پرش به محتوا

حمیدرضا صدر

از ویکی‌گفتاورد

حمیدرضا صدر (۱۳۳۵-۱۴۰۰ /۱۹۵۶م-۲۰۲۱م) استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار اهل ایران.

گفتاوردها

[ویرایش]
  • «تاریخ دغدغهٔ من است. به‌ویژه زندگی شخصیت‌های بزرگ جوامع بشری که توام با اتفاقات عجیب و غریب بوده و خود آن‌ها قدرت زیادی داشته‌اند،»[۱]
  • «من آدمی ساده هستم که در حد بضاعت اندک خودم می‌نویسم. اصلاً واژه «شأن» را درباره خودم به کار نمی‌برم. باور کنید کتابمنتشر کردن پولی برای من ندارد. من علائق خودم را دنبال می‌کنم و هیچ شأنی هم ندارم. یعنی نمی‌گویم که رمان‌نویس هستم یا منتقد یا چه و چه. در تلویزیون هم واژه «کارشناس» را درباره من به کار می‌برند ولی خودم همیشه می‌گویم مرا یک پژوهشگر بدانید و واژه «ساده» را هم جلو آن اضافه کنید. یک پژوهشگر ساده. من در تمامی این حوزه‌ها، خودم را یک آماتور خیلی کوچک می‌دانم ولی آنچه را دوست دارم، خیلی با علاقه دنبال می‌کنم.»[۲]
  • «تا پنج سال گذشته [۱۳۹۳ش] کتابخانه بزرگی داشتم، یا حتی می‌توانم بگویم خانه‌ای پر از کتاب داشتم که در تمام نقاط، حتی در پذیرایی خانه هم آنها را چیده‌بودم اما به دلیل این‌که چند کتاب مهم را در همین شلوغی گم کردم، تصمیم گرفتم همه کتاب‌هایم را به داخل اتاق خوابم منتقل کنم و طبیعتاً چون برای همه آنها فضای کافی نداشتم، بخشی از کتاب‌های پرکاربرد، ارزشمند و نفیسم را نگه داشتم، بخشی دیگر را به خانه مادرم بردم و باقی را اهدا کردم.»[۳]

درباره

[ویرایش]

= از او دربارهٔ دیگران

[ویرایش]
  • [ محمدرضا پهلوی ] «شخصیتی که قدرت و ثروت او را فراگرفته است و در عین‌حال در خلوت و تنهایی‌اش از چیزهای زیادی هراس دارد و می‌ترسد و این تناقض‌ها و پرداختن به آنها برایم جذاب بود، از طرفی خواندن تاریخ معاصر ایران هم یکی از علاقمندی‌های من است و همه این‌ها دست به دست هم داد تا رمان «تو در قاهره خواهی مرد» را بنویسم»[۴]

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ