش دختری عاشق می‌پردازد تا از هدایای حامیان برخوردار شود. بازی‌سازان اعلام می‌کنند که هر چه شرکت‌کننده‌ها نیاز داشته باشند، در یک جشن اعطا می‌شود و کتنیس علی‌رغم خطرات جانی موجود، برای به دست آوردن داروهای پیتا، ریسک می‌کند. او با دختری به نام کلاو{{efn|dir=ltr|Clove}}، که در کشتن رو شریک بود، گلاویز می‌شود و کلاو بر او مسلط می‌شود، ولی هنگامی که در حال بدگویی از رو بود، ترش{{efn|dir=ltr|Thresh}}، پیشکش پسر از منطقهٔ ۱۱، سر می‌رسد و او را به قتل می‌رساند ولی به کتنیس فقط همین یکبار به خاطر رو، امان می‌دهد. نهایتاً دارو موجب بهبود حال پیتا می‌شود.


در نهایت مسابقه کتنیس و پیتا تنها بازماندگان مبارزه می‌مانند اما بازی‌سازان از اعمال قوانین تغییر یافته منصرف می‌شوند و تلاش می‌کنند با خلق وضعی دراماتیک، این دو را مجاب کنند که دیگری را به قتل برسانند. در عوض، کتنیس میوهٔ بسیار سمی «نایت‌لاک» {{efn|dir=ltr|nightlock}} را از جیب خود بیرون می‌آورد و نیمی از آن را به پیتا می‌دهد. بازی‌سازان پس از این که متوجه می‌شوند کتنیس و پیتا قصد خودکشی دارند، اعلام می‌کنند که آن‌ها، هر دو، پیروز هفتاد و چهارمین دورهٔ بازی‌های گرسنگی هستند.
در نهایت مسابقه کتنیس و پیتا تنها بازماندگان مبارزه می‌مانند اما بازی‌سازان از اعمال قوانین تغییر یافته منصرف می‌شوند و تلاش می‌کنند با خلق وضعی دراماتیک، این دو را مجاب کنند که دیگری را به قتل برسانند. در عوض، کتنیس میوهٔ بسیار سمی «نایت‌لاک» {{efn|dir=ltr|nightlock}} را از جیب خود بیرون می‌آورد و نیمی از آن را به پیتا می‌دهد. بازی‌سازان پس از این که متوجه می‌شوند کتنیس و پیتا قصد خودکشی دارند، اعلام می‌کنند که آن‌ها، هر دو، پیروز هفتاد و چهارمین دورهٔ بازی‌های گرسنگی هستند.

نسخهٔ ۲ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۷

بازی‌های گرسنگی
جلد روی کتاب در نسخهٔ آمریکای شمالی
نویسنده(ها)سوزان کالینز
عنوان اصلیThe Hunger Games
طراح جلدتیم اوبراین
زبانانگلیسی
مجموعهسه‌گانه بازی‌های گرسنگی
گونه(های) ادبیعلمی-تخیلی، ویران‌شهر، ماجراجویی[۱]
ناشراسکلاستیک
تاریخ نشر
۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸
گونه رسانهپرینت (جلد سخت و جلد کاغذی)
شمار صفحات۳۷۴
شابکشابک ‎۹۷۸-۰-۴۳۹-۰۲۳۵۲-۸
پیش ازاشتعال 

عطش مبارزه[۲] یا بازی‌های گرسنگی[۳] (به انگلیسی: The Hunger Games) رمانی در یک پادآرمان‌شهر است که توسط نویسنده آمریکایی، سوزان کالینز، در سال ۲۰۰۸ نوشته شد. این کتاب به صورت روایتی اول شخص از دختر ۱۶ ساله‌ای به نام کتنیس اوردین در آینده‌ای پسارستاخیزی است که در کشور پانم[الف] در آمریکای شمالی زندگی می‌کند. کاپیتول[ب] کلانشهری بسیار پیشرفته‌است که کنترل سیاسی دیگر مناطق این کشور را به دست دارد. بازی‌های گرسنگی یک رویداد سالانه است که در آن یک پسر و یک دختر با سن ۱۲ الی ۱۸ سال، از هر یک از مناطق{efn|dir=ltr|district}} دوازده‌گانه اطراف کاپیتول توسط قرعه‌کشی انتخاب می‌شوند و در یک نبرد تلویزیونی می‌جنگند و تا سرحد مرگ رقابت می‌کنند.

این کتاب توسط اکثر منتقدان و نویسندگان مورد تحسین واقع شد. منتقدان آن را برای داستان و شخصیت‌پردازی مناسبش ستوده‌اند. کالینز در نوشتن بازی‌های گرسنگی بر اساطیر یونانی، مسابقات گلادیاتورها در روم و تلویزیون واقع‌نمای معاصر به عنوان مضامین موضوعی تمرکز کرده‌است. رمان برنده جوایز بسیاری شد از جمله مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا [پ] و عنوان «بهترین کتاب سال» پابلیشرز ویکلی در سال ۲۰۰۸.

بازی‌های گرسنگی اولین بار به شکل گالینگور در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸ توسط اسکلاستیک[ت] منتشر شد و جلد آن را تیم اوبراین طراحی کرده بود. پس از آن به صورت کتاب جلد کاغذی و همچنین به صورت کتاب صوتی و کتاب الکترونیکی نیز منتشر شده‌است. در چاپ نخست ۲۰۰٬۰۰۰ جلد از این کتاب بفروش رفت و تا فوریه ۲۰۱۰ این تعداد به ۸۰۰٬۰۰۰ نسخه رسید. پس از انتشار بازی‌های گرسنگی این کتاب به ۲۶ زبان ترجمه شد و حق انتشار آن در ۳۸ کشور فروخته شد. این رمان قسمت نخست از سه‌گانه بازی‌های گرسنگی است و به دنبال آن اشتعال (۲۰۰۹) و زاغ مقلد (۲۰۱۰) نیز منتشر شدند. یک فیلم اقتباسی به کارگردانی گری راس در سال ۲۰۱۲ ساخته شد که نویسندگی و تولید مشترک آن را کالینز به عهده داشت.

پس‌زمینه

کالینز گفته‌است که برای بازی‌های گرسنگی از گشتن کانال‌ها در تلویزیون الهام گرفته. در یکی از کانال‌ها او افرادی را دید که سرگرم رقابت در تلویزیون واقع‌نما بودند و در کانال دیگر او صحنه‌هایی از حمله به عراق را مشاهده کرد. این توالی فکرش را مغشوش کرد و ایده‌ای برای خلق کتاب شد.[۴] داستان یونانی تسئوس نیز از ستون‌های اصلی داستان کالینز برای خلق شخصیت کتنیس شد که به عنوان یک تسئوس پیشرو است. همچنین نبرد گلادیاتورها در روم باستان از چارچوب‌هایی است که نویسنده از آن‌ها الهام گرفته. کالینز پدرش را در جنگ ویتنام از دست داده بود و این احساس در داستان نفوذ کرده و شخصیت کتنیس هم در سن ۱۱ سالگی، پنج سال قبل از این که داستان آغاز شود، پدرش را از دست داده است.[۵] کالینز گفته که مرگ و میر شخصیت‌های جوان و دیگر «گذرگاه‌های تاریک» داستان سخت‌ترین بخش‌ها در هنگام نوشتن کتاب بودند ولی او پذیرفته که اینچنین گذرگاه‌هایی برای داستان ضروری هستند.[۶] او همچنین گفته از لحظاتی که کتنیس به یاد خاطرات شادترش در گذشته می‌افتاده، لذت بیشتری برده‌است.[۶]

داستان

همچنین ببینید: دنیای خیالی بازی‌های گرسنگی

بازی‌های گرسنگی در مملکتی به نام پانم رخ می‌دهد که در آمریکای شمالی جای دارد و متعلق به دوره‌ای پس از نابودی تمدن در این قاره، در رویداد ناشناختهٔ آخرالزمانی، است. این مملکت از کاپیتول ثروتمند و دوازده منطقهٔ فقیرتر پیرامونش تشکیل می‌شود که همگی تحت کنترل دیکتاتوری کاپیتول قرار دارند. کاپیتول از این مناطق برای تأمین منابع طبیعی و نیروی کار ارزان سوءاستفاده می‌کند.[۷] منطقهٔ ۱۲ ناحیه‌ای غنی از زغال سنگ است که در آپالاشیا قرار دارد؛ در حالی که کاپیتول در کوه‌های راکی جای دارد.[۸]

به عنوان مجازاتی برای شورش گذشته در برابر کاپیتول، هر ساله یک پسر و یک دختر بین سنین ۱۲ و ۱۸ سال بایستی از هر منطقه با قرعه‌کشی برای شرکت در بازی‌های گرسنگی انتخاب شوند. این بازی‌ها یک مسابقه «بزرگداشت» است که در آن مبارزه شرکت‌کنندگان در میدان مسابقه[ث] از تلویزیون پخش می‌شود و تا زمانی که تنها یک نفر باقی بماند، نبرد ادامه دارد.

داستان‌ها توسط دختر شانزده ساله‌ای به نام کتنیس اوردین[ج] روایت می‌شود که دختری از منطقه ۱۲ است و داوطلب شده تا به جای خواهر دوازده ساله‌اش، پریمرز،[چ] در مسابقات شرکت کند. پسر برگزیده برای مسابقه از این منطقه نیز پیتا ملارک[ح]، همکلاسی سابق کتنیس، است که خانواده‌اش نانوایی دارند و پیشتر یک بار وقتی خانواده کتنیس گرسنه مانده بودند، به او نان داده بود.

کتنیس و پیتا به سوی کاپیتول می‌روند. چند روز مانده به شروع بازی‌ها یک تیم برای پشتیبانی و مشاوره آن‌ها در نظر گرفته می‌شود که متشکل از یک مربی مست به نام هِیمیچ اَبِرناثی [خ] (که تنها بازمانده زنده از منطقهٔ ۱۲ است که در بازی‌های گرسنگی پیروز شده)، افی ترینکت[د]، دو طراح مد و سه کارگر آموزشی هستند که هر یک تلاش می‌کنند این دو به بهترین وجه به نظر آیند. طراح مد کتنیس، سینا، تنها کسی است که او در کاپیتول به عنوان یک دوست بدان می‌نگرد. آن‌ها همچنین به عموم مردم معرفی شده و با برگزاری تمرین‌هایی توسط بازی‌سازان ارزیابی می‌شوند. کتنیس، و تا حدی کمتر، پیتا خود را از دیگر پیشکش‌های شرکت‌کننده جدا می‌کنند. رو[ذ]، دختر بچه‌ای ریزاندام و دوازده ساله که پیشکش منطقهٔ ۱۱ است، به این دو نزدیک شده و پیرامون آن‌هاست.

هر پیشکش در مصاحبه‌ای تلویزیونی با یک مجری به نام سزار فیلکرمن[ر] شرکت می‌کند؛ آن‌ها با استفاده از این فرصت سعی می‌کنند نظر «حامیان» را به خود جلب کنند، چون حامیان می‌توانند در طول پخش مسابقات، برای آنان هدایایی با خواص نجات‌بخش ارسال کنند. پیتا در مصاحبه‌اش از عشق دیرین و نافرجامش به کتنیس صحبت می‌کند. در ابتدا کتنیس فکر می‌کند این ترفندی ساده برای جلب نظر حامیان بوده و واکنش شدیدی به آن نشان نمی‌دهد (مدت‌ها بعد او درمی‌یابد که صحبت‌های پیتا صادقانه بود). هیمیچ هم نشان دادن تصویری از «عاشقان بد طالع»[ز] برای این دو را ترویج می‌کند.

نزدیک به نیمی از پیش‌کش‌ها در اولین روز بازی‌ها کشته می‌شوند؛ در پیرامون نقطهٔ شروع مبارزه سلاح و تدارکات روی زمین پخش است. کتنیس مشاورهٔ هیمیچ به فرار بی‌درنگ را نادیده می‌گیرد و از این رو تا آستانهٔ مرگ پیش می‌رود. او از تمرین‌های خوب شکار و مهارت‌هایش برای بقا و پنهان شدن در جنگل بهره می‌جوید. چند روز بعد، یک دیوار آتشین مصنوعی کتنیس را وادار می‌کند به سوی دیگران برود. «کاریرها» [ژ] (پیشکش‌هایی از منطقهٔ ثروتمند و وفادار که به شدت برای شرکت در بازی‌ها آموزش دیده‌اند) او را می‌یابند و در تنگنا قرار می‌دهند و به نظر می‌رسد پیتا نیز با آنان متحد شده است. کتنیس بالای یک درخت محاصره شده و رو نیز بالای درختی در آن نزدیکی‌ها پنهان شده است. او به آرامی کتنیس را متوجه لانهٔ زنبورهای ردیاب و کشنده می‌کند. کتنیس هم شاخه‌ای را که لانه روی آن قرار دارد می‌برد و لانهٔ زنبورها به پایین سقوط می‌کند. سم نیش این زنبورها یک دختر را می‌کشد و دیگران هم هر یک به سویی می‌گریزند. بهرحال، کتنیس که خودش هم نیش خورده، شروع به هذیان گفتن می‌کند. پیتا برمی‌گردد، ولی به جای قتل کتنیس، به او می‌گوید که فرار کند.

کتنیس و رو به متحد و دوست یکدیگر بدل می‌شوند؛ اما رو توسط یکی دیگر از پیشکش‌ها به سختی زخمی می‌شود و کتنیس آن پیشکش را با پیکان تیری می‌کشد. کتنیس تا هنگامی که رو نمرده، برای او آواز می‌خواند و بر روی جسد او گل می‌ریزد که نشان از تمرد او در برابر خواستهٔ کاپیتول دارد. در حرکتی بی‌سابقه برای کتنیس از منطقهٔ رو، نانی به عنوان هدیه می‌فرستند.

سپس تغییر یک قانون اعلام می‌شود که اجازه می‌دهد هر دو پیشکش یک منطقه، در صورت پیروزی، بتوانند از مسابقه جان به در برند. کتنیس پیتا را در حالی که به شدت زخمی شده می‌یابد و از او پرستاری می‌کند و در همین حین به ایفای نقش دختری عاشق می‌پردازد تا از هدایای حامیان برخوردار شود. بازی‌سازان اعلام می‌کنند که هر چه شرکت‌کننده‌ها نیاز داشته باشند، در یک جشن اعطا می‌شود و کتنیس علی‌رغم خطرات جانی موجود، برای به دست آوردن داروهای پیتا، ریسک می‌کند. او با دختری به نام کلاو[س]، که در کشتن رو شریک بود، گلاویز می‌شود و کلاو بر او مسلط می‌شود، ولی هنگامی که در حال بدگویی از رو بود، ترش[ش]، پیشکش پسر از منطقهٔ ۱۱، سر می‌رسد و او را به قتل می‌رساند ولی به کتنیس — فقط همین یکبار — به خاطر رو، امان می‌دهد. نهایتاً دارو موجب بهبود حال پیتا می‌شود.

در نهایت مسابقه کتنیس و پیتا تنها بازماندگان مبارزه می‌مانند اما بازی‌سازان از اعمال قوانین تغییر یافته منصرف می‌شوند و تلاش می‌کنند با خلق وضعی دراماتیک، این دو را مجاب کنند که دیگری را به قتل برسانند. در عوض، کتنیس میوهٔ بسیار سمی «نایت‌لاک» [ص] را از جیب خود بیرون می‌آورد و نیمی از آن را به پیتا می‌دهد. بازی‌سازان پس از این که متوجه می‌شوند کتنیس و پیتا قصد خودکشی دارند، اعلام می‌کنند که آن‌ها، هر دو، پیروز هفتاد و چهارمین دورهٔ بازی‌های گرسنگی هستند.

اگر چه به کتنیس به عنوان یک قهرمان خوش‌آمد گفتند، هیمیچ به او هشدار داد که در حال حاضر، به خاطر تحریک کاپیتول و مبارزه‌طلبی، تبدیل به یک هدف شده‌است. پس از آن پیتا که فهمیده اقدامات کتنیس در حین مسابقات بخشی از یک ترفند برای به دست آوردن همدردی مخاطبان بوده، دل شکسته و رنجور می‌شود. اما کتنیس مطمئن نیست که چه احساسی نسبت به او دارد.

درون‌مایه‌ها

سوزان کالینز، نویسنده کتاب، در سال ۲۰۱۰ میلادی

در مصاحبه با کالینز او اشاره کرد که رمان «موضوعاتی ازقبیل فقر مطلق، گرسنگی، ستم و اثرات جنگ در میان دیگران را مورد توجه قرار داده.»[۹] رمان به مبارزهٔ مردم پانم برای صیانت از جان خود در مناطق و بازی‌های گرسنگی که باید در آن شرکت کنند، می‌پردازد.[۴] گرسنگی شهروندان و نیازشان به منابع، چه در داخل و چه در خارج از میدان مسابقات، فضایی از درماندگی به وجود آورده که شخصیت‌های اصلی سعی می‌کنند برای بقا، با مبارزهٔ خود بر آن فائق آیند. کتنیس برای تهیهٔ مواد غذایی مورد نیاز برای خانواده‌اش شکار می‌کند، که این منجر به توسعه مهارت‌های مفید او در استفاده از تیر و کمان شده که به او در مسابقات کمک می‌کند و نشان دهنده تمرد او در برابر قوانین کاپیتول در مواجهه با موقعیت‌های تهدید کنندهٔ زندگی است.[۱۰] دربارهٔ تشابه بازی‌ها با فرهنگ عامه دارن فرینیچ [ض] از سرگرمی هفتگی می‌نویسد که این کتاب «هجو تیزی در طعنه به نمایش‌های تلویزیونی است» و شخصیت سینا «تقریباً به نظر می‌رسد یک شرکت‌کننده در نسخهٔ فاشیستی پروژه مد است که از لباس کتنیس به عنوان وسیله‌ای برای بیان ایده‌های بالقوه خطرناک خود استفاده می‌کند.»[۱۱]

گزینش شخصیت‌ها و استراتژی‌هایی که استفاده می‌کنند اغلب از لحاظ اخلاقی پیچیده‌است. پیشکش‌ها شخصیتی را خلق می‌کنند که می‌خواهند مخاطبانشان در طول بازی ببینند.[۱۰] مجلهٔ کتابخوانی صدای طرفداران جوانان درون‌مایهٔ اصلی کتاب بازی‌های گرسنگی را «دولت کنترل، «برادر بزرگ» و استقلال شخصی» عنوان کرده‌است.[۱۲] تم قدرت و انحطاط سه‌گانه همان‌طور که ناشر آن، اسکلاستیک، اشاره کرده‌است، مشابه ژولیوس سزار اثر شکسپیر است.[۱۳] از دید لورا میلر [ط] از نیویورکر، فرضیهٔ نویسنده در مورد بازی‌ها – یک ورزش به صورت پروپاگاندا و «تحقیر و [...] مجازات رنج‌آور» برای شکست‌خوردگان قیام سال‌ها پیش در برابر کاپیتول – غیرمتقاعدکننده است. «با عطف مردم به سلبریتی‌ها و آموزش این که چگونه شخص جذاب را بر توده مستمعین سوار کنند، نمی‌توانید آن‌ها را دلسرد کنید و از خصائص انسانی محروم نمایید.» اما اگر درون‌مایه و موضوع فراز و نشیب‌های دوران دبیرستان و «تجربه اجتماعی دوره بلوغ» باشد، داستان خیلی بهتر تفسیر می‌شود. میلر می‌نویسد:

«قوانین خودسرانه و ژرف هستند و به سرعت می‌توانند تغییر کنند. یک سلسله مراتب وحشیانه اجتماعی غالب است که در آن ثروتمندان، خوش‌تیپ‌ها، و ورزشکاران از مزایایی نسبت به دیگران برخوردارند. برای زنده ماندن شما باید کاملاً جعلی باشید. به نظر می‌رسد بزرگسالان درک نمی‌کنند که چه ریسک بالایی وجود دارد؛ در حالی که تمام زندگی شما ممکن است تلف شود، آن‌ها طوری عمل می‌کنند که انگار این تنها یک «مرحله» از زندگی است! همه همیشه وقتی شما را می‌بینند، دربارهٔ لباس‌هایتان یا دوستانتان نظر می‌دهند یا بیش از حد نگرانند که شما رابطهٔ جنسی دارید، مواد مخدر مصرف می‌کنید یا به اندازهٔ کافی نمراتتان خوب هست یا نه، اما هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد که شما واقعاً کی هستید و چه احساسی در مورد چیزهای مختلف دارید.»[۱۴]

دونالد بریک [ظ] از واشینگتن تایمز و کشیش اندی لانگفورد [ع] می‌گویند که داستان دارای تم‌های مسیحی مانند ایثار[غ] است، به‌طور مثال آنجا که کتنیس داوطلب می‌شود به جای خواهر کوچکترش به مسابقه برود، مشابه داستان قربانی شدن عیسی به عنوان یک جایگزین[ف] برای کفارهٔ گناهان بشر است.[۱۵][۱۶] بریک و منتقدی دیگر، به نام امی سیمپسون [ق]، هر دو می‌گویند که داستان حول موضوع امید است .[۱۷] سیمپسون همچنین به حوادث مشابه داستان هوس عیسی[ک] در عمل «مسیح گونهٔ» پیتا ملارک اشاره می‌کند، که چاقو می‌کشد ولی به کتنیس هشدار می‌دهد که فرار کند تا زندگیش به خطر نیفتد و پس از آن خود را در زمین دفن می‌کند و در یک غار سه روز می‌ماند تا این که فرصت زندگی جدیدی برایش پدید می‌آید.[۱۷] همچنین او می‌گوید که تصویری از نان زندگی[گ] مسیحیان در بخشی از داستان، که پیتا ملارک به کتنیس قطعه نانی می‌بخشد تا خانواده‌اش از گرسنگی جان به در ببرند، مشهود است.[۱۷]

تاریخچه انتشار

کالینز پس از نوشتن رمان یک قرارداد شش رقمی را برای انتشار هر سه کتاب مجموعه‌اش با اسکلاستیک امضا کرد. برای اولین بار کتاب در قطع گالینگور در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸ در ایالات متحده آمریکا چاپ و منتشر شد. بازی‌های گرسنگی در چاپ اول ۵۰٬۰۰۰ نسخه داشت که هر دفعه دو برابر شد تا به ۲۰۰۰۰۰ کپی از کتاب رسید.[۴] تا فوریه ۲۰۱۰ این کتاب به تعداد ۸۰۰٬۰۰۰ نسخه چاپ شده بود[۱۸] و حق نشر این رمان در ۳۸ منطقه در سراسر جهان به فروش رسید.[۱۸] تنها چند ماه بعد، در ماه ژوئیه، این کتاب به صورت جلد کاغذی هم چاپ شد.[۱۹] بازی‌های گرسنگی در ماه نوامبر سال ۲۰۰۸ وارد فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز شد[۲۰] و توانست بیش از ۱۰۰ هفته متوالی در این فهرست باقی بماند.[۲۱] همچنین یک فیلم اقتباسی از بازی‌های گرسنگی در ماه مارس ۲۰۱۲ بر اساس این کتاب منتشر شد که برای ۱۳۵ هفته متوالی در فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های یواس‌ای تودی قرار داشت و بیش از ۱۷٫۵ میلیون نسخه از آن فروخته شد.[۲۲][۲۳]

این رمان اولین اثر در میان سه‌گانه بازی‌های گرسنگی بود؛ و در پی آن دنباله‌های اشتعال (۲۰۰۹) و زاغ مقلد (۲۰۱۰) منتشر شدند. در ماه مارس ۲۰۱۲ که فیلم بازی‌های گرسنگی پخش شد، اسکلاستیک گزارش کرد که ۲۶ میلیون نسخه از کتب سه‌گانه فروخته شده که شامل کتاب‌های ضمیمه به فیلم نیز بودند.[۲۴] بازی‌های گرسنگی (و دنباله‌های آن) به شکل فوق‌العاده خوبی در فرمت کتاب الکترونیکی فروخته شدند. سوزان کالینز اولین نویسندهٔ کودکان و جوانان بود که موفق به فروش بیش از یک میلیون ای‌بوک در آمازون کیندل شد و این فروش او را، به عنوان ششمین عضو، در «باشگاه میلیونی‌های کیندل» عضو کرد.[۲۵] در مارس ۲۰۱۲ آمازون اعلام کرد که کالینز به پرفروش‌ترین نویسندهٔ کتاب‌های الکترونیکی تمام اعصار کیندل تبدیل شده.[۲۶]

یک نسخهٔ کتاب صوتی هم در دسامبر ۲۰۰۸ از بازی‌های گرسنگی منتشر شد. این کتاب صوتی توسط بازیگری به نام کارولین مک‌کورمیک قرائت می‌شود و به مدت یازده ساعت و چهارده دقیقه به طول می‌انجامد.[۲۷] مجله آدیوفایل[ل] نوشت: «کارولین مک کورمیک دقیق و با توجه داستان را تعریف کرده. علی‌رغم تکیه بیش از حد او بر قدرت نثر، به گونه‌ای نیست که شنوندگان جوان درام از شنیدن آن لذت ببرند.»[۲۸] مجلهٔ اسکول لایبراری[م] نیز با تمجید از کتاب صوتی می‌گوید: «مک کورمیک توانایی صدایی مرتب و پر جنب و جوشی دارد» [۲۹]

تیم اوبراین[ن] جلد را به شکلی زرین از «زاغ مقلد» [و] مزین کرد. پرنده‌ای به شکل یک مرغ مقلد ماده و پیکانی محاط در حلقه‌ای طلایی رنگ، در پس زمینه‌ای مشکی در این جلد نشان داده شده. این همان سنجاق سینه‌ای است که مج، دختر شهردار و دوست کتنیس، به وی هدیه داده بود.[۳۰] همان‌گونه که در قسمتی از کتاب از زبان کتنیس می‌خوانیم: «گویی یک نفر پرندهٔ کوچک طلایی رنگی را ساخته و سپس آن را به حلقه‌ای به دور آن وصل کرده‌است. پرنده فقط توسط نوک بال‌هایش به حلقه متصل شده‌است. ناگهان آن را می‌شناسم، یک زاغ مقلد است.»[۳۱]

نقدها

بازی‌های گرسنگی تحسین منتقدان را به دست آورده‌است. در یک بررسی برای نیویورک تایمز جان گرین[ه] نوشت که رمان «درخشان طراحی شده و بسیار خرامان پیش می‌رود» و «قدرت قابل توجه این رمان از دنیای پر جزئیات ساخته و پرداختهٔ کالینز و قهرمان به یاد ماندنی، پیچیده و جذاب او می‌آید.» در حالی که از لحاظ تمثیلی غنی است، کتاب گاهی اوقات پتانسیل تمثیلی را که طرح وجود دارد، آزاد نمی‌کند و با «شرح رخداد و چیزهای کوچک دیگری» متن را ادامه می‌دهد.[۳۲] مجلهٔ نقد و بررسی تایم نیز نظر مثبتی ارائه کرد و آن را «کتاب دلسرد کننده، خونین و کاملاً هولناک» دانست و به ستایش آنچه که از آن به عنوان خشونتی با کیفیتی «هیپنوتیزم‌کننده» نامبرده، پرداخت.[۳۳] در نظر استیون کینگ[ی] برای انترتیمنت ویکلی می‌گوید این کتاب شبیه است به «بازی‌های رایانه‌ای تکون‌بخوری-می‌کشمت در لابی ساختمانی اداری؛ شما می‌دانید این واقعی نیست، اما در هر حال، شما را درگیر می‌کند.» او اظهار داشت که «صحنه‌هایی از تنبلی در نوشتن که بچه‌ها راحت تر از بزرگسالان می‌پذیرند» در آن وجود داشت و مثلث عشق[اا] برای این ژانر استاندارد بود. او به کتاب نمرهٔ ب داد.[۳۴] الیزابت بیرد[اب] از مجلهٔ اسکول لایبراریدر ستایش این رمان گفت: «هیجان انگیز، خشن، متفکرانه، و نفس‌گیر به نوبهٔ خود» است و آن را یکی از بهترین کتاب‌های سال ۲۰۰۸ نامید.[۳۵] بوکلیست[اپ] نیز در یک بررسی مثبت به ستایش شخصیت خشن و عاشقانه درگیر در این کتاب پرداخت.[۳۶] کیرکوس ریویوز[ات] هم مثبت بود و از اکشن و طرح جهان داستان تمجید کرد اما اشاره کرد که «نسخهٔ چاپی ضعیف در چاپ اول، خوانندگان دقیق را پریشان کرد - یک شرم گریه‌آور.»[۳۷] ریک ریوردن[اث]، نویسندهٔ سری کتاب‌های پرسی جکسون اند المپیمانز هم ادعا کرد که این اثر «نزدیکترین چیز به یک رمان ماجراجویی همه‌چی تمام» بود که او تا کنون به خوانده، بود.[۳۸] استفانی مایر[اج] (نویسنده سری کتاب گرگ و میش) در وبگاهش بر این مطلب صحه گذاشت که: «من خیلی با وسواس با این کتاب برخورد کردم… بازی‌های گرسنگی شگفت‌انگیز است.»[۳۹]

بازی‌های گرسنگی جوایز و افتخارات بسیاری کسب کرد. پابلیشرز ویکلی عنوان «بهترین کتاب سال» در ۲۰۰۸[۴۰] و نیویورک تایمز «کتاب شاخص کودکان در سال ۲۰۰۸» را به آن دادند.[۴۱] در سال ۲۰۰۹ این اثر برندهٔ جایزه اردک طلایی[اچ] در ردهٔ افسانه‌های جوانان شد.[۴۲] بازی‌های گرسنگی همچنین در ردهٔ کتاب‌های فانتزی و علمی-تخیلی به همراه کتاب گورستان «برندهٔ سیبل ۲۰۰۸» [اح] شد[۴۳] یکی از «بهترین کتاب‌های سال ۲۰۰۸» مجلهٔ اسکول لایبراری[۴۴] و «برگزیدهٔ ویراستاران بوکلیست» در سال ۲۰۰۸ شد.[۴۵] در سال ۲۰۱۱ این کتاب برنده مدال خواننده جوان کالیفورنیا شد.[۴۶] در نسخهٔ سال ۲۰۱۲ مجلهٔ والدین و فرزند اسکولاستیک، نام بازی‌های گرسنگی به عنوان سی و سومین کتاب برتر کودکان ذکر شده بود و جایزهٔ «هیجان‌انگیزترین پایان» نصیب آن شد.[۴۷][۴۸] این رمان یکی از ۵ کتاب پرفروش کیندل در تمام ادوار است.[۴۹] بهرحال، این رمان در میان والدین بحث‌برانگیز بود؛[۵۰] در سال ۲۰۱۰ در درجه‌بندی انجمن کتابخانه‌های آمریکا برای کتاب‌های به چالش کشیده شده در جایگاه پنجم فهرست بود و در میان دلایل ذکر شده «نامناسب برای گروه سنی» و «خشونت» بیان شده بود.[۵۱]

شباهت بازی‌های گرسنگی به رمان نبرد سلطنتی[اخ]؛ نوشتهٔ کوشون تاکامی[اد] که در سال ۱۹۹۹ منشر شده‌است، مورد توجه عده ای قرار گرفت.[۵۲] کالینز گفت که «هرگز پیش از برآمدن کتابم نام این کتاب یا نویسنده‌اش را نشنیده بودم. از سویی، هنگامی که آن اثر را به من متذکر شدند، من به سردبیرم گفتم که اگر لازم است، آن کتاب را بخوانم. او گفت: "نه من نمی‌خواهم که به تمام دنیا فکر کنی. فقط آنچه می‌خواهی را انجام بده.»[۵۲] سوزان دومینوس از نیویورک تایمز در گزارشی می‌گوید که «همتا بودن اثر کالینز به شکل افسار گسیخته‌ای در فضاهای وبلاگی همچون بلدفیسد ریپ‌آف[اذ] کار شد.» اما او استدلال می‌کند که «منشاءهای مختلفی می‌توانند سبب شوند که کلیت داستان دو نویسنده به طور مستقل، به یک شکل درآید.»[۵۳] استیون کینگ اشاره می‌کند به این که تلویزیون واقع‌نمای «زمین لم‌یزرع»[ار] شباهت‌هایی با نبرد سلطنتی داشت، و همچنین نمونه‌ای از این تشابه‌ها را برای رمان‌های «مرد دونده»[از] و «پیاده‌روی طولانی»[اژ] از میان آثار خود نام برد.[۳۴]

فیلم اقتباسی

در مارس ۲۰۰۹ لاینزگیت انترتیمنت[اس] برای ساخت فیلم بازی‌های گرسنگی وارد یک توافق تولید مشترک با شرکت کُلُر فُرس [اش] نینا جاکوبسن [اص]، که پیش از آن حق پخش رمان را در سراسر جهان چند هفته قبل از آن به دست آورده بود، شد.[۵۴][۵۵] این استودیو که پنج سال نتوانسته بود سودی از توافق ببرد، بودجهٔ تولیدات دیگر را به فروش رساند و بودجهٔ $۸۸٬۰۰۰٬۰۰۰ – که یکی از بزرگترین ارقام تاکنون بوده – را[۵۶] برای فیلم تأمین کرد.[۵۷][۵۸] جیسون دریوز [اض]، وکیل کالینز، اظهار داشت که «آن‌ها [لاینزگیت] همه کس را در دسترس داشتند، ولی از ما خواهش کردند» با تأمین حق انتخابمان، به آن‌ها کمک کنیم.[۵۸] آن‌ها در نظر داشتند فیلم درجهٔ PG-13 را کسب کند،[۵۹] کالینز خودش متن رمان را[۵۴] به کمک بیلی ری[اط]، نمایش‌نامه‌نویس، و گری راس[اظ]، کارگردان، برای ساخت فیلم تطبیق داد.[۶۰][۶۱] فیلمنامهٔ حاصل بسیار وفادار به متن اصلی رمان است.[۶۲] گری راس گفته «احساس می‌کردم تنها راه برای ساختن فیلمی واقعاً موفق، این بود که کاملاً ذهنی باشد» چون ارائهٔ حوادث، در اثر استفاده از اول شخص حال، توسط کالینز در رمان، چنین اقتضا می‌کرد.[۶۳]

بازیگر زن بیست ساله، جنیفر لارنس، برای بازی در نقش کتنیس اوردین انتخاب شد.[۶۴] هر چند زمانی که فیلمبرداری شروع شد، لارنس چهار سال بزرگتر از شخصیت داستان بود،[۶۵] کالینز احساس می‌کرد این نقش «بلوغ و قدرت مسلم» را اقتضا می‌کند و گفت که او ترجیح می‌داد بازیگر بزرگ‌تر از سن شخصیتش نشان داده شود.[۶۶] او افزود که لارنس «تنها کسی بود که واقعاً شخصیتی که من در کتاب نوشتم را تسخیر کرد» و این که او «هر کیفیت لازم و ضروری برای بازی کتنیس» را داشت.[۶۷] لارنس، که از طرفداران کتاب بود، پس از سه روز ایفای این نقش را پذیرفت، گرچه در ابتدا از عظمت تولید ترسید.[۶۸][۶۹] جاش هاچرسون و لیام همسورث بعدتر به عنوان بازیگران نقش پیتا و گیل اضافه شدند.[۷۰][۷۱] تولید در اواخر بهار ۲۰۱۱ آغاز شد[۷۲] و فیلم ۲۳ مارس ۲۰۱۲ منتشر شد.[۷۳] افتتاحیه این فیلم به رکورد $۱۵۲٫۵ میلیون دلار در آمریکای شمالی دست یافت.[۷۴] سال بعد بازی‌های گرسنگی: اشتعال، بر اساس رمان دوم این مجموعه کتاب در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۳ منتشر شد.[۷۵]

جستارهای وابسته

یادداشت‌ها

  1. Panem
  2. Capitol
  3. California Young Reader Medal
  4. Scholastic
  5. arena
  6. Katniss Everdeen
  7. Primrose
  8. Peeta Mellark
  9. Haymitch Abernathy
  10. Effie Trinket
  11. Ru
  12. Caesar Flickerman
  13. Star-crossed
  14. Careers
  15. Clove
  16. Thresh
  17. nightlock
  18. Darren Franich
  19. Laura Miller
  20. Donald Brake
  21. Andy Langford
  22. Self-sacrifice
  23. Substitutionary atonement
  24. Amy Simpson
  25. Passion of Jesus
  26. Bread of Life
  27. AudioFile (magazine)
  28. School Library Journal
  29. Tim O'Brien (illustrator)
  30. mockingjay
  31. John Green
  32. Stephen King
  33. Love triangle
  34. Elizabeth Bird
  35. Booklist
  36. Kirkus Reviews
  37. Rick Riordan
  38. Stephenie Meyer
  39. Golden Duck Award
  40. Cybil
  41. Battle Royale (novel)
  42. Koushun Takami
  43. baldfaced ripoff
  44. badlands
  45. Running Man
  46. Long Walk
  47. Lions Gate Entertainment
  48. Color Force
  49. Nina Jacobson
  50. Jason Dravis
  51. Billy Ray
  52. Gary Ross

منابع

  1. "Mockingjay proves the Hunger Games is must-read literature". io9. August 26, 2010. Retrieved February 12, 2013.
  2. «روزگار سپری شده رمان‌های عام‌پسند». رادیوزمانه. ۲۷ تیر ۱۳۹۳. دریافت‌شده در ۴ مارس ۲۰۱۵.
  3. «بازی‌های گرسنگی در کتاب فروشی‌ها». دنیای اقتصاد. ۱۳۹۲/۰۹/۲۰. دریافت‌شده در ۱۷ مهر ۱۳۹۷. تاریخ وارد شده در |تاریخ= را بررسی کنید (کمک)
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ Sellers, John A. (June 9, 2008). "A dark horse breaks out: the buzz is on for Suzanne Collins's YA series debut". Publishers Weekly. Retrieved July 12, 2010.
  5. Margolis, Rick (September 1, 2008). "A Killer Story: An Interview with Suzanne Collins, Author of 'The Hunger Games'". School Library Journal. Retrieved October 16, 2010.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ "The Most Difficult Part" (Video). Scholastic. Retrieved February 25, 2012.
  7. Blasingame, James. "The Hunger Games." Journal of Adolescent & Adult Literacy, vol. 52, no. 8, 2009, p. 724+. Academic OneFile, Accessed 6 Dec. 2016.
  8. Collins, Suzanne (2008). The Hunger Games. Scholastic. p. 41. ISBN 0-439-02348-3.
  9. "Mockingjay (The Hunger Games #3)". Powell's Books. Retrieved February 25, 2012.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ Hartmann, Cristina (October 21, 2011). "What, If Anything, Does The Hunger Games Series Teach Us About Strategy?". Forbes. Retrieved January 11, 2012.
  11. Franich, Darren (October 6, 2010). "'The Hunger Games': How reality TV explains the YA sensation". Entertainment Weekly. Retrieved September 10, 2012.
  12. "Barnes & Noble, The Hunger Games (Editorial Reviews)". Retrieved September 1, 2012.
  13. "The Hunger Games trilogy Discussion Guide" (PDF). Scholastic. Retrieved January 2, 2010.
  14. Miller, Laura (June 14, 2010). "Fresh Hell: What's behind the boom in dystopian fiction for young readers?". The New Yorker. Retrieved September 3, 2012.
  15. Brake, Donald (March 31, 2012). "The religious and political overtones of Hunger Games". The Washington Times. Retrieved April 1, 2012.
  16. Groover, Jessica (March 21, 2012). "Pastors find religious themes in 'Hunger Games'". Independent Tribune. Archived from the original on October 21, 2012. Retrieved December 11, 2013.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ Simpson, Amy (March 22, 2012). "Jesus in 'The Hunger Games'". Christianity Today. Retrieved September 1, 2012.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Roback, Diane (February 11, 2010). "'Mockingjay' to Conclude the Hunger Games Trilogy". Publishers Weekly. Retrieved July 12, 2010.
  19. "Suzanne Collins's Third Book in The Hunger Games Trilogy to be Published on August 24, 2010". Scholastic. December 3, 2009. Retrieved January 1, 2010.
  20. "Children's Best Sellers: Chapter Books: Sunday, November 2, 2008". The New York Times. November 2, 2008. Retrieved December 30, 2008.
  21. Schuessler, Jennifer (September 5, 2010). "Children's Chapter Books". The New York Times. Retrieved September 5, 2010.
  22. "USA TODAY's Best-Selling Books list". USA Today. Retrieved March 30, 2012.
  23. "'Hunger Games' books: More than 36.5M in print in the U.S. alone". Entertainment Weekly.
  24. Springen, Karen (March 22, 2012). "The Hunger Games Franchise: The Odds Seem Ever in Its Favor". Publishers Weekly. Retrieved April 11, 2012.
  25. Colby, Edward B. (June 6, 2011). "Hunger Games joins Amazon Kindle Million Club". International Business Times. Retrieved June 6, 2011.
  26. "Hungry for Hunger Games: Amazon.com Reveals the Top Cities in the U.S. Reading The Hunger Games Trilogy". Retrieved March 16, 2012.
  27. "The Hunger Games audiobook". Audible.com. Retrieved December 7, 2010.
  28. "AudioFile audiobook review: The Hunger Games by Suzanne Collins, Read by Carolyn McCormick". AudioFile. December 2008. Retrieved December 8, 2010.
  29. Osborne, Charli (April 1, 2009). "Multimedia Review". School Library Journal. Archived from the original on July 16, 2011. Retrieved September 1, 2012.
  30. Weiss, Sabrina Rojas (فوریه 11, 2010). "'Mockingjay': We're Judging 'Hunger Games' Book Three By Its Cover". Hollywood Crush. Archived from the original on December 25, 2010. Retrieved December 16, 2010.
  31. Collins, Suzanne (2008). The Hunger Games. Scholastic Corporation. p. 42. ISBN 0-439-02348-3.
  32. Green, John (November 7, 2008). "Scary New World". The New York Times. Retrieved December 29, 2008.
  33. Grossman, Lev (September 7, 2009). "Review: The Hunger Games by Suzanne Collins". Time. Retrieved December 7, 2010.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ King, Stephen (September 8, 2008). "Book Review: The Hunger Games". Entertainment Weekly. Retrieved February 26, 2010.
  35. Bird, Elizabeth (June 28, 2008). "Review of the Day: The Hunger Games by Suzanne Collins". School Library Journal. Archived from the original on February 3, 2009. Retrieved December 11, 2013.
  36. Goldsmith, Francisca (September 1, 2008). "The Hunger Games". Booklist. Retrieved December 29, 2008.
  37. "The Hunger Games: Editor Review". Kirkus Reviews. Retrieved September 1, 2012.
  38. Riordan, Rick. "Home – Suzanne Collins". Retrieved April 23, 2012.
  39. Meyer, Stephanie (September 17, 2008). "September 17, 2008". The Official Website of Stephanie Meyer. Archived from the original on October 26, 2008. Retrieved February 25, 2012.
  40. "PW's Best Books of the Year". Publishers Weekly. November 3, 2008. Retrieved December 11, 2013.
  41. "Notable Children's Books of 2008". The New York Times. November 28, 2008. Retrieved December 30, 2008.
  42. "Golden Duck Past Winners". GoldenDuckAwards.com. November 27, 2010. Archived from the original on July 26, 2011. Retrieved December 16, 2010.
  43. "Cybils: The 2008 Cybils Winners". Cybils.com. February 14, 2009. Retrieved July 13, 2010.
  44. "School Library Journal's Best Books 2008". School Library Journal. December 1, 2008. Archived from the original on January 16, 2013. Retrieved December 11, 2010.
  45. "Booklist Editors' Choice: Books for Youth, 2008". Booklist. January 1, 2009. Retrieved September 2, 2012.
  46. "Winners". California Young Reader Medal. Archived from the original on May 27, 2011. Retrieved May 21, 2011.
  47. "100 Greatest Books for Kids". Scholastic. Retrieved February 19, 2012.
  48. Lee, Stephan (February 15, 2012). "'Charlotte's Web' tops list of '100 great books for kids'". Entertainment Weekly. Retrieved February 19, 2012.
  49. Schwarze, Kelly (November 20, 2012). "The 5 Best-Selling Kindle Books of All Time". Mashable. Retrieved November 21, 2012.
  50. Barak, Lauren (October 19, 2010). "New Hampshire Parent Challenges 'The Hunger Games'". School Library Journal. Retrieved March 13, 2012.
  51. "Top ten most frequently challenged books of 2010". American Library Association. Retrieved December 11, 2013.
  52. ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Fujita, Akiko (22 March 2012). "'The Hunger Games,' a Japanese Original?". ABC News Internet Ventures. Retrieved 25 May 2016.
  53. Dominus, Susan (April 8, 2011). "Suzanne Collins's War Stories for Kids". The New York Times. Retrieved November 14, 2011.
  54. ۵۴٫۰ ۵۴٫۱ Jay A. Fernandez and Borys Kit (March 17, 2009). "Lionsgate picks up 'Hunger Games'". The Hollywood Reporter. Retrieved September 4, 2012.
  55. Sellers, John A. (March 12, 2009). "Hungry? The Latest on 'The Hunger Games'". Publishers Weekly. Retrieved September 4, 2012.
  56. "Box Office History for Lionsgate Movies". Retrieved April 25, 2012.
  57. "Lions Gate Has a Hit with 'Hunger Games.' Can It Turn a Profit?". The Daily Beast. April 2, 2012. Retrieved September 4, 2012.
  58. ۵۸٫۰ ۵۸٫۱ "How Lions Gate won 'Hunger Games'". Reuters. March 23, 2012. Retrieved September 4, 2012.
  59. Hopkinson, Deborah (September 2009). "A riveting return to the world of 'The Hunger Games'". BookPage. Retrieved June 30, 2010.
  60. Springen, Karen (August 5, 2010). "Marketing 'Mockingjay'". Publishers Weekly. Retrieved September 4, 2012.
  61. Sperling, Nicole; Fritz, Ben (April 12, 2012). "Hunger Games director Gary Ross bows out of sequel". Los Angeles Times. Retrieved September 4, 2012.
  62. "A Game of Trust". Writers Guild of America. مارس 23, 2012. Archived from the original on October 6, 2012. Retrieved September 4, 2012.
  63. Murphy, Mekado (March 30, 2012). "Gary Ross answers reader questions about 'The Hunger Games'". The New York Times. Retrieved September 4, 2012.
  64. Joshua L. Weinstein (March 16, 2011). "Jennifer Lawrence Gets Lead Role in 'The Hunger Games'". The Wrap. Retrieved September 4, 2012.
  65. Staskiewicz, Keith (March 17, 2011). "'Hunger Games': Is Jennifer Lawrence the Katniss of your dreams?". Entertainment Weekly. Retrieved September 4, 2012.
  66. Valby, Karen (March 17, 2011). "'Hunger Games' director Gary Ross talks about 'the easiest casting decision of my life'". Entertainment Weekly. Retrieved September 4, 2012.
  67. Franich, Darren (March 21, 2011). "'Hunger Games': Suzanne Collins talks Jennifer Lawrence as Katniss". Entertainment Weekly. Retrieved September 4, 2012.
  68. "9 Untold Secrets of the High Stakes 'Hunger Games'". The Hollywood Reporter. February 1, 2012. Retrieved February 7, 2012.
  69. Galloway, Steven (February 1, 2012). "Jennifer Lawrence: A Brand-New Superstar". The Hollywood Reporter. Retrieved September 4, 2012.
  70. Weinstein, Joshua L. (March 16, 2011). "Exclusive: Jennifer Lawrence Gets Lead Role in 'The Hunger Games'". The Wrap. Retrieved March 17, 2011.
  71. Sperling, Nicole (April 4, 2011). "'The Hunger Games': Josh Hutcherson and Liam Hemsworth complete the love triangle". The Los Angeles Times. Retrieved February 25, 2012.
  72. Valby, Karen (January 6, 2011). "'Hunger Games' exclusive: Why Gary Ross got the coveted job, and who suggested Megan Fox for the lead role". Entertainment Weekly. Retrieved January 8, 2011.
  73. Valby, Karen (January 25, 2011). "'The Hunger Games' gets release date". Entertainment Weekly. Retrieved January 25, 2011.
  74. Barnes, Brook (March 25, 2012). "Hunger Games Ticket Sales Set Record". New York Times. Retrieved March 25, 2012.
  75. Schwartz, Terri (November 17, 2011). ""The Hunger Games" sequel eyes a new screenwriter, director Gary Ross will return". IFC News. Retrieved December 2, 2011.

پیوند به بیرون