پرش به محتوا

آدم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتار

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /آ/دَم/

اسم

[ویرایش]

آدم

  1. واژه آدم در سنسکریت با پنج واژه آمده است: 1ـ آدم ādam ( پیشوند آ و فعل دَم ) فعل است به معنی رام ـ مهار ـ کنترل کردن. 2ـ اول شخص ماضی نقلی فعل آدا ( گرفتن ) که می شود آدم یعنی گرفته ام. 3ـ آدم که صفت فاعلی از فعل آدم است به معنی رام ـ مهار ـ کنترل کننده. 4ـ آدیم ādyam یعنی آغازگر، آغاز کننده. 5ـ اهم aham یعنی من، خودم؛ که در پارسی باستان ادم adam شده یعنی منم؛ پس می توان دانست که آدم از معنی سوم و چهارم یعنی آغاز کننده ی زندگی خردمندانه با رام کردن دیگر جانوران و بسیاری از عوامل طبیعی ساخته شده و از سنسکریت به عبری و عربی راه یافته است. آدم در سغدی نیز آذم āżam بوده است. همتاهای آدم در سنسکریت: مَنوجا manujā ، جانتو jāntu و مانوشیا mānushyā. در پهلوی: مَشیگ mashig.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین