پرش به محتوا

رندان مست

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Mostafakhoch (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۲۳ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رندان مست
آلبوم استودیویی از
انتشارمرداد ۱۳۸۸
ضبطاستودیو آفتاب عالمتاب
ژانردستگاه همایون
مدت۶۵:۴۰
ناشردل آواز
گاه‌نگاری محمدرضا شجریان، گروه شهناز
آه باران (۱۳۸۸) رندان مست (۱۳۸۸) مرغ خوش خوان (۱۳۹۰)

رندان مست دومین آلبوم محمدرضا شجریان در سال ۱۳۸۸ است. این آلبوم که در دستگاه همایون اجرا شده از ۷ شهریور ۱۳۸۸ به بازار آمده‌است. رندان مست شامل ۹ آهنگ و توسط محمدرضا شجریان، مجید درخشانی و گروه شهناز اجرا شده‌است.

آهنگ‌ها

[ویرایش]

دیدار

[ویرایش]

آهنگساز: مجید درخشانی / زمان: ۶:۵۷

زنگ شتر

[ویرایش]

برگرفته از ردیف میرزا عبدالله / زمان: ۱:۴۳

چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست

[ویرایش]

غزل حافظ / مدت: ۸:۳۱

چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست
چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست.

سخن‌شناس نِئی؛ دلبرا، خطا این‌جاست.

در اندرونِ منِ خسته‌دل ندانم کیست

که من خموشم و او در فَغان و در غوغاست.

دلم ز پرده برون شد، کجایی ای مطرب؟
دلم ز پرده برون شد، کجایی ای مطرب؟

بنال، هان! که از این پرده کار ما به نواست.

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود

رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست.

چشم یاری (تصنیف)

[ویرایش]

شعر: غزل حافظ / آهنگساز: محمدرضا شجریان / تنظیم: مجید درخشانی / مدت: ۱۰:۴۹

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
ما ز یاران چشم یاری، چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم

ما ز یاران چشم یاری، چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم، آنچه می‌پنداشتیم

تا درخت دوستی بر کی دهد
تا درخت دوستی بر کی دهد

حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

گفت و گو آیین درویشی نبود، آیین درویشی نبود
گفت و گو آیین درویشی نبود، آیین درویشی نبود

ور نه با تو ماجراها، ماجراها داشتیم

شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت
شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت

ما ندانستیم، ندانستیم و صلح انگاشتیم

گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز

ما دم همت، دم همت بر او بگماشتیم

شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت
شیوهٔ چشمت فریب جنگ داشت

ما ندانستیم، ندانستیم و صلح انگاشتیم

نکته‌ها رفت، نکته‌ها رفت، نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد

جانب حرمت فرونگذاشتیم

گفت خود دادی به ما دل حافظا

ما محصل بر کسی نگماشتیم
ما محصل بر کسی نگماشتیم

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود

[ویرایش]

شعر: غزل حافظ / مدت: ۹:۲۰

مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود ای دوست

رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست.

چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم

گرش به باده بشویید حق به دست شماست.

نخفته‌ام ز خیالی که می‌پزد دل من

خمار صد شبه دارم، شرابخانه کجاست؟

از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند
از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند

که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست.

چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب؟

که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست.

ندای عشق تو دوشم در اندرون دادند

فضای سینهٔ حافظ هنوز پر ز صداست.
فضای سینهٔ حافظ هنوز پر ز صداست.

باد صبا (تصنیف)

[ویرایش]

شعر: ملک‌الشعرای بهار / آهنگساز: حسام‌السلطنه مراد / تنظیم: مجید درخشانیآواز شوشتری / شعر: غزل سعدی / مدت: ۸:۴۰

شعر: ملک‌الشعرای بهار

باد صبا بر گل گذر کن، گل گذر کن، گل گذر کن

و از حال گل ما را خبر کن

با مدعی کمتر بنشین

نازنین، ای مه‌جبین

بیچاره عاشق، ناله تا کی، ناله تا کی

یا دل مده یا ترک سر کن، ترک سر کن

شد خون‌فشان چشم تر من

پُر خونِ دل شد ساغر من

ای یار عزیز، مطبوع و تمیز

در فصل بهار، با ما مستیز

آخر گذشت آب از سر من

ببین چشم تر من، ببین چشم تر من، ببین چشم تر من

شعر: غزل سعدی

تو را نادیدن ما غم نباشد

که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی

ولیکن چون تو در عالم نباشد

مبادا در جهان دلتنگ رویی

که رویت بیند و خرم نباشد، ای دل ای دل

من اول روز دانستم که این عهد

که با من می‌کنی محکم نباشد

مکن یارا دلم مجروح مگذار، مگذار

که هیچم در جهان مرهم نباشد
که هیچم در جهان مرهم نباشد

آهنگساز: مجید درخشانی / مدت: ۴:۳۲

گفتم آهن دلی کنم چندی

[ویرایش]

شعر: غزل سعدی / مدت: ۸:۵۳

گفتم آهن دلی کنم چندی

ندهم دل به هیچ دلبندی
ندهم دل به هیچ دلبندی

وان که را دیده در جمال تو رفت

هرگزش گوش نشنود پندی

خاصه ما را که در ازل بوده‌ست

با تو آمیزشی و پیوندی

یک دم آخر حجاب یک سو نه

تا برآساید آرزومندی

یک دم آخر حجاب یک سو نه، حجاب یک سو نه

تا برآساید آرزومندی
تا برآساید آرزومندی

کاشکی خاک بودمی در راه
کاشکی خاک بودمی در راه

تا مگر سایه بر من افکندی

چه کند بنده‌ای که از دل و جان

نکند خدمت خداوندی

سعدیا دور نیک نامی رفت

نوبت عاشقیست یک چندی

رندان مست (تصنیف)

[ویرایش]

شعر: غزل مولانا / آهنگساز: مجید درخشانی / مدت: ۶:۱۱

رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند
رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند

مستی ز جامت می‌کنند مستان سلامت می‌کنند

غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر

خورشید ربانی نگر مستان سلامت می‌کنند
خورشید ربانی نگر مستان سلامت می‌کنند

ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار از او
ای آرزوی آرزو آن پرده را بردار از او

من کس نمی‌دانم جز او مستان سلامت می‌کنند

آن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگو

وان یار و همدم را بگو مستان سلامت می‌کنند

آن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگو

وان یار و همدم را بگو مستان سلامت می‌کنند

ای ابر خوش باران بیا ای مستی یاران بیا

وی شاه طراران بیا مستان سلامت می‌کنند

رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند

مستی ز جامت می‌کنند مستان سلامت می‌کنند

نوازندگان

[ویرایش]

دیگر عوامل

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]

پیوند به بیرون

[ویرایش]