پرش به محتوا

عجایب‌المخلوقات (زکریای قزوینی)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه است که توسط Reza5555 (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی داشته باشد.

کاشی لعاب‌دار با نقش مار، خرگوش و لاک‌پشت به عنوان نگاره‌ای برای آذین کتاب عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات (شگفتی‌های آفریدگان و موجودات)نوشته ی زکریا قزوینی جغرافی‌دان، دانشمند، تاریخ‌نویس و فیلسوف ایرانی درسال سال ۶۷۸ هجری قمری

عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات (شگفتی‌های آفریدگان و موجودات) کتابی است در زمینه هیئت و جهان‌شناسی و علم‌الاشیا و شگفتی‌های عالم خلقت، نوشتهٔ زکریا قزوینی. قزوینی این کتاب را نخست به زبان عربی نوشت و سپس خود نسخه‌ای فارسی از آن تدوین کرد.

تاریخ نوشتن عجایب‌المخلوقات را به سال ۶۷۸ هجری قمری مطابق با ۱۲۸۰ میلادی گزارش کرده‌اند. دست‌نوشتهٔ اصلی آن در حال حاضر در موزهٔ مونیخ آلمان موجود است. این کتاب به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده‌است.

موضوع کتاب

کتاب شامل چهار مقدمه و دو مقاله است. مقالهٔ اول در عُلویات؛ مقالهٔ دوم در سُفلیات، که شامل عناصر و معدنیات، نباتات و حیوانات است. در مورد تمام کائنات روی زمین، بروج، ماه‌ها، فصول سال، ستارگان، زمین، کوهها، دریاها، رودها، جانوران، و تمام موجودات دنیا سخن رفته‌است.

این کتاب نخستین بار به اهتمام ووستنفلد در ۱۸۴۸ در گوتینگن، و ترجمهٔ نیمی از آن توسط هرمان اته در ۱۸۶۸ در لایپزیگ به طبع رسیده‌است. در سال ۱۳۰۹ هجری قمری نیز در مصر به چاپ رسیده‌است. چاپ ترجمه فارسی کتاب در سال ۱۲۸۳ هجری قمری در لکناو بوده‌است. همچنین ترجمه فرانسوی آن در سال ۱۸۰۵ در پاریس به زیر چاپ رفته و بعداً این کتاب به چند زبان دیگر مانندترکی، آلمانی، یونانی ترجمه و چاپ شده‌است.

این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده و در تهران به سال ۱۲۶۴ ه‍.ق. طبع گردیده‌است. ترجمهٔ فارسی آن چند بار در تهران چاپ شده‌است.[۱]

تحلیل کتاب

به نوشته پرویز براتی در کتاب عجایب ایرانی ، قزويني در كتاب عجایب‌المخلوقات و غرایب‌الموجودات براي نخستين بار در چارچوب عجايب‌نامه‌اي، مرزبندي قاطعي از امر غريب و مفهوم شگفتي در ساخت ذهني و هستي‌شناسانه‌ي ايراني ترسيم مي‌كند.اين تلقي روش‌شناختي،كاملاً منطبق با مناسبات ذهني – تاريخي ايراني تدوين شده است.قزويني در مقدمه اول كتاب خود، از واژه‌ي «تعجّب» رمزگشايي مي‌كند.او مي‌نويسد: «قالَ الحُكَما، التّّعَجُبُ حِيرهُ تُعرض الانسانُ لِقصورهِ عَنْ مَعْرِفَهِ سَبَبُ الشّييِ أو عَنْ مَعرفهِ كيفيهِ تأثيرِ سَبَبِ لشَّيي فيه.»(«تعجّب حيرتي است كه بر انسان عارض مي‌شود به واسطه‌ي آن كه چيزي بيند كه سبب آن را نداند. در شگفت مي‌ماند از آن چيز، قبل از آن كه سبب آن دانسته باشد.»)قزويني از خلال سوبژكتيويته‌ي پيشامدرن ايراني به چنين تعريفي مي‌رسد؛تعريفي كه رسيدن به آن مختص جهان‌هاي مدرن و پسامدرن است.او بعد از اين اصطلاح‌شناسي دقيق مفهوم «تعجّب»، بلافاصله شگفتي زنبور عسل را مثال مي‌زند و اين‌كه چگونه اين مهندس حاذق و پركار آن سازه‌هاي شش ضلعي را مي‌سازد.قزوينيِ كيهان‌شناس كار زنبور عسل را توأم با شگفتي و مايه‌ي تعجب مي‌داند.اين تلقي هستي‌شناسانه البته از آن روست كه كيهان‌شناسان ايراني بعد از اسلام عمدتاً نگره‌هاي تئولوژيك داشته‌اند.[۲]

نگاهی به متن کتاب

  • اگر بن انار شیرین اندکی باز کنند و سرکه در آن ریزند، انار ترش شود، اگر بن درخت انار ترش را باز کنند و انگبین در آن ریزند، انار را شیرین کند. و انگور آنکه باید نشاند کی ماه چهارده بود، نه از سر قضیب و نه از بن ولیکن از میانه و هر دو سر به سرگین گاو در باید گرفت و قدری نانخواه در بن افکنند و در رز البته نخود و کرنب(کلم) بکارند و دو ارش بزمین فرو ترد و اگر شاخ وی برشکافند چنانک پوست جدا نگردد و پشمکی که در میانه است بردارد و برهم نهند راست و بپوست بید تنگ ببندد و بگذارد تا پرورده شود انگور این درخت را دانه نبود.
  • آشنان:(درختچه‌ای در شوره‌زار)، از دخان او جمله هوام(حشرات) گریزند(عجایب قزوینی).
  • انجیر: شیخ الرئیس گوید اگر که دخان چوب انجیر در بوستانی پراکنند، که کرم آنجا افتاده‌باشد، جمله هلاک شود.
  • ترنج: صاحب الفلاحه(منظور بخش الفلاحه از جامع العلوم فخر رازی گوید رماد(خاکستر) و ورق کدو زیر درخت ترنج بگسترانند ثمر درخت ترنج بسیار شود و هم از آن نیفتد. و اگر درخت ترنج ضعیف باشد، او را به ورق یقطان(نوعی سنگ) پوشاننداو را قوی کند.
  • خرما: صاحب الفلاحه گوید، اگر نخلی بار نیاورد و دو سال بر او متسکرد شود، مردی تیشه یا تبری بردارد، و نزد او شود. و با ذکری گوید، مسند؟ از امسال بر خواهد آورد. و این درخت را خواهم انداخت که هیچ باری نمی‌آورد. و بدان فاس نخل را دو سه ضربت زند. آن مرد دست او را بگیرد و گوید که مپسند. از امسال صبر کن. اگر بار نیاورد، هر چه خواهی بکن. صاحب الفلاحه گوید، که در آن سال ثمر بسیار آورد. و غیر نخل نیز همچنین است که با این عمل بار آورد.

منابع

  1. لغت‌نامه دهخدا: عجایب‌المخلوقات و غرایب‌الموجودات
  2. براتی ، پرویز:کتاب عجایب ایرانی، روایت، شکل و ساختار فانتزی عجایب‌نامه‌ها به همراه متن عجایب نامه‌ای قرن هفتمی،تهران، ۱۳۸۸ صفحه ۵۲ و ۵۳
  • القزوینی، زکریا، محمد، . حاشیه کتاب:(عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات) منشورات دار آفاق الجدیدة: بیرت، لبنان، چاب ششم، انتشار سال ۱۹۸۱ میلادی. (به عربی).