پرش به محتوا

بحث:دین بهائی/بایگانی ۱

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
افزودن مبحث
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد



بخشی قبلی

[ویرایش]

بخشی قبلاً به این مقاله افزوده شده بود که نقدی بود به انتخاب حیفا بعنوان بیت‌العدل در حالی که در فلسطین اشغالی حقوق بشر دائماً نقض می‌شود. ضمناً این مقاله دارای دیدگاه بی‌طرفانه نیست. تا زمانی که این مساله رفع نشده است (از طریق بحث یا ویرایش) برچسب «بی‌طرفی» را برندارید. --شروین افشار ۱۰:۰۹, ۲۱ دسامبر ۲۰۰۵ (UTC)



چند پیشنهاد

[ویرایش]

شرح نوشته شده دربارهء دیانت بهائی خالی از اشتباه نیست و امیدوارم که تصحیح شود تا بتوان آن را منبعی موثق و بی‏طرف دانست از جمله اشتباهات برای نمونه نام حضرت باب است که صحیح آن سید علی محمد می‏باشد و نه سید محمد علی. نمونهء دیگر در زیر تعالیم بهائی عنوان "یکی بودن زبان و خط" قابل تصحیح است و چون شرحی هم داده نشده خواننده درست مطلب را دریافت نخواهد کرد مناسبتر اینست: "زبان و خط بین المللی" که هدف آن آموزش یک زبان بین المللی است علاوه بر زبان مادری تا انسانها بتوانند با یکدیگر آسانتر رابطه برقرار کنند و پایه‏ای بشود بر هرچه نزدیکتر کردن و وحدت جهان. چه خوب بود تا بعضی از دوستان نیرو و استعداد خود را در تبلیغ مسیحیان و دیگر ادیان به کار برند تا بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال هنوز نزدیک به ۵ میلیارد انسان حضرت رسول "خاتم انبیا" را به عنوان فرستاده خدا نمی‏شناسند، در حالیکه بهائیان ایشان را در این مقام می‏شناسند. بدون امضا ثبت شده توسط برزو (بحث، مشارکت‌ها)


با درود.

خواهشمندیم هرگونه اشتباهی در متن می بینید آنها را (با رعایت بیطرفی و لحن دانشنامه‌ای) تصحیح نمائید.

با سپاس. --ماني ۱۹:۰۳, ۷ مارس ۲۰۰۶ (UTC)






تعداد بهاییان

[ویرایش]

در مورد تعداد بهاییان در سطح جهان، آمار ارائه شده با آماری که دایره المعارف بریتانیکا ارائه کرده است تفاوت فاحش دارد. به استناد این دائره المعارف چیزی حدود ۷ میلیون بهایی در سطح جهان وجود دارد. (یکی از منابع موجود: http://www.adherents.com/Religions_By_Adherents.html

--محمود ۰۲:۰۱, ۱۵ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)

Some how I came across this page and after reading I find out that is discussion between two person one pro and one against . It is not the discussion but the topic of discussion . How low can a topic can get. I have left Iran ۲۵ years ago with no contact since then. I hope that people in Iran spend their time discussing more inteligent topoics than that otherwise we have a bigger problem. GOD SAVE ME FROM YOUR FOLLOWERS


ترجمه از انگلیسی

[ویرایش]
به هیچ عنوان من با ترجمه ویکی انگلیسی از این مقاله موافق نیستم. در ویکی انگلیسی یک مشت بهائی بطور متشکل و هماهنگ مقاله را به میل خود در آورده‌اند و با هرکسی که خواسته بیطرف حقایقی را بنویسد جنگ فرسایشی کرده‌اند و چون تعدادشان به دیگران میچربد دیر یا زود طرف را از میدان بدر میکنند. بطورکلی نسخه انگلیسی این مقاله (و همه مقالات در رابطه با این فرقه) بیشتر شبیه به برگه‌های تبلیغاتی حزبی و فرقه ایست تا به یک مقاله دانشنامه‌ای. به خود زحمت ترجمه از انگلیسی را ندهید که اینجا هم جنگ فرسایشی آغاز میشود. ‍‍--75.35.209.196 ۰۷:۳۲, ۱ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)

تخریب

[ویرایش]

دو تغییر آخر تخریب بود، نباید صفحه را قفل کرد؟

خیر. سیاست محافظت صفحات می‌گوید تا جاییکه امکان دارد از این امکان نرم‌افزار استفاده نشود و به جای آن با خرابکاری‌ها مقابله شود. ‍‍‍حسام ۱۵:۲۲, ۲۲ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)

برای حرفهای خود دلیل داشته باشیم !!

[ویرایش]

دوستان عزیز و گرامی:

بسیاری بر این عقیده اند که در قرن ۲۱ مردم جهان فهمیده و باهوش تر از نسل های قبل هستند. این همه گسترش علم و تکنولوژی گواهی بر این ادعاست. من یک فرد بهایی هستم . اولین وظیفه هر انسانی کشف حقیقت است اما از راه صحیح.

این سایت اطلاعات کاملی در اختیار ما قرار می دهد.www.Bahai.org گفته بسیاری از دوستان از روی نا آگاهی است . حقیقت را در یابیم. عنوان پیوند با همیاری یکدیگر انجام هر کاری ممکن است. دلتان شاد. gh_paria@yahoo.com

بیاییم پژوهش کنیم !

[ویرایش]

با درود خدمت عزیزان

شما می توانید با مراجعه به سایت http://www.bahairesearch.ir اطلاعات جامع تری در مورد این دیانت به دست آورید . در فروم های گفتگو شرکت نمایید و با دوستان خود تبادل نظر کنید . این سایت بستر مناسبی را برای پژوهندگان درباره دیانت بهایی فراهم آورده است . به امید آنکه هیچ انسانی بدون تحری حقیقت در مورد دیانتی سخن نگوید .

مقدم شما را به سایت بهایی پژوهی گرامی می داریم .

در کشوری که بهائیان از حق تحصیل محروم هستند، حق ورود به دانشگاه را ندارند، اجازه ورود به کارهای دولتی و حتی خدمت به مملکت خود از این طریق را ندارند چگونه سایتی با نام بهائی پژوهیhttp://www.bahairesearch.ir که این جا ذکر کردید می توان با ir.() مشغول به فعالیت باشد؟ آن هم در کشوری که بهائیان حق هیچ فعالیتی ندارند! اجازه تاسیس چنین سایتی را دریافت کرده اند ؟ بیاییم و از فریب دیگران دست برداریم! این خود دلیلی عدم واقع گرائی این سایت با جامعه بهایی می باشد. شاید مراجه به سایت bahai.org بهترین انتخاب باشد ّTaeedxy ۱۰:۳۴, ۱۷ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)


توضیحی در مقالات جدیدی

[ویرایش]

بنده بدون حذف هیچ خط و یا کلمه ای مطالب جدیدی به متون قرار گرفته شده ، افزودم. باشد که بعد از بازخوانی ، خلاصه تر عمل نمائیم...


تغییرات کاربر Aparhizi

[ویرایش]

کاربر Aparhizi شیوه جدیدی را در این تغییرات به وجود آوردند. و قرار بر این شد که به نسبت و با هماهنگی به تکمیل آن پرداخته شود.Taeedxy ۱۳:۵۳, ۱۷ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

اما گویا کاربر Senemmar|Rohan بدون بحث و گفتگو و خلاف قوانین عمل می نمایند. Taeedxy ۱۹:۵۵, ۱۷ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

با سلام.
البته، به من حق بدهید به بحث هایی از این دست وارد نشوم.
اگر چه چندان اهمیتی ندارد که برای بحث آن وقت بگذارم.
هر چه دوست دارید بنویسید.البته قوانین ویکی فراموش نشود.
Rohan ۱۷:۵۰, ۱۸ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

تغییرات جدید

[ویرایش]

بنا به درخواست کاربر:ظهیری موارد نوشته شده در متن آمار بین المملی بهائی از دایرة المعارف بریطانیکا اقتباس گردید و پیوست شد Taeedxy ۱۶:۱۴, ۱۸ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

با اقتباس به کتب اصلی دیانت بهائی ( گنجینه حدود و احکام ) (مبادی روحانی دیانت بهائی) متنی دانشنامه ای و به دستور دوستان خالی از هر گونه مدح و ثنا اضافه گردید ( تاکید می کنم: اضافه گردید ) Taeedxy ۱۷:۳۱, ۱۸ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)


درخواست

[ویرایش]

اولا که توهین به عقاید دیگران خلاف قوانین است. لطفا تغییراتی که با دلیل و مدرک آورده شده است را تغییر ندهید مثلا کاربر:پیکنیکدوست متن زیر عکس فقط به این نکته اذعان دارد که بر سر صحت این عکس اختلاف وجود دارد ( و دلیل آن دلیل بر صحت و عدم صحت آن آورده شده ) این جا جائی برای پنهان کاری نیست، شما مطمئنا باشید اگر چیزی و جمله ای در مدح و ثنا و یا خارج از مغولات دانشنامه ای باشد شخصا خود اقدام به حذف آن نیز خواهم کرد. مطمئن باشید. مثلا شما می توانید مدرک خود را بر توضیحات عکس در قسمت صحت یا عدم صحت عکس بیاورید. مدرک شما چیزی از اختلاف بر سر صحت عکس کم نمی کند. اما مدرک شما کاملا متین است و می تواند در قسمت مربوط به صحت یا عدم صحت عکس و با متنی دانشنامه ای قرار داده شود. تمامی متن از کتب اصلی بهائیان آورده شده است. ( احکام، اعتقادات، تعالیم و ... ) و فکر کنم اصیل ترین منبع برای قرار گرفتن در دانشنامه باشد نه نوشتن افکار عده ای غرض ورز. Taeedxy ۰۶:۰۶, ۱۹ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

تشکر

[ویرایش]

کاربر navid.k از ویرایش متن متشکرم. بنده سعی و تلاش بر گذاردن عکس مشرق الاذکار شیلی داشتم از ویکی انگلیسی اما نشد، دلیل چیست؟ Taeedxy ۰۸:۰۴, ۱۹ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

دلیل تغییرات

[ویرایش]

معمولا کسی که تغییر می دهد دلیل خود را باید بیاورد جناب آقای کاربر پیکنیکدوست. لطفا دست از اعمال خرابکارانه بردارید. اعمال شما گزارش گردید. Taeedxy ۰۸:۰۱, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC) در ضمن لطفا صفحات بحث انجام گرفته در مباحث مدیر به آفرید را ابتدا مطالعه نمائید و سپس دست به این چننی اعمال خلاف قوانین ویکی پدیا بزنید. Taeedxy ۰۸:۰۱, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

عکس

[ویرایش]
  1. این عکس که شما میگدارید عکس چاپ شده در آن کتاب نیست! ومسلما تغییر یافته جهت پائین آوردن کیفیت است!
  2. عکس چاپ شده در پائین همین صفحه وجود دارد!
  3. این عکس با کیفیت چاپ شده در صفحه بیوگرافی وجود دارد!
  4. در صحت عکس جای بحث است! و الی آخر!
  5. حتی در کپی رایت هم جای بحث است!

نوید ۰۸:۰۲, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

شما که تا دیروز اصلا بکلی منکر واقعی بودن عکس کتاب میلر میشدید. نظرتان به این زودی عوض شد؟ برخلاف ادقای نامربوط شما،‌ آن عکس دیگر هست که دستکاری شده و نه عکس پاسپورت بهاءالله. در مورد کپی‌رایت هم خودتان را مسخره عالم نکنید. اگر میخواهید صحبت از کپی‌رایت بکنید حداقل اول بروید و یاد بگیرید اصلا کپی رایت چیست. این عکس مال قرن نوزدهم است! --پیکنیکدوست ۰۸:۲۰, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)
الان تاییدش کردم؟! ما میگوئیم مخالف و موافق! عادلانه بنوبسند! شما بگوئید این عکس چاپ شده در کتاب میلر است، ما هم میگوئیم درست است این عکس چاپ شده‌است! ولی ما در صحت آن شک داریم به این دلائیل! ضمن اینکه شما کتاب میلر را در کجا دیده‌اید که میگوئید کدام چاپ شده‌است؟

نوید ۰۸:۲۶, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

بیت‌العدل بهائی در نامه‌ای رسمی که به آن ارجاء داده‌ام در پاسخ به سئوال بک بهائی در همین رابطه مشخصا و بدون هیچ جای ابهامی نوشته که عکس کتاب میلر عکس بهاءالله است. --پیکنیکدوست ۰۸:۳۳, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)


دانشمند کپی رایت!

  1. پورتره در مورد عکس متفاوت است! ولی چون دارم در مورد آن تحقیق میکنم فعلا کامل نمی توانم توضیح دهم!
  2. عکس مهم نیست و عکاس مهم است! آن هم زمانی که حق عکس متعلق به شخص خاصی نباشد!
  3. و و و ! که اگر دستکاری نکنید میتوانیم در این باره بحث کنیم!نوید ۰۸:۳۰, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

بنده نیز در متنم با اجازه مدیر به آفرید این گونه نوشته ام که بر سر صحت عکس اختلاف وجود دارد. و ایشان نیز چون با دلایل و مدارک گفتم اجازه نوشتن این مطلب را دادند. لطفا صفحات بحث مربوطه را به جای خرابکاری بخوانید!!!!!لطفا !!!! Taeedxy ۰۸:۳۲, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

من که بهایی هستم باید قسم روباه را باور کنم یا دم خروس را؟ (یک بینش کلی)

[ویرایش]

اگر یک فرد عاقل و به دور از تعصب ، حتی انشای مطالب نوشته شده یا ایراد شده از طرف پیروان هر دو آیین(بهایی و اسلام) را با هم مقایسه نماید ، میفهمد که کدام سخنانش متین تر و استوار تر است.( البته این مطلب به دانشمندان واقعاً عارف و فقیه اسلام مثل مولوی یا سعدی که به عنوان جواهرات عصر اسلام هستند هیچ ربطی ندارد و منظور من تنها عده ای نادان هستند که تنها از روی غرض می نویسند.) اگر کمی بیشتر در رسانه ها دقت کنیم خواهیم دید که دشمنان امر مبارک حضرت بهاءالله ، چطور به جای پرداختن به مطالب استدلالی ، به تهمت و افترا و یک مشت وقایع دروغین تاریخی پرداخته اند که تنها کسانی میتوانند آن را باور کنند که به اندازه سر مویی از اخلاق پیروان این آیین (بهایی) آگاهی نداشته باشند. برای مثال از چندی پیش ارائه مقالاتی در روز نامه کیهان به صورت داستان (مثلاً واقعی) بر علیه بهاییان آغاز شد. داستان آنها به گونه ای هست که اولاً هیچ فرد بهایی قادر به حتی تصور آن نیست. ثانیاً حتی افراد غیر بهایی هم در راست بودن آن شک دارند. البته این حرکات پراکنده در جامعه غیر بهایی ایران از زمان پخش بیانیه هایی که به عنوان تظلم نامه از طرف جامعه بهایی به اکثر و تقریباً تمام ادارات رسمی ایران توضیع شد ، بیشتر شده است. بنده به عنوان یک فرد ۱۷ ساله بهایی ، با چشم خود شاهد بودم که بعد از پخش بیانیه ها ، نامه هایی به صورت سازماندهی شده به سوی منازل افراد بهایی و به اسم آنان فرستاده شد که در آن تنها یک سری تهمت های دروغین و باور نکردنی در مورد تشکیلات جامعه بهایی نوشته شده بود. این مقالات را شاید اگر به دست افراد بی اطلاع می دادند تأثیری داشت اما در مورد بهاییان تنها موجب تقویت ایمان آنها میشود. لازم به ذکر است که این نامه به امضای فردی بود که از طرف جامعه بهایی به عنوان یک فرد منافق و ناقض دستورات الهی شناخته شده و از جامعه بهایی طرد شده بود. هم اکنون می خواهم بدانم که آیا من که ۱۷ سال در جامعه بزرگ شده ام که هدفش تنها وحدت عالم انسانی است ، آیا میتوانم قسم کسانی را باور کنم که می گویند این آیین هدفش تفرقه اندازی میان انسانهاست؟ البته این از سنن خداوند متعال است که هرگاه شریعتش را برای ما انسانها می فرستد ، عده کثیری از نادانان و گمراهان بر علیه آن قیام می کنند. مگر زمان حضرت محمد این گونه نبود که یهودیان بنا به عقیده شان منتظر بودند که پیامبری از جانب خدا بیاید و تعالیم یهود را اجرا نماید؟ اما وقتی حضرت محمد ظهور کردند چند نفر به یاری ایشان شتافتند؟ و بعد از آن چن نفر از مومنین به آن حضرت ، بعد از تغییر قبله در ایمان خود راسخ ماندند؟ مدتها قبل از آن حضرت مگر خداوند حضرت موسی را به پیامبری انتخاب نکرد ؟ در حالی که موسی قاتل بود. اینها همه نبود مگر به خاطر امتحان ما انسانها. این همان پلی است که از تار مو نازک تر و از شمشیر برنده تر است. هم اکنون هم اوج امتحانات الهی در حال برگزاری است. حضرت اعلی (به اعتقاد ما بهاییان قائم موعود) با توجه به نشانه های تعیین شده برای ظهور امام زمان ظهور کردند ، اما چون عده کثیری از مردم به ظاهر آن نشانه ها می نگریستند ، از پیروی آن حضرت سر باز زدند. و این مصداق این روایت است که در زمان ظهور امام عصر(روحی له الفدا) عده پیروان آن حضرت بسیار کمتر از عده مخالفان است. زیر و زبر شدن قوانی و اساس زندگی بشر در زمان ظهور نیز از نشانه های آن است. اما با وجود اینکه امروزه این نشانه به طور کامل به وقوع پیوسته هنوز عده زیادی در خواب غفلت هستند. از همه اینها که بگذریم ، آیا مردم خودشان عقل ندارند که با مطالعه در آثار آیین بهایی به قضاوت در مورد آنها بپردازند؟ اگر عقل دارند چرا عده ای آثار آیین ما را یا با تحریف و یا به صورت ناقص در ردیه های خود ذکر می کنند؟ البته من نمی گویم که برای تحقیق ، فقط و فقط باید به آثار بهایی مراجعه کنند. من میگویم که منبع تحقیق آنها نباید فقط عقیده ی عده ای از مخالفان این آیین باشد. فرض کنید که شما می خواهید یک دوچرخه بخرید. آیا فقط به حرف کسانی که از آن دوچرخه بد می گویند توجه می کنید ؟ آیا هیچ گاه برای یک بار هم که شده ، به طور دقیق و منصفانه خود دوچرخه را بر انداز نمی کنید؟ در ضمن ! اینکه فقط به چرخ دنده های نوک تیز یک دوچرخه توجه کنید کافی است یا می بایست تمامی جوانب را در نظر گرفت؟ البته این مثال ناقص است ولی برای روشن تر شدن مطلب ، آن را ذکر کردم. حال مطلبی دیگر ذهن مرا درگیر کرده است و آن اینکه آیا آیینی که غیر الهی و نادرست باشد ، آیا می تواند مدت قابل ملاحظه ای و با وجود این همه تضییقات دوام بیاورد؟ آیا میدانید که از زمان ظهور حضرت اعلی و پس از آن ظهور حضرت بهاءالله تا کنون چند شهید ، چند بلا دیده و چند محروم از حقوق اجتماعی وجود دارد؟ آیا قوه ای غیر از قوه الهی می تواند این چنی پیروان یک آیی را ثابت . مستقیم نگه دارد؟ آیا میدانید مخالفان امر بهایی ، چگونه دست به مبارزه با این آیین می زنند؟ آیا می دانید اجتماع ایران پس از اینکه راهی برای منحرف نمودن پیروان این آیین (بهایی) نیافت ، راه را برای ورود بهاییان از کشور باز گذاشت؟ آیا این راه ، راه مناسبی برای مبارزه است؟ تنها با بیرون راندن بهایی ها؟ Shahrooz_shahidzadeh@yahoo.com --Shahid ۰۹:۰۸, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

شهروز جان همیشه یادمان باشد که

کس نزند بر درخت بی بر سنگ...

خوشحالم از آشنائی شما. Taeedxy ۰۹:۲۶, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

درست است ! اما کسانی که به درخت بار و برگ دار حسودیشان می شود بد جوری به آن سنگ میزنند(مثَل درخت عرعر و گلابی را نشنیده ای که چطور درخت عرعر با وجود قد درازش و بی باروبر بودنش به درخت گلابی که سر به زیر اما پر ثمر بود توهین می کرد؟)--Shahid ۰۹:۳۳, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

حل و فصل مناقشات

[ویرایش]

پیشنهاد می‌شود برای حل فصل مناشقات طرفین درگیر در مواردی کوتاه بیایند:

  1. عکس بهاءالله در بالای مقاله نشان داده شود ولی این نکته ذکر شود که سر صحت عکس اختلاف نظر وجود دارد. در متن مقاله راجع به عکس صحبت شود.
  2. گفته شود که مسلمانان بابیت را فرقه می‌دانند ولی بهاییان و عده‌ای دیگر چون سازمان ملل بهاییت را به عنوان یک دین رسمی قلمداد می‌کنند.

طرفین به جای واگردانی نسخه‌ها موارد اعتراض خود را مطرح کنند. به‌آفرید ۱۳:۱۶, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)


به نظر من

  1. در صحت عکس شک است، در کپی رایت آن هم(نمی گویم قطعا، میگویم شک). ضمن اینکه در توضیحات مثلا تلفن یا هر چیز دیگر، در ابتدا معرفی از خود آن چیز است، سپس به عنوان قسمتی در باره نحوه پیدایش، سازنده و ... آن صحبت میشود، حتی شاید در یک آرتیکل جدا! که مثلا تلفن توسط الکساندر گراهام بل ساخته شد. حالا گراهامبل کیست و چگونه است مربوط به مقاله الکساندر گراهام بل است. ضمن اینکه اگر عکسی حقیقی از گراهامبل وجود داشته باشد و بدون مشکل، آن در بالای صفحه گراهامبل می‌آید. با این حال این عکس در خود صفحه دین بهائی هم بود و در قسمت مربوطه با توضیحات موافق و مخالف! یک سوال هم دارم که چرا در صفحه مثلا اسلام صحبت از بنانگذار و تاریخ حیاتش نیست یا چرا به قولی خدای نکرده عکسهای کاریکاتورهای اخیر نیست؟ یا نقش برجسته های محمد (ص) در سالهای اولیه این دیانت؟ فکر می کنم جوابش ساده است؛ آنجا همه حرمت عقیده را نگه میدارند و اینجا خیر! در آنجا حساسیت نیست و در اینجا هست! و الا در همه جای ویکی هر چیزی جای خودش را دارد مگر به خاطر گل روی مخالفان جابجا شود!!!
  2. عکسی که جناب پیکنیکدوست اصرار بر استفاده از آن دارند، همانطور که خودتان شاهد هستید، عکس چاپ شده در کتاب میلر هم نیست، بلکه عکسی است از برش قسمت صورت کتاب میلر، با تغییراتی جهت تخریب آن.
  3. در مورد دین و فرقه، به نظر من می توانیم بررسی کنیم که تعریف فرقه چیست و آیا موافق اعتقاد بهائیان است یا خیر. فکر نمی‌کنم فرق اسلامی هیچکدام ناسخ قرآن و پیامبر بعد از خاتم را به عنوان فرقه قبول کنند، چون اساسا فرقه یک انشعاب از دین است، با اصول دین یکسان، ولی دیانت بهائی با برخی از اصول اولیه و به قولی اصول دین قرآن هم متناقض است! فکر می‌کنم یک مبحث بهائی ستیزی مانند اسلام ستیزی و یهودی ستیزی لازم است، آن وقت میتوانیم بگوئیم که به اعتقاد بهائیان دین و به اعتقاد برخی بهائی ستیزان فرقه! چرا که فکر میکنم اصلا فقط گروهی از مسلمانان، نه همه آنها که به نظر من همان بهائی ستیزان هستند، بهائیان را فرقه‌ای از اسلام می‌دانند و لا غیر.نوید ۱۳:۵۲, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

نظر Taeedxy ۲۲:۲۰, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC) ( : )

[ویرایش]
  1. من در مورد عکس با کاربر نوید موافقم هر چند من با دلایلی مستند ذکر عدم صحت عکس را نمودم و حتی با آن مباحث خواستار حذف عکس نیز بودم اما گویا شما از روش به مرگ گفتن تا به تب راضی شدن را پیش گرفتید!! عکس در صفحه تغییری آخر که قبل از اعمال خرابکارانه وجود داشت (که جای سوال است که چرا اعمال خرابکارانه محافظت شده است؟؟؟) با توضیحات کامل مبنی بر مدارک واسناد دال بر صحت و عدم صحت عکس بود، بدون هیچ طرفداری ای زیرا اگر طرفداری می خواستم انجام بدم با توجه به دلایل بسیار بسیار قانمع کننده خویش حتی می توانستم عکس را از صفحه اصلی پاک نمایم، اما به دلیل عدم انجام اعمال خرابکارانه این کار را نکردم، آن وقت کاربری بدون هیچ صحبتی انجام به چنین کاری می کند و شما سکوت نمودید در قبال این کاربر که حتی سابقه ایشان از صفحه بحث کاربریشان مشخص و واضح است!!!
  2. در مورد فرقه، آن قدر کاربر نوید کامل و متین صحبت کردند که جائی بر نظرات بنده نیست. کاملا صحبت های کاربر نوید را به تکرار عنوان می کنم. خود نگاهی به تعالیم ذکر شده در قسمت تعالیم بهائی بیندازید و ببینید آیا این اعتقادات شباهتی با اعتقادات اسلام دارد ؟ پس مسلما فرقه نمی توان آن را نام نهاد!!! Taeedxy ۲۲:۰۰, ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

تفاوت دو عکس

[ویرایش]

عکسی که آقای پیکنیک دوست از آن یاد میکنند(لینک) و اصرار فراوانی از استفاده از آن دارند، قسمت بریده شده از همان عکس چاپ شده در کتاب ویلیام میلر است(لینک)! البته با کمال جسارت مخدوش‌شده و تغییر‌ رنگ داده‌شده! این عکس برای مقاصد کاملا مغرضانه تغییر داده‌شده‌است! دوستانی که به کتاب ویلیام میلر [۱] دسترسی دارند عکس را می‌توانند ببینند! نه نویسنده این کتاب بهائی است، نه ناشر و نه کسی که عکس را اسکن کرده‌است! این عین عکس اسکن شده‌است. ولی کسی که مایل به قرار دادن عکس بی‌کیفیت آن هم در بالای سایت و در مقاله‌ای که این عکس مربوط به آن نیست باشد مسلما یک بهائی‌ستیز واقعی است. شاید تغییرات هم کار خود او باشد. و الا عکسی که مشهور است که برای پاسپورت گرفته شده‌است همان عکس چاپ شده در کتاب میلر است!(تازه اگر باشد! که بحث مربوط به حقیقت عکس جداست.) البته جناب پیکنیکدوست هم تقصیری ندارند، احتمالا احساس کرده‌اند که ۱۵۰ سال پیش برای پاسپورت عکس چهره بوده و آنهم زیر لیبل لیزری و شاید مثل کارت ملی‌های امروزی برش خورده و چاپ شده بر روی آن! در صورتی که عکس پاسپورت در آن زمان یک عکس از شخص بوده که به پاسپورت پیوست می‌شده! در هر صورت تغییر و خراب کردن عکس کار بهائی‌ستیزی بیش نیست! بدین وسیله پیشنهاد حذف این عکس را کامل از ویکی دارم.به ۲ دلیل:

  1. اصل عکس در ویکی وجود دارد.
  2. این عکس سمبل توهین به یک قشر و اعتقاد یک دسته از کاربران ویکی است.

که البته قبل از آن باید تکلیف حضور این عکس در این مقاله مشخص شود. پس از این بحث فکر کنم باید برویم سراغ این بحث که اصلا لزوم وجود این عکس در این مقاله چیست؟ (عکسی که چندین مورد جای شک دارد. و تازه منصوب به بنیانگذار این دین است.(مثال تلفن و یا سایر موارد)) نوید ۰۹:۵۵, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

من متوجه نمی‌شوم چرا این عکس از نظر شما توهین است. ممکن است کیفیت اسکن بد بوده. به هر حال استفاده از تصویر منبع دار و با کیفیت بالاتر عاقلانه‌تر است. حسام ۱۰:۳۰, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)
فکر میکنید چرا عکس را کیفیتش را پائین آورده‌اند؟ چرا اصرار بر استفاده از عکس در بالای مقاله دارند؟ تابحال در جامعه‌ای بوده‌اید که اقلیت باشید و همه مخالف؟ قدرت هم با مخالف؟ سرتاسر تلاششان خلاف واقع جلوه دادن وقایع باشد؟ به هر نحوی که شده‌است؟ تا بحال در شبکه ملی کشور(شبکه یک) گفته‌‌اند که شما با خواهر و مادرتان ازدواج می‌کنید؟ نماز ندارید یا اگر دارید خواندید نخواندید اشکال ندارد، و سایر موارد؟ تابحال اینها را ندیده‌اید که با هدف‌های کثیف بهائی ستیزان در هر جائی آشنا باشید! کاملا میدانند که بهائی‌ها با دیدن کوچکترین بی احترامی زجر می کشند و هدفشان همین زجر است. شما خودتان هیچ وقت سوال کرده‌اید که اصلا چرا این عکس باید باشد!؟ در صورتی که جایش اینجا نیست این مقاله مربوط به حسینعلی نوری است مگر! یا همیشه می پرسید چرا نباشد؟ شما هم خواسته نا خواسته در همین جامعه زندگی می‌کنید، شاید در سخنرانی دکتر رحیم‌پور هم شرکت کرده‌اید ولی باز هم نپرسیدید سندیت تو برای این اتهام‌ها چیست. با عکسی موافقت میکنید که همه شرایط بر علیه آن است ولی باز ما باید کوتاه بیائیم و بگوئیم باشد. دیگر در انقلاب اسلامی به این توهین‌ها عادت کرده‌ایم. اگر خیلی مایلید عکس را می‌توانید تیره‌تر کنید بگوئید این همانی است که بهائی‌ها به او می‌گویند خدا! مثل همان دانشجویانی که با شنیدن صحبتهای دکتر رحیم‌پور خندیدند و سوال نکردند! قدرت دست شمااست. هرگونه که مایلید اقدام کنید! عکس بدون سند مدرک و ادیت شده می‌شود اصل و عکس اصلی می‌شود فرع تقلبی ادیت شده(رجوع شود به توضیح عکس‌ها)! -- نوید ۱۰:۵۵, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)
فعلاً که از تصویر شما استفاده شده است. در ضمن من کاری به جامعه‌های دیگر ندارم اگر مشکلی در ویکی‌پدیا وجود دارد بفرمایید. اینجا سیاستی به نام فرض حسن نیت وجود دارد. لطفاً آن را مطالعه کنید. حسام ۱۳:۵۲, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)
میشود دلیل وجود عکس در صفحه را بگوئید در صورتی که حسینعلی نوری خود مقاله‌ای دارد؟ غیر از غرض‌ورزی و مخالفت با نظر بهائیان است؟ و یک مثال بیاورید که در آن اینگونه عمل شده باشد؟! من مثال زدم و گفتم در مقاله اسلام حتی صحبتی از تاریخچه حیات حضرت محمد وجود ندارد! یا حتی تلفن؛ مسیحیت؛ یهود؛ برق؛ کامپیوتر؛ مایکروسافت و و و ... نقل قول از خودم در چند خط بالاتر:
"ضمن اینکه در توضیحات مثلا تلفن یا هر چیز دیگر، در ابتدا معرفی از خود آن چیز است، سپس به عنوان قسمتی در باره نحوه پیدایش، سازنده و ... آن صحبت میشود، حتی شاید در یک آرتیکل جدا! که مثلا تلفن توسط الکساندر گراهام بل ساخته شد. حالا گراهامبل کیست و چگونه است مربوط به مقاله الکساندر گراهام بل است. ضمن اینکه اگر عکسی حقیقی از گراهامبل وجود داشته باشد و بدون مشکل، آن در بالای صفحه گراهامبل می‌آید." -- نوید ۱۶:۱۹, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

موافقم

[ویرایش]

من هم با کاربر Taeedxy و نوید موافقم. البته دوست داشتم عکس حذف شود اما به هر حال با رأی اکثریت موافقم. امید وارم دیگر دوستان هم با انصاف بیشتر به این قضیه نگاه کنند.--Shahid ۰۹:۵۷, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

عکس العمل های دیگران و مدیران

[ویرایش]

بنده متن را ویرایش کرده بودم نه واگردان که در یک ثانیه همه مدیران و همه کاربران آن را خنثی سازی نمودند اما در قبال توهین های کاربر پیکنیکدوست هنوز هیچ عکس العملی از مدیری یا کاربری دیده نمی شود!!!! مثلا فاصله ها را کم کرده بودم، کلمات اشتباه را حذف کردم، در متن بهائی می نویسم "حضرت بهاالله" مدیر به آفر برچسب بی طرفی به آن می زند! در این متن نوشته شده و بالاخره حضرت محمد !حضرت آن را پاک می کنم ، آن یکی مدیر می آید و آن را واگردان می کند!!! احسنت ! Taeedxy ۱۳:۵۷, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

دلیل بر حذف مطالب به عنوان تعدیل!!

[ویرایش]

تعدیل و پیرایش زمانی معنی پیدا می کند که متن غیر مربوط باشد و سپس حذف گردد و اگر مربوط باشد با استفاده از کلمات کم تر آن معنی را برسانید(پیرایش) اما تغییر در نظام اداری دیانت بهائی به هیچ عنوان نشان دهنده متن قبلی نیست! در صورتی که از اصول توضیحات است. لطفا دلایل را در این قسمت بنویسید. اما گویا دیگران باید بیایند مثل آی خوردن و بدون هیچ خنثی سازی از دیگران متن را هر طور که می خواهند تغییر دهند و آن وقت ما هزاران هزار دلیل بیاوریم با هزاران هزار خنثی سازی که آقاجان به متن قبلی باید برگردانده شود!!! این دیگر چه صیغه ایست ما که نفهمیدیم! مطمئنا اگر الان حتی یک فاصله را تغییر دهم آن وقت هزاران نفر سوار بر اسب از آسمان می آیند و متن بنده را خنثی سازی می کنند×! اما این جا گویا کسی نیست به اصل توهین به دیگران اتهام به دیگران احترام به عقاید دیگران احترام به تغییرات دیگران توجهی داشته باشد!!!! Taeedxy ۱۴:۰۶, ۲۱ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

تائید و یا تکذیب عکس

[ویرایش]

هر جا در تاریخ وقایعی ذکر میشود و به نسل بعد منتقل میشود منتقدین تاریخی با رجوع به ان کتب و جمع آوری موارد مشابه که در منابع مختلف توسط تاریخ نویسان مختلف آورده شده پی به بی طرفی و صحت وقایع و منابع تاریخی برده و به قول معروف بی طرقی نویسنده تاریخی بر ملا میشود.

در مورد صحت عکس میرزا حسینعلی نوری تا جائی که در آثار و کتب فارسی و عربی و انگلیسی و فرانسه در کتابخانه های معتر دنیا جستجو شده تنها در یک کتاب عکسی منتسب به این شخص به چاپ رسیده که در کتاب "یکسال در میان ایرانیان تالیف پروفسور ادوارد براون ترجمه ذبیح الله منصوری ناشر کانون معرفت در صفحه ۴۶ "تصویر میرزا حسین علی( بهاالله) به چاپ رسیده.

از نظر قواعد تاریخی با تنها ۱ شاهد نمی توان در صحت آن عکس اعتباری باز کرد. چنانچه در مقابل آن کتاب صد ها بلکه هزاران کتاب دیگر به چاپ رسیده ( همزمان با عصر کتاب ذکر شده ) و حتی بعد از آن سده تا کنون که هیچ کدام ( چه از جانب موافق با بهائیت و چه جناح مخالف ) تکرار عکسی مشابه به عکس مورد بحث به چاپ نرسانده.

همانگونه که در کشف صحت احادیث اسلامی به تعداد نقل قول یک حدیث از راویان و امامان و امازادگان و افراد مختلف رجوع میشود باید در تائید یا تکذیب این عکس منتسب به میرزا حسینعلی نوری بی طرفانه به تعدادی بیشتر از ۱ مرجع و نه تنها از یک جناح ( مخالف بهائیت و یا جناح موافق ) به تنهائی به قاضی رفت و تائید و یا تکذیب کرد.

این عمل به نفسه برای مرجع جهانی اینترنتی ویکیپیدیا یک عمل متناقض با هر مرجع علمی تخصصی که بی طرفی و صحت در کفتار از شرایط اصلی و اولیه آن است میباشد. بنابر این تائید و یا تکذیب این عکس مبتنی بر تکرر آن است یعنی اگر عکس مشابه آن و یا از زاویه دیگر و یا جوان تر و یا پیر تر میرزا حسین علی در کتابی دیگر ( چه مخالب با بهائیت و چه موافق) آمده میتواند در تائید درستی این عکس کمک کند و اگر در جائی دیگر توسط هیچ تاریخ نویس دیگری از او عکسی نیست پس نمیتوان با فقط یک رای موافق بر آن اطمینان کرد. موضوع این مقاله بیشتر به جریان دعوای بین دو یا سه نفر شبیه است و نه به عنوان نظر خواهی برای جواب صحیح.

Payam M ۰۸:۴۸, ۲۸ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)

خنثی سازی به چه دلیلی است؟ بارها در این مورد بحث شده است! بارها مطلب آورده شده است! ولی جای پاسخ از مدیران چیزی غیر از سو استفاده از قدرت دیده نمی‌شود! به پائین این صفحه نگاه کنید! اگر جریان این است! پس بچرخ تا بچرخیم! و باز هم نقل قول از چند خط بالاتر!!!

آن پیام خطاب به کاربر:Aparhizi بود. به شما ارتباطی نداشت. به‌آفرید ۰۱:۴۹, ۲ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

"میشود دلیل وجود عکس در صفحه را بگوئید در صورتی که حسینعلی نوری خود مقاله‌ای دارد؟ غیر از غرض‌ورزی و مخالفت با نظر بهائیان است؟ و یک مثال بیاورید که در آن اینگونه عمل شده باشد؟! من مثال زدم و گفتم در مقاله اسلام حتی صحبتی از تاریخچه حیات حضرت محمد وجود ندارد! یا حتی تلفن؛ مسیحیت؛ یهود؛ برق؛ کامپیوتر؛ مایکروسافت و و و ... نقل قول از خودم در چند خط بالاتر: "ضمن اینکه در توضیحات مثلا تلفن یا هر چیز دیگر، در ابتدا معرفی از خود آن چیز است، سپس به عنوان قسمتی در باره نحوه پیدایش، سازنده و ... آن صحبت میشود، حتی شاید در یک آرتیکل جدا! که مثلا تلفن توسط الکساندر گراهام بل ساخته شد. حالا گراهامبل کیست و چگونه است مربوط به مقاله الکساندر گراهام بل است. ضمن اینکه اگر عکسی حقیقی از گراهامبل وجود داشته باشد و بدون مشکل، آن در بالای صفحه گراهامبل می‌آید.""

در هر صورت اگر هدف اطلاع‌رسانی است بنده می‌بینم که حیف است ملت از نگاره‌های صده‌های اول اسلام خبری نداشته‌باشند! ضمنا مهم اثبات‌پذیری است نه حقیقت! این به آن در! مردم طالب اثبات هستند، بگذار ببینند چه خبر است! نوید ۱۸:۵۷, ۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

گذشت چند روز

[ویرایش]

بعد از گذشت این چند روز کسی از مخالفان حذف عکس در صفحه اصلی نظری نداده است، لطفا دلایل خود را برای عدم حذف بیاورید! و لطفا اگر دلیلی نمی آورید در صورت حذف عکس واگردانی نکنید که واقعا این کار طبق قوانین ویکی خرابکاری محسوب می شود.(نمی شود؟) Taeedxy ۰۷:۳۳, ۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

دلایل بیاوریم که عکس باشد یا خیر

[ویرایش]

خب گویا کاربر نوید حس کرده بودند که چون بحث با صحبت ایشان تمام شده و کسی مخالفتی در ادامه بحث نداشته عکس و مطالب موجود را حذف کردند: خب شاید یک متن برای آوردن دلایل دو طرف لازم باشد: بنده سعی کردم که این دلایل را در این جا بگنجانم. لطفا طرفین دلایل خود را در محل خود اضافه کنند:

دلایل نبودن عکس منتسب به بهاالله در صفحه آئین بهائی

[ویرایش]
  1. اول اینکه لطفا نگوئید بهائیان نمی خواهند عکس بهاالله چون نقل و نبات همه جا باشد(منقول از به آفرید)پس نمی خواهند عکس این جا باشد و این مشکل ایشان است و ... این عکس از نظر بهائیان صحت ندارد. و بیشتر مشکل این جاست که عکسی که صحت ندارد چرا باید باشد، نه این که عکس بهاالله نباشد! (منقول از تائید)
  2. طبق موارد بر سر صحت عکس و عدم صحت عکس نیز اختلاف وجود دارد. (منقول از تائید)
  3. صفحه ای مختص بهاالله موجود است، تکرار این مطالب راجع به عکس در صفحه تکرار مکررات است (منقول از کاربر از نظر قواعد تاریخی با تنها ۱ شاهد نمی توان در صحت آن عکس اعتباری باز کرد. چنانچه در مقابل آن کتاب صد ها بلکه هزاران کتاب دیگر به چاپ رسیده ( همزمان با عصر کتاب ذکر شده ) و حتی بعد از آن سده تا کنون که هیچ کدام ( چه از جانب موافق با بهائیت و چه جناح مخالف ) تکرار عکسی مشابه به عکس مورد بحث به چاپ نرسانده.همانگونه که در کشف صحت احادیث اسلامی به تعداد نقل قول یک حدیث از راویان و امامان و امازادگان و افراد مختلف رجوع میشود باید در تائید یا تکذیب این عکس منتسب به میرزا حسینعلی نوری بی طرفانه به تعدادی بیشتر از ۱ مرجع و نه تنها از یک جناح( مخالف بهائیت و یا جناح موافق ) به تنهائی به قاضی رفت و تائید و یا تکذیب کرد. (منقول از کاربر: پیام)
  4. در مقاله اسلام حتی صحبتی از تاریخچه حیات حضرت محمد وجود ندارد! (منقول از نوید)
  5. تلفن توسط الکساندر گراهام بل ساخته شد. حالا گراهامبل کیست و چگونه است مربوط به مقاله الکساندر گراهام بل است. ضمن اینکه اگر عکسی حقیقی از گراهامبل وجود داشته باشد و بدون مشکل، آن در بالای صفحه گراهامبل می‌آید. با این حال این عکس در خود صفحه دین بهائی هم بود و در قسمت مربوطه با توضیحات موافق و مخالف! یا حتی تلفن؛ مسیحیت؛ یهود؛ برق؛ کامپیوتر؛ مایکروسافت و و و ... (منقول از نوید)
  6. در ویکی انگلیسی که معتبر ترین است به هیچ عنوان در صفحه اصلی دین بهائی این عکس که عکسی منتسب است آورده نشده است. (منقول از تائید) [۲]
  7. در ویکی عربی بسیار جالب با این قضیه نه در صفحه دین بهائی بلکه در صفحه مربوط به حضرت بهاالله برخورد شده است،[۳] هم چون نوع برخورد با کاریکاتورهای حضرت محمد (ص)اینجا (منقول از تائید) اعراب چقدر به افکار یکدیگر احترام می گذارند و ما...؟
  8. در این ویکی ها نیز به هیچ عنوان این عکس منتسب در صفحه اصلی دیانت بهائی نیست : [۴] و [۵] و [۶] و [۷] و [۸] و [۹] و [۱۰] و [۱۱] و [۱۲]و [۱۳] و [۱۴] و [۱۵] و [۱۶] و [۱۷] [۱۸] و [۱۹] و [۲۰] و [۲۱] و [۲۲] و [۲۳] و [۲۴] و [۲۵] و [۲۶] و [] و [۲۷] و [۲۸] و [۲۹] و [۳۰] و [۳۱] و [] و [۳۲] و [۳۳] و [۳۴] و [۳۵] و [۳۶] و [۳۷] و [۳۸] و [۳۹] و [۴۰] و [۴۱] و [۴۲] و [۴۳] و [۴۴] و [۴۵]و [۴۶] و ... (تائید)
  9. با تنها ۱ شاهد نمی توان در صحت آن عکس اعتباری باز کرد. چنانچه در مقابل آن کتاب صد ها بلکه هزاران کتاب دیگر به چاپ رسیده ( همزمان با عصر کتاب ذکر شده ) و حتی بعد از آن سده تا کنون که هیچ کدام ( چه از جانب موافق با بهائیت و چه جناح مخالف ) تکرار عکسی مشابه به عکس مورد بحث به چاپ نرسانده.همانگونه که در کشف صحت احادیث اسلامی به تعداد نقل قول یک حدیث از راویان و امامان و امازادگان و افراد مختلف رجوع میشود باید در تائید یا تکذیب این عکس منتسب به میرزا حسینعلی نوری بی طرفانه به تعدادی بیشتر از ۱ مرجع و نه تنها از یک جناح( مخالف بهائیت و یا جناح موافق ) به تنهائی به قاضی رفت و تائید و یا تکذیب کرد. Payam M ۰۷:۰۳, ۴ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
  10. *
  11. *

دلایل بودن عکس منتسب به بهاالله در صفحه آئین بهائی

[ویرایش]

لطفا دلایل در رد دلایل بالا را با ذکر شماره دلیل نبودن بنویسید:

  1. *
  2. *
  3. *
  4. *

امیدواری؟

[ویرایش]

واقعا فکر می‌کنید کسی اینجا بیاید؟ همیشه بحث تا اینجا رسیده است و خبری از باقی موارد نیست. وقت تغییر همه واگردانی می‌شود! ما هم امیدواریم! -- نوید ۱۱:۳۰, ۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

نه مثل این که نمی شه!!!

[ویرایش]

مثل این که نمی شه این جا با بحث کاری کرد، آخه واگردانی متن به آخرین تغییر به آفرید که فکر کنم بیش از ۱۰ ادیت قبل باشد، منطقی است؟ تروخدا قبل از هرگونه تغییر یه سری هم به این صفحه بحث عزیز بزنید. عجب داستانی شده...Taeedxy ۲۰:۵۹, ۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

داستانی جدید

[ویرایش]

Irnavash (بحث | مشارکت‌ها) (خنثی‌سازی ویرایش ۴۵۷۱۲۵ ویژه:Contributions/Taeedxy (بحث کاربر:Taeedxy) -- با زور زدن مقاله را مطابق میل خود نگه ندارید! دلیل نامناسب بودن این بخش و راه)

  • خب مشخص می کند که این دفعه چه داستانی خواهیم داشت! جالب است توهینتان، البته خوب است بدانید که بودن آن متن مطابق میل ما نیست، اما نبودنش مطابق میل شما، پس متن خود را برای خودتان بازنویسی کنید و به جای مطابق میلتان بنویسید مطابق میلمان :-) البته این یک شگرد عالیست که طرف دعوی را متهم کنی، مثل قضیه عکس که ما می گوئیم صحت ندارد، بعد هر که می آید می گوید بهائیان دوست ندارند عکش پیامبرشان همه جا باشد!! این هم یک داستانی مشابه با آن است... Taeedxy ۱۴:۵۹, ۵ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
یاد جمله به آفرید افتادم که نوشته بود، هر چه میگیم نره، میگه بدوش! البته خطاب به یکی دیگه! شما مثل اینکه دلیل حذف مطلب هرچه باشد باید به دشمنی با کیش بهایی نسبت بدهید، نمیخواهم تصور کنم که مظلوم نمایی جزوی از رسالتتان است یا دشمن تراشی که اصلا جای این بحث ها اینجا نیست ... ولی تاکید می کنم که این رویه را ادامه ندهید! ..... مجبورم توضیح دهم: بنده دلیل حذف آن مطلب را گفته بودم، اینکه مطلب ربط دارد دلیل نمی شود، عقاید اشخاص درباره یک موضوع را نباید در مقال آن آورد که اینگونه می توان هزاران خط عقیده و نقل قول نوشت، "مشدعلی خان معتقد است: علت تلاش های اسراییل در حفظ و تکثیر بهایی گری تعهداتی است که در قبال اشغال فلسطین به دولت انگلستان داده است، این تعهدات در راستای تامین حیات فرقه های استعماری ایجاد شده توسط انگلیسی ها در شرق است." از این قبیل عقاید و باورها زیاد است، و منبع هم دارند. نمی دانم دوست دارید قانع بشوید یا نه! وقایع مستقیم را در ویکی بنویسید آنهم با منبع و مدرک. در ضمن دستورالعمل هم نمی توان در ویکی نوشت، روش نماز خواندن و ... را از آن مقالات حذف کنید. ایرناواش ۰۸:۴۷, ۷ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
به نظر میرسد عین این مطلب در ویکی انگلیسی هست. درست است؟ در ابتدای بحث این صفحه و در خلال این صفحه هم مواردی هست که بحث بر سر دین بودن یا نبودن دیانت بهائی است. این قسمت به این خاطر اضافه شده‌است، که دلیل مخالفت برخی از مسلمین با دین بودن یا نبودن این دین باشد. اگر مخالفتی با دین بودن آن نیست خوب غالبا به قول شما لزومی ندارد. ولی فکر نکنم این گونه باشد. در مورد مظلوم‌نمائی هم اینها نما و نمایش نیستند. واقعیت هستند. مثال بزنم اتفاقات ۲۸ سال بعد از انقلاب را؟ یا اینکه لینک بدهم ویرایشات ویکی را؟ کافیست چند ویرایش در دین بهائی به عقب بروید تا ببینید چقدر راحت برای خراب کردن یک گروه خیلی یواشکی جمله‌ای اضافه کردند به بخش نماز در دین بهائی(این شخص حتی نمی‌داند در دین بهائی حکم نجاست افراد هم برداشته‌شده است! چه برسد به کسی که نماز نمی‌خواند! ما به اینها میگوئیم دشمن! اسم دیگری دارند؟)، یا سری به آرشیو صدا و سیما در ۳ جمعه پیش در شبکه یک در پربییننده‌ترین ساعات بزنید تا ببینید جناب آقای دکتر چه بیرحمانه به مقدسات بهائیان توهین می‌کنند، و حتی در رسانه ملی می‌گویند با خواهر و مادرشان ازدواج می‌کنند! بعد می‌گویند نمازی ندارند، و یا روزه گرفتن و نگرفتنشان مهم نیست(انگار که حکمی ندارد)! بعد هم چهره دانشجویان در آن مجلس را ببینید که چه بیرحمانه‌تر و کور‌کورانه تر می‌خندند (اینها لازم ندارند درباره ازدواج بهائی و یا نماز و روزه بهائی بیشتر بدانند! تا به هر چرندی بدون سوال نخندند؟)! حتما می‌‌دانید برای شما مهدی موعود و رجعت حسینی چه مقامی دارد؟! در هر حال بهائیان این دو ظهور را همان دو موعود می‌دانند، برای اینکه احساس من را درک کنید می‌گویم ببینید این ظلم نیست در شبکه ملی مملکتتان به مقدساتتان توهین شود؟ در اثر توهین مجله دانمارکی چه اتفاقی افتاد؟! در یک مجله بود و یک بار، نه ۲۸ سال آن هم در تمامی رسانه‌های مملکت! از کیهان و جام‌جم گرفته تا شبکه یک! اینها مظلوم‌نمائی نیست! دشمن‌تراشی نیست! اینها مظلومیت است! اینها دشمن است! اسلام گفته‌است بهائیان حق ادامه تحصیل در دانشگاه را ندارند؟ مونای ۱۶ ساله جاسوس اسرائیل است و باید کشته شود یا پیرمرد ۷۰ ساله؟ کمی انصاف داشته باشید. حداقل به خاطر خدائی که قبول داریم! فکر کنم خود شما خیلی بی‌رحمانه گفتید منظورتان از خدا همان بها است! مگر اعتقاد بهائیان در مورد خدا را در همین صفحه نخوانده بودید؟ حالا این مطلب در مورد اعتقاد به خدا باید باشد یا خیر؟ فقط کمی انصاف می‌خواهد به خدا! -- نوید ۱۱:۱۸, ۷ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

ایرناواش عزیز، من خودم به شخصه وقتی این مقالات کامل را می بینم: [۴۷] و [۴۸] و [۴۹] و [۵۰] را می بینم، لذت می برم، از بس که کامل است. اتفاقا چند روز پیش خودم متن در مورد مهدی موعود را ویرایش کردم که دیدم ارجاع داده شده به مقاله اصلی، امروز و با دیدن این صفحات و دیدن ارجاعات آن ها به مقاله اصلی از کار خودم پشیمان شدم، مطمئنا کار خودم را واگردانی می کنم. :-) Taeedxy ۱۴:۳۶, ۷ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

سوألات سازنده

[ویرایش]

واله من از نوع برخورد دو طرف ترسیدم. بهتر است سوأل سازنده باشد.

تعریف دین:

دین دستوراتی مدوّن است که کسی که خود را پیامبر خدا می داند به مردم بصورت شفاهی و یا کتبی اعلام می کند.

پس اسلام یعنی قرآن! والسلام.

حال اگر اهل تسنن سنت پیامبر و راشدین را و اهل تشیع سیره اهل بیت را به آن ضمیمه کردند اینها شامل دین ناب نیست و علت درگیری مذاهب همه ادیان هم همین است.

پس بهائیّت هم یعنی کتاب اقدس ! والسلام.

اگر می خواهید ایراد بگیرید :

اولاً: عربی بلد باشید در حد عربها.(یا برای کتب دیگر زبان آن کتب را)

ثانیاً: کتاب اقدس را بخوانید.

بعد هر چقر می خواهید از معانی ایراد بگیرید.از صرف و نحو ایراد بگیرید و بگو یید وحی نیست!

امّا بدانید که آگاه کردن با دعوا پیش نمی آید و آگاهی از تجربه حاصل میشود. و تجربه یعنی تحقیق. بدون تحقیق ما هیچ نیستیم جز سخنران روز های جمعه که حتّی نتوانست جواب من را بدهد و شانس آورد ویکی مقاله ام را حذف کرد و الّا هر هفته یه جواب مغلطه ای می داد و زور می زد. او باید بداند تاریخ مصرف سخنرانان مغلطه باز و شنوندگان تأییدگر گذشته است.مسیح ۰۱:۲۵, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

این قسمت را میگذاریم برای سوألات

[ویرایش]

سوألات هم تاریخی نباشند . چون این که بهاءالله کی بوده یا محمّد کی بوده دردی را دوا نمی کند.

۱. بهائیان همهء ادیان قبل از خود را قبول دارند؟ اگر اسلام را قبول دارند پیامبرش محمّد گفته که خاتم است. پس یا باید اسلام را رد کنند و یا بهائیت را؟آیا از ادیان دیگر هم چیزهای متناقض با دینشان را می پذیرند؟

من به شخصه متوجه نشدم منظورتان از بیان این مسائل چیست؟ مسلما اینجا جای بحث و استدلال و اثبات دیانت بهائی با غیر بهائی نیست اساسا. ولی اگر این سوال مربوط به قسمتی از متن مقاله است، برای مثال اثبات دین بودن یا نبودن آن یا اینکه بهائی یعنی کتاب اقدس یا خیر؟ و باز این مربوط به مقاله می‌شود می‌توانیم بحث کنیم. در مورد خاتمیت اگر این مسئله مشکل دین بودن دیانت بهائی را حل می کند و اگر شما فقط می‌گوئید قرآن باید بگویم که در قرآن فقط یک بار کلمه خاتم الانبیاء آمده‌است. که به نظر من به ۳ دلیل خیلی واضح می توان گفت که مربوط به ختم ارسال رسل نیست. که آنرا منتقل می‌کنم به صفحه بحثتان تا نیایند و نگویند بهائیان برای تبلیغات از اینجا استفاده می‌کنند. ضمنا هر مدیری که احساس کرد جای اینها اینجا نیست بنده به همین راحتی اجازه حدف مطالبم را می‌دهم در صورت بیان دلیل برای سوال کننده -- نوید ۰۸:۱۵, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

برای پیگیری بحث در مورد سوأل کاربر:مسیح و جواب نوید و ادامه آن در مورد بالا به صفحات بحث آن دو مراجعه کنید.

دیانت مقدس حضرت موسی الف) در سفر خروج باب 31 آیه 16 می فرماید: پس بنی اسرائیلی سبت را نگاه بدارند نسلاً بعد نسل سبت را به عهد ابدی مرعی دارند این در میان من و بنی اسرائیل آیتی ابدیست ب) در مزمور 19 داود آیه 8 می فرماید: شریعت خداوند کامل است و جانرا بر می گرداند ج) در مزمور 111 آیه 7 و 8 می فرماید: جمیع فرائض و فرامین آنها پایدار است تا ابدالاباد در راستی و استقامت کرده شده فدیه برای قوم خود فرستاده و عهد خویش را تا به ابد امر فرموده د) در مزمور 111 آیه 44 می فرماید: و شریعت تو را دائماً نگاه خواهم داشت تا ابدالاباد

دیانت مقدس حضرت مسیح الف)در انجیل آمده:

آسمان و زمین زائل گرددو کلام پسر انسان زائل نخواهد شد

ب)در انجیل متی در باب 5 آیه 17 چنین آمده: گمان مبرید که آمده ام تا تورات یا صحف انبیاء را با طل سازم. نیامده ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم زیرا هر آینه به شما می گویم تا آسمان و زمین زائل نشود همزه یا نقطه ای از تورات هرگز زائل نخواهد شد تا همه واقع شود. می بینیم که در تمام ادیان گذشته اشاراتی به اتمام حجت خداوند و ابدی بودن آن آیین اشاره شده است همچنین در دیانت اسلام نیز این چنین است که می دانم که همه شما دوستان با منابع موثق آن آشنا هستید (قرآن). ولی عقل سلیم با نگاهی به گذشته و با در نظر گرفتن آینده متوجه می شود که بشر محتاج نفثات روح القدس است (احتیاج به پیامبر و فرستاده ای از سوی خدا دارد) که انسان را به راه راست هدایت کند. --NOoyan ۱۹:۲۵، ۵ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

قسمت آثار و کتب

[ویرایش]

من این قسمت را اضافه کردم که گویا بهزاد جان برچسب تبلیغ زدند و حذف کردند، فکر نمکنم قرار دادن آثار دیانت بهائی در صفحه دیانت بهائی تبلیغ باشد. این گونه است؟ البته این حجم هم خیلی زیاد است، در اسرع وقت به مقالات جداگانه یا مقالات دیگر انتقال پیدا می کنند و فقط از الگوی Main Article استفاده خواهد شد... در مورد محرومیت از تحصیل، نامه محرمانه دولتی پیوست را که خواندید. ابئی از افشای آن است؟ فکر هم نکنم نامربوط باشد... Taeedxy ۲۰:۵۹, ۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

جانبدارانه

[ویرایش]

بهتر نیست ابتدا در صفحه بحث دلیلتان را برای جانبدارانه بودن بیان کنید و بعد الگوئی را که به این منظور و جدیدا ساخته‌اید اضافه کنید؟ منتظر دلائل شما هستیم. در غیر این صورت در حال حاضر هم به نظر من این الگو در این مقاله جائی ندارد. -- نوید ۲۱:۴۶, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

اجازه بدهید قضاوت در این مورد را به عهده ی سایر کاربران بگذاریم.--بهزاد ۲۱:۵۲, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
شما یک کاربر، شروع کنید. ضمنا جانبدارانه معادل انگلیسیش را ممکن است بفرمائید چیست؟ به نظر همان بر عکس بیطرفی است؟ درست است؟ پس چرا الگوی جدید؟ -- نوید ۲۱:۵۶, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

این یک کاربر به یک موضوع تعصب خاص داشته باشد و با هر نظر مخالف مقابله کند زیاد در خور این محیط نمینماید. در عین حال من این بار مقداری از جمله های توصیفی شما را حذف کردم تا تاحدودی این مقاله بیطرف جلوه کند. --بهزاد ۰۰:۱۱, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

ای کاش سری به ویکی های دیگر می زدید بهزاد جان... به هر حال من استقبال می کنم از هرگونه تغییر شما، اگر درست باشد، مثلا شما در قسمت حکم تلاوت آیات الهی آمده اید و دلیل تلاوت را حذف کرده اید و معنی آیات الهی را گذارده اید. در صورتی که تاکید اصلی بر تلاوت و تامل در آیات الهی است نه خود آیات الهی. در مورد مدارک لازم هم ممنون که برچسب مدرک را زدید، به نوعی باعث معتبر تر شدن مقاله می شود. Taeedxy ۰۷:۴۳, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

Unfaithfully lack of communications on disputing and judgments

[ویرایش]

Unfaithfully lack of communications on disputing and judgments To whom it may concerns: Dear editor in Farsi Wikipedia. I have been observing your judgments and actions in Wikipedia Farsi for about 60 days and have noticed that a group of editors ( I assume all know which ones are being referred to) are trying to block the data for un accepted excuses by the editors in Farsi Wikipedia. This action will subject to denial and being removed from the list of editors from wikipedia. Your histories of actions have been reported to the appropriate deputy and you will be contacted before any further action. For referrals you may use my ID and history of works in Farsi Wikipedia. With regards,

Payam M

حکم همجنس بازي

[ویرایش]

در منابع ذکر شده در بخش حرمت همجنس بازي فقط اين منبع به اين موضوع پرداخته . لطفا توضيح دهيد نويسنده اين کتاب کيست و چه رابطه اي با شارعان بهائيت دارد . و آيا اين حکم از خود اوست يا بنيان گذاران بهائيت . ممنونم --Rooh23 ۰۷:۵۶, ۱۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

اين سوال از آن جهت است که خود بهاءالله از بيان حکم همجنس بازي شرم داشته(تقريرات در باره کتاب مستطاب اقدس صفحه 246) و از وي حکمي در اين خصوص نيست . --Rooh23 ۰۸:۰۲, ۱۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

دوست گرامی Rooh23 با درود، ادیان اصولاً مروج رحمت و بخشایش هستند، ۱۱۳ سورهء مبارکهء قرآنی با آیهء به نام خداوند بخشندهء مهربان شروع می‏شود؛ هیج جمله‏ای تا این حد تکرار نشده است و این خود نشان از اهمیت صفات رحمت و بخشایش است در نتیجه موقعی خداوند بخشایشگرست که انسان خطاکاری هم باشد. خطاکاری انسان دلائل گوناگونی دارد، که اگر یکی از آنها را شما همجنس گرایی بدانید، نظر دیانت بهائی اینست که این عمل نوعی بیماری روانی- اجتماعیست که باید درمان شود و این عمل را مانند دیگر ادیان نکوهش نموده. در دیانت بهائی تشویق مکرر به ازدواج، یعنی وصلت یک مرد و زن؛ و در نتیجه تشکیل خانواده‏ای سالم شده است. حضرت بهاءالله مکرراً مؤمنان را تشویق به اعمال شایسته می‏نمایند، ایشان می‏فرمایند: ذرّه‏ای عصمت و عفت اعظم از صد هزار سال عبادت و دریای معرفت است.

علل مخالفت

[ویرایش]

بایستی به ذکر ادله ی کذب بودن دین ساختگی در صفحه ای که به معرفی آن پرداخته شود. این ادله ادعای دروغین باب و شیرازی را بیان می کنند.نباید این براهین حذف شوند . اگر دفاعی است با در ذیل این مطلب بیاید Rumtin ۰۸:۰۴، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)‎

از کسی که 1 ساعت بعدش صفحه‌ای جدید با جعبه زندگی می سازد، بعید است نداند امضا چیست ;-) هنوز چند ساعتی از بحث کاربر:سرهنگ نمی گذرد :-) سندباد جان کجائی که ببینی عجب دنیائیه ;-) Taeedxy ۰۶:۲۷، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)
عجب دنیایه! • Яohan ب ۶ تیر ۱۳۸۶ (۰۸:۰۷)UCT

شما تنها به مبارزه حمله شخصی می پردازید! مطلب دلیل ها را پاک می کنید.از مناظره و محاوره نباید ترسید! اگر ادعا می کنید که این دین کذب و مجعول نیست! دلیل بدهید. امضا گذاشتن ربطی به حقانیت ندارد Rumtin ۰۸:۱۰، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)‎

خوشحالم که دلایل مخالفت به صفحه باز گشت.تکرار می کنم،دفاعیات را ذکر کنید.شما تنها به مبارزه حمله شخصی می پردازید! مطلب دلیل ها را پاک می کنید.از مناظره و محاوره نباید ترسید! اگر ادعا می کنید که این دین کذب و مجعول نیست! دلیل بدهید. امضا گذاشتن ربطی به حقانیت ندارد Rumtin ۰۸:۱۶، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)‎

ای ول داری! • Яohan ب ۶ تیر ۱۳۸۶ (۰۸:۱۷)UCT
ویکی‌پدیا:اثبات‌پذیری و یا en:Wikipedia:Verifiability.

Taeedxy ۱۰:۰۸، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

ذف کنید کسروی می نویسد :" تنها کاری که در جواب با من کردند این بود که به پیروانشان گفتند کتاب های من را نخواتید".

شما هم هم اینک مطالب من را پاک کنید.حمله شخصی به مطالب پیشین نوشته من که اصلا ربطی هم به این موضوع ندارد انجام دهید.. هر کسی آزاد است که هر دینی که می خواهد بر خود بگزیند. هر کاری را هم که خواست بکتد.

تازه زمانی که نو اندیشی و دگر اندیشی باشد،طرفداری دینی هم است من باز خواهم گشت و باز خواهم نوشت Rumtin ۱۰:۲۸، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ ( UTC)‎ عزیزانی که می گویند بهایی به مسلمان چه باید بدانند که اگر نظر یک دین پیشین در رابطه با دین بعد بیان شود تنها راهی است که می توان به درستی با نادرستی آن پی برد .چنانچه دیانت یهود هنوز عیسی را مسیح موعود نمی داند. مسلمانان می گویند که نام احمد در کتاب مقدس انجیل ذکر شده اما همه می دانیم که آن انجیل یکی از اناجیل اربعه نیست. مسلمانان اعتقاد بر ظهور ناجی دارند،شرایطی را برای آن ذکر می کنند که آقای باب هیچ کدام از آنها را نداشت.(اگر داشت اضافه کنید در صفحه)، در مذاکره با روحانیون اسلام بازماند.من هیچ گونه خصومت شخصی با هیچ دین و پیرو ادیانی ندارم.موفق باشید Rumtin ۱۱:۴۰، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

متون شما تحقیق دست اول است. وپ:نیست و ویکی‌پدیا:تحقیق دست‌اول ممنوع را بخوانید، شما برداشته اید و حرفهای قرائتی را به دیانت بهائی ربط داده اید. و اگر منابعی دارید که طبق ویکی‌پدیا:اثبات‌پذیری قابل قبول باشد، متونتان را از ان ها ذکر کنید. استقبال نیز خواهد شد. Taeedxy ۱۱:۵۵، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

درخواست برچسب{{طرفداری}}‎

[ویرایش]

"برنارد لوئیس معتقد است که حکومت‌های اسلامی وجوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کرده‌اند و به خدای یگانه اعتقاد دارند مانند بهائیان دچار مشکل فراوان بوده‌اند چرا که از یک سو نمی‌توان پیروان این آئین‌ها را همانند پیروان ادیان چند خدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است". مسلمان مشکل دار تلقی دار شده اند.هیچ گونه تفسیری بر آن نیامده و مرتباً نیز دلایل مخالفت را موافقان حذف می کنند .پیش نهاد می کنم که تا زمان اضافه شدن علل اختلاف که پیروان آیین نیز بر آن موافقت کند این بر چسب اضافه شود .


لطفا این جا را بخوانید. Taeedxy ۱۱:۵۸، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

من علل را اضافه نمی کنم تا مستند شان کنم این اضافات رو هم‎mrostam انجام داده اند.

Rumtin ۱۲:۰۳، ۲۷ ژوئن ۲۰۰۷ (UTC)

انشعاب یا خارج شدگان

[ویرایش]

مطلب اضافه شده توسط آریابرزین دستکاری شده در ترجمه‌است، ضمن اینکه آنها خارج شده از دین هستند و نه انشعاب. پس آنرا اضافه نکنید. مطلب بابی‌ها و بهائیان اولا که مربوط به مقاله دین بهائی نمی‌شود. این مطلب قبل از به وجود آمدن دین بهائی است در ثانی این مطلب در انتهای صفحه در قسمت بابیان و بهائیان وجود دارد. مقاله را بخوانید سپس دستکاری کنید. و قسمتهای تکراری و بی‌ربط به مقاله اضافه نکنید. نوید ۵ مرداد ۱۳۸۶ ۲۰:۴۹ (UTC)

مواردی هم بنده‌ای ذکر کنم که در دام نقض ق۳ب قرارم دادید! ذکر این که طرد شدن فلانی توسط عبدالبهاء. این می‌شود انشعاب؟ در ترجمه هم که دستکاری می‌شود و منبع هم زده می‌شود. در ضمن هر چیزی مقاله‌ای دارد اگر میسون ریمی که خارج شده دین بهائی است و برای خود اگر دم و دستگاهی تشکیل داده‌است، مقاله‌ای برای خود دارد، مقاله‌ای تشکیل دهید با نام حزب و گروه میسون ریمی و در ان هر چه دوست دارید بنویسید، چه ربطی به دین بهائی و مقاله دین بهائی دارد؟ بار دیگر هم ذکر می‌کنم، دوستان عزیز برای این که بدانید در یک مقاله خوب و برگزیده دانشنامه‌ای چه چیزهائی باید باشد و چه چیزهائی نباید باشد، مقاله دین بهائی در ویکی‌پدیای انگلیسی را مطالعه کنید. en:Bahá'í Faith. با تشکر. Taeedxy ۲۱:۰۴، ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۷ (UTC)
یک مورد دیگر اینکه مطلبی از دانشنامه رشد آمده بود به نام «دودستگی بابیان و بهائیان». اولا که این موضوع اصلا دودستگی نیست. زمانی که حضرت محمد آمد عده‌ای از مسیحیان به وی ایمان آوردند، برخی هم نیاوردند. این که نشد دو دستگی مسیحیان و مسلمانان! زمانی که حضرت بهاءالله به عنوان من یظهره‌الله، موعود بیان؛ اظهار امر کردند، عده‌ای از بابیان به وی ایمان آوردند و عده‌ای نیاوردند. این که نشد دو دستگی بابیان و بهائیان! نوید ۵ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۱۰ (UTC)

اشعابات را تبدیل کردم به «انشعابات و چند دستگی‌ها» -- این دقیق تره. --آریابرزین ۰۸:۲۷، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

چه ربطی به اصل قضیه دارد؟ برای این ۲۰ خط بالا جواب بدهیدو بعد مجددا متنتان را بچپانید! Taeedxy ۰۸:۳۴، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
تمام بند مربوط به انشعابات و چند دستگی‌ها را بازنویسی کردم و طبق توصیهٔ به‌آفرید، منبعی غیر از ویکی‌پدیای انگلیسی آوردم. دیگر هیچ بهانه‌ای برای سانسور ندارید. مگر اینکه ادعا بکنید که در فرقهٔ بهائی هرگز نه انشعابی رخ داده نه اخراجی در کار بوده و نه هیچگونه چند دستگی و جدائی اتفاق افتاده؟ --آریابرزین ۱۱:۵۰، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
در منبع شما چیزی درباره دوهمسر دیگر بهاءالله وجود ندارد! تصمیمی ندارید بر این رویه منابع غلط تغییری ایجاد کنید؟ ضمنا وزن مقاله حفظ شود! سر در مقاله جائی برای درج ناقضین نیست! نوید ۱۸ مرداد ۱۳۸۶ ۱۲:۰۹ (UTC)
اگر منبع برای دو همسر دیگر لازمه درخواست [نیازمند منبع] کن، کل نوشته را چرا حذف می‌کنی؟ خیلی ساده درخواست مدرک کن. --آریابرزین ۱۲:۲۱، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
مطالب شما در پائین همین صفحه وجود دارد! دقیقا در همان جائی که در انگلیسی وجود دارد! منتها به دلیل نداشتن منبع معتبر در کامنت است! برای هر قسمتش که مدرک آوردید از کامنت در بیاوریدش! متوجه شدید؟ نوید ۱۸ مرداد ۱۳۸۶ ۱۲:۳۵ (UTC)
چرا بعد از چند هفته که بلادرنگ آن بخش را واگردانی می‌کردید و کلی وقت همه را تلف کرده‌اید و از همین طریق چندین بار از من در جاهای مختلف شکایت کرده‌اید، الآن برای اولین بار اشاره به «کامنت» درون مقاله میکنید؟ همین که من فعلاً نوشتم مگر اشاتباهی دارد؟ اگر دارد بفرمائید و اگر مدرک میخواهید با خیال راحت درخواست کنید. --آریابرزین ۱۲:۴۴، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
شما نوشتید و رفتید تعطالات آخر هفته، درخواست مدرک شد و بحث شد و صحبت شد و ویرایش شد و پیرایش شد و به آفرید مداخله کرد و ... کجا بودید؟ مجدد امده‌اید و دوباره از اول می‌گذارید...! بنده در صفحه بحثتان هم ذکر کرده‌ام که متنی که اضافه می‌کنید عملا همان متنی است که درخواست مدرک شده‌است و چون تغییرات را شما در منابع انتجام داده‌اید و این کار غیر قابل پذیرش است، باقی متن نوشته شدنه تان هم داخل کامنت قرار گرفته تا بروید و منبع پیدا کنید، جایش هم همان جائی است که باید باشد، شما می‌آئید و متن داخل کامنتی که ۲ هفته ویرایشش گذشته و از درخواست مدرکش می‌گذرد را با حذف درخواست‌های مدرک و مجددا با اضافه کردن نظرات شخصیتان در آن و زدن منبع در آخرش (!!!!) می‌گذارید در سر در مقاله! این کار شما اخلال در نظم ویکی و مقالات است، دست از این کار بردارید. Taeedxy ۱۳:۰۲، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

آمار

[ویرایش]

وقتی آماری ارائه می‌کنید باید بی‌طرفانه باشد. اینکه بگردید ببینید بررسی از جهت پراکندگی بهائیت را دومین دین جهان نشان می‌دهد بی‌طرفانه نیست. تا آمار دیگر از جمله رتبه‌بندی جمعیتی وجود ندارد الگوی بی‌طرفی را برندارید. حسام ۰۹:۵۷، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

آمار رتبه‌بندی جمعیتی هم در همان منبع آمده‌است. هر دو مورد ذکر شده‌است. برچسب را بردارم؟ به‌آفرید ۱۰:۰۰، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
بهتر شد. رتبه‌بندی جمعیتی را اول می‌آورم و برچسب را برمی‌دارم. حسام ۱۰:۰۲، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
خودم اول آورده‌ام :-) به‌آفرید ۱۰:۰۳، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

خاص بودن ادعا

[ویرایش]

خاص بودن این ادعا در چیست؟ که منبع مستقل می‌خواهد؟ یا جهان را کوچک می‌دانید و یا تعداد زبانها را. ضمنا حتی آمار پیروان یک دین را مراکز اداری آن اعلام می‌کنند. آن وقت ترجمه متون را کجا باید اعلام کند که مستقل باشد؟ تمام تحقیقات آکادمیک روی وب هم از همین آمار استفاده می‌کند. به نظر شما وقتی یک دین دومین دین پراکنده جهان می‌شود در بین حداقل ۷۰۰۰ زبان زنده موجود در دنیا، برای اینکه پیروانش آن متون را بفهمند، ۸۰۰ تا غیر معقول است؟ نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۱۰:۵۵ (UTC)

با اینکه من نگفتم که خاص است ولی خودتان هم می‌دانید که خاص هست! احتمالاً برای همین خودتان خاص بودنش را مطرح کردید. در صفحه بحث خودتان هم یکبار این موضوع به چالش کشیده شده است. در ضمن تا وقتی مرکز تعریف نشده است اصلاً وجود این ادعا بی‌معنیست. همچنین من به عنوان فردی که هیچ تعصبی در مورد بهائیت یا ادیان دیگر ندارم خدمتتان عرض می‌کنم که پراکنده بودن با پراکنده شدن دو بحث جداگانه است که باید به خوبی از هم تفکیک شوند. حسام ۱۱:۲۸، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
پیوندی که شما دادید مربوط به موارد خاص است. در هر صورت مشکل زبان است در حال حاضر یا تعداد آن مراکز؟ اگر مشکل مراکز است آن‌را حذف کنید. در مورد پراکندخ بودن و شدن هم بیشتر توضیح دهید. فکر میکنم منظور شما این است که این ۷ میلیون ایرانی هستند. و در جهان پراکنده شده‌اند. اگر منظورتان این است باید خدمتتان عرض کنم که سخت در اشتباهید. اگر منظورتان همین بود بفرمائید تا توضیح بیشتری بدهم. اگر مورد دیگری است. آنهم بفرمائید. میتوانید در مورد ادیان جهانی و یا International Religion bodies بیشتر بگردید تا شاید این مورد هم حل شد. اگر بدانید با توجه به اجتماع ۱۲۰ میلیونی شیعیان، آنها به عنوان ادیان جهانی در کنار سایر ادیان قرار نمی‌گیرند. در صورتی که بهائیان بین ۱۰ دین جهانی به حساب می‌آیند. آن هم به این دلیل که حداقل 30% جمعیت این ادیان باید خارج از مرکزیتشان باشند. نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۱۲:۱۱ (UTC)
شما از آن منبع Localities where Bahá'ís reside را مراکز بهائیان در جهان ترجمه کرده بودید؟! حسام ۱۷:۱۲، ۸ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
این diff شما بر می‌گردد به اینکه بنده مطلب را اضافه کرده‌ام؟ یا اینکه فکر کردید چون سمت راست، این قسمت قرمز است و بالایش نوشته Navid.k آن را من اضافه کرده‌ام؟ برگردید ببینید که اضافه کردهاست. اگر من هم اضافه کرده ام بزنید غلط ترجمه شده است. هدف شما از این لحن صحبت چیست؟ اینجا گرو کشی و حالگیری که نیست. اگر با مراکز مشکل دارید آن را مدرک بگذارید و یا حذفش کنید. چرا همه را حذف می‌کنید؟ من که خودم گفتم حذفش کنید. نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۰۴ (UTC)
یک سوال. ویکی‌پدیا به چند زبان نوشته می‌شود؟ سپهرنوش/بحث ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۱۷:۵۳ (UTC)
ممکن است ارتباطش با موضوع مورد بحث را بفرمائید؟ نوید ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ ۲۱:۰۴ (UTC)
که بفهمم برای انتشار یک سری متون به ۸۰۰ زبان به چند نفر نیاز است؟ سپهرنوش/بحث ۱۸ مرداد ۱۳۸۶ ۰۳:۲۹ (UTC)
این منبع مستقل نیست، در این موارد منابع باید مستقل باشند. هر گروهی(مسلمان، یهودی، مسیحی، بهائی) از آمار برای تبلیغ استفاده می‌کنند. به قول معروف en:Lies,_damned_lies,_and_statistics البته این را هم ببینید :-). در کل آمارها در ویکی‌پدیا باید از منابع غیر وابسته نقل شده باشد. وحید ۰۵:۴۱، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
جدا؟ Taeedxy ۱۳:۱۳، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
ویکی‌پدیای انگلیسی مدرک به حساب نمی‌آید! سپهرنوش/بحث ۱۸ مرداد ۱۳۸۶ ۱۸:۰۳ (UTC)
سپهرنوش عزیز، بنده به عنوان منبع ذکر نکردم، این که ذکر شد قوانین فلان است و بهمان، بنده را تعجب واداشت که چگونه یک مقاله ستاره دار در ویکی انگلیسی این متنی که دوستان داعیه قانونش را دارند، اورده است و با همان منابعی هم که این جا امده... نظرتان چیست؟ به نظرتان از چه نشات می گیرد؟ Taeedxy ۲۰:۲۳، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)
جناب تایید! بله، جداً  :-)، البته امیدوارم ویرایشگران مقالات بهائی را بهائی‌ستیز تلقی نکنید. وحید ۲۰:۰۹، ۹ اوت ۲۰۰۷ (UTC)

اصلاح یا اضافه کردن توضیح برای جملهٔ خودمتناقض

[ویرایش]

در متن آمده: «جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمّد است.» این جمله با خودش متناقض است. این جمله این‌طور می‌رساند که پیروان این دین پیامبری پیامبرانی از جمله محمد را می‌پذیرند. «باور داشتن پیامبری محمد» مفهوم عامی است که باور داشتن به کتاب و صدق گفتار و ختمیت او را الزام می‌کند. در حالی که بهاییان چنین باوری ندارند. به نظرم لازم است جمله اصلاح شود یا اینکه تناقض موجود در آن توضیح داده شود یا اینکه دلیلی برای رفع این تناقض مثل اعتقادشان به تحریف قرآن در ادامه بیاید. تا نظر دوستان چه باشد. Mhdf ۱۴:۵۶، ۷ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

تا جائیش را درست فرمودید. بهائیان دقیقا تنها کسانی هستند که حضرت محمد را به عنوان پیامبر قبول دارند، بهائیان تمامی پیامبران نام برده را از سوی خدا و بر حق می‌دانند، اما موضوع دیگری که مطرح کردید، موضوع ختم محمد است که بهائیان ان را تفسیر نادرست علمای اسلام از تنها آیه قران از بین ۶۲۳۶ آیه شریفه موجود در قرآن می‌دانند. و از دید سوم هم به نوعی مشخص است که شما نیز این قضیه برایتان اصل پذیرش محمد است که باید ختمش را هم پذیرفت، اما همچین چیز مهمی که شما می‌فرمائید آیا فقط باید یک آیه از ۶۲۳۶ آیه قرآن را در بر بگیرد و آن هم آیه‌ای که لفظ خاتِم که معنی ختم کننده می‌دهد هم نیست؟ فکر نمی‌کنید از بس گفته‌اند خاتم و خاتم برایتان این قضیه جا افتاده‌است تا این که برویم و ببینیم چیست و از کجا می‌آید؟ مسیحیان هم خود را آخرین دین و کاملترین دین می‌دانند و محمد را قبول ندارند. یهودیان هم همین طور. بهائیان دلایل بسیار زیادی در این مورد دارند، که احتیاجی فعلا برای تشریح ان‌ها در این محیط نیست. بنده از طریق ایمیل اگر خواستید در خدمت شما هستم. تحریف قرآن را متوجه نشدم. دین بهائی هم تنها دینی است که قرآن را کاملا درست و بدون تحریف دست افراد می‌داند. متوجه حرفتان نشدم. Taeedxy ۱۸:۵۹، ۷ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

حذف

[ویرایش]

۱. ادعاهای آماری‌ای که خودشان مطرح می‌کنند فاقد اعتبار است. به فرض که افراد دیگری هم به نقل از آن‌ها بازگو کنند.
۲. بخش عکس‌العمل‌ها باید به عکس‌العمل‌ها بپردازد نه اظهارات برنارد لوییس در مورد این که آن‌هایی که به عکس‌العمل می‌پردازند دچار مشکل هستند یا نیستند!
۳. بخض «محرومیت بهائیان در جمهوری اسلامی ایران» پر شده بود از بی‌ربطی‌جات بعلاوه اظهارات بی‌پایه و اساس.

الف) لینک‌هایی که به سایت‌های دانشگاه‌های ایران داده شده بود فقط این موضوع را صریحاً ذکر می‌کردند که کسی نباید برای ادیان ساختگی تبلیغ کند در صورتی‌که در مقاله ادعا شده بود جمهوری اسلامی بهائیت را ساختگی می‌داند. البته می‌داند اما این لینک‌ها چیز دیگری می‌گفتند.
ب) باقی مواردی که در مورد قوانین حقوق بشر و غیره هم نوشته شده بود اصولاً چیزهایی نبودند که به این مقاله ربط داشته باشند.
ج)مدارک مربوط به محرومیت بهائیان از تحصیل هم بی‌پایه و اساس است. یک مورد مربوط به بی‌بی‌سی بود که در بی‌بی‌سی چیزی را ادعا نکرده بود و فقط یک مصاحبه انجام داده بود و افراد مصاحبه شوند ادعاهایی کرده بودند که هیچ سندیتی ندارد. یک مورد هم مربوط بود به یک عکس که در یک وب‌سایت بهائی منتشر شده بود که نوشته‌هایش هم قابل خواندن نبودند!

  سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۰۸:۴۲(UTC)

توصیه می‌کنم، وپ:اثبات را بخوانید، حذف منابع خرابکاری محض است و مطمئنا با تکرار آن با شما برخورد خواهد شد، و در ضمن گویا شما هنوز با اصول اولیه ویکی پدیا آشنائی پیدا نکرده‌اید، که اثبات پذیری برای مقالات یعنی چه و چی کافیست! Taeedxy ۰۸:۴۷، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
توصیه می‌کنم از تهدید بی‌مورد کاربران دست بردارید. حذف منابع نامعتبر مخصوصاً اگر دروغین هم باشند از اصول اولیه پیراستن مقالات است. این را هر بچه‌ای می‌داند که عکسی که اصلاً دیده نمی‌شود حتی اگر از سوی منابع معتبر هم به عنوان سند ارائه شود که نشده، قابل استناد نیست!   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۰۸:۵۶(UTC)
شما اسمش را تهدید می‌گزارید. اما آن چه مبرهن است، قوانین ذکر کرده‌است که حذف منابع(که بدعتی جدید است) خود به خود خرابکاری است و مطمئنا با خرابکار هم برخورد می‌شود. به هر حال بچه می‌داند یا نه را نمی‌دانم، اما وپ:اثبات حرفی بر خلاف شما می‌زند. یک بار هم که شده محض رضای خدا بخوانید وپ:اثبات را تا بالاخره بعد از ماه‌ها متوجه شوید که ویکی پدیا چیست و چه چیزی نیست. Taeedxy ۰۸:۵۹، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
مطمئناً شما خوانده‌ایدش و می‌دانید که اضافه کردن لینک‌های دروغین، آن هم به دفعات خرابکاری‌ست نه حذف‌شان. علی‌احساب قرار است گوش شیطون کر، این‌جا راه‌اندازی شود. پس بیشتر از روزی یک‌بار وگ نمی‌کنم. فردا همین موقع‌ها آن‌لاین باشید! ;-)   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۰۹:۵۰(UTC)
لینک‌های دروغین؟ «پس بیشتر از روزی یک‌بار وگ نمی‌کنم. فردا همین موقع‌ها آن‌لاین باشید!» بوی خوشی ندارد! نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۱:۱۲ (UTC)
نکند توقع دارید سالی یک بار وگ کنیم؟!   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۳:۳۷(UTC)
یکی‌ش برای نمونه: تصویر نامه جعلی مثلاً محرمانه!   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۳:۵۶(UTC)
چرا باید واگردانی کنید که روزی یک بار یا سالی یک بار باشد؟ مگر قدرت صحبت با هم را نداریم؟ در مورد آن سند محرمانه هم مشکل حادی نیستند، این‌ها را نه من و نه جامعه بهائی و نه یک آمریکائی یا اسرائیلی غرب‌زده رو کرده‌است. اینها را اکثرا خانم «اسما جهانگیر» به سازمان ملل معرفی کرده‌اند، ایشون بهائی نیستند، بلکه مسلمانند، ولی یک مسلمان واقعی که عشق به همنوع را از حضرت محمد آموخته‌اند و نه افراد سودجوی زمانه، متاسفانه نماینده جامعه بهائی یا امریکا هم نیستند، نماینده پاکستان در سازمان ملل هستند. خودتان هم می‌دانید، زیاد چیز دور از ذهنی نیست نامه ای که 81 رو نوشت دارد و به تمام دانشگاه ها کپی شده‌است، در این بین یک مسلمان دیگر پیدا شود که بر خلاف قوانین دینی‌اش عمل نکند و زیاد دل خوشی هم از حکومت نداشته باشد و کپی نامه را به این خانم بفرستد. من سعی میکنم اصل نامه در دفتر سازمان ملل را پیدا کنم. ولی شما هم کمی به افرادی که اطمینان تام دارید شک کنید. نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۴:۵۱ (UTC)
قدرت صحبت داریم یا نداریم را خیلی ساده می‌توان فهمید. می‌بینید که دلایل را هم نوشته‌ام. منتها رفیق‌تان نخواسته خود را زیاد درگیر این موضوعات حوصله سر بر کند! یک راست نوشته برو وپ:اثبات را بخوان و تهدیدهای همیشگی‌اش را هم چاشنی کار کرده. زیاد هم برایش فرقی نداشته به کجا ارجاع می‌دهد مهم این بوده که یک چیزی نوشته باشد، مثلاً ممکن است دفعه بعد بگوید برو وپ:قهوه را بخوان!
اما در مورد باقی صحبت‌هایتان. فکر کنم به صورت خلاصه بتوان این‌گونه برداشت کرد که خودتان هم پذیرفته‌اید که هنوز مدرک معتبری ارائه نشده. هر وقت پیدا شد آن موقع در خدمت‌ایم.   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۱۳(UTC)
داریم در رابطه با یک مسئله صحبت می‌کنیم یا شکایت رفتار این و آن را اینجا وآنجا می‌کنید؟ در چه موردی مدرک معتبری ارائه نشده است؟ نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۳۸ (UTC)
ظاهراً هنوز ابتدای همین عنوان که در ادامه‌اش می‌نویسید را نخوانده‌اید!!!   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۲۱:۵۱(UTC)
منظورتان دقیقا این است؟ «مدارک مربوط به محرومیت بهائیان از تحصیل» نوید ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۳:۳۲ (UTC)
لابد دوباره می‌خواهید عکس همان کپی تقلبی را بگذارید؟!   سپهرنوش  بحث ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۶:۴۹(UTC)

آقا منم با حذف این مقاله دروغین موافقم

زبان‌ها (انتقال از [۵۱])

[ویرایش]

درود. صرفاً جهت اطلاع یافتن از این ماجرا به مورد واگردنی نگاهی کردم. حس می‌کنم نیاز به بررسی بیشتر دارد. آخر ۸۰۰ زبان که کد دوحرفی داشته باشند وجود ندارد و از زبان‌هایی که کد اصلی ندارند می‌توان مواردی چون mzn برای مازندارنی نام برد که در صورت وجود چنین ترجمه‌هایی دلیل برای میزان سودمندی آن ترجمه‌ها یک مورد سؤال خواهد بود چون آن زبان‌ها را عموماً جز کسانی که دربارهٔ آن‌ها پژوهش می‌کنند نمی‌توانند بخوانند و بنویسند. --سروش ☺گپ ۰۷:۱۸، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

en:Ethnologue و en:List of languages by name البته اینجا صحبت از رسمی و غیر رسمی نیست. صحبت از زبان است. البته این موضوع هم ربطی به حذف منابع ندارند. اگر مشتاق به ادامه بحث در این رابطه هستید، منتقلش کنیم به بحث مقاله. نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۰۷:۲۹ (UTC)
من هم آن سخن را کامل منکر نمی‌شوم. در ضمن اتنولوگ برای ایران ده‌ها زبان بر می‌شمرد. شاهرودی، سمنانی، شهمیرزادی، سنگسری، خلجی و ... . در آینده اگر وقت کردم من هم نگاهی به آن مقاله و منابعش می‌اندازم. صرف اطلاع گفتم شاید هم دوستان می‌دانستند.سروش ☺گپ ۰۸:۳۶، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
مشکل فقط زبان نیست مقاله پر است از ادعاهای گوناگون و نا معتبر، هر کسی هم که سعی در تعدیل کند، از طرف دوستان بهائی متهم به زورمداری، باندبازی و زاپاس بودن می‌شود.   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۰۸:۵۳(UTC)
مشکلاتش هرچه هست بیان کنید، بیش از ۷۰۰۰ زبان در دنیا وجود دارد، رسمی یا غیر رسمی. اینکه به ۸۰۰ زبان ترجمه شده‌است یک واقعیت است که در منابع ذکر شده است، مقاله هم ادعای 800 زبان با کد اصلی را ندارد! اگر فکر می‌کنید که نوشتن ۸۰۰ زبان خالی اشتباه در خواننده ایجاد کند، بنویسید ۸۰۰ زبان رسمی و غیر رسمی. کار زیاد سختی نیست، نیاز به این تهمت‌ها هم به دوستان بهائی ندارد! اینکه به من بگویند که کسی را متهم می‌کنم یک اتهام به شخص خودم می‌دانم. و از این نوع صحبت زیاد راضی نیستم! بخش عکس‌العملها انتقال از ترجمه انگلیسی است که با همان عنوان وجود دارد. نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۱:۲۳ (UTC)
باز هم می‌گویم من آن را رد نکرده‌ام ولی این نوشته در آن‌جا حس پذیرش گستردهٔ این دین را القا می‌کند در صورتی که احتمالاً در صورت درستی ترجمهٔ آن‌ها به این صورت بوده‌است که به کسی پول داده‌اند تا آن کار را انجام دهد. یکی از علاقه‌های خود من زبان‌شناسی است و برای داشتن کد دو رقمی هم زبان نیاز نیست که رسمی باشد. (مثل کردی و اسپرانتو) ولی سخن این است که زبان‌هایی که به راستی نوشته می‌شوند و گویش‌ورانشان می‌توانند آن‌ها را بخوانند آن‌قدر نیست. به گواه انکارتا در کنیا حدود 2000 زبان وجود دارد و زبان رسمی کنیا چیز دیگری است. مقاله به این صورت جانبدارانه است. --سروش ☺گپ ۱۸:۵۲، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
جملهٔ متن مربوط را کمی اصلاح کردم البته از میان چهار منبع آورده‌شده تنها [۵۲] و [۵۳] معتبر و نابسته به نظر می‌رسد و اگر چیزی بر خلاف آن دربارهٔ این دو منبع اثبات شود، می‌توان جمله را به صورت «بنا به ادعای انجمن بهائیان...» تغییر داد. معنی دیگر تغییرات بنده هم با توجه به گفته‌های منابع و مسائل دیگر روشن است.سروش ☺گپ ۲۱:۱۴، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
مشکلات‌ش را بالاتر«ذیل عنوان حذف» اعلام کرده‌ایم! منتها رفیق‌تان خیلی ساده وگ کرد و ظاهراً چیزی بی‌ربط‌تر از «وپ:اثبات» هم به عنوان دلیل دم دست‌ش نبود!   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۳:۵۴(UTC)
خوب شاید در جریان خیلی از موارد نیستید. برای مثال: آن لینک‌ها برای دانشگاه‌ها را ما نگذاشتیم. کار دوستان دیگر بود که برای توجیه این راه ندادن ها گذاشتن. یا اینکه موارد ابتدای صفحه را وابسته خواندید ولی وابسته نیستند، یا آن سند را برای آن ادعا ناکافی دانستید. در مورد بی‌بی‌سی هم که خدمتتان گفته بودم در متن خبر آمده‌است که «آن سند را در اختیار ما گذاشتند». ولی باز شما همین موضوع را مطرح می‌کنید. نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۴:۵۹ (UTC)
نیازی نیست که حتماً شما گذاشته باشیدشان. همین که وگ می‌کنید یعنی تائیدشان می‌کنید. بی‌بی‌سی را ۱۰۰ بار دیگر هم که لازم باشد مطرح می‌کنم. بی‌بی‌سی چرا سند ادعایی را رو نمی‌کند؟ چون یک کپی فاقد اعتبار است. غیر از این است؟   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۱۷(UTC)

در هر صورت ادعا این است که در این فرمها اینها وجود دارد و منابعی که آن دوست اضافه کرده است، هم همین را می‌گوید. بی‌بی‌سی خبر می‌رود و این کار را هم کرده‌است. دادگاه نیست که سند رو کند. زمانی که خبر برایش موثق شد. آنرا کار می‌کند. نوید ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۱۶:۳۴ (UTC)

نخیر قربان. بی‌بی‌سی وقتی می‌بیند خبری از پایه و اساس دروغ است و نمی‌خواهد با منتسب کردن آن به تحقیقات گزارش‌گران خود تمامی آبروی خود را ببرد، می‌نویسد یک بهائی به اسم فلان فلان گفته و فلان بهائی دیگر که اسم‌اش فلان است فلان می‌گوید که ممکن است خیلی چیزها بگوید. هیچ منبع خبری معتبری حاظر نیست مسئولیت این ادعاهای عجیب و غریب را بر عهده بگیرد. ادعاهای بزرگ نیاز به منابع قوی و متعدد دارند را که فراموش نکرده‌اید که؟   سپهرنوش  بحث ۲۲ شهریور ۱۳۸۶ ۲۱:۲۲(UTC)

اين دفتر برای نمونه، تصوير نامه محرمانه ای از حراست منطقه پنج دانشگاه پيام نور را در اختيار بی بی سی قرار داده که در آن با استناد به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستور وزارت اطلاعات و حراست کل سازمان مرکزی دانشگاه پيام نور آمده است: "بهائيان نمی توانند در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ثبت نام کنند لذا در صورت مشاهده ضمن گزارش امر از ثبت نام ايشان جداً خودداری به عمل آورده و در صورت ثبت نام شدن اخراج گردند".

نوید ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۳:۳۷ (UTC)

چند بار باید بگوییم؟ اسکن یک کپی که ایمیلی دست به دست می‌شود فاقد اعتبار است!!! جالب این‌جاست که اصل توبه نامه‌ای که در مجلس نگه‌داری می‌شود را به این راحتی‌ها نمی‌پذیرید اما تصویر یک کپی را همه جا به عنوان مدرک ارائه می‌کنید! می‌خواهید چند تصویر نامه محرمانه از وزرات اطلاعات رو کنم که در آن ذکر شده بهائیان را باید روی سر گذاشت؟   سپهرنوش  بحث ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۶:۴۵(UTC)
زیاد سخت نیست، مقاله ادعا می‌کند که این‌ها صحیح هستند و منبع ارائه می‌دهد، شما هم خارج از تحقیق دست اول مانند توبه‌نامه باب، ادعای تقلبی بودن آن‌را درج کنید. نوید ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۹:۰۵ (UTC)
شما هر وقت عضو شورای حقوق بشر شدید، این نامه ها را غیر قابل استناد و ... ذکر کنید. مهم اینست که الان حقوق بشر برایش مستند است. در ضمن اگر خیلی پایه هستیدف یک بار دیگر هم به بهزاد این دعوت را انجام داده بودم، بیائید و با هم برویم پیش اطلاعات، حالا من چند تاشون رو می شناسم، اون ها هم خوب منو می شناسن، بریم و نامه اصلی را بذارم تو دستتون، موافقید یا نه؟ این قدر هم احساسات و نظرهای شخصی خودتان را جائی به کار نبرید. این جا ویکی پدیاست، چند بار بگویم؟ Taeedxy ۰۶:۵۶، ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)
شورای حقوق بشر کجا گفته است که این نامه‌ها مستند است؟! من پایه پیش اطلاعات رفتن هم هستم، به شرطی که اطلاعات‌ش، وزارت اطلاعات باشد نه این کیسوک‌های از من بپرس!   سپهرنوش  بحث ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۸:۲۵(UTC)
شاید اینها http://sim.law.uu.nl/SIM/CaseLaw/uncom.nsf/0/e7b8824bdd987268c1256fa8004a8753?OpenDocument و http://www.unhchr.ch/huricane/huricane.nsf/view01/5E72D6B7B624AABBC125713700572D09?opendocument و http://www.fidh.org/IMG/pdf/ir0108a.pdf و http://www.aa.psu.edu/journals/war-crimes/articles/V1/v1n1a3.pdf یا

Buck, Christopher (2003). "Islam and Minorities: The Case of the Bahá'ís". Studies in Contemporary Islam 5 (1): 83–106. کمکتان کنند. نوید ۲۳ شهریور ۱۳۸۶ ۰۹:۰۵ (UTC)

دومی و چهارمی باز نمی‌شوند، سومی را هم در صفحه بحث‌م که همان‌جا هم ذکر کرده بودیدش، سوالاتی کردم که هنوز پاسخ ندادید. اولی را هم به زودی می‌دهیم بر و بچز ترجمه کنند، خدا کنه فقط مثل باقی اسناد و مدارک‌تان نباشد!   سپهرنوش  بحث ۲۴ شهریور ۱۳۸۶ ۰۲:۱۸(UTC)

درخواست اطلاعات

[ویرایش]

سلام بر ویکی بازان محترم.

اگر امکانش هست این قسمت ختم نبوت در مقاله را (با استناد به مدارک مرجع) ویرایش و پر کنید. خیلی علاقمندم بدانم نظر بهاییان در این مورد و "پاسخ اسلام" به ایشان چگونه بیان می شود. البته جهت اطلاع خودم عرض میکنم. با تشکر از همگی.--زرشک ۱۱:۲۶، ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۷ (UTC)

نام

[ویرایش]

نام این چیزی که دین می‌نامندش چیست؟ «بهائی» یا «بهائیت»؟ • Яohan ب ۲۶ آبان ۱۳۸۶، ۱۰:۲۱(UTC)

بهائی نوید ۲۷ آبان ۱۳۸۶ ۰۷:۱۷ (UTC)
پس به نام آن (بهائی) منتقل می‌کنیم • Яohan ب ۵ آذر ۱۳۸۶، ‏۱۲:۰۵(UTC)
لینک را کلیک فرمائید :-)

Taeedxy۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۰۷ (UTC)پاسخ

کلیک فرموده‌ایم :-) نام دین چیست؟ صریحاً بدون لینک! «بهائی» یا «بهائیت»؟ • Яohan ب ۵ آذر ۱۳۸۶، ‏۱۲:۱۱(UTC)
دیانت بهائی Taeedxy۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۳۲ (UTC)پاسخ
گفتم صریح و بدون لینک. بدون حرف اضافی. اگر کسی از من بپرسد نام دین تو چیست نمی‌گویم دین اسلام. می‌گویم اسلام. دقیقاً نام این چیزی که می‌گویید دین است چیست؟ • Яohan ب ۵ آذر ۱۳۸۶، ‏۱۲:۳۷(UTC)
خب شما گویا اصلا متوجه این نیستید که این جا ویکی پدیاست. خواهشا دلایل و نظرات را در راستای قوانین و شرایط ویکی پدیا بدهید و انتظار پاسخ داشته باشید. اگر صحبتتان بر روی مقالهدین بهائی است، شما بروید و بهائی (ابهام زدائی) را بخوانید. بهائی به کسی می‌گویند که به دیانت بهائی ایمان داشته باشد. والسلام. Taeedxy۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)پاسخ
نه. من متوجه نیستم اینجا دانشنامه ویکی پدیاست و فقط شما متوجهید. یعنی ما باید بگوییم دینِ دیانت بهائی؟ لطفاً طفره نروید. فعلاً بحث بر روی نام مقاله نیست که چنین موضع می‌گیرید. می‌خواهیم بدانیم نام این چیز چیست؟ «بهائی»؟ «بهائیت»؟ «دیانت بهائی»؟ • Яohan ب ۱۱ آذر ۱۳۸۶، ‏۱۸:۵۷(UTC)
پس اگر راجع به مقاله نیست لطفا صفحه بحث مقاله را شلوغ نفرمائید. شب خوش. Taeedxy۲ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۳:۳۶ (UTC)پاسخ
یه پیشنهاد دارم که نمی دونم عملی هست یا نه. به نظر می رسه که این بحث هیچوقت به نتیجه عملی نرسه. چون موضوعات مورد بحث از بی شمار هم یه چند تایی بیشتر شده. نظر من اینه که هرکس به دنبال کلمه بهایی می گرده دوتا پیشنهاد برایش باز بشه. دو صفحه مستقل که یکی مقاله طرفداران باشه و یکی مقاله مخالفان. (در مورد خیلی از کلمات متفاوت ولی با یک دیکته مشابهش رو داریم) اینبار رو استثنا کنیم. مرد و مردونه (یا زن و زنونه) هم دوطرف قول بدن کاری به مقاله همدیگه نداشته باشند. اینجوری حداقل موارد اختلاف کاملا شفاف میشه. با شفاف شدن موارد اختلاف مدیران می تونند موضوعات بدون رفرنس رو حذف کنند. راجع به معتبر بودن یا نبودن رفرنس هایی مثل بی بی سی هم ببینیم وپ های دیگه چه کرده اند و ما هم پیروی کنیم. من هم معتقدم نقل قول بی بی سی از قصاب محل ما راجع به اختلاف انگلیس و آرژانتین بر سر جزایری که نمی دونم اسمش چی بود نمی تونه رفرنس قابل اعتنایی باشه! --دانقولا ۲۰:۲۱، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
چنین پیشنهادی حتی قابل بحث هم نیست! :) این‌جا Forum نیست که هرکی برای خودش یه topic درست کنه. Raamin ب ۲۰:۳۰، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
منظورم موقت بود و نه دائمی. فرض کنید یک ماه یا کمتر یا بیشتر این اتفاق بیافته. هردو طرف توی صفحه خودشون مطالب رو مرجع دار میکنند. حالا هر ادعایی که داشته باشند. بعد ار این مدت تمام مطالب بدون منبع حذف می شوند و دو مقاله ادغام میشه. حالا می شه یه فکری روش بکنی؟ (بیشتر از 9 دقیقه!)--دانقولا ۲۱:۵۷، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
همین الآن هم یک نفر میتونه یک صفحهٔ موقت راه بندازه (مثلاً زیرصفحهٔ کاربری)، مطالبش رو اون تو بنویسه و نظرخواهی کنه و دیگران اگر خواستند اون تو ویرایش کنند و اگر آماده شد و اجماع برای ادغامش با مطلب اصلی بود؛ ادغام کرد. ولی این‌که هم‌زمان دو مقاله راجع به یک موضوع داشته‌باشیم که تو هرکدوم یک گروه برای خودشون بنویسند توجیه ندارد. این یعنی این‌که عملاً سیاست دیدگاه بی‌طرفانه رو بگیم بی‌خیال، چون دو طرف درگیر نمیتونن به تفاهم برسند. سیاست‌ها باید رعایت شوند. Raamin ب ۲۲:۰۷، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
من قانع شدم.—پیام امضا نشدهٔ قبلی توسط دانقولا (بحثمشارکت‌ها) نوشته شده‌است.

پیوندها

[ویرایش]

در مورد پیوندها کاملا موافقم، اینجا لینکدونی نیست، همان وبسایت رسمی و کتابخانه کافی است. نوید ۲۹ آبان ۱۳۸۶ ‏۰۶:۰۷ (UTC)

درستی و بی‌طرفی

[ویرایش]
  1. در مورد درستی کدام بند اختلاف نظر وجود دارد؟
  2. وپ:دبط، en:wp:NPOV همچنین en:WP:UNDUE را ببینید، به مقالات سایر زبانها هم سر بزنید و در صورتی که موردی مشاهده می‌کنید بفرمائید. ابتدا در بحث بیان کنید و بعد برچسب بزنید. لزوما به به بودن با اینکه نصف نصف به و اه بگوئیم، نشاندهنده دبط نیست. چیزی که جمهوری اسلامی به شما نشان داده و نمی‌گذارد واقعیاتش به شما نشان داده شود، تماما دبط را نقض می‌کند، و ٪۱۰۰ اثبات ناپذیرند و جائی در اینجا هم ندارند. اگر انتظار دیدن چنین چیزهائی را دارید، سخت در اشتباهید. اگر هم نگران دبط هستید، بد نیست سری به رده:اسلام بزنید. نرجس، موسی کاظم، فاطمه زهرا و حتی بد نیست سری به خود اسلام بزنید. نوید ۲۹ آبان ۱۳۸۶ ‏۰۶:۰۷ (UTC)
جناب، این مقاله کاملا یک طرفه نوشته شده است، تا زمان چنین ماندن هم اینگونه خواهد ماند.
حتی تاریخ خود این دین و انشعاباتش و ماجرای برادر حسین‌علی و غیره هم درست نقل نشده است!، می‌توانید با کمی گسترش این بخش‌ها کمی مقاله را متعادل کنید، آن وقت دوباره درباره برچسب صحبت می‌کنیم. --رستم۲۰ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۰۷:۳۲ (UTC)پاسخ
برای مزید اطلاعتان عرض کنم که ماجراهای برادر بهاءالله برای قبل از دین بهائی است. اگر به دید شما باشد برای «به، اه» کردن مقاله باید مشکلات حضرت علی و ابوبکر هم در مقاله دین بهائی بیاید. اینطور که به نظر می‌رسد با درستی مطالب ذکر شده مشکلی ندارید. اگر مشکل بی‌طرفیتان هم همین است که کاملا رد است. این مقاله نسبت به مقالات انگلیسی و ستاره دار سایر زبان‌ها مطلب بیشتری ندارد که کمتر هم دارد. در هر حال احتمالا بی‌طرفی را آنها که قانونش را نوشته‌اند بیشتر می‌دانند تا شما که بارها با توهین و بدون توهین، خودتان ذکر کرده‌اید که در این مورد بی‌طرف نیستید و منابع اطلاعاتیتان هم در مورد بهائیان چیزی غیر از نوشته جات آقایان نیست. هر دو برچسب را بر می‌دارم، چون اختلاف نظری بر سر مطالب موجود در مقاله وجود ندارد. اگر نگران مطالبی هستید که در مقاله نیامده خیلی منطقی و مناسب آنرا اضافه کنید. این به این معنی نیست که مطالب و اطلاعات موجود بی‌طرف نیست. بد نیست مقالات سایر زبان‌ها هم سری بزنید، زیاد وقتی نمی‌گیرد. آنچیزی که در ایران در مغز افراد از بهائیت فرو کرده‌اند، تنها چیزی است که در درستی و بی‌طرفی‌اش جای شک است چرا که اجازه پاسخ هم به کسی نمی‌دهند. بهتر است en:WP:UNDUE را هم قبل از هر اقدامی مرور کنید. همچنین اگر چیزی از تاریخچه اضافه می‌خواهید بکنید حتما این سیاست را مرور کنید. نوید ۲۹ آبان ۱۳۸۶ ‏۰۹:۱۳ (UTC)
اگر دویست بار دیگر هم به شما بگویند که ویکی‌های دیگر منبع نیست (حالا می‌خواهند ستاره داشته باشند) باز گویا متوجه نمی‌شوید. من هم کاری در این مورد نمی‌توانم بکنم که متوجه شوید.
این که هنوز برای هر ویرایش مخالف طبعتان در وپ:تام شکایت نکرده‌اید، یک نوع پیشرفت در ویرایشاتتان محسوب می‌شود.
انشعابات معم در یک دین و مباحث اصلی مربوط به پیامبر آن باید در مقاله آن ذکر شوند، undue بودنش هم نظر شماست. می‌توانید مثل همیشه در وپ:تام شکایت کنید. --رستم۲۰ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۸:۳۵ (UTC)پاسخ
واقعا نمیدانم با این طرز فکر شما برای چه چیزی باید متاسفم باشم. اینکه توهین میکنید و صحبتهایتان سر تاسر اهانت و تهمت به فکر و رفتار دیگران است، اصلا پسندیده نیست. شاید مدیران چشمشان را بر رفتار شما بسته‌اند. ولی ایرادی ندارد.
اگر همان دویست بار به شما بگویند که شما فرق منبع با مرجع را مبدانید مسلما نتیجه منفی است.
انشعاباتی که شما میفرمائید کدام است؟! انشعاب بابیان و بهائیان؟ یا ازلیان از بهائیان؟! آخر اینها که از اول از بهائیان جدا بوده‌اند و اصلا قبل از بهائیان هستند!! نوید ۲۹ آبان ۱۳۸۶ ‏۲۲:۴۳ (UTC)


بهتر است به جای اصرار بر واگردانی به بحث روی بیاورید! مشخصا بفرمائید چرا بیطرف نیست، و یا در درستی کدام مورد اختلاف نظر وجود دارد؟! نوید ۵ آذر ۱۳۸۶ ‏۱۶:۲۵ (UTC)
این کار یعنی چه؟ زدن الگو بدون دلیل و از روی احساساتی که خود ضد بی طرفی است؟! en:wp:NPOV همچنین en:WP:UNDUE را بخوانید. Taeedxy۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)پاسخ

بی ارتباط

[ویرایش]

بخش (محرومیت بهائیان در جمهوری اسلامی ایران) کلا به مقاله ای که قرار است فرقه یا دین بهایی را معرفی کند بی ارتباط است. اگر قرار بر این است که وضعیت بهاییان ایران در این مقاله بیاید، باید وضعیت بهائیان در همه جا بیاید. چرا فقط ایران؟ (گر حکم شود که مست گیرند) (در شهر هرآنچه هست گیرند) در این صورت با توجه به پراکندگی بهائیان در سراسر جهان، این قسمت از مقاله بسیار وسیع خواهد شد. پیشنهاد میکنم این قسمت از مقاله که برای کاربری که برای اولین بار می خواهد با بهائیت آشنا شود هیچ کاربردی ندارد و فقط مظلوم نمایی است حذف و به صفحه جدیدی به نام وضعیت بهاییان در جهان منتقل شود. در اینصورت قول می دهم که خودم هم بخشی را به آن اضافه کنم و تشریح کنم که وضعیت اقلیت بهایی در ایران پیش از انقلاب چه بود --دانقولا۲۴ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۳:۱۲ (UTC)پاسخ

en:Bahá'í Faith این بحث قبلا هم شده است. مرور کنید. نوید ۴ آذر ۱۳۸۶ ‏۰۶:۱۹ (UTC)
ما سواد انگلیسیمان ضعیف است. برای همین هم در ویکی پدیای فارسی مشغول هستیم. یه مثالی از همین دور و بر غیاث آباد خودمان بزنید. --دانقولا۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۱:۵۸ (UTC)پاسخ
تصویری دنبال فرمائید. Taeedxy۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)پاسخ
بازهم چیزی نداشت. اصلا سئال من روشن هست؟ یا خیر؟ عرض شد چرا مطالب مربوط به بهایی ستیزی در متن مقاله آمده است؟ چرا مقاله جدایی برای وضعیت بهائیان در جهان و یا همین عنوان شما محرومیت بهائیان در جمهوری اسلامی ایران نداریم؟ فرمودند جناب نوید خان که قبلا بحث شده. من ندیدم در ویکی فارسی راجع به پیشنهادم بحث شده باشد. لینک به ویکی انگلیسی دادند که عذر بد تر از .... ما اینجا در ویکی فارسی یک پیشنهاد میدهیم. می فرمایند در ویکی انگلیسی قبلا بحثش شده. خوب شده که شده. اینجا که نشده. اگر اینجا شده بود حق با شما بود. ضمن آنکه لینکی هم که جناب نوید دادند اصولا صفحه اصلی مقاله بود و نه بحث. پس لینک بی ربطی است. چون در صفحه اصلی مقاله که بحث نمی کنند. اگر مخالفتی دارید بفرمایید. اگر هم قبلا بحثش شده در ویکی فارسی، لینک بدهید برویم بخوانیم. اگر منظورتان همین بحث است، اینجا فقط از نقطه نظر منابع بحث شده و نه بی ازتباطی این بخش به کل مقاله.--دانقولا۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۱۹ (UTC)پاسخ

متاسفانه وقت برای پیدا کردن لینک های درخواستی ندارم. عذر مرا بپذیرید... Taeedxy۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۲۹ (UTC)پاسخ

حتی در ویکی انگلیسی هم یک تیتر برای ایران نزده اند. بلکه همه کشورهای مسلمان رابه یک چوب رانده اند.--دانقولا۲۶ نوامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۲:۲۲ (UTC)پاسخ

اثبات فرقه بودن

[ویرایش]

صرفنظر از اینکه دوستان درباره سئوال من مبنی بر اینکه اگر بهاالله پیامبر است پس معجزاتش کو پاسخی ندادند. یکی از دوستان در ابتدای این بحث استدلال کرده بود کهوقتی فرقه‌ای خود را دین می‌نامد لاجرم باید ادعایش را قبول کرد مشکل این است که حتی خود بزرگان بهایی آنرا فرقه قلمداد می‌کنند. لیکن دوستان جوان ما اصرار عجیبی به دین نامیدن دارند. سند زیر نامه مورخ ۱۲/۶/۱۳۴۳ است که یکی از سران جامعه بهایی به نام قاسم اشراقی به مناسبت تصادف هویدا در جاده شمال و مجروح شدن او، برای فرهنگ مهر ارسال کرده‌است.

جناب آقای دکتر فرهنگ مهر. معاون محترم وزارت دارایی
به مناسبت پیشامدی که برای جناب آقای هویدا وزیر محترم دارایی رخ داده خواهشمند است مراتب تاثر و تاسف اینجانب و برادرانم را به عموم هم مسلکان و بخصوص جناب آقای ثابت پاسال مدیر محترم تلویزیون ایران که بزرگترین خدمتگزار فرقه ما هستند ابلاغ فرمائید.احترامات فائقه را تقدیم می‌دارد.

قاسم اشراقی

لذا با توجه به این سند، خواهش میکنم نام صفحه را به فرقه تغییر دهید.ارادتمند--دانقولا۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۳۱ (UTC)پاسخ
:-) دوست عزیز، یکی از دلایل اثبات دروغین بودن این سند همین است که شما گفتید :-) چون هیچ وقت بهائیان دیانت خود را فرقه نمی‌خوانند، راستی برای دیدن دیگر سندهای دروغین که به طرز خنده داری مانند همین سند تهیه شده‌اند، می‌توانید دین هویدا را بخوانید. Taeedxy۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۵:۴۱ (UTC)پاسخ
دوست عزیز.اولاداگر می‌دانستم این سند در ویکی یا هرجای دیگر روی شبکه وجود دارد، حتما لینک می‌دادم و زحمت تایپ آنرا نمی‌کشیدم. لیکن منبع من در این سند کپی سند است که در انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی چاپ شده‌است. چنانکه می‌دانید منابع چاپی رسمی قابلیت استنادی به مراتب قوی تری از اظهارات شخصی شما و یا سایت‌های مورد استناد حضرتعالی دارند. اینکه شما به راحتی می‌گویید جعلی است خیلی راه ساده ایست. لیکن محققین معمولا از اینگونه راهها استفاده نمی‌کنند. من سندی ارائه کردم و شما من را به استفاده از سند مجعول متهم کردید. امیدوارم بتوانید این اتهام را ثابت کنید. در ایران چنین افترایی می‌تواند تا ۶ ماه مجازات حبس داشته باشد. در ویکی را نمی‌دانم. تا فردا بدون مراجعه به مدیران به خودتان فرصت می‌دهم یا عذر خواهی کنید و یا اثبات کنید. فردا از مدیران در مورد میزان مجازات افترا خواهم پرسید.--دانقولا۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)پاسخ
یکی از موارد اثبات جعلی بودن اسناد، سوتی‌های ان است، که هزار ماشاءالله در این جور سندهای معتبر شما زیاد است :-) راهنمائیتان کردم به سندهای معتبرتر موجود در دین هویدا. :-) Taeedxy۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)پاسخ
از راهنمایی شما ممنون.در صفحه‌ای که فرمودید هیچ سندی دایر بر اینکه بهائیان خود را فرقه ندانند وجود نداشت. بنابراین راهنمائیتان در راستای این بحث بی فایده بود. (راستی سئوال اول را فراموش کردید؟ آیا پیامبر بهائیان بر خلاف یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر قبلی معجزه‌ای نداشته است؟؟) اینجانب صرفا ادعا کردم که بر اساس این سند بهائیان نیز خود را گاها فرقه می‌دانند و ظاهرا تفاهمی وجود ندارد میانشان.هروقت ثابت کردید این سند جعلی است آنوقت می‌توانید مدعی شوید که بنده از سندی دروغین استفاده نموده‌ام. (راستی!!!! از اینکه آن صفحه را نیز به من معرفی کردید، ممنونم. چند اشتباه فاحش داشت که در صدد اصلاحم.))--دانقولا۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۱۸:۳۱ (UTC)پاسخ
شما کلا موفق باشید، به دوست ۳۰ ساله بهائیتان و همچنین ۲ فرزندتان هم سلام برسانید :-) Taeedxy۷ دسامبر ۲۰۰۷، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)پاسخ

آقای دانقولا: 1. اگر مطالبی که از تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی اعلان میشود اعتبار دارد، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی شما هم معتبر است. آقا بروید برای این خزعبلات منابع بهتری پیدا کنید که حرفتان کمی بیشتر قابل باور باشد. 2. اسلام هم فرقه ای جعلی است. باور نمیکنید؟ بفرمایید: حضرت علی در نامه ای به عمر نوشت: "فرقه جعلی اسلام را محمد به دستور نجاشی و در راستای اهداف دولت حبشه در ازای پنجاه دینار ساخت." حالا هروقت ثابت کردید این سند جعلی است آنوقت می‌توانید مدعی شوید که بنده از سندی دروغین استفاده نموده‌ام. 3. هیچکدام از یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر قبلی هم معجزه‌ای (به شکلی که شما در نظر دارید) نداشته اند. بخود زحمت بدهید و کتاب ایقان بهاءالله را بخوانید.

برچسب بهبود منبع

[ویرایش]

بیشتر منابع ذکر شده از کتب بهائیان است و مستقل نیست. --روح۷ ژانویهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۳ (UTC)پاسخ

آره الان در تورات و انجیل می‌گردم، غیر وابسته اش را ذکر می‌کنم :-) شما هم بهتر است در تورات و انجیل بگردید، برای غیر مستقل کردن تممام منابع مقالات رده:اسلام. البته کتاب سلمان رشدی و علی دشتی و شیعه گری کسروی هم مستقل از دین اسلام است و می‌توان به جز انجیل و تورات در ان‌ها را هم بگردید. Taeedxy۷ ژانویهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۰ (UTC)پاسخ

چرا از عنوان مناقشه برانگیز استفاده می‌کنید ؟

[ویرایش]

همانطور که در اسلام و مسیحیت ، از عنوان دین اسلام و دین مسیحی استفاده نشده‌است ، دلیلی ندارد که از عنوان «دین بهایی» در اینجا استفاده شود . عنوان صفحه را «بهائیت» بگذارید . --البرزفلاح۵ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۲ (UTC)پاسخ

مثل اینکه کسی نظری ندارد . اگر همه موافق هستند ، بنده این کار را انجام خواهم داد . اگر مخالفی هست ، لفطا دلیل مخالفت خود را بیان بنماید . با سپاس --البرزفلاح۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)پاسخ
بحث قدیمی است، فرض بر این بود که می‌یابید دلیل را. حال که نیافتید به دنبال بحث مربوطه بگردید. خواهید یافت. نظرتان را آن جا بگوئید. ممنون. Taeedxy۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)پاسخ
لطفا نشانی را بدهید . به هرحال ، قدیمی بودن بحثی که در آن شرکت نداشته‌ام ، لزوما دلیل نمی‌شود که نتیجه اش را هم قابل قبول بیابم . --البرزفلاح۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۴۰ (UTC)پاسخ
متاسفانه فرصت ندارم. Taeedxy۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۲ (UTC)پاسخ
خوب اگر فرصت ندارید ، پس از نظر شمااشکالی ندارد که عنوان را ویرایش کنم ؟! --البرزفلاح۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)پاسخ
چرا سوء استفاده می‌کنی از فرصت نداشتن یک نفر؟