بحث کاربر:ناظر افغان
افزودن مبحث——————————————— خوشآمدید ———————————————
بایگانیها |
---|
برای جنابعالی در این امر خطیر ملی آرزوی موفقیت دارم. مهدیزاده کابلی ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۵۴ (UTC)
با درودهای فراوان، امیدوارم همیشه موفق و سرافراز باشید. --دوست شما، مهدی خراسانی ۷ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۵۸ (UTC)
سلام عزیزم، هر موقع از جر و بحث خسته شدی، بگو کمی نمک طنز بر زخمت بپاشم. آغاگل ۸ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۲۱ (UTC)
سلام جناب ناظر؛ چون با نام «علی خاوری» قبلاً فرد دیگری ثبت نام کرده بود، من هم کمی با تأخیر با اسم کاربری علی هزاره ثبت نام کردم. پاینده باد افغانستان علی هزاره ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۴۱ (UTC)
عجبا، بزرگان گفته اند که اگر اوغو و هزره دست به دست هم دهند، کار ما تاجک ها خراب است. آغاگل ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)
خواهشی از صمیم قلب
[ویرایش]از شما که تازه آغاز کردهاید، درکل خواهش می کنم کاری نکنید که دشمنی میان افغان و ایرانی پیش آید. پیش از شما مواردی کوچک بوده، که برادران افغان از برادران ایرانیشان دلخور شدهبودند. هر جا که حس کردید بحث دارد به دشمنی می کشد من را اگر دوست داشتید خبر کنید. سعی نکنید به ایرانی به چشم دشمن نگاه کنید. ما هم به شما به چشم برادر خواهیم نگریست. پاینده افغانستان=پاینده ایران --Wayiran (ب) ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۷ (UTC)
- سلام دوست عزیز؛ البته که پاینده باد ایران و افغانستان! اینجا پی دوستی و همکاری آمده ایم و هرگز نیت دشمنی در کار نیست؛ نمی دانم طرح مباحث علمی که باید با گفتگو دو جانبه حل و فصل گردد، چرا حرکت خصمانه تلقی می شود؟! ایرانیان برداران عزیز ما هستند و خواهند بود. توهین یکی دو نفر را نه تنها به حساب همه نخواهیم گذارد، بلکه آن را در حد توان بشری خود خواهیم بخشید و نادیده خواهیم انگاشت. و شما برادر گرامی هم در هر زمینه ی که علاقه داشته باشید، می توانید با ما همکاری فرمایید، سبب افتخار ما خواهد بود. روز خوش ناظر افغان ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۶ (UTC)
نه حرکتی خصمانه تلقی نشده. من کلی گفتم. (راستش را بخواهید من بد منظورم را رساندم!) شما بفرمایید در چه زمینه علاقهمند به همکاری من هستید من در خدمتم. من بیشتر به مسائل فلسفی-تاریخی علاقه دارم. اگر چیزهایی هست، خوشحال میشوم در کنار هم به انجام آن موارد بپردازیم. راستی شما همچینن میتوانید در قالب یک پروژه کارتان را شروع کنید... صبر کنید... الان ادامه را مینویسم... --Wayiran (ب) ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۳۸ (UTC)
وپ:خب من یک پروژه برای کارهایتان ساختم. ما هم نخست مقالات مربوط به ایران را اینگونه سامان دادیم. در قالب پروژه کارها بسیار آسان میشود. برای نمونه میتوانید فهرستی از مقالاتی که باید ایجاد شود را داشته باشیدو به مرور و بر پایهٔ اولویت آنها را کامل کنید. و بسیار مزایای دیگر. من کمی این پروژه را سامان میدهم، اگر نظری داشتید بفرمایید. --Wayiran (ب) ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)
از همکاری شما صمیمانه متشکریم، واقعاً وجودی دوست چون شما در جمع ما افتخار بزرگ است. ما به همکاری و ابتکار شما نیازمندیم. شب تان خوش ناظر افغان ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۶ (UTC)
اولین سلام!
[ویرایش]با عرض سلام خدمت شما جناب ناظر خراسان !نمی دانم که چرا افغان بهرحال من درخدمت شما هستم ولی اولین سئوال اینجاست که اسم افغان گذاشتن نیز فلسفه ای دارد!؟ ویا منظورتون همان پشتونها است که بنام افغان یاد میشود.بهرحال جناب ناظر خراسان(بجای افغان)من در خدمت شماهستم امیدوارم که همکاران خوبی باشیم. به امید بهروزی شما دوست عزیز،اما محتاج به دعا شما هستم!آرین ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)
- با عرض سلام متقابل جناب آرین عزِیز؛ فرقی نمی کند شما دوست عزیز هرگونه راحت تر هستید؛ مرا خطاب کنید. اما یک نکته را نباید فراموش کرد که برخی از دوستان ایرانی ما، ما را نه به عنوان ایرانی قبول دارند و نه به نام خراسانی! حال شما افغان را مساوی پشتون فرض کنید یا مساوی با تمام ملت و یا فقط یک نام شخصی تفاوتی ندارد. منظور این است که در این تیم دوستان دانشمند، اعم از هزاره، تاجیک، پشتون، ازبک، بلوچ و... و... حضور دارند و هیچگونه مسئله قوم یا طایفه یا قبیله ی خاص مطرح نیست. اما به جهت احترام جمع بهتر است شما دوست دانشمند هم این گونه مسایل را امری شخصی تلقی نموده و با این تیم چه در جهت نظارت و چه در جهت ویرایش مقالات مربوط به افغانستان همکاری نموده مفتخر فرمایید و بازهم اگر نظرات خاصی دیگر دارید، بجای طرح در حضور جمع لطفاٌ آن را از طریق پست الکترونیکی به من یا در تماس با آقای مهدی خراسانی یا خانم دکتر نیلوفر کابلی مطرح فرمایید، به نظر من راحت تر خواهید بود. به جمع ما خوش آمدید، روزتان خوش. ناظر افغان ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)
دوست گرامی سری به اینجا بزنید: [۱]. نظرتان چیست؟ --Wayiran (ب) ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۵۵ (UTC)
پاسخ به دوست ایرانی
[ویرایش]دوست گرامی، یک پیشنهاد و نظرپرسی بود. ما اصراری نداریم که یک پروژهٔ جداگانه باشد، یا زیر پروژهٔ دیگر. به همین لحاظ، خواهان نظر شما عزیزان هستیم که جایگاه این بحث کجا است؟ آنچه برای ما مهم است، این است که یکبار و برای همیشه دو مشکل کلی را که سبب رنجش دو برادر (ایرانی و افغان) شده است، یعنی تفاوت دو دیدگاه تاریخی و مذهبی را تا حد امکان حل و فصل کنیم. این کار به ما امکان میدهد که بحثهای دیگر را راحت و بدون مناقشه ادامه دهیم. نباید فراموش کرد که گذشته چراغ راه آینده است. و گرنه گذشته برای همیشه گذشته است و جز خاطره نقشی در زندگی بشر ندارد. اما اینکه گذشته چراغ راه آینده است به این مفهوم است، که اگر گذشته بدرستی تجزیه و تحلیل نگردد. در ویکی پدیا مانند هر دانشنامهی دیگر که فقط فشردهی مطالعات و اطلاعات را به نسلهای کنونی و آینده ارائه میدهد، چراغ گمراه کننده خواهد بود! هدف ما این نیست که نظر خود را به کسی تحمیل کنیم و یا دیگران نظر خود را به ما تحمیل کنند. هدف این است که در صورت اختلاف ما هر دو نظر به صورت منطقی در کنار هم ارائه کنیم. این کار شدنی نیست جز گفتگو و تبادل نظر و همکاری در عین اختلاف نظر و در نهایت دوستی و برادری. همهی ما خوب میدانیم که مرزهای کنونی ما به خواست استعمار انگلیس صورت پذیرفته است، نه به خواست ملتهای ایران یا افغانستان. اما واقعیت آن است که ما دو کشور، دو دولت و دو ملت هستم. با این وجود، بازهم، یک روح در دو بدن! این روح مشترک چیست؟ چرا ما همواره آن را با بدن اشتباه میگیریم! و در تاریخهای خود مواردی را مینویسیم که نه تنها واقعیت ندارد، بلکه طرف مقابل را جریحه دار میکند! باید دروغ را زدود و واقعیت را گفت. نه براساس حرف بی مدرک یا سلیقهی خاص. بلکه براساس مدارک و مستندات. آیا این تابو است؟ گفتن آن کفر محسوب میگردد؟ ما هم پی وصل کردن آمدهایم نه فصل کردن؛ اما نه زورکی؟! امروز بسیاری از جوانان افغانستان نمیدانند که واقعاً هویت آنها چیست؟! آیا ایرانی هستند، خراسانی هستند یا افغان؟! بسیاری از آنها با استفاده از امکانات اینترنتی برای حل مشکل خود به این دانشنامهها مراجعه میکنند، اگر اطلاعات این دانشنامهها هم اشتباه و مبهم باشد، دیگر واقعاً واویلا است!
حال، با این وصف حضور ما در این ویکیپدیا، که هدف بیان واقعیتها را بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی داریم، جرم است؟! و برخی برادران ایرانی ما باید ناراحت گردند که چرا ما تاریخ خود را بر مبنای اسناد و مدارک درست بازسازی میکنیم! اگر چنین است، پس بیاید جسور باشد در کنار هم مینویسیم. ناظر افغان ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- من با روشن شدن حقیقت همانگونه که هست مشکلی نمیدارم. امیدوارم اگر به مدارک و منابع دسترسی دارید به خیانتها و دخالتهای انگلستان در موضوعی که ذکر آن رفت، نیز بپردازید. ممکن است بگویید دقیقاً کدام بخش و چه موضوعاتی مد نظر شما هستند؟ --Wayiran (ب) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۶ (UTC)
سلام دوست عزیز. از پاسخ شما تشکر. اما خواهشاً اگر ممکن است برای پی گیری بهتر من، پاسخهای خود را در صفحه کاربریم بگذارید، ممنون میشوم. برای روشن شدن حقایق درباره تاریخ ایران و افغانستان نیاز به گفتگوی دو جانبه است و بهتر است هر دو جانب بدون پیشداوری به مدارک و اسناد معتبر رو کنند. البته به موضوع خیانتها و دخالتهای انگلستان در فرصت و جایگاه مناسب همین مقاله روابط ایران و افغانستان پرداخته خواهد شد. در قدم اول این مهم است کسانی که با این مقاله همکاری خواهند کرد، مشخص گردد. البته افراد بصورت فردی هم وارد بحث خواهند شد، ولی تیمی که برای نوشتن این مقاله مشخص می شود، می تواند تا اندازه زیاد از پراکنده گویی و هدر رفتن انرژی کاربران به مسایل خارج از موضوع جلوگیری کنند. ناظر افغان ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۲ (UTC)
روابط ایران و افغانستان
[ویرایش]دوست گرامی، در اینجا معمول این است که هر موضوعی را در صفحهٔ بحث خودش پی میگیریم. شما با انتخاب «پیگیری» در بالای صفحهٔ خود میتوانید صفحهٔ بحث من را به فهرست پیگیریهای خود بیفزایید که با سر زدن به آن از نوشتن پاسخ من نیز میتوانید آگاه شوید. دوست گرامی مقالهٔ روابط ایران و افغانستان را میتوانیم ما با هم بیاغازیم ولی از دسترس ما خارج است که تیمی محدود به شماری از افراد را برای ویرایش آن برگزینیم. چرا که سرشت ویکی به همه اجازهٔ ویرایش میدهد. شما استارت کار را بزنید، من هم شما را همراهی خواهم کرد. چطور است؟ راستی نگفتید چه موضوعاتی بودند که دلایل و مدارک شما را مورد پذیرش واقع نشد؟ --Wayiran (ب) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۴ (UTC)
یک چیز بیربط هم که الان به ذهنم رسید اینکه من ندیدهام برادران خراسانی/افغانی ما به سرهنویسی علاقهمند باشند. و بسیارند واژههای بیگانه که از پارسی ایران زدودهشدهاند(یا در حال زدودن هستند) ولی همچنان در پارسیافغانستان باقیماندهاند (و البته هستند واژههای پارسی در فارسی افغانستان که در فارسی ایران عربیشان به کار میرود مانند «صورت» و «رو»). لازم دیدم که از شما به عنوان گروهنخبگان افغانستان نیز بخواهم که اگر لازم دیدید به این موضوع توجه داشته باشید و این موضوع را برای نزدیکی دو کشور با در نظر داشتن واژهٔ معمول در کشور برادر ایران برگزینید.(مثلا رایانه به جای کامپیوتَر، مردمسالاری به جای دموکراسی) البته ما نیز میتوانیم از واژههای سرهٔ باقیمانده در فارسی افغانستان برای سرهکردن فارسی ایران بهره جوییم(من تنها صورت و رو را به یاد دارم، فکر میکند کتری هم واژهٔ فارسی نباشد که در افغانستان گویا از چایجوش استفاده میشود). اگر کسی از نخبگان شما فهرستی از این واژگان تهیه کند(واژههای پارسی سره به جا مانده در فارسی افغانستان)، بیشک (با پذیرش این واژهها توسط ایرانیان به جای واژههای عربی) به نفع هر دو فرهنگ خواهد بود.(چرا که پذیرش واژههای سرهٔ پارسی ایران نیز برای برادران افغان ما آسان خواهد بود وقتی که از واژههای سرهٔ فارسی افغانستان در فارسی ایران استفاده شود.) دوستدار --Wayiran (ب) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۱۳ (UTC)
- پیشنهادی عالی است. حتی من به عنوان یک پشتون مخالف کاربرد واژه های پشتو در زبان دری هستم. در زبان دری واژههای سره زیاد هستند که به همت والای نخبگان زبان پارسی دری در هر دو کشور می توانند، جایگزین واژههای بیگانه شوند. تا جای که من آگاهی دارم دوستانی که در ویکی پدیا با ما همکاری دارند هیچیک مخالف نظر شما نیستند. به طور نمونه بسیار مسخره است که هنوز ما در افغانستان بایسکل بجای دوچرخه استفاده می کنیم. مردمان میباید بدون تعصب از تجارب همزبانان خود استفاده بهینه بنمایند. خب نباید فراموش کرد که فقر اقتصادی در اقغانستان مسئله تمیزکاری زبان را هم دشوار کرده است. اما همانگونه که اشاره فرمودید، هستند واژههای سُچه یا سره در زبان دری که میتواند جایگزین خوبی برای کلمات ناسره باشد. بطور نمونه «گپ» بجای «صحبت»، یا «بودوباش» بجای «سکونت»، «بیخی» (که از واژهٔ بیخ به معنای ریشه گرفته شده است) به جای «به کلی»، «چاشت» بجای «نهار» و ... یا کلمات کهن تر مانند «درود» به جای «سلام» یا «پدرود» بجای «خدا حافظ» که در افغانستان «به امان خدا» هم میگویند، گردند. شاید نظر من زیاد معتبر نباشد (به سبب عدم تخصصی بودنم در مسئله زبانشناسی). البته در این زمینه، باید کارشناسان زبان نیز به جمع ویکیپدیانویسان افغان افزوده گردند.
- در ضمن لازم به یادآوری میدانم که من پیشتر از این عنوان کلی «روابط ایران و افغانستان» را در همان پروژهی شما در جای مناسب اضافه کرده بودم. بنابراین، نیاز به پروژهی جدید هم نیست. اما یادآوری نیلوفر خانم در صفحه بحث همان پروژه قابل ملاحظه است. به انتطار نظر شما ارجمند. روز بخیر. ناظر افغان ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۹ (UTC)
اگر برایتان امکان دارد این فهرست را کامل کنید: فهرست واژههای سرهٔ پارسی در فارسی افغانستان من همان واژههایی را که میدانستم(آن هم به این خاطر که از دوستان افغانم شنیده بودم) به علاوهٔ واژههای شما را در اینجا نوشتم. گویا «گپ» را در لرستان ایران نیز به کار میبرند. من نیز خود شاید به کار برم ولی به جای صحبت نه(مثلا شاید بگویم با فلانی گپ زدم). بهتر است از سخن/سخنگفتن به جای صحبت استفاده شود و گپ را برای چت chat انگلیسی نگاه داریم و به چت گپ بگوییم. ما میتوانیم در قالب همین ویکی به پایهریزی و توافق بر سر واژهها با هدف اصلی سرهسازی زبان هر دو کشور(یک جوری میگویم انگار دو زبان داریم!) هم برای مقالات ویکی و هم شاید بیرون از ویکی پردازیم. نظرتان چیست؟ --Wayiran (ب) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)
درود را هم در ایران به کار میبرند. ولی آیا در افغانستان در میان مردم رواج دارد؟؟؟ --Wayiran (ب) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۹ (UTC)
بعد هم نه تنها بایسیکل، همان دوست افغان من یکبار انقدر از واژگان بیگانه در زبان فارسی افغانستان گفت که به راستی ناامید شده بودم! مثلا میگفت یکی از استادهای دانشگاهشان بیش از ۶۰٪ واژگانی که به کار میبرده انگلیسی بوده و ... . شما که در جامعهٔ افغانستان هستید و از فرهیختگان آن میباشید(شاید هم مانند یکی از دوستان صمیمی آن دوست افغانم، در میان شما روزنامهنگار نیز باشد) اینها را بنویسید و به این موضوع اعتراض کنید. همانطور که شما نیز گفتید بحث پشتو و فارسی نیست. بحث بیگانه و فارسی است. اکنون شاید در جامعهٔ شما طوری شود که هر کس که بیشتر از کلمات بیگانه بهره میجوید تحصیلکردهتر به نظر آید(شاید چون خیلی از تحصیلکردههای شما از خارج بازگشته باشند) ولی شما این بت را بشکنید. در ایران ما هم کم نیستند اینگونه افراد احمق. گاهی که در تلویزیون میبینم برخی از این دکترها برای اینکه فکر میکنند اینگونه باکلاس یا داشنمند میشوند مدام از کلمات بیگانه به کار میبرند، دلم میخواهد خفهشان کنم! یک چیز دیگر نیز که در گفتههای دوستم یافتم بت اروپا یا آمریکا و در کل شکلی از غربزدگی که در ذهن او با باکلاسی شرطی شدهبود، بود. مثلا میگفت من وقتی درسم تمام شود میخواهم به استرالیا بروم(با آب و تاب میگفت) و این را امتیاز میشمرد. در ایران هم هنوز بسیارند اینگونه افراد(به دید من عقدهای)، ولی این بت تا حدودی شکسته است. این خود نخستین دلیل برای فرار مغزهاست. مثلا همین دوست من بورسیهٔ دولت افغانستان است ولی نمیخواهد پس از تحصیلش به میهن خود بازگردد. سالی چندین هزار دلار کشور شما برای او هزینه میکند! اینها را علتیابی کنید و کشور خود را بسیازید تا به امید خدا روزی در کمال برابری و عدالت و همترازی این دو تن جدا که یک روح دارند، به یک تن تبدیل شوند. دوستدار --Wayiran (ب) ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۱۰ (UTC)
- سلام دوست من، من احساسات شریف شما دوست عزیز را درک می کنم و با گفته شما موافق هستم. از امکانات علمی غرب استفاده باید کرد. اما نباید فرهنگ، زبان و هویت خود را باخت. اما در مورد این دو تن جدا که روزی و روزگاری، دارای یک پدر و مادر مشترک بودند و تا هنوز هم نسبت به هر ملتی دیگر به شبیه و نزدیک به هم هستند، امید است با تلاش نخبگان دلسوز هر دو کشور به هدفهای مشترک دست یابند. امروز در اروپا، نه تنها آلمان شرق و آلمان غربی باهم یکی شدند، بلکه مرزهای اکثر کشورهای آنها برداشته شده و اتحادیه اروپا تشکیل گردیده است. بزودی شاید چنین وقایع در منطقه خود نیز خواهیم بود و پس چه بهتر که در قدم نخست، با آگاهی از گذشته برای رفع موانع به وجود آمده در راه اتحاد گام صادقانه برداریم. امیدوارم تا زنده هستم این آرزو را برآورده ببینیم. موفق باشید. ناظر افغان ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۷ (UTC)
فراخوان
[ویرایش]درود دوست من. اگر فرصت داشتید، لطفا یک سری به صفحه کاربری من بزنید. دوست شما، مهدی خراسانی ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۵ (UTC)