بردن

فارسی

ریشه‌شناسی

• پهلوی

آوایش

• /بُر/دَن/

کوص

مصدر فعل متعدی

بردن

1. پیروز شدن.
2. تحمل کردن.
3. جابجا کردن یک چیز

فعل

1. پیروزی
2. چیزی را از جایی به جای دیگر رساندن. حمل کردن
3. دور کردن

زبان دیگر

ریشه لغت

• بهاری،بردن بردار،اوردن_رلبی

قید

بردن

1. اینجا، از اینجا.

   بردن تا حلب بهَ جنگ.

   از اینجا تا حلب.

متضادها

• آوردن

هَمْصَدْرْهای «بردن»
بن‌گذشته			بن‌کنون			بن‌آینده
برد			بر			برین[📍]
فعل‌های «بردن» شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده بردم بردی برد بردیم بردید بردند استمراری می‌بردم می‌بردی می‌برد می‌بردیم می‌بردید می‌بردند کامل برده بودم برده بودی برده بود برده بودیم برده بودید برده بودند التزامی برده باشم برده باشی برده باشد برده باشیم برده باشید برده باشند مستمر داشتم می‌بردم داشتی می‌بردی داشت می‌برد داشتیم می‌بردیم داشتید می‌بردید داشتند می‌بردند کنون من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده برم بری برد بریم برید برند استمراری می‌برم می‌بری می‌برد می‌بریم می‌برید می‌برند کامل برده‌ام برده‌ای برده/برده‌است برده‌ایم برده‌اید برده‌اند ملموس دارم می‌برم داری می‌بری دارد می‌برد داریم می‌بریم دارید می‌برید دارند می‌برند التزامی ببرم ببری ببرد ببریم ببرید ببرند آینده - من تو او ما شما اویان/آن‌ها خواهم برد خواهی برد خواهد برد خواهیم برد خواهید برد خواهند برد دستوری - تو - شما - امر ببر ببرید نهی نبر نبرید
عملواژه‌های «بردن» عملواژه‌های فرایندی ساده گذشته شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️بردم 📤 ️بردی 📤 ️برد 📤 ️بردیم 📤 ️بردید 📤 ️بردند 📤 آستانیک هی‌بردم هی‌بردی هی‌برد هی‌بردیم هی‌بردید هی‌بردند شروعیک تی‌بردم تی‌بردی تی‌برد تی‌بردیم تی‌بردید تی‌بردند جاریک فی‌بردم فی‌بردی فی‌برد فی‌بردیم فی‌بردید فی‌بردند فرجامیک وی‌بردم وی‌بردی وی‌برد وی‌بردیم وی‌بردید وی‌بردند پایانیک دی‌بردم دی‌بردی دی‌برد دی‌بردیم دی‌بردید دی‌بردند پیوستیک پی‌بردم پی‌بردی پی‌برد پی‌بردیم پی‌بردید پی‌بردند روالیک می‌بردم می‌بردی می‌برد می‌بردیم می‌بردید می‌بردند کنون شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️برم 📤 ️بری 📤 ️برد 📤 ️بریم 📤 ️برید 📤 ️برند 📤 آستانیک هی‌برم هی‌بری هی‌برد هی‌بریم هی‌برید هی‌برند شروعیک تی‌برم تی‌بری تی‌برد تی‌بریم تی‌برید تی‌برند جاریک فی‌برم فی‌بری فی‌برد فی‌بریم فی‌برید فی‌برند فرجامیک وی‌برم وی‌بری وی‌برد وی‌بریم وی‌برید وی‌برند پایانیک دی‌برم دی‌بری دی‌بر دی‌بریم دی‌برید دی‌برند پیوستیک پی‌برم پی‌بری پی‌برد پی‌بریم پی‌برید پی‌برند روالیک می‌برم می‌بری می‌برد می‌بریم می‌برید می‌برند آینده شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️برینم 📤 ️برینی 📤 ️بریند 📤 ️برینیم 📤 ️برینید 📤 ️برینند 📤 آستانیک هی‌برینم هی‌برینی هی‌بریند هی‌برینیم هی‌برینید هی‌برینند شروعیک تی‌برینم تی‌برینی تی‌بریند تی‌برینیم تی‌برینید تی‌برینند جاریک فی‌برینم فی‌برینی فی‌بریند فی‌برینیم فی‌برینید فی‌برینند فرجامیک وی‌برینم وی‌برینی وی‌بریند وی‌برینیم وی‌برینید وی‌برینند پایانیک دی‌برینم دی‌برینی دی‌بریند دی‌برینیم دی‌برینید دی‌برینند پیوستیک پی‌برینم پی‌برینی پی‌بریند پی‌برینیم پی‌برینید پی‌برینند روالیک می‌برینم می‌برینی می‌بریند می‌برینیم می‌برینید می‌برینند عملواژه‌های نافرایندی ساده انجامی شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها گذشته سادیک ️ببردم 📤 ️ببردی 📤 ️ببرد 📤 ️ببردیم 📤 ️ببردید 📤 ️ببردند 📤 شروعیک بتی‌بردم بتی‌بردی بتی‌برد بتی‌بردیم بتی‌بردید بتی‌بردند پایانیک بدی‌بردم بدی‌بردی بدی‌برد بدی‌بردیم بدی‌بردید بدی‌بردند پیوستیک بپی‌بردم بپی‌بردی بپی‌برد بپی‌بردیم بپی‌بردید بپی‌بردند روالیک بمی‌بردم بمی‌بردی بمی‌برد بمی‌بردیم بمی‌بردید بمی‌بردند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها کنون سادیک ️ببرم 📤 ️ببری 📤 ️ببرد 📤 ️ببریم 📤 ️ببرید 📤 ️ببرند 📤 شروعیک بتی‌برم بتی‌بری بتی‌برد بتی‌بریم بتی‌برید بتی‌برند پایانیک بدی‌برم بدی‌بری بدی‌برد بدی‌بریم بدی‌برید بدی‌برند پیوستیک بپی‌برم بپی‌بری بپی‌برد بپی‌بریم بپی‌برید بپی‌برند روالیک بمی‌برم بمی‌بری بمی‌برد بمی‌بریم بمی‌برید بمی‌برند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها آینده سادیک ️ببرینم 📤 ️ببرینی 📤 ️ببریند 📤 ️ببرینیم 📤 ️ببرینید 📤 ️ببرینند 📤 شروعیک بتی‌برینم بتی‌برینی بتی‌بریند بتی‌برینیم بتی‌برینید بتی‌برینند پایانیک بدی‌برینم بدی‌برینی بدی‌بریند بدی‌برینیم بدی‌برینید بدی‌برینند پیوستیک بپی‌برینم بپی‌برینی بپی‌بریند بپی‌برینیم بپی‌برینید بپی‌برینند روالیک بمی‌برینم بمی‌برینی بمی‌بریند بمی‌برینیم بمی‌برینید بمی‌برینند دستوری شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص - تو - تویان/شما - امر ️ببر 📤 ️ببرید 📤 نهی ️نبر 📤 ️نبرید 📤
هم‌مصدرهای «بردن» کُنْمادین کُنادین کُناشْتین کُنْشادین کُنْفادین کُنْفاشْتین کُنْشِفادین کُنْخادین کُنْخاشْتین کُنْشُخادین گزارشی برمدن بردن برشتن - برفتن برفشتن - برختن برخشتن - گزاری برمادن برادن براشتن - برفادن برفاشتن - برخادن برخاشتن - انگیزی برماندن براندن برانشتن برشاندن برفاندن برفانشتن برشفاندن برخاندن برخانشتن برشخاندن سببی برماردن براردن برارشتن برشاردن برفاردن برفارشتن برشفاردن برخاردن برخارشتن برشخاردن باعثی برمژدن برژدن برژشتن برشژدن برفژدن برفژشتن برشفژدن برخژدن برخژشتن برشخژدن

––––

منابع

• فرهنگ لغت معین