پرش به محتوا

بن‌واژه (تکواژشناسی)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Hooman Mallahzadeh (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بُن‌واژه[۱] یا مدخل[۲] (به انگلیسی: lemma، به فرانسوی: lemme) در فرهنگ‌نویسی و صرف (تکواژشناسی)، کلمه‌ای است که برای نشان‌دادن مجموعه‌ای از کلمات به‌کار می‌رود که به یک تکواژه تعلق دارند.[۳]

یک بن‌واژه(به انگلیسی: lemma) در ساختواژه و فرهنگ‌نویسی، شکل متعارف،[۴] حالت فرهنگ‌نامه‌ای، یا حالت ارجاعی مجموعه‌ای از حالت‌های واژه‌ای است.[۵] مثلا در انگلیسی، break, breaks, broke, broken و breaking همه حالت‌های تکواژه مشابهی هستند، که break آن بن‌واژه‌ای است که توسط آن ارجاع می‌شوند. تکواژه، در این زمینه، به مجموعه همه حالت‌های تصریفی یا متفاوت در الگوی یک واژه منفرد اشاره دارد، و بن‌واژه به حالت خاصی اشاره دارد که به صورت مرسوم برای نمایش تک‌واژه انتخاب می‌شود. تک‌واژها در زبان‌های تصریفی مثل عربی، ترکی، و روسی دارای اهمیت خاصی هستند. فرایند تعیین بن‌واژه برای یک تکواژه، بن‌واژه‌ای‌ساختن نامیده می‌شود. بن‌واژه را به صورت رییس قسمت‌های بن‌اصلی دیده شود، اگرچه بن‌واژه‌سازی حداقل قدری اختیاری است.

منابع

[ویرایش]

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Lemma (morphology)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۷ مارس ۲۰۲۴.

پانویس

[ویرایش]
  1. «بُن‌واژه» [زبان‌شناسی] هم‌ارزِ «lemma»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. دفتر پنجم. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۳۱-۷۶-۴ (ذیل سرواژهٔ بُن‌واژه)
  2. ر.ر.ک. هارتمان (۳۰ آذر ۱۳۷۱). «مبانی نظری و عملی تدوین فرهنگ». فصلنامهٔ فرهنگ. ترجمهٔ حسن هاشمی میناباد. ص. ص۱۶.[پیوند مرده]
  3. مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Lemma (morphology)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳.
  4. Zgusta, Ladislav (2006). Dolezal, Fredric F.M. (ed.). Lexicography then and now. p. 202. ISBN 3484391294. A minor... problem can arise when the canonical form of the headword, i.e. the form in which it is to be cited, is to be chosen.
  5. Francis, W.N.; Kučera, H (1982). Frequency Analysis of English Usage: Lexicon and Usage (به انگلیسی). Boston: Houghton Mifflin.