پرش به محتوا

گوناها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

گوناها (انگلیسی: gunas)، گوناها در شمار جوهر و نیروی حیات و خلاقِ ماده اولیه قرار دارند و دخیل در ساختار خلقت هستند. گوناها ویژگیهای مجزای خود را دارند.

شناخت فقط یک کیفیت است

[ویرایش]

بر طبق مکتب «نیایا» چون فقط کیفیت (guna) است که بر اساس ملازمه به جوهری (dravya) تعلق می‌گیرد و جزء لاینفک آن می‌شود، پس باید نتیجه گرفت که شناخت، فقط یک کیفیت تواند بود و ادراک که نوع خاص شناخت است، کیفیت مخصوص روح است.

سه جوهر

[ویرایش]

«پراکریتی» ماده اولیه و اصل منفعل و مؤنث آفرینش و بطن صور عالم است.

سه جوهر یا سه صفت متشکله یعنی «گونا» از پراکریتی پدید می‌آید.

  1. ساتوا (کیفیت نور): در گیتا جوهر روشنائی یا تمایل تصاعدی است. که درخشان و منزه است و انسان را به سوی معرفت و شادی و سرور رهبر است.
  2. راجاس (کیفیت حرکت): جوهر تحرک یا تمایل انبساطی است که ایجاد کنندهٔ عطش حیات و دلبستگی است. و انسان را به سوی فعالیت هدایت می‌کند.
  3. تاماس (کیفیت تاریکی): جوهر تاریکی و سکوت یا تمایل نزولی است که پدید آورندهٔ نادانی و عامل گمراهی همه موجودات است.

سانکهیا

[ویرایش]

در سامخیا (سانکهیای) کلاسیک این سه صفت هم به مراتب اخلاقی و ذهنی تعلق می‌گیرد و هم با مقولات دیگر جهان‌شناسی ارتباط دارند و «گوناها» جزء لاینفک «پراکریتی» هستند و هنگام بازگشت کثرات به وحدت، سه جوهر به پراکریتی مراجعت می‌کنند و خصائص خود را از دست می‌دهند و با آن یکی می‌گردند.

در بهگود گیتا این سه صفت یا جوهر فقط به مراتب روانی و ذهنی و اخلاقی ارتباط دارند. در گیتا «گوناها» از پراکریتی پیدا می‌شوند.

چیتا

[ویرایش]

چیتا به مصداق شعلهٔ شمعی است که دائم در تغییر و تبدیل است زیرا تحت تأثیر فعالیت‌های تصاعدی و نزولی و انبساطی سه جوهر است.

ویاسا

[ویرایش]

«ویاسه»(vyasa)می‌گوید: هنگامی که مراتب رنج آلود ذهن منهدم گردد، سه جوهر ذهن، نیرو، ماده (guna) وظائف خویش را به پایان می‌رسانند. و روح در تجرد کامل به روشنائی ذاتی خویش نمایان می‌شود.

جوهر ذهن

[ویرایش]

جوهر ذهن (sattva) که خاصیتش روشنائی است چون با دو جوهر تحرک و تاریکی (rajas-tamas) بیامیزد به قصد حکمرانی بر اشیاء بر می‌آید و به آنان علاقه می‌ورزد. حال اگر جوهر تاریکی (tamas) چیره شود، ذهن به عدم فضیلت و عدم معرفت و عدم بی تعلقی می‌گراید و اگر جوهر تحرک (ragas) بر آن غلبه بیابد، به صفات فضیلت و معرفت و بی علاقگی روی می‌آورد و اگر از پلیدی جوهر تحرک نیز آزاد گردد در ذات خود قرار می‌یابد و در این مقام ذهن به معرفت تفکیکی بین روح و ماده ممتاز می‌شود و این حالت معرفت و اشراق است.

خواب تحت تأثیر فعل و انفعالات سه جوهر (صفت سازمان بخشنده)، «guna» است و بر حسب آنکه تحت تأثر یکی از این سه جوهر باشد، حالت خواب متفاوت خواهد بود.

از این سبب خواب می‌تواند خوشایند باشد (sattvika) و در این صورت تحت نفوذ جوهر نیکی (تمایل تصاعدی) است یا پریشان (rajasika) باشد و در این صورت جوهر تحرک (تمایل انبساطی) بر آن غلبه دارد، یا ساکن و تاریک (tamasika) است و در این صورت جوهر سکون و تاریکی (صفت نزولی) در آن رسوخ و نفوذ کرده‌است.[۱][۲][۳]

منابع

[ویرایش]
  1. آیین هندو و عرفان اسلامی (بر اساس مجمع البحرین داراشکوه) گرد آورنده داریوش شایگان، ترجمه جمشید ارجمند – تهران: نشر و پژوهش فرزان روز ۱۳۸۷
  2. داریوش شایگان، ادیان و مکتبهای فلسفی هند جلد اول و دوم – تهران: امیر کبیر ۱۳۸۶
  3. فرهنگ غرایب، جلد دوم، سودابه فضائلی- تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده مردم‌شناسی، نشر افکار، ۱۳۸۴