پرش به محتوا

جنگ

از ویکی‌واژه
جنگی ۴۰ روزه در شاهنامه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ جنگ دارد

آوایش

[ویرایش]
  • /جَنگ/

اسم

[ویرایش]

جنگ

  1. جدال، ستیز، برخورد مسلحانه. مقابل صلح و آشتی.
  2. ناسازگاری، کشمکش.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]

جُنگ

  1. کشتی.
  2. دفتری که در آن اشعار و مطالب دیگر نوشته شود.
  3. مجموعه‌ای از برنامه‌ها درباره موضوعی خاص مانند: جُنگ هنر.
  4. آلبوم عکس‌ها و تصویرها.
  5. جِنْگ یا جُنْگ در گویش تونی و گویش گنابادی به معنای سرحال و شنگول و چابک میباشد.

مثل

[ویرایش]
  1. جنگ زرگری: جنگ ساختگی و مصلحتی با کسی برای فریب دادن دیگران.
  2. جنگ روانی: تبلیغات و سایر اقدامات طرح - ریزی شده که به منظور نفوذ در عقاید، احساسات، رفتار و تمایلات گروه‌های هدف اجرا می‌شود.
  3. جنگ سرد: جنگی که ضمن آن کشورها به جای توسل به زور به جنگ‌های تبلیغاتی و روانی علیه یکدیگر اکتفا می‌کنند.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین