تاریخ توکیو
تاریخ توکیو (انگلیسی: History of Tokyo)، پایتخت ژاپن و بزرگترین شهر آن، به حدود ۴۰۰ سال پیش بازمیگردد. این شهر در ابتدا با نام ادو شناخته میشد و پس از استقرار شوگونسالاری توکوگاوا توسط ایهیاسو توکوگاوا در سال ۱۶۰۳، شروع به شکوفایی کرد. ادو به عنوان مرکز سیاسی و فرهنگی ژاپن، در میانه قرن هجدهم به یک شهر بزرگ با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر تبدیل شد. در طول این مدت، امپراتور در کیوتو، که پایتخت رسمی کشور بود، اقامت داشت.
دوره ادو تقریباً ۲۶۰ سال تا زمان اصلاحات میجی در سال ۱۸۶۸ ادامه یافت. در این زمان، شوگونسالاری توکوگاوا پایان یافت و حکومت امپراتوری ژاپن احیا شد. امپراتور به ادو نقل مکان کرد و نام شهر به توکیو (به معنای "پایتخت شرقی") تغییر یافت.
در سال ۱۹۲۳، توکیو به شدت توسط زمینلرزه بزرگ کانتو آسیب دید و بعداً در طول جنگ جهانی دوم، حملات بمباران متفقین خسارات زیادی به شهر وارد کرد. با این حال، توکیو پس از جنگ به سرعت بازسازی شد و به یک کلانشهر مدرن و پررونق تبدیل شد.
امروزه، توکیو به عنوان یکی از مهمترین مراکز اقتصادی، مالی و فرهنگی جهان شناخته میشود و به دلیل ترکیبی از سنت و مدرنیته، مقصدی محبوب برای گردشگری از سراسر جهان است.
دید کلی
تاریخچه توکیو، استان پایتخت و بزرگترین شهر ژاپن، با بقایای باستانشناسی در این منطقه که قدمت آن به حدود ۵۰۰۰ سال پیش بازمیگردد، آغاز میشود. قدیمیترین معبد توکیو احتمالاً معبد سنسوجی در آساکوسا است که در سال ۶۲۸ تأسیس شد. نام اصلی شهر، ادو، برای اولین بار در قرن دوازدهم ظاهر میشود. قلعه ادو از سال ۱۴۵۷ تا ۱۶۴۰ ساخته شد و مرکز شهر بود. توکوگاوا ایهیاسو پس از پایان فتح هونشو پس از نبرد سکیگاهارا، ادو را به عنوان پایتخت جدید انتخاب کرد. سلطنت ژاپن در کیوتو به یک نهاد نمادین تبدیل شد، زیرا قدرت واقعی کشور به شوگونسالاری توکوگاوا ادو داده شد. در دهه ۱۶۵۰، ادو به بزرگترین شهر ژاپن تبدیل شد و تا سال ۱۷۲۰، بزرگترین شهر جهان بود. آتشسوزی بزرگ میراکی در سال ۱۶۵۷ حدود ۱۰۸۰۰۰ نفر را کشت.
پس از اردوکشی ناخدا پری در سال ۱۸۵۴، در مورد حکومت ژاپن اختلاف نظر وجود داشت. این منجر به جنگ بوشین و بازسازی میجی شد: سقوط ادو، و قدرتهای سلطنت امپراتوری در ادو، که به توکیو تغییر نام داد، بازگردانده شد. در قرن بیستم، شهر توسط زمینلرزه بزرگ کانتو و بمباران توکیو در طول جنگ جهانی دوم ویران شد. بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر در بمباران توکیو توسط ایالات متحده جان باختند. پس از تسلیم ژاپن در سال ۱۹۴۵، آمریکا تا سال ۱۹۵۲ ژاپن را اشغال کرد. معجزه اقتصادی پس از جنگ و بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۶۴ به شهر اجازه بازسازی و رشد داد. نیازهای حمل و نقل شهر با اتصال شرکت متروی توکیو، متروی توئی و شینکانسن برآورده شد. در سال ۱۹۹۰، کشور وارد دوره رکود اقتصادی به نام دهه از دست رفته (ژاپن) شد. دنیاگیری کووید-۱۹ باعث کاهش بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۲۰ شد. بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد، توکیو در سال ۲۰۱۸ با ۳۷۴۶۸۰۰۰ نفر فهرست پرجمعیتترین شهرها بود. با قضاوت بر اساس محدوده شهری، دوازدهمین شهر بزرگ با ۱۳۵۱۵۲۷۱ نفر بود.
دوره پیش از توکوگاوا
منطقه توکیو از دوران باستان محل سکونت انسانها بوده است. احتمالاً ساکنان اولیه این منطقه قوم آینو، بومیان ژاپن بودند. این قوم قبل از تسلط ژاپنیها بر این سرزمین، در تمامی مناطق ژاپن امروزی میزیستند. نامهای آینویی که در داخل و اطراف توکیو یافت شدهاند، این نظریه را تأیید میکنند.
بقایای باستانی مانند سفال، استخوانهای تراشخورده و لوحهای گلی مربوط به عصر برنز (حدود ۵۰۰۰ سال پیش) در منطقه اوموری کشف شدهاند. همچنین، دانههای برنج و کاه سوخته مربوط به دوره یایویی در نزدیکی ایستگاه نزوی پیدا شدهاند که نشان میدهد این منطقه قدیمیترین مکان کشاورزی در توکیو است. علاوه بر این، مقبرههایی مانند هورایسون کوفون (قرن چهارم) و نوگه اوتسوکا (قرن پنجم) نشانگر وجود تمدنهای باستانی در این منطقه هستند. اشیاء یافت شده در اطراف این مقبرهها نشان میدهد که این مکانها محل دفن رهبران قدرتمند منطقه بودهاند.
در ابتدا، ساکنان توکیو با شکار و جمعآوری غذا امرار معاش میکردند، که این موضوع از طریق گلدانهای اولیه کشف شده که برای ذخیره آجیل استفاده میشدند، قابل تأیید است. اما با گذشت زمان و توسعه کشاورزی در مناطق نزدیک به محل سکونتشان، وابستگی آنها به شکار و جمعآوری کاهش یافت.
منطقه کانتو به دلیل زمینهای مسطح و حاصلخیز و همچنین وجود منابع آب فراوان، برای کشت برنج بسیار مناسب بود. این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، از حملات مهاجمان آسیایی در امان بود. سه روستای اولیه که در کنار رودخانههای سومیدا، آراکاوا و ادوگاوا شکل گرفتند، هسته اولیه شهر ادو (توکیو امروزی) را تشکیل دادند. با این حال، این منطقه همواره در معرض بلایای طبیعی بوده است.
در سال ۶۲۸ میلادی، دو برادر ماهیگیر به نامهای هینوکومه و هاماناری تاکناری، مجسمه طلایی الهه رحمت (گوان یین) را از رودخانه سومیدا پیدا کردند و آن را به ارباب خود، هاجی-نو-ناکاموتو تقدیم کردند. او تصمیم گرفت این مجسمه را در معبدی به نام سنسوجی در آساکوسا نصب کند. این معبد که در سال ۶۴۵ تکمیل شد، احتمالاً اولین معبد مذهبی ژاپن است. اگرچه معبد سنسوجی در طول جنگ جهانی دوم تخریب شد، اما بعدها بازسازی شد و امروزه به عنوان نمادی از مقاومت و تجدید حیات ژاپن پس از جنگ شناخته میشود.
در سال ۶۴۶ میلادی، منطقه مرتفع توکیو به نام "موساشی" ثبت شد که احتمالاً از کلمه آینویی "muzasi" به معنای "بیابان علفهای هرز" گرفته شده است.
در قرن هشتم میلادی، «فوچو» محل سکونت فرماندار «ولایت موساشی» بود. جادهای از کوزوکه (استان گونما امروزی) تا فوچو از میان دشتی خالی از سکنه احداث شد. در همین قرن، کرهایها به این دشت مهاجرت کردند، که نام «کوماگوری»، نزدیک هاننو امروزی، گواه این موضوع است.
در سال ۷۳۷، امپراتور شومو نارا دستور ساخت یک معبد و صومعه بوداگرایی ژاپنی در هر منطقهای که مردم یاماتو در آن زندگی میکردند را صادر کرد. این امر منجر به ساخت معبد کوکوبونجی در غرب توکیوی امروزی شد که بقایای آن هنوز قابل مشاهده است.
در نوشتههای دوره هیآن، از جمله کتاب مانیوشو، به طبیعت توکیو اشاره شده است. همچنین، آریوارا نو ناریهیرا در سال ۸۸۰ میلادی از استفاده از کشتی برای عبور از رود سومیدا یاد میکند. شعر ناریهیرا دربارهٔ مرغان دریایی بر فراز سومیدا احتمالاً منشأ استفاده از پرنده به عنوان یکی از نمادهای توکیو است.
در قرن دهم، تایرا نو ماساکادو، یکی از اعضای خاندان سلطنتی خاندان تایرا، با همسایگان خود که از نسل امپراتوری بودند، به ویژه خاندان میناموتو، وارد جنگ شد. در سال ۹۳۸، ارتش او پایگاه دولتی در استان مجاور را تصرف کرد و او را به حاکم منطقه کانتو تبدیل کرد. این اقدام تهدیدی برای قدرت امپراتور بود و در نهایت در سال ۹۴۰ به قتل ماساکادو منجر شد. جنگ بین تایرا و میناموتو بعدها به یک جنگ داخلی تمامعیار (جنگ گنپی) تبدیل شد.
در قرن یازدهم، کانتو محل سکونت مهاجران جدیدی از جمله خاندان شیبویا بود که دژی ساختند که بعدها نام منطقه شیبویا در توکیوی امروزی از آن گرفته شد. بانوی ساراشیما، دختر تاکاسوئه، در کتاب ساراشینا نیکی دربارهٔ مهاجرت خود از کیوتو (پایتخت وقت ژاپن) به استانی در شمال غربی در سال ۱۱۲۰ مینویسد. او طبیعتی شبیه به توکیو را توصیف میکند و به مکانی به نام تاکشیبا اشاره میکند که تصور میشود در میتا امروزی باشد. در این دوره، قبایل رقیب منطقه، زمین را بین خود تقسیم کردند. این مناطق «شوئن» نامیده میشدند.
در قرن دوازدهم، جامعهای قرون وسطایی در اطراف توکیو شکل گرفت که توسط یک اشرافیت بوروکراتیک اداره میشد. این جامعه در قلمرو کوکو در موساشی قرار داشت و مرکز آن در فوچو بود. نام «ادو» برای اولین بار در این دوره استفاده شد که احتمالاً به معنای «دروازه خلیج» یا چیزی مشابه آن بوده و به خلیج توکیو اشاره دارد. اولین استفاده ثبت شده از این کلمه زمانی بود که مردی به نام چیچیبو شیگهتسو نام خود را به ادو تغییر داد. او احتمالاً نام خود را از خانهاش، تپهای در کنار دریا در کوجیماچی، گرفته است. ارباب قرن دوازدهمی، ایمای کانههیرا، نیز در محل اقامت شیگهتسو زندگی میکرد.
یکی از اعضای خاندان میناموتو در دربار امپراتوری، میناموتو نو یوریتومو، در سال ۱۱۹۰ از دربار جدا شد. او در کاماکورا، کاناگاوا، جنوب ادو، اولین شوگونسالاری ژاپن را تأسیس کرد که یک سیستم حکومتی فئودالی مبتنی بر قانون جنگجویان بود. یکی از ملازمان او ادو شیگهناگا، پسر شیگهتسو بود. شیگهناگا توسط شوگونسالاری به زمینهایی در اطراف ادو، از جمله روستای کیتامی پاداش داده شد. در سال ۱۱۹۵، خاندان میناموتو خاندان تایرا را شکست داد (نبرد دان نو اورا). جادهای از کاماکورا به ادو و جاده کوزوکه-فوچو توسط گروههای مسلح در راه جنگ در قرون وسطی استفاده میشد.
- دورههای کاماکورا و موروماچی**
پس از سال ۱۱۹۵، شاخهای از میناموتو که در کوزوکه ساکن شده بودند، در نهایت به خاندان توکوگاوا تبدیل شدند که از قرن هفدهم تا نوزدهم بر ادو حکومت میکردند.
در حدود سال ۱۴۳۹، خاندان اوئهسوگی در کانتو از دو خانواده تشکیل شده بود: یامانوچی و اوگیگایاتسو، که بین متحد یا دشمن بودن تغییر میکردند. یامانوچی کنترل فرماندار کانتو را که در کاماکورا زندگی میکرد، به دست آورد و اوگیگایاتسو از آنها حمایت کرد. اوتا دوکان در سال ۱۴۵۵ به عنوان ملازم رئیس اوگیگایاتسو، ساداماسا، که به شوگونسالاری آشیکاگا در کیوتو خدمت میکرد، منصوب شد. ساداماسا به او مأموریت داد تا «قلعههایی» شبیه اردوگاه در سراسر دشت موساشی بسازد. در سال ۱۴۵۶، با ورود به ادو، خانواده ادو که هنوز در آنجا زندگی میکردند، از جنگ با اوئهسوگی اجتناب کردند و آنجا را ترک کردند. آنها به ملک خود در کیتامی نقل مکان کردند و زمین و قلعه خود را به دوکان واگذار کردند. ساخت قلعه ادو در سال ۱۴۵۷ در باغ شرقی کاخ امپراتوری توکیو امروزی آغاز شد. در غرب روستای ادو، در روستای دهقانی چیودا قرار داشت. این قلعه در یک نقطه استراتژیک بود، زیرا قابل دفاع و نزدیک به چندین مصب رودخانه بود. قایقها میتوانستند در نزدیکی قلعه لنگر بیاندازند. دهقانان چیودا برای ساخت و ساز به جای دیگری منتقل شدند. در آن زمان، قلعه بیشتر شبیه یک اردوگاه مربع با «خاکریزهای خاکی» بود که دارای پروژههای محوطهسازی، نردهها، چند ساختمان و چاه بود. معابد و زیارتگاهها در این نزدیکی ساخته شدند و اسکله به مرکزی برای کالاهای چینی تبدیل شد. نام چیودا بعدها به منطقهای در مرکز توکیو داده شد.
پس از سال ۱۴۵۸، دوکان در منطقه ادو ماند، دشت را فتح کرد و با امپراتور مکاتبه برقرار کرد. در آن زمان، روستاهای هیبیا، اییگورا، ایویدا، میتا، ساکورادا، شیبا و تاکارادا وجود داشتند. پسوندهای «ta» یا «da» در نام مکانهای ژاپنی نشاندهنده کشت برنج است. در مقطعی، دوکان زیارتگاه هاچیمان را بر روی تپه ایچیگایا ساخت. زیارتگاه دوم در کنار هاچیمان ساخته شد، که احتمالاً به خانواده او احترام میگذاشت، زیرا «مون» (نشان) آنها، گل کیکو (پلاتیکدن گراندیفلوروس)، وجود دارد. در اواخر قرن پانزدهم، یامانوچی و اوگیگایاتسو جنگیدند. دوکان به ساداماسا وفادار بود، اما ساداماسا به او مشکوک و حسود بود. در سال ۱۴۸۶، ساداماسا دوکان را به خانه خود دعوت کرد و او را به قتل رساند. مقبره دوکان در معبد دوشوئین در نزدیکی کوه اویاما است. او بنیانگذار ادو محسوب میشود و بناهای تاریخی متعددی برای او در تالار شهر توکیو و کاخ امپراتوری وجود دارد. خاندان اوتا پس از آن به مدت ۳۰۰ سال به عنوان اشراف خردهپا باقی ماندند.
تاریخ متأخرتر
دشتها برای مسافران امن نبودند. راهزن اوادا دوگن در آنجا شهرت خطرناکی پیدا کرد. با این حال، روستاییان در شیبویا احتمالاً با او همدردی میکردند، زیرا او فراری از نبرد سال ۱۵۲۶ بود که به خاندان شیبویا پایان داد. تپهای به نام دوگنزاکا از روی او نامگذاری شد که اکنون خیابانی در شیبویا است.
درگیری اوئهسوگی منجر به قدرت گرفتن خاندان هوجو در کانتو شد. در سال ۱۵۲۴، در کاواگوئه، هوجو اویتسونا علیه اوئهسوگی توموئوکی جنگید و قلعه ادو را تصرف کرد. این قلعه بعدها متعلق به خاندان کوگا بود. آشیکاگا شیگهئوجی و سپس دوباره به هوجو رسید. نماینده هوجو در ادو تویاما کاگانائو بود. در سال ۱۵۶۳، نتیجه اوتا دوکان در تلاش برای بازپسگیری قلعه شکست خورد. برای مدت طولانی، این قلعه در مالکیت هوجو باقی ماند.
دوره آزوچی-مومویاما
از سال ۱۵۶۰ تا ۱۵۸۲، لشکر اودا نوبوناگا شوگونسالاری آشیکاگا را سرنگون کرد و نیمی از کشور را متحد کرد. او علاقهای به ادو نشان نمیداد. جانشین نوبوناگا، تویوتومی هیدهیوشی، فتوحات نوبوناگا را ادامه داد. هیدهیوشی و فرمانده ارتش او، توکوگاوا ایهیاسو، در سال ۱۵۸۹ کنترل هوجو را به دست گرفتند. هیدهیوشی بهطور غیرمنتظرهای به ایهیاسو هدیه سرزمینهای هوجو در کانتو را به عنوان یک تیول داد، اگر ایهیاسو سرزمینهای خود را در جنوب به او میداد. این تلاشی برای خنثی کردن ایهیاسو به عنوان یک تهدید بالقوه با دور کردن او از کیوتو بود. در سال ۱۵۹۰، بازدید ایهیاسو از ادو برای مشروعیت شهر حیاتی تلقی شد. در سال ۱۵۹۸، پس از مرگ هیدهیوشی، برای شوگون شدن بین ایهیاسو و ملازمان هیدهیوشی مبارزه شد. ایهیاسو در نبرد سکیگاهارا در سال ۱۶۰۰ پیروز شد. ایهیاسو شروع به ساخت پایتخت یک دولت جدید در ادو کرد. او ساختار اجتماعی را دیکته کرد که منسفیلد آن را «بهترین جامعه فئودالی که جهان تا به حال شناخته» مینامد.
دوره توکوگاوا (قرن هفدهم)
دوره توکوگاوا زمانی آغاز شد که دربار امپراتوری ایهیاسو را در سال ۱۶۰۳ به عنوان شوگون منصوب کرد و شوگونسالاری توکوگاوا را آغاز کرد. کرسی امپراتوری و پایتخت رسمی ژاپن در کیوتو باقی ماند، اما امپراتور عملاً قدرتی نداشت. ایهیاسو حاکم واقعی ژاپن بود و ادو به عنوان پایتخت قدرتمند شد.
نظام سیاسی توکوگاوا بر کنترلهای فئودالی و دیوانسالارانه استوار بود، بنابراین ادو فاقد یک دولت واحد بود. نظم اجتماعی از جنگجویان، دهقانان، صنعتگران و بازرگانان تشکیل شده بود که دو طبقه اخیر در اصناف سازماندهی شده بودند. بازرگانان از مناصب دولتی کنار گذاشته شدند، بنابراین آنها مرکز فعالیت اقتصادی خود را ایجاد کردند. ادو نسبت به گروههای طرد شده سختگیر بود. محدودیتهایی را برای افرادی که به عنوان کاواتا، اتا و هینین (غیرانسانی) شناخته میشدند، اعمال کرد. مقامات نظم طرد شده بوراکومین را برای کل ژاپن ایجاد کردند. ترس از «آلودگی» و «ناپاکی» به تعیین اینکه چه کسی مورد تبعیض قرار میگیرد کمک کرد. حتی در ژاپن مدرن، بسیاری از نوادگان بوراکومین فقیر هستند و در آراکاوا، سومیدا و تایتو زندگی میکنند.
برای اطمینان از جانشینی مسالمتآمیز، ایهیاسو در سال ۱۶۰۵ پسرش، توکوگاوا هیدهتادا، و نوهاش، توکوگاوا ایهمیتسو را به عنوان جانشینان خود انتخاب کرد. در سال ۱۶۱۶، ایهیاسو درگذشت و هیدهتادا جانشین او شد. هیدهتادا ساختار حکومت شوگون را به پایان رساند و ممنوعیت مسیحیت ایهیاسو را ادامه داد و اولین مسیحیان ژاپن را تحت این قانون اعدام کرد. برای اجرای این قانون، او کاری کرد که غربیها فقط میتوانستند در شهرهای ناگاساکی و هیرادو، ناگاساکی با ژاپن تماس بگیرند و آنها را از بقیه کشور (ساکوکو) منع کرد. در سال ۱۶۲۳، هیدهتادا بازنشسته شد و ایهمیتسو جانشین او شد. با این حال، هیدهتادا تا زمان مرگش در سال ۱۶۳۲ در قدرت باقی ماند. دایمیوها دیگر قدرت شوگون را تهدید نمیکردند و ایهمیتسو با حذف وظایف باقیمانده امپراتور، خود را تقویت کرد. او معیارهایی را در مورد نحوه اداره دولتش تعیین کرد.
جستارهای وابسته
منابع
- Tokyo.lg.jp. “History of Tokyo - Tokyo Metropolitan Government,” 2020. https://www.metro.tokyo.lg.jp/ENGLISH/ABOUT/HISTORY/history01.htm.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «History of Tokyo». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۴.