بربط
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- [بر/بط]
اسم
[ویرایش]بربط
- (موسیقی): سازی با کاسه طنین گلابی شکل بزرگ، دارای دسته کوتاه بدون پردهبندی و ده سیم که دوتا دوتا کوک میشوند و با مضراب نواخته میشود.
- (موسیقی): عود، از آلات موسیقی شبیه تار که کاسهاش بزرگتر و دستهاش کوتاهتر است.
- (حافظ): زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
واژههای مشتق شده
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-91-6