تاریخچه شیر و خورشید/آغاز سخن
بنام پاک آفریدگار
آغاز سخن
تا آنجا که ما میدانیم تا کنون کسی از ایرانیان یا از ایرانشناسان اروپا و آمریکا درباره شیر و خورشید و چگونگی پیدایش آن و اینکه از کی و چگونه نشان رسمی دولت ایران شده، تحقیقی از روی دلیل و گواه ننموده. من از هشت سال پیش توجه بدین موضوع داشته، از یکسوی در کتابها به جستجو پرداخته، از سوی دیگر به گرد آوردن سکههای کهنه که در این باره از ابزارهای کار است کوشیدهام و بیاری خدا به نتیجههای سودمندی رسیدهام که اینک برای آگاهی همه بر این صفحهها مینگارم.
شیر و خورشید را ما از کودکی دیده و هر روز تماشا میکنیم و ازینرو شگفتی آن از دیده ما برخاسته. لیکن هر بیگانه هوشمندی ناگهان آنرا دیده و آگاهی یابد که نشان رسمی دولت ماست، در شگفت اندر فرو میماند:
آن کدام شیر است که دم برانگیخته و شمشیر بدست گرفته خورشید را بر پشت میکشد؟!.. آیا این شکل همچون شکلهای متولوجی یونان در نتیجه افسانه کهنهای پیدا شده؟.. یا فرزانهای آن را بنام رمز و برای اشاره بپاره اندرزهای اجتماعی پدید آورده؟.. یا چه مایه و بنیاد دیگری برای پیدایش خود دارد؟.. پرسشهایی است که هر بیگانه هوشمند از دیدن شیر و خورشید ما از اندیشه خود گذرانیده. و هرگاه بر یکتن ایرانی برخورد، ازو نیز میپرسد — او چه داند که حقیقت کار بر خود ایرانیان هم پوشیده است.
این عادت همه جا در مردم هست که چون پی بحقیقت چیزی نبردند، دست بدامن افسانه و پندار میزنند. در پیش ایرانیان از اینگونه موضوعها فراوان است که چون راه بحقیقت آن نیافتهاند، برای هر کدام افسانهای ساختهاند. درباره شیر و خورشید هم این سخن بر سر زبانها است که شیر نشان ارمنیان و خورشید نشان ایرانیان بوده. شاه عباس بزرگ صفوی، استقلال ارمنستان را برانداخته و بیادگاری این فیروزی، خورشید را بر پشت شیر نشانده و این نقش را پدید آورده است.
نزد هر کسی که سخن از شیر و خورشید گوییم، چه دانا و چه کانا، چه مسلمان و چه ارمنی، بیدرنگ این افسانه را میسراید. بلکه برخی ارمنیان بدروغ نسبت این سخن را بکتابهای تاریخ ارمنستان نسبت میدهند، با آنکه این سخن از هیچروی با تاریخ سازش ندارد و چندین خرده بر آن میتوان گرفت. زیرا:
نخست آنکه نشان ایران بودن خورشید پاک بیدلیل است و شیر هم اگرچه در ارمنستان معروف بوده و برخی پادشاهان بویژه چند تن از حکمرانان روبنیانان فراوان او را به کار میبردهاند، با اینهمه چنانکه خواهیم دید نشان خاص ارمنستان نبوده است.
دوم آنکه پیدایش شیر و خورشید بیشک قرنها پیش از صفویان بوده و ما چنانکه خواهیم دید، سکههایی در دست داریم که چندین صد سال پیش از شاه عباس زده شده.
سوم افتادن استقلال ارمنستان بدست ایرانیان از داستانهای دوره پیش از اسلام ایران و از کارهای پادشاهان ساسانی است، و استقلالی هم که ارمنیان پس از پیدایش اسلام در بخشی از ارمنستان پیدا کرده و پادشاهان باکراتونی دویست سال کمابیش فرمانروا بودند، در قرن پنجم هجری با دست رومیان برافتاده، و پادشاهی که سپس روبنیانان در بیرون ارمنستان در کیلیکیا بنیاد نهاده بودند و سیصد سال برپا بود، این پادشاهی نیز در قرن هشتم بکوشش مصریان از میان رفته بود - پس کدام استقلال ارمنیان را شاه عباس برانداخته ؟!..
در زمان شاه عباس ارمنیان نه تنها دارای هیچ گونه استقلال نبودند، روزگار سخت برآشفتهای داشتند که چنین روزگاری کس مبیناد!.. چه مدتها عثمانیان بر آذربایگان و ارمنستان دست یافته بودند و چون شاه عباس بجنگ ایشان برخاست، ارمنستان میدان کشاکش گردید که هر زمان از دست یکی بدست آن دیگری میافتاد و از گفتن بینیاز است که در چنین هنگام چه آسیب و آزاری بهره مردم بیپاسبان میگردد. شاه عباس کاری که کرد، ارمنیان را از ارمنستان بیرون آورده در سپاهان و مازندران نشیمن داد که آن سرزمین ویرانه و تهیمانده عثمانیان در آنجا زیستن نتوانند. جلفای سپاهان که کانون ارمنیان ایران است، از آنهنگام پدید آمد بیاد جلفای آذربایگان بدین نام نامیده گردید.
پس شیر و خورشید چگونه پدید آمده و داستان آن چیست ؟!..
ما اینموضوع را بسه بخش نموده و در سه گفتار روشن خواهیم ساخت:
گفتار نخستین درباره شیر تنها و خورشید تنها که هر کدام از قرنهای باستان در ایران معروف بوده و شیر و خورشید از بهم پیوستن این دو پدید آمده.
گفتار دومین درباره اینکه شیر و خورشید چگونه پدید آمده.
گفتار سومین درباره اینکه شیر و خورشید چگونه شهرت و رواج یافته و از کی نشان دولت ایران شده.