بهائیت: تفاوت میان نسخهها
Bineshgardi (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی با اشتباهیاب: آنرا⟸آن را، بدست⟸بهدست، بر خلاف⟸برخلاف |
Bineshgardi (بحث | مشارکتها) ابرابزار برای حذف فاصله بین کلمه های وابسطه. |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
از ابتدای پیدایش [[آئین بابی]] در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی [[شیعه]] و حکومت [[قاجاریه]] با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در [[ایران]] به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.<ref name=":32">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= Momen|نام =Moojan|عنوان=The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?|ژورنال=Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2|ناشر= |تاریخ =June 2005|زبان= en|شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref><ref name=":42">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Micheal Karlberg|عنوان=Constructive Resilience: The Baha´ ’ı´ Response to Oppression|ژورنال=PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,|ناشر= |تاریخ =April 2010|زبان= EN|شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref> بهائی ستیزی در دوران [[حکومت پهلوی]] نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کمتربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.<ref name=":32"/><ref name=":42"/> در دوران قاجار آزار و اذیّتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود.<ref name=":32"/> اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.<ref name=":32"/> |
از ابتدای پیدایش [[آئین بابی]] در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی [[شیعه]] و حکومت [[قاجاریه]] با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در [[ایران]] به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.<ref name=":32">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= Momen|نام =Moojan|عنوان=The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?|ژورنال=Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2|ناشر= |تاریخ =June 2005|زبان= en|شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref><ref name=":42">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Micheal Karlberg|عنوان=Constructive Resilience: The Baha´ ’ı´ Response to Oppression|ژورنال=PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,|ناشر= |تاریخ =April 2010|زبان= EN|شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref> بهائی ستیزی در دوران [[حکومت پهلوی]] نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کمتربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.<ref name=":32"/><ref name=":42"/> در دوران قاجار آزار و اذیّتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود.<ref name=":32"/> اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.<ref name=":32"/> |
||
در دورهٔ [[جمهوری اسلامی]] (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران تبعیضهای اجتماعی و [[پروپاگاندا|تبلیغات منفی]] از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»<ref>[http://www.radiofarda.com/content/f3_bahis_under_pressure_iran/24649252.html «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»]، رادیو فردا</ref> شکل گرفت.<ref>{{یادکرد|فصل=BAHE FAITH|کتاب=Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS|نویسنده=مجموعه نویسندگان|ناشر= [[بریتانیکا]]|صفحه =126|سال= 2006|شابک =978-1-59339-491-2}}</ref> |
در دورهٔ [[جمهوری اسلامی]] (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران تبعیضهای اجتماعی و [[پروپاگاندا|تبلیغات منفی]] از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»<ref>[http://www.radiofarda.com/content/f3_bahis_under_pressure_iran/24649252.html «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»]، رادیو فردا</ref> شکل گرفت.<ref>{{یادکرد|فصل=BAHE FAITH|کتاب=Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS|نویسنده=مجموعه نویسندگان|ناشر= [[بریتانیکا]]|صفحه =126|سال= 2006|شابک =978-1-59339-491-2}}</ref> بر خلاف دورانهای قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامهریزیشدهای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.<ref name=":32"/> |
||
شمار پیروان این دین، بیش از ۷٫۹ میلیون نفر برآورد شدهاست.<ref name=":15"/> با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر [[گسترش ادیان در عالم|پراکندگی در کشورهای مختلف]] پس از [[مسیحیت]] دومین دین جهان شمرده میشود.<ref name=":14">{{یادکرد وب|تاریخ= 2016-11-20|نشانی =https://www.britannica.com/topic/religion-Year-In-Review-2010/Worldwide-Adherents-of-All-Religions|عنوان=Religion: Year In Review 2010 - Worldwide Adherents of All Religions {{!}} Britannica.com|بازبینی= 2018-10-20|archive-date =۲۰ نوامبر ۲۰۱۶|archive-url= https://web.archive.org/web/20161120153112/https://www.britannica.com/topic/religion-Year-In-Review-2010/Worldwide-Adherents-of-All-Religions|url-status =bot: unknown}}</ref>{{یاد| طبق آمار دانشنامه بریتانیکا (سال ۲۰۱۰) [[مسیحیت]] در ۲۳۲ کشور و بعد از آن [[بهائیت|آئین بهائی]] در ۲۲۱ کشور پراکنده شدهاند.}} طبق آمار مرکز جهانی بهائی، در حال حاضر ۱۹۲ [[محفل روحانی|محفل روحانی ملی بهائی]] در جهان وجود دارد.<ref name=":15"/> در سراسر جهان بهائیان بیش از ۶۰ هزار کلاس تعلیم و تربیت کودکان و گروههای توانافزایی نوجوانان (۱۲–۱۵ ساله) برگزار میکنند که به روی همگان باز هستند.<ref name=":15"/> بهائیان جهان تا کنون بیش از ۷۰ هزار پروژهٔ کوتاهمدت توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی را به انجام رساندهاند و در حال حاضر ۱۵۰۰ پروژهٔ بلندمدت توسعه در جریان است.<ref name=":15"/> آنها همچنین بیش از ۱۵۰ سازمان برای توسعه اجتماعی و اقتصادی در نقاط مختلف جهان تأسیس کردهاند.<ref name=":15"/> |
شمار پیروان این دین، بیش از ۷٫۹ میلیون نفر برآورد شدهاست.<ref name=":15"/> با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر [[گسترش ادیان در عالم|پراکندگی در کشورهای مختلف]] پس از [[مسیحیت]] دومین دین جهان شمرده میشود.<ref name=":14">{{یادکرد وب|تاریخ= 2016-11-20|نشانی =https://www.britannica.com/topic/religion-Year-In-Review-2010/Worldwide-Adherents-of-All-Religions|عنوان=Religion: Year In Review 2010 - Worldwide Adherents of All Religions {{!}} Britannica.com|بازبینی= 2018-10-20|archive-date =۲۰ نوامبر ۲۰۱۶|archive-url= https://web.archive.org/web/20161120153112/https://www.britannica.com/topic/religion-Year-In-Review-2010/Worldwide-Adherents-of-All-Religions|url-status =bot: unknown}}</ref>{{یاد| طبق آمار دانشنامه بریتانیکا (سال ۲۰۱۰) [[مسیحیت]] در ۲۳۲ کشور و بعد از آن [[بهائیت|آئین بهائی]] در ۲۲۱ کشور پراکنده شدهاند.}} طبق آمار مرکز جهانی بهائی، در حال حاضر ۱۹۲ [[محفل روحانی|محفل روحانی ملی بهائی]] در جهان وجود دارد.<ref name=":15"/> در سراسر جهان بهائیان بیش از ۶۰ هزار کلاس تعلیم و تربیت کودکان و گروههای توانافزایی نوجوانان (۱۲–۱۵ ساله) برگزار میکنند که به روی همگان باز هستند.<ref name=":15"/> بهائیان جهان تا کنون بیش از ۷۰ هزار پروژهٔ کوتاهمدت توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی را به انجام رساندهاند و در حال حاضر ۱۵۰۰ پروژهٔ بلندمدت توسعه در جریان است.<ref name=":15"/> آنها همچنین بیش از ۱۵۰ سازمان برای توسعه اجتماعی و اقتصادی در نقاط مختلف جهان تأسیس کردهاند.<ref name=":15"/> |
||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
از دیدگاه تاریخی، علیرغم حمایت از مشروطهخواهی در نوشتههای بهاءالله، رهبران بهائی مراقب بودند که بهطور آشکار از جنبش مشروطه جانبداری نکنند. به نظر میرسد این اجتناب در درجهٔ اول برای جلوگیری از تحریک مخالفان بهائیت در اردوگاههای مخالف و به خطر انداختن جامعه آسیبپذیر بهائی و در درجهٔ دوم، احتمالاً به دلیل نگرانی از به خطر انداختن جنبش مشروطه به خاطر انتساب آن به بهائیان بود. با وجود این، عبدالبهاء در حدود سال ۱۹۰۶ بهائیان را ترغیب کرد که دو [[ایادی امرالله]] را برای مجلس انتخاب کنند. او بعداً از مجلس سرخورده شد و از بهائیان خواست که خود را از سیاست جدا کنند، سیاستی که به تدریج به یک اصل بهایی تبدیل شد.<ref>{{Cite web|title=BAHAI FAITH OR BAHAISM|url=http://dx.doi.org/10.1163/2330-4804_eiro_com_6391|website=Encyclopaedia Iranica Online|access-date=2023-07-20}}</ref> |
از دیدگاه تاریخی، علیرغم حمایت از مشروطهخواهی در نوشتههای بهاءالله، رهبران بهائی مراقب بودند که بهطور آشکار از جنبش مشروطه جانبداری نکنند. به نظر میرسد این اجتناب در درجهٔ اول برای جلوگیری از تحریک مخالفان بهائیت در اردوگاههای مخالف و به خطر انداختن جامعه آسیبپذیر بهائی و در درجهٔ دوم، احتمالاً به دلیل نگرانی از به خطر انداختن جنبش مشروطه به خاطر انتساب آن به بهائیان بود. با وجود این، عبدالبهاء در حدود سال ۱۹۰۶ بهائیان را ترغیب کرد که دو [[ایادی امرالله]] را برای مجلس انتخاب کنند. او بعداً از مجلس سرخورده شد و از بهائیان خواست که خود را از سیاست جدا کنند، سیاستی که به تدریج به یک اصل بهایی تبدیل شد.<ref>{{Cite web|title=BAHAI FAITH OR BAHAISM|url=http://dx.doi.org/10.1163/2330-4804_eiro_com_6391|website=Encyclopaedia Iranica Online|access-date=2023-07-20}}</ref> |
||
اکثر آرایی که بعداً در دستور کار اصلاحطلبان مشروطه خواه قرار گرفت جزئی از تعالیم بهائی بهشمار میرفت. بهاءالله و عبدالبهاء از نخستین افرادی بودند که با نگارش آثاری به زبان فارسی از دموکراسی و اصلاحات اجتماعی سخن گفتند. در سالهای منتهی به انقلاب مشروطه و در بحبوحه آن گفتمان اصلاحات اجتماعی و مشروطهخواهی در جامعه بهائی تثبیت شده بود و بهائیان سرگرم اجرای اصلاحات اجتماعی در جامعه بودند، من جمله اداره امور خود از طریق تأسیس موسسات دموکراتیک در سراسر ایران، ترویج آموزش همگانی و مدرن از طریق تأسیس مدارس و بهبود وضعیت زنان.<ref>{{Cite journal|last=Momen|first=Moojan|date=2012|title=The Constitutional Movement and the Baha'is of Iran: The Creation of an 'Enemy Within'|url=https://www.jstor.org/stable/23525389|journal=British Journal of Middle Eastern Studies|volume=39|issue=3|pages=328–345|issn=1353-0194}}</ref> |
اکثر آرایی که بعداً در دستور کار اصلاحطلبان مشروطه خواه قرار گرفت جزئی از تعالیم بهائی بهشمار میرفت. بهاءالله و عبدالبهاء از نخستین افرادی بودند که با نگارش آثاری به زبان فارسی از دموکراسی و اصلاحات اجتماعی سخن گفتند. در سالهای منتهی به انقلاب مشروطه و در بحبوحه آن گفتمان اصلاحات اجتماعی و مشروطهخواهی در جامعه بهائی تثبیت شده بود و بهائیان سرگرم اجرای اصلاحات اجتماعی در جامعه بودند، من جمله اداره امور خود از طریق تأسیس موسسات دموکراتیک در سراسر ایران، ترویج آموزش همگانی و مدرن از طریق تأسیس مدارس و بهبود وضعیت زنان.<ref>{{Cite journal|last=Momen|first=Moojan|date=2012|title=The Constitutional Movement and the Baha'is of Iran: The Creation of an 'Enemy Within'|url=https://www.jstor.org/stable/23525389|journal=British Journal of Middle Eastern Studies|volume=39|issue=3|pages=328–345|issn=1353-0194}}</ref> |
||
=== صلح عمومی === |
=== صلح عمومی === |
||
[[پرونده:Ringstone.svg|بندانگشتی|200px|نماد رینگ استون - یکی از نمادهای بهاییت]] |
[[پرونده:Ringstone.svg|بندانگشتی|200px|نماد رینگ استون - یکی از نمادهای بهاییت]] |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۰: | ||
== تاریخچه == |
== تاریخچه == |
||
به اعتقاد بهائیان تاریخ آئین بهائی با رسالت دو پیامبر ایرانی، [[سید علیمحمد باب|باب]] و [[بهاءالله]] آغاز میشود. باب شارع [[آئین بابی]] است که بشارت به ظهور آئینی جهانی بعد از خود داد. با گذشت کمی بیش از یک دهه از تیرباران [[سید علیمحمد باب|باب،]] اکثر پیروان باب به [[بهاءالله]] به عنوان پیامآوری که باب به ظهورش مژده داده بود ایمان آورند. آئین بهائی با اعلان رسالت [[بهاءالله]] و آموزههای او و جانشینانش شکل گرفت. [[بهاءالله]] برای تضمین این که بعد از درگذشتش و در گذر زمان جامعهٔ بهائی بتواند به صورت هماهنگ و متحد در مسیر به اجرا درآوردن تعالیمش پیش رود اساسی را تأسیس نمود که به عنوان «عهد و میثاق» شناخته میشود.<ref name=":832">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 110|زبان =English}}</ref> به این ترتیب او چگونگی تداوم جریان هدایت، مسئلهٔ جانشینی و نیز توضیح و تبیین آثارش را با دستورالعملهای روشن، واضح و کتبی مشخص نمود.<ref name=":832"/><ref>{{cite book|last= Saiedi|first =Nader|year= 2000|title =Logos and Civilization – Spirit, History, and Order in the Writings of Bahá'u'lláh|publisher=University Press of Maryland and Association for Baha'i Studies|location= USA|isbn =1-883053-60-9|pages= 247-250|url =https://openlibrary.org/books/OL8685020M/Logos_and_Civilization}}</ref> بر اساس این عهد و میثاق، مسئولیت هدایت و رهبری جامعه پس از [[بهاءالله]]، به پسر ارشدش، [[عبدالبهاء]]، سپس به شوقی ربانی، نوهٔ [[عبدالبهاء]]، و در نهایت همانگونه که [[بهاءالله]] تعیین نموده بود به [[بیتالعدل اعظم|بیت العدل اعظم]] مُحوّل شدهاست.<ref name=":82210">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 106|زبان =English}}</ref> اصل عهد و میثاق وحدت جامعه را تضمین میکند و |
به اعتقاد بهائیان تاریخ آئین بهائی با رسالت دو پیامبر ایرانی، [[سید علیمحمد باب|باب]] و [[بهاءالله]] آغاز میشود. باب شارع [[آئین بابی]] است که بشارت به ظهور آئینی جهانی بعد از خود داد. با گذشت کمی بیش از یک دهه از تیرباران [[سید علیمحمد باب|باب،]] اکثر پیروان باب به [[بهاءالله]] به عنوان پیامآوری که باب به ظهورش مژده داده بود ایمان آورند. آئین بهائی با اعلان رسالت [[بهاءالله]] و آموزههای او و جانشینانش شکل گرفت. [[بهاءالله]] برای تضمین این که بعد از درگذشتش و در گذر زمان جامعهٔ بهائی بتواند به صورت هماهنگ و متحد در مسیر به اجرا درآوردن تعالیمش پیش رود اساسی را تأسیس نمود که به عنوان «عهد و میثاق» شناخته میشود.<ref name=":832">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 110|زبان =English}}</ref> به این ترتیب او چگونگی تداوم جریان هدایت، مسئلهٔ جانشینی و نیز توضیح و تبیین آثارش را با دستورالعملهای روشن، واضح و کتبی مشخص نمود.<ref name=":832"/><ref>{{cite book|last= Saiedi|first =Nader|year= 2000|title =Logos and Civilization – Spirit, History, and Order in the Writings of Bahá'u'lláh|publisher=University Press of Maryland and Association for Baha'i Studies|location= USA|isbn =1-883053-60-9|pages= 247-250|url =https://openlibrary.org/books/OL8685020M/Logos_and_Civilization}}</ref> بر اساس این عهد و میثاق، مسئولیت هدایت و رهبری جامعه پس از [[بهاءالله]]، به پسر ارشدش، [[عبدالبهاء]]، سپس به شوقی ربانی، نوهٔ [[عبدالبهاء]]، و در نهایت همانگونه که [[بهاءالله]] تعیین نموده بود به [[بیتالعدل اعظم|بیت العدل اعظم]] مُحوّل شدهاست.<ref name=":82210">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 106|زبان =English}}</ref> اصل عهد و میثاق وحدت جامعه را تضمین میکند و آنرا از اختلاف و تفرقه حفظ میکند.<ref name=":82210"/> |
||
=== سید علی محمد باب === |
=== سید علی محمد باب === |
||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۸: | ||
{{اصلی|بهاءالله}} |
{{اصلی|بهاءالله}} |
||
[[پرونده:Baháʼu'lláh_,_Bahram.jpg|بندانگشتی|پیامبر آیین بهاییت]] |
[[پرونده:Baháʼu'lláh_,_Bahram.jpg|بندانگشتی|پیامبر آیین بهاییت]] |
||
میرزا حسین علی نوری، ملقب به [[بهاءالله]]، (۱۱۹۶–۱۲۷۱ هجری شمسی، ۱۸۱۷–۱۸۹۲ میلادی) در بیست و هفت سالگی، با مطالعهٔ برخی از آثار [[سید علیمحمد باب|باب]] که از طریق مُلاحسین بشرویهای (اولین مؤمن به [[سید علیمحمد باب|باب]]) |
میرزا حسین علی نوری، ملقب به [[بهاءالله]]، (۱۱۹۶–۱۲۷۱ هجری شمسی، ۱۸۱۷–۱۸۹۲ میلادی) در بیست و هفت سالگی، با مطالعهٔ برخی از آثار [[سید علیمحمد باب|باب]] که از طریق مُلاحسین بشرویهای (اولین مؤمن به [[سید علیمحمد باب|باب]]) بدست او رسیده بود به او ایمان آورد و به ترویح آئین [[سید علیمحمد باب|باب]] پرداخت. حکومت به تحریک روحانیون به آزار و اذیت و کشتار بابیان میپردازد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Amir Kabir, Mirza Taqi Khan|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|ناشر=Oxford: One World Publications|سال= 2000|شابک =1-85168-184-1|صفحات= 38|زبان =English}}</ref> و باب که چند سال در آذربایجان زندانی بود به همراه یکی از پیروانش در تبریز تیرباران میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی= Amanat|نام =Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال= 1989|شابک =0-8014-2098-9|مکان= Ithaca|صفحات =400-404|زبان=English}}</ref> سه سال بعد از اعدام باب بهاءالله به زندان میافتد و مدت چندین ماه در غل و زنجیر نگه داشته میشود.<ref>حقایق الاخبار ناصری، محمد جعفر خورموجی نشر نی ۱۳۶۳، صفحهٔ ۱۱۹</ref> بهاءالله در این زندان شاهد اعدام بسیاری از دوستان بابیاش بود.<ref name="Iranica2423">{{cite encyclopedia|author=Juan Cole|title= BAHĀʾ-ALLĀH|encyclopedia =Encyclopædia Iranica|publisher= |location =|year= 2011|url =https://www.iranicaonline.org/articles/baha-allah|date=August 2011|accessdate=29 October 2020|volume= Online|pages =422-429}}</ref> وی مینویسد که در این سیاهچال، چندین بار حالات عرفانی-معنوی را تجربه کرده و به مقام رسالت خود آگاه شدهاست.<ref name=":1322">Bausani, A. "[http://www.brillonline.nl/subscriber/entry?entry=islam_SIM-1032 Bahāʾ Allāh]{{پیوند مرده}}." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2009. Brill Online. UNIVERSITY OF TORONTO. 27 February 2009</ref> بعد از آزادی از زندان یک ماه به او فرصت داده میشود تا از ایران خارج شود. بهاءالله برای ترک ایران عراق را انتخاب میکند و به همراه خانواده و دو برادرش ایران را به قصد عراق ترک میکند.<ref name=":82322">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 16|زبان =English}}</ref> آنها پس از یک سفر سخت و عبور از مناطق کوهستانی در سرمای زمستان در اوایل آوریل ۱۸۵۳ وارد بغداد شدند.<ref name=":82322"/><ref name=":8242222">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.cambridge.org/core/books/bahai-faith-violence-and-nonviolence/77AD767FEB71907262272C974AC0E9B7|عنوان =The Bahá'í Faith, Violence, and Non-Violence|نام خانوادگی= Stockman|نام =Robert|تاریخ= 2020|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9781108613446|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 9|زبان =En}}</ref> |
||
در بغداد بهاءالله به تدریج به عنوان رهبر جامعهٔ بازماندهٔ بابیان شناخته میشود<ref name=":82312">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 17|زبان =English}}</ref> و به احیای جامعه به شدت سرکوب شده و نابسامان بابی میپردازد.<ref name=":82312"/> او در آثار خود درکی جدید از دین بابی را در اختیار بابیان قرار داد. تعداد پیروان او به شکل فزایندهای رشد کرد و ظرف مدت کوتاهی هم بابیها و هم مقامات ایرانی و عثمانی او را به عنوان رهبر برجسته بابیان شناختند.<ref name=":82312"/> |
در بغداد بهاءالله به تدریج به عنوان رهبر جامعهٔ بازماندهٔ بابیان شناخته میشود<ref name=":82312">{{یادکرد کتاب|نشانی= https://www.worldcat.org/title/introduction-to-the-bahai-faith/oclc/181072578|عنوان =An introduction to the Baha'i faith|نام خانوادگی= Smith|نام =Peter|تاریخ= 2008|ناشر =Cambridge University Press|سال= |شابک =9780521862516|مکان=Cambridge; New York|صفحات= 17|زبان =English}}</ref> و به احیای جامعه به شدت سرکوب شده و نابسامان بابی میپردازد.<ref name=":82312"/> او در آثار خود درکی جدید از دین بابی را در اختیار بابیان قرار داد. تعداد پیروان او به شکل فزایندهای رشد کرد و ظرف مدت کوتاهی هم بابیها و هم مقامات ایرانی و عثمانی او را به عنوان رهبر برجسته بابیان شناختند.<ref name=":82312"/> |
||
خط ۲۶۳: | خط ۲۶۴: | ||
از ابتدای پیدایش [[آئین بابی]] در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی [[شیعه]] و حکومت [[قاجاریه]] با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در [[ایران]] به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.<ref name=":3">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= Momen|نام =Moojan|عنوان=The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?|ژورنال=Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2|ناشر= |تاریخ =June 2005|زبان= |شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref><ref name=":4">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Micheal Karlberg|عنوان=Constructive Resilience: The Baha´ ’ı´ Response to Oppression|ژورنال=PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,|ناشر= |تاریخ =April 2010|زبان= |شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref> بهائی ستیزی در دوران [[حکومت پهلوی]] نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.<ref name=":3"/><ref name=":4"/> در دوران قاجار آزار و اذیتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود.<ref name=":3"/> اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.<ref name=":3"/> |
از ابتدای پیدایش [[آئین بابی]] در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی [[شیعه]] و حکومت [[قاجاریه]] با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در [[ایران]] به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.<ref name=":3">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی= Momen|نام =Moojan|عنوان=The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?|ژورنال=Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2|ناشر= |تاریخ =June 2005|زبان= |شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref><ref name=":4">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Micheal Karlberg|عنوان=Constructive Resilience: The Baha´ ’ı´ Response to Oppression|ژورنال=PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,|ناشر= |تاریخ =April 2010|زبان= |شاپا =|doi= |پیوند =|تاریخ دسترسی=}}</ref> بهائی ستیزی در دوران [[حکومت پهلوی]] نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.<ref name=":3"/><ref name=":4"/> در دوران قاجار آزار و اذیتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود.<ref name=":3"/> اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.<ref name=":3"/> |
||
در دورهٔ [[جمهوری اسلامی]] (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران و به قدرترسیدن مسلمانان شیعه در راس حکومت، تبعیضهای اجتماعی و [[پروپاگاندا|تبلیغات منفی]] از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»<ref>[http://www.radiofarda.com/content/f3_bahis_under_pressure_iran/24649252.html «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»]، رادیو فردا</ref> شکل گرفت.<ref>{{یادکرد|فصل=BAHE FAITH|کتاب=Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS|نویسنده=مجموعه نویسندگان|ناشر= [[بریتانیکا]]|صفحه =126|سال= 2006|شابک =978-1-59339-491-2}}</ref> |
در دورهٔ [[جمهوری اسلامی]] (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران و به قدرترسیدن مسلمانان شیعه در راس حکومت، تبعیضهای اجتماعی و [[پروپاگاندا|تبلیغات منفی]] از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»<ref>[http://www.radiofarda.com/content/f3_bahis_under_pressure_iran/24649252.html «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»]، رادیو فردا</ref> شکل گرفت.<ref>{{یادکرد|فصل=BAHE FAITH|کتاب=Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS|نویسنده=مجموعه نویسندگان|ناشر= [[بریتانیکا]]|صفحه =126|سال= 2006|شابک =978-1-59339-491-2}}</ref> بر خلاف دورانهای قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامهریزیشدهای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.<ref name=":3"/> |
||
خمینی قبل از اینکه به قدرت برسد دشمنی خود با بهائیان را اعلام کرده بود و واضح ساخته بود که اقلیت سیصد هزار نفرهٔ بهائیان ایران که بزرگترین اقلیت دینی کشور بود از حقوق پایهٔ انسانی که سایر اقلیتهای دینی برخوردار بودند محروم خواهند شد.<ref name=":4"/> پس از انقلاب قانون اساسی جدید کشور به عمد بهائیان را به رسمیت نشناخت و برای آنها هیچ حقی قائل نشد. دادگاههای جمهوری اسلامی ایران به نوبهٔ خود از بهائیان در برابر قتل و ضرب و تعرضات دیگر حمایت نمیکنند و آنان را مشمول حق دریافت خسارت ندانسته به این ترتیب هر آزار و تجاوزی به بهائیان مجاز انگاشته میشود و مصونیت قضایی دارد.<ref name=":4"/> |
خمینی قبل از اینکه به قدرت برسد دشمنی خود با بهائیان را اعلام کرده بود و واضح ساخته بود که اقلیت سیصد هزار نفرهٔ بهائیان ایران که بزرگترین اقلیت دینی کشور بود از حقوق پایهٔ انسانی که سایر اقلیتهای دینی برخوردار بودند محروم خواهند شد.<ref name=":4"/> پس از انقلاب قانون اساسی جدید کشور به عمد بهائیان را به رسمیت نشناخت و برای آنها هیچ حقی قائل نشد. دادگاههای جمهوری اسلامی ایران به نوبهٔ خود از بهائیان در برابر قتل و ضرب و تعرضات دیگر حمایت نمیکنند و آنان را مشمول حق دریافت خسارت ندانسته به این ترتیب هر آزار و تجاوزی به بهائیان مجاز انگاشته میشود و مصونیت قضایی دارد.<ref name=":4"/> |
نسخهٔ ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۹
شخصیتهای اصلی | |
نوشتهها | |
کتابشناسی بهاءالله - آثار و گفتار عبدالبهاء | |
آموزهها | |
مؤسسات | |
بیتالعدل اعظم | |
تاریخچه | |
بهائیان ایرانی | |
شخصیتهای برجسته | |
بیشتر | |
نشانهها |
بخشی از مجموعهٔ مقالههای |
دین در ایران |
---|
مذاهب |
مرتبط |
دیگر |
کتابها |
جدول |
دین بهائی، آیین بهائی یا دیانت بهائی (که برخی آن را به صورت بهائیت و بهایی نیز مینویسند) دینی یکتاپرستانه،[۱] ابراهیمی[۲][۳][۴][۵] و ایرانی است[۶][۷] که حسینعلی نوری، ملّقب به بهاءالله، در سده ۱۹ میلادی بنیان گذاشت. بهائیان معتقدند پیامبران از طریقِ فرایندِ «ظهور تدریجی وحی» به هم پیوند میخورند. طبق این فرایند خداوند آموزههای خود را به صورت پیاپی و تدریجی و با توجه به مقتضیات زمان و ظرفیت فهم بشر به او ارائه میکند؛ از همین رو، ادیان، سیری تکاملی میپیماند و ظهور ادیان را پایانی نیست. همچنین بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده خدا در سلسله پیامبران پیشین است و هدف از ظهور او ایجاد وحدت و صلح بین نوع بشر است.[۸][۹] بهائیان بهاءالله را موعود تمامی ادیان میدانند.[۱۰]
دین بهائی بر اعتقاد به خدای یکتا، یکی بودن اساس جمیع ادیان الهی، یگانگی نوع انسان، ظهور تدریجی حقایق دینی، یگانگی و شرافت ذاتی نوع انسان، اعتقاد به حقوق برابر از جمله آزادی اندیشه برای همهٔ انسانها، برابری زن و مرد، هماهنگی علم و دین، جداییناپذیری عبادت و خدمت، لزوم جستجوی مستقل حقیقت و رهائی از تقلید و هر نوع تعصب، رفتار و اخلاق نیکو و اهمیت پرورش صفات معنوی، اهمیت تعلیم و تربیت، لزوم رفع فقر فاحش و ثروت مفرط و محوریت عدالت در تمامی فعالیتهای انسان تأکید میکند.
از دیدگاه تاریخی، بهائیت ریشه در جنبشهای پیشین ولی بسیار متفاوت شیخیه و بابیه دارد.[۱۱] بهاءالله در سال ۱۸۴۴ دعوت سید علیمحمد باب را قبول کرد و به تبلیغ آموزههای او پرداخت. علیمحمد باب پیش از تیرباران، برادر کوچکتر بهاءالله را، حداقل در ظاهر، به رهبری بابیها انتخاب کرد؛ گرچه بهاءالله در دوران تبعید در بغداد با نگارش رسالههای اعتقادی متعدد به بسط پیروان وفادار و روزافزون خود پرداخت.[۸] بهاءالله به سال ۱۸۶۳ در ادرنه دعوتش به «مَن یُظهِرُهُ الله» و پیامبری خویش و شروع عصر جدید را آشکار و به این وسیله استقلال خود را از برادرش و بابیه اعلام کرد.[۸] وی در عکا، به درخواست پیروانش برای کتابی در مورد شریعت و مناسک مذهبی، کتاب اقدس را ارائه کرد و آن را وحی الهی و جایگزینی برای قرآن و کتاب بیان دانست.[۸] پس از بهاءالله، در سال ۱۸۹۲ پسر بزرگش عباس افندی ملقب به عبدالبهاء رهبری بهائیان را برعهده گرفت و بهائیت را به فراتر از مرزهای جغرافیایی پیشین گسترش داد و نظم اداری بهائیان را توسعه داد. پس از عبدالبهاء، نوهاش شوقی افندی به مدت ۳۶ سال رهبری بهائیان را برعهده داشت و به تکمیل نظم اداری بهائیت پرداخت. چون شوقی افندی فرزندی نداشت و همهٔ بستگان واجد شرایط او ناقض عهد و میثاق بودند، در سال ۱۹۶۳ شورای بیتالعدل اعظم تشکیل شده و از آن زمان رهبری بهائیان را برعهده گرفتهاست.[۱۱]
به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی میشود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظمبخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آنها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد.[۱۲] در آئین بهائی احکام غالباً نه به صورت دستورالعملهای جزئی برای موقعیتهای متفاوت بلکه به شکل اصول کلی ارائه شدهاست که در بسیاری موارد فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب میبیند این اصول را به کار میگیرد.[۱۳] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول نظارت بر رعایت احکام توسط دیگران نیست.[۱۳] در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۱۳]
نحوهٔ سازماندهی و اداره امور جامعه بهائی، نظم اداری نامیده میشود.[۱۴][۱۵] طرح کلی این نظام توسط بهاءالله در کتاب اقدس و سایر آثارش مشخص شدهاست.[۱۶] آئین بهائی طبقه روحانی و مجتهد دینی ندارد، در ساختار جامعه بهائی اقتدار و مرجعیت به افراد داده نشده بلکه به شوراهای انتخابی سپرده شدهاست.[۱۶] این شوراهای انتخابی در سطح محلی، ملی و بینالمللی فعالیت دارند. در سطح محلی، این شوراها محفل روحانی محلی و در سطح ملی، محفل روحانی ملی نامیده میشوند.[۱۷] شورای بینالمللی انتخابی بهائی، بیت العدل اعظم نام دارد که اعضایش هر ۵ سال یک بار انتخاب میشوند. این نهاد در رأس ساختار اداری بهائی قرار دارد.[۱۴] شوراهای انتخابی در حوزه عملکرد خود اختیارات تقنینی، اجرایی و قضایی دارند.[۱۸]
در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرقالاذکار تلفیق میشوند و آثار بهائی مشرقالاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت میدانند.[۱۹][۲۰] مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شدهاست و در اطراف آن موسسات عامالمنفعه ای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است.[۲۱][۲۰] در حال حاضر هشت معبد بهائی قاره ای یا منطقهای بهائی در جهان وجود دارند که واقع در استرالیا، ساموآ، اوگاندا، شیلی، آلمان، هندوستان، پاناما و ایالات متحده آمریکا هستند.[۲۲][۲۳]
کتابها و نامههای بسیاری توسط بهاءالله، عبدالبهاء و شوقی افندی نوشته شدهاست که همگی جزو آثار بهائی دستهبندی میشوند.[۲۴] در آئین بهائی آثار باب و بهاءالله به عنوان وحی یا کلام الهی، متون و سخنرانیهای عبدالبهاء و آثار شوقی افندی به عنوان تفسیر و تبیین رسمی و آثار بیت العدل اعظم به عنوان تشریع و توضیحات رسمی در نظر گرفته میشود.[۲۵]
از ابتدای پیدایش آئین بابی در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی شیعه و حکومت قاجاریه با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در ایران به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.[۲۶][۲۷] بهائی ستیزی در دوران حکومت پهلوی نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کمتربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.[۲۶][۲۷] در دوران قاجار آزار و اذیّتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود.[۲۶] اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.[۲۶]
در دورهٔ جمهوری اسلامی (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران تبعیضهای اجتماعی و تبلیغات منفی از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»[۲۸] شکل گرفت.[۲۹] بر خلاف دورانهای قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامهریزیشدهای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.[۲۶]
شمار پیروان این دین، بیش از ۷٫۹ میلیون نفر برآورد شدهاست.[۳۰] با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف پس از مسیحیت دومین دین جهان شمرده میشود.[۳۱][الف] طبق آمار مرکز جهانی بهائی، در حال حاضر ۱۹۲ محفل روحانی ملی بهائی در جهان وجود دارد.[۳۰] در سراسر جهان بهائیان بیش از ۶۰ هزار کلاس تعلیم و تربیت کودکان و گروههای توانافزایی نوجوانان (۱۲–۱۵ ساله) برگزار میکنند که به روی همگان باز هستند.[۳۰] بهائیان جهان تا کنون بیش از ۷۰ هزار پروژهٔ کوتاهمدت توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی را به انجام رساندهاند و در حال حاضر ۱۵۰۰ پروژهٔ بلندمدت توسعه در جریان است.[۳۰] آنها همچنین بیش از ۱۵۰ سازمان برای توسعه اجتماعی و اقتصادی در نقاط مختلف جهان تأسیس کردهاند.[۳۰]
اعتقادات
دنیس مکاوئن دربارهٔ پیوند و ارتباط اسلام و بهاییت عقیده دارد اگرچه بهائیت خود را آیینی پس از ادیان اسلام و مسیحی و بودایی و … میداند، ولی این حرف اعتبار چندانی ندارد. باید بهیاد داشته باشیم که احکام مذهبی و فرهنگ دینی مورد نظر بهائیت بسیار متأثر از خاورمیانه قرن نوزدهم است. بررسی احکام مندرج در کتاب اقدس، این مطلب را بهخوبی روشن میکند. تفکرعرفانی-وحدت وجودی، و نوع آداب و احکام و مراسم آنها، متأثر از فرهنگ و آیینهای قرن نوزدهم ایران و خاورمیانه است.
بهائیت در حال حاضر جامعه دینی کوچکی است و هنوز نتوانسته فرهنگ خاصی، در سطح کوچک و محلی یا در سطح ملی و جهانی، بهوجود آورد. آنها در کوچکترین واحد جغرافیایی و سرزمینی هم نتوانستهاند تأثیرگذار باشند، چه رسد به تأثیرگذاری در مقیاس بینالمللی. هیچ نوع هنر، فرهنگ، موسیقی، معماری، یا ادبیات خاص بهائی وجود ندارد. نکته دوم اینکه بهائیت، جامعه دینی جوانی است که سنت و فرهنگ و احکام و اعتقادات، و حتی مراسم آیینی خود را –اگر با کمی مجامله و کلی بگوییم- از جوامع اسلامی قرن نوزده خاورمیانهای گرفتهاست. حتی سبک نگارش ادبی و الفبای ایرانی دوره قاجار، حتی طراحی روی جلد کتابها، سبک خواندن دعا و مناجات، یا آویختن تابلوی یا بهاءالابهی روی دیوار، پذیرایی با غذای ایرانی در مراسم بهائی، تا حضور و سلطه فیزیکی و روحی بهائیان ایرانی در اکثر تشکیلات و جوامع بهائی در کشورهای دیگر و نهادهای بینالمللی بهائی، گواه بر نفوذ و حاکمیت این فرهنگ و روحیه بر جامعه و آیین بهائی است.
اگرچه بهائیان همواره ادعا میکنند که آئین مستقلی هستند و با اسلام ارتباطی ندارند. ولی برای اطلاع از اعتبار و صداقت این ادعا، لازم است بدانیم که عباس افندی، رهبر وقت جامعه بهائی، تمام مدت عمر خود در مسجد حضور مییافت و نماز و روزه بهجا میآورد و عقد و ازدواج و مراسم فوت و تشییعی، طبق سنت اسلامی محل زیست خود داشت.[۳۲]
خدا
بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است. خدایی که بهطور مستقیم در دسترس و قابل شناسایی نیست ولی از طریق پیامبران-که در آئین بهائی «مظاهر ظهور» نامیده میشوند-شناخته میشود. خداوند بنا به ظرفیت و نیازهای بشر اسماء و صفات خود را در فرآیندی تدریجی در پیامبران متجلی میسازد. یکتایی خداوند از آموزههای بنیادین دین بهائی است. خداوند در دین بهائی، غیرقابل ادراک، غیرقابل دسترس، منبع تمام وحی، ابدی، عالِم کل، همهجا حاضر و قدیر توصیف شدهاست.[۳۳][۳۴]
بهائیان معتقدند که درک مستقیم ذات خداوند غیرممکن است. اگر چه دسترسی مستقیم به خداوند امکانپذیر نیست، ولی بهائیان اعتقاد دارند که خداوند قصد و اراده خود را به اشکال مختلف معرفی میکند. او هر از چند گاهی با استفاده از فرستادگان خودش که در دین بهائی به آنها مظاهر ظهور الهی گفته میشود با بشر مکالمه میکند. این مظاهر ظهور قصد دارند ادیان را در جهان اشاعه داده و برپا کنند. در آموزههای آئین بهائی گفته میشود که خداوند بسیار بزرگتر از آن است که توسط انسانها بهطور کامل درک شود و حتی تصویری کامل از وی به دست آید.[۳۵]
جهان پس از مرگ
بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح میدانند.[۳۶] مانند جنینی که اعضا و جوارحش باید در رحم مادر رشد پیدا کند تا آماده تولد در این جهان شود، روح انسان نیز در این عالم باید قوا و خصائل معنوی خود را پرورش دهد تا آمادگی لازم برای حیات در جهان بعد را کسب نماید.[۳۷] از نظر بهائیان، حیات اصلی حیات روح است و جسم واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.[۳۶]
به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه میدهد.[۳۸] بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه میدانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی میشود، به همین سبب وقتی آینه میشکند نور همچنان باقی و برقرار است.[۳۹]
مفهوم دین
بهاءالله به پیروان خود تعلیم میدهد که منشأ تمام ادیان یکی است؛ اصول اساسی آنها با یکدیگر مشترک است، هدف آنها یکی است و تعالیم ادیان مختلف جنبههای مختلف یک حقیقت واحد را روشن میکند. بر اساس اعتقادات بهائی، دین الهی واحد است و در حقیقت یک دین وجود دارد که در طول زمان و به تدریج بر بشر عرضه میشود.[۴۰]
به اعتقاد بهائیان، پیامبران در طی فرایندی مستمر، تدریجی و همیشگی، به تناسب ظرفیت درک و فهم بشر و نیازها و شرایط هر زمان، تعالیم و هدایت لازم را برای تکامل اجتماعی و معنوی انسان فراهم میکنند و بشر را از قابلیتها و مسئولیتهایش در مقام حافظ و امانتدار جهان آفرینش آگاه میسازند.[۴۱] در این نگاه، حقیقت و تعالیم دینی به تدریج و به تناسب ظرفیت روحانی مردم در هر برهه از تاریخ عرضه میشود[۴۲] و تفاوت ادیان در آن دسته تعالیم اجتماعی و احکام آنها دیده میشود که بنا به درجهٔ بلوغ اجتماعی و روحانی مردم و شرایط خاص جامعه ای که دینی خاص در آن ظاهر شده میتوانند متفاوت باشند. همچنین دلیل دیگر تفاوتهای میان ادیان، برداشتهای غلط و شرح و تفاسیری ذکر میشود که در طول قرنها توسط پیروان ادیان انباشته شده و حقیقت هر دین را مخدوش میکند.[۴۰]
بهطور کلی، بهاءالله بیان میکند که دین وسیله مؤثری برای تکامل اجتماعی است و سلسله ادیان جهان مراحل مختلف هدایت بشر توسط خداوند هستند که به تدریج رشد و تکامل بشر را تضمین میکنند.[۴۰] بر این اساس، اعتقاد بهائیان این است که هیچ دینی نمیتواند ادعای آخرین دین بودن داشته باشد و بشر تا ابد هدایت الهی را از طریق پیامبران دریافت میکند. بهاءالله نیز بیان میکند که بعد از او نیز آمدن پیامبران ادامه خواهد داشت.[۴۲]
یگانگی نوع انسان
بهاءالله بیان میکند که نوع بشر یکی است و انسانها همانند میوههای یک درخت و برگهای یک شاخه با هم برابر هستند.[۴۳] در منابع بهائی این که انسانها همه اعضای یک خانوادهٔ بشری هستند به عنوان یک اصل اساسی معرفی شدهاست و شوقی افندی اصل یگانگی نوع انسان را محور و جوهر اساسی تمامی تعالیم بهائی میداند.[۴۳]
بهائیان معتقدند تعصبات و سوءتفاهمهایی که باعث میشود یک گروه از انسانها خود را برتر از دیگران تصور کنند موجب مشکلات فراوان میشود. در اعتقاد آنها هیچ گروه قومی یا فرهنگی برتر از دیگران نیست، همه انسانها شریف هستند و نزد خدا تفاوتی با هم ندارند.[۴۳] بر این اساس وحدت نوع بشر یکی از تعالیم بهائی است و بهاءالله بهائیان را تعلیم میدهد تا نه تنها هموطنان خود بلکه همه مردم جهان را دوست بدارند.[۴۳] بهائیان معتقدند دوست داشتن تمامی مردمی جهان منافاتی با دوست داشتن مردم کشور خود ندارد. آنها مخالف ملیگرایی افراطی و تعصبات خشونتآمیز مرتبط با آن هستند نه مخالف وفاداری به کشور و احساس مسئولیت نسبت به وطن.[۴۳]
یگانگی نوع انسان به معنای تحمیل یکنواختی نیست و آثار بهائی بر اصل وحدت در عین تنوع تأکید مینمایند.[۴۳] در آئین بهائی تنوع قومی، فرهنگی، فکری و … ارزشمند محسوب میشود و ارج نهاده میشود.[۴۳] عبدالبهاء جامعهٔ انسانی را به باغی با گلهای مختلف تشبیه میکند که تنوع و تفاوت رنگها باعث زیبایی و جلوهٔ بیشتر آن میشود.[۴۳]
تحری حقیقت
آثار بهائی جستجوی حقیقت بهطور مستقل را یکی از اساسیترین وظایف هر فرد میداند. بهاءالله تأکید میکند که فرد باید دنیا را با چشم خود ببیند و نه از نگاه دیگران.[۴۴] تعالیم بهائی بیان میکنند که فرد به جای تقلید کورکورانه از دیگران یا از سنتهای جامعه خود باید به جستجوی حقیقت بپردازد. آثار بهائی بیان میکنند که نوع بشر از توانایی تشخیص حقیقیت برخوردار است و فرد با استفاده از قوهٔ عقل و خرد که خداوند به انسان داده میتواند مسائل را بررسی کند و به حقیقت دست یابد.[۴۵][۴۶] این اصل در انتخاب دین توسط فرد نیز مصداق دارد و آثار بهائی بیان میکنند که هر فرد در نحوهٔ تعیین اعتقاد خود باید آزاد باشد و هیچکس هرگز نباید برای قبول عقاید دینی تحت فشار یا اجبار قرار گیرد.[۴۷] کودکانی که در خانوادهٔ بهائی متولد یا بزرگ میشوند خود باید در هنگام بلوغ (حداقل سن ۱۵ سال برای دختر و پسر) در مورد اعتقاد دینی خود تصمیم بگیرند.[۴۷]
لزوم ترک تعصب
دیانت بهائی پذیرش فرهنگی و دینی را ترویج میدهد.[۴۸] بهائیان معتقدند پذیرش اصل یگانگی انسان ایجاب میکند که هر نوع تعصبی از جمله تعصب نژادی، طبقاتی، قومی، زبانی، دینی، جنسیتی و … از میان برداشته شود. منابع بهائی بیان میکنند تعصب تصویری نادرست دربارهٔ دیگران است که به افراد اجازه نمیدهد که همه انسانها را برابر و شریف ببیند.[۴۹] تعصب معمولاً زمانی رخ میدهد که فرد احساس تعلق شدید به یک گروه و برتری آن بر سایرین پیدا کند و تصوری منفی نسبت به دیگران بدون در نظر گرفتن خصائص فردی آنها در ذهن بپروراند.[۵۰] در آثار بهائی انواع تعصب از جمله تعصبات سیاسی، نژادی، دینی و قومی مایهٔ ویرانی جامعهٔ انسان معرفی شدهاست[۵۱] و رفع تعصبات وسیلهٔ رسیدن به وحدت و پیشرفت جامعهٔ بشری در نظر گرفته میشود.[۴۳]
برابری زنان و مردان
بهاءالله در آثار خود بیان میکند که نزد خدا زن و مرد برابر هستند و هیچیک بر دیگری برتری ندارد.[۵۲] آثار بهائی تعلیم میدهند که انسانیت جنسیت ندارد. زن و مرد هر دو انسانند و هیچیک به دلیل جنسیت امتیاز یا برتری بر دیگری ندارند.[۵۳] آثار بهائی برابری میان زنان و مردان و مشارکت آنها در عرصههای مختلف را پیش نیازی برای دستیابی به وحدت و صلح جهانی و پیشرفت اجتماع میدانند.[۵۳] در دیدگاه بهائی نابرابری میان زنان و مردان نه تنها مانع ترقی زنان بلکه مانع پیشرفت کل اجتماع میشود و همینطور به پیشرفت مردان نیز لطمه میزند.[۴۳][۵۳] عبدالبهاء در آثار خود زن و مرد را به دو بال پرنده تشبیه میکند و توضیح میدهد همانطور که تنها هنگامی که هر دو بال قوی باشند پرنده میتواند پرواز کند، به همین نسبت موفقیت و رفاه بشریت نیز تنها وقتی اتفاق میافتد که زنان همپای مردان پیشرفت کرده باشند.[۵۴] برای بهائیان اصل برابری زن و مرد صرفاً به معنای فراهم کردن ترتیباتی برای مشارکت زنان در ساختارهای فعلی جهان نیست و بهائیان تلاش برای ارتقای مقام زنان به سطح مردان را به تنهایی کافی نمیدانند بلکه بهائیان معتقدند تغییر اساسی تر در ساختارهای اجتماع لازم است و زنان و مردان باید با همکاری یکدیگر برای ساختن نظم اجتماعی جدیدی تلاش کنند که در آن خصوصیاتی چون سلطهجویی، قدرتطلبی، رقابت خصومتآمیز جای خود را به عشق و خدمت بدهد، خصوصیاتی که آثار بهائی زنان را در آنها قوی میبیند.[۵۵]
دین باید سبب الفت و محبت باشد
بهائیان معتقدند که پیغمبران اصولاً برای برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بین مردم ظاهر شدهاند، لذا اگر دین هم که خود باید علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائی شود، به گفته عبدالبهاء بیدینی بهتر از آن است.[۵۶][۵۱]
هماهنگی علم و دین
هماهنگی علم و دین یکی از اصول اساسی آئین بهائی است. آثار بهائی علم و دین را در تضاد با یکدیگر نمیدانند بلکه بر هماهنگی بنیادین آن دو تأکید میکنند.[۴۰] به عنوان مثال، بهائیت اصل فرگشت داروینی را قبول دارد. اما برخلاف یافتههای علمی، فرگشت انسان را رد میکند؛ لذا به نظر میرسد که بهائیت بخشهایی از یافتههای علمی را میپذیرد که بر الهیات بهائی منطبق باشند. به بیانی دیگر، نتیجهٔ تعامل یافتههای علمی و الهیات بهائی در زمینهٔ فرگشت با محدودهٔ دینی تعیین میشود. این نتیجهٔ مذاکره بین دو دشمن برابر نیست.[۵۷]
آثار بهائی توضیح میدهد که حقیقت یکی است و علم و دین دو وسیله برای شناخت و درک حقیقت هستند.[۴۰] در دیدگاه بهائی برای درک واقعیت، هم باید به علم و هم به دین رجوع کرد.[۴۶] برای بهائیان، علم و دین دو نظام دانش هستند که نقش مکملی دارند و هر دو با هم پیشرفت تمدن را امکانپذیر میسازند.[۴۶][۵۸] بهائیان معتقدند دین بدون علم عقلگرایی و خرد به خرافات و تعصبات فرو کاسته میشود و علم بدون دین و اخلاق به ابزاری در خدمت ماده گرایی خشک تبدیل میشود.[۴۶]
دین، دولت، و سیاست
سخن گفتن در امور دنیا یا آنچه که به آن یا به رهبران ظاهری آن مربوط است جایز نیست. خداوند سلطنت ظاهری را به پادشاهان دادهاست: هیچکس جایز نیست عملی خلاف نظر سران دولت انجام دهد.
— نامهٔ بهاءالله به اسماعیل ذبیح کاشانی، [۵۹]: ۵۰۶
جدایی دین از سیاست از اصول دیانت بهائی محسوب میشود. به گفته عبدالبهاء دخالت علماء در سیاست فاجعهبار و خطرناک خواهد بود.[۶۰][۶۱][۶۲] نقش دین ترویج اخلاق در جامعه است نه حکمرانی. دین و سیاست باید نقشی جداگانه بازی کنند. نظم اجتماعی علاوه بر نیاز به یک حکومت عادل و کارآمد به انضباط اخلاقی نیز نیازمند است که توسط دین ترویج میشود.[۶۳]
آئین بهائی از پیروان خود میخواهد از فساد اجتناب نمایند، قانونمدار باشند، و در مناسبات خود با مقامات حکومت، درستکار، امین و صادق باشند. به گفته بهاءالله، بهائیان «در مملکت هر دولتی ساکن شوند باید به امانت و صدق و صفا با آن دولت رفتار نمایند».[۶۴][۶۵] آئین بهائی از بهائیان میخواهد از حکومت تبعیت کنند[۶۶] مگر در مواردی که حکومت از آنها بخواهد که اصول بهائی و باورهای دینی خود را زیر پا بگذارند.[۶۷] بهائیان از پیوستن به احزاب سیاسی، انجمنهای مخفی یا شرکت در سیاستهای حزبی منع شدهاند.[۶۸][۶۹][۷۰] دلیل آن این است که حزبگرایی عامل تفرقه و منازعه تلقی میشود و رویکرد آئین بهائی بر وحدت و همکاری تأکید دارد.[۷۱][۷۲] بهائیان در عوض تشویق شدهاند تا فعالانه در حیات اجتماع مشارکت کنند و مساعی خود را در ترویج اهداف اجتماعی - نظیر وحدت نژادی و جنسی، گفتگوی بین ادیان و عدالت اقتصادی - که میتواند منجر به خیر و رفاه همگانی شود صرف کنند.[۷۳][۷۴] این رویکرد امکان تأثیرگذاری بر سیاستگذاریهای اجتماعی دولت از طُرُق قانونی و فراحزبی را نیز در برمیگیرد.[۷۵][۷۶]
اگر شرکت در انتخابات مشروط به وابستگی افراد به احزاب سیاسی نباشد، بهائیان میتوانند در انتخابات شرکت کنند و بنا به تشخیص خود به فرد یا گروهی رای دهند، بدون اینکه در کارزارهای احزاب سیاسی شرکت کنند یا برای کاندیداهای خاصی تبلیغ کنند.[۷۷][۷۸] بهائیان همچنین میتوانند متصدی مشاغل اجرایی شوند یا به عضویت شوراهای شهری یا روستایی که ماهیتی غیر حزبی دارند درآیند.[۷۹][۸۰] به گفته بیت العدل اعظم «بهائیان در پی کسب قدرت سیاسی نیستند. در دولتهای متبوع خود قطع نظر از نوع حکومت، پستهای سیاسی را نمیپذیرند هرچند مسئولیّتهایی را که صرفاً جنبهٔ اداری دارد قبول میکنند».[۸۱]
از دیدگاه تاریخی، علیرغم حمایت از مشروطهخواهی در نوشتههای بهاءالله، رهبران بهائی مراقب بودند که بهطور آشکار از جنبش مشروطه جانبداری نکنند. به نظر میرسد این اجتناب در درجهٔ اول برای جلوگیری از تحریک مخالفان بهائیت در اردوگاههای مخالف و به خطر انداختن جامعه آسیبپذیر بهائی و در درجهٔ دوم، احتمالاً به دلیل نگرانی از به خطر انداختن جنبش مشروطه به خاطر انتساب آن به بهائیان بود. با وجود این، عبدالبهاء در حدود سال ۱۹۰۶ بهائیان را ترغیب کرد که دو ایادی امرالله را برای مجلس انتخاب کنند. او بعداً از مجلس سرخورده شد و از بهائیان خواست که خود را از سیاست جدا کنند، سیاستی که به تدریج به یک اصل بهایی تبدیل شد.[۸۲]
اکثر آرایی که بعداً در دستور کار اصلاحطلبان مشروطه خواه قرار گرفت جزئی از تعالیم بهائی بهشمار میرفت. بهاءالله و عبدالبهاء از نخستین افرادی بودند که با نگارش آثاری به زبان فارسی از دموکراسی و اصلاحات اجتماعی سخن گفتند. در سالهای منتهی به انقلاب مشروطه و در بحبوحه آن گفتمان اصلاحات اجتماعی و مشروطهخواهی در جامعه بهائی تثبیت شده بود و بهائیان سرگرم اجرای اصلاحات اجتماعی در جامعه بودند، من جمله اداره امور خود از طریق تأسیس موسسات دموکراتیک در سراسر ایران، ترویج آموزش همگانی و مدرن از طریق تأسیس مدارس و بهبود وضعیت زنان.[۸۳]
صلح عمومی
دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آئین بهائی است.[۸۴] این آئین بشر را دعوت میکند تا یگانگی بنیادین نوع انسان را بپذیرد و برای دستیابی به صلح جهانی از طریق اقدامات مشترک و مبتنی بر پذیرش وحدت در عین تنوع، برابری، عدالت، رهبری اخلاقی، برابری جنسیتی و… در سطح محلی و بینالمللی تلاش کند.[۸۴] سایر اصولی که بهائیان با دستیابی به صلح عمومی مرتبط میبینند عبارتند از: عدالت اقتصادی و رفع درجات افراطی فقر و ثروت، رفع هر گونه تعصب، آموزش همگانی که جنبههای مادی، انسانی و معنوی زندگی انسان را دربر گیرد و بر هماهنگی علم و دین تأکید داشته باشد، گزینش یک زبان و خط واحد جهانی که افراد علاوه بر زبان مادری خود جهت تسهیل ارتباطات بینالمللی آن زبان را یاد بگیرند.[۸۴]
تعالیم بهائی تحول فردی و اجتماعی بر اساس مطالعه و کاربست اصول اخلاقی و معنوی را ترویج میکند.[۸۴] بهائیان برای یادگیری در مورد اصول زیربنایی یک اجتماع صلح آمیز و چگونگی به کار بستن این اصول و به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران فعالیت میکنند.[۸۴]
از میان بردن فقر مفرط و ثروت بیاندازه
آثار بهائی به ارتباط و بهم پیوستگی افراد به عنوان اجزای اجتماع تأکید دارند و تعالیم بهائی از میان بردن فقر مفرط و ثروت بیاندازه را برای وحدت خانوادهٔ بشری و بنای یک جامعهٔ جهانی برپایهٔ صلح و عدالت لازم میدانند.[۸۵] البته آثار بهائی معتقد به یکسانسازی ثروت و ایجاد برابری کامل اقتصادی میان مردم آن طور که ایدئولوژی کمونیسم ترویج میدهد نیستند و معتقدند چنین یکسانسازیهایی غیرممکن است و به اجتماع صدمه میزند.[۵۲][۴۶] بهاءالله و عبدالبهاء برای از میان بردن فقر فاحش و ثروت مفرط هم تمهیدات ساختاری را لازم میدانند و هم تقویت حس مسئولیت و دغدغه اجتماعی میان افراد را.[۸۶]
منابع مادی و انسانیِ جامعه بشری باید در راه رفاه درازمدت عموم انسانها نه منافع کوتاه مدت یک اقلیت خاص صرف شود و فرهنگ مشارکت، همکاری و خدمت جای خود را به رقابت، مصرف گرایی و حرص بدهد. آئین بهائی بر اشتغال با روحیه خدمت به دیگران،[۸۷] عدم تأثیرپذیری از مادی گرایی[۸۸] و ابراز خصائل اخلاقی همچون درستکاری، صداقت و امانت در فعالیتهای اقتصادی تأکید میکند. از جمله احکامی که به فرد بهائی کمک میکند تا اولویتهای مادی و ضروری اش را متعادل کند حکم حقوقُ الله است که در آن فردِ بهائی به صورت داوطلبانه نوزده درصد درآمد خود را بعد از خرجهای ضروری به تشکیلات بهائی اعطاء میکند تا در راه خیر عموم خرج شود.[۸۹] در سال ۱۳۹۷ بیت العدل اعظم، بهائیان را تشویق کرد که در فعالیتهای جامعه سازی با مشارکت در گفتمانهای مربوط به درک علل ریشه ای فقر یادگیری، دانش و تجربه خود را در این زمینه مستمراً افزایش دهند و در فرایندهای جامعه سازی بکار گیرند[۹۰]
تعلیم و تربیت عمومی و اجباری
در آئین بهائی تأکید شدیدی بر اهمیت تعلیم و تربیت وجود دارد و تعلیم و تربیت به عنوان یکی از عوامل اصلی پیشرفت معنوی و مادی فرد و اجتماع در نظر گرفته میشود.[۴۳] آثار بهائی بیان میکنند که با تعلیم و تربیت است که استعدادهای و توانمندیهای بالقوه افراد پرورش مییابد.[۹۱] آثار بهائی یکی از وظایف اصلی والدین را تعلیم و تربیت فرزندان خود میداند و به خصوص تأکید ویژه ای بر تعلیم و تربیت فرزندان دختر قرار میدهد زیرا در آینده به عنوان مادر نسل بعد را پرورش میدهند.[۹۱] تعالیم بهائی هم به لزوم تربیت معنوی و اخلاقی فرد و هم به تعلیم و آموزش انسانی از جمله کسب علم و یادگیری هنر و فن و حرفه تأکید دارند.[۹۱]
این آموزه بر تعلیم علم و تربیت اخلاقی همگانی تأکید میکند[۹۲] و هدف از تعلیم و تربیت توانمندسازی افراد برای خدمت به جامعه است.[۹۳] بهائیان فعالیتهای گستردهای در ایجاد مدارس نوینِ دخترانه و پسرانه در ایران داشتند. آنان در اواخر قرن نوزدهم با تشویقها و راهنماییهای عبدالبهاء در بسیاری از نقاط ایران، از روستاهای کوچک گرفته تا شهرهای بزرگ مدارس نوینی برپا کردند که پذیرای همه افراد فارغ از دین و جنسیت بود. در این مدارس دانش آموزان با علوم و هنرهای مدرن آشنا میشدند.[۹۴] از دیگر نمونههای تلاشهای جامعه بهائی ایران برای امر آموزش تأسیس دانشگاه علمی آزاد است که در سال ۱۳۶۶ به منظور فراهم کردن امکان تحصیلات عالیه برای بهائیان محروم از تحصیل ایجاد شد.[۹۵]
احکام
در آئین بهائی، احکام به صورت مجموعهای از باید و نبایدها که از روی ترس و هراس از عذاب الهی باید رعایت شوند مطرح نمیشود.[۵۳] بهاءالله احکام را بخش جداییناپذیر ترقّی معنوی انسان میداند.[۵۳] بهائیان معتقدند همانطور که اگر فردی از بام ساختمان بلندی به پایین بپرد به دلیل نادیده گرفتن قوانین فیزیکی عالم دچار صدمه میشود، زیرپا گذاشتن قوانین معنوی که بر عالم وجود حکمفرماست نیز به انسان از نظر معنوی لطمه وارد میسازد.[۵۳] در این دیدگاه، احکام دینی به انسان کمک میکند که زندگی خود را با قوانین معنوی که بر عالم حکمفرماست هماهنگ سازند.[۵۳]
به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی میشود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظمبخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آنها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد.[۴۲] بسیاری از احکام مربوط به زندگی معنوی و اجتماعی فرد در آئین بهائی در «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله ذکر شدهاند. در مقدمه این کتاب آمده اگر چه بسیاری از قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک در این آئین ظهور یا تغییر میکنند.[۳۸] رعایت قوانین شخصی مانند روزه و نماز در عین حالی که به عهده همگان گذاشته شده از وظایف شخصی و فردی محسوب میشوند.[۹۶] بهاءالله احکام را به عنوان یک چارچوب کیفری به هدف اجرای حکم یا مجازات در نظر نمیگیرد، بلکه احکام را به عنوان بخشی ضروری از ترقی معنوی انسان و راهنمای سلوک عرفانی او مطرح میکند.[۹۷][۹۸]
در آئین بهائی احکام غالباً نه به صورت دستورالعملهای جزئی برای موقعیتهای متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شدهاست که در بسیاری موارد فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب میبیند این اصول را به کار میگیرد.[۹۱] تعالیم بهائی دربارهٔ بسیاری از جنبههای زندگی اظهارنظری نمیکنند.[۹۱] در برخی موارد، به صراحت ذکر شده که یک موضوع خاص مسئلهٔ انتخاب فردی است و نه حکم الهی. همچنین در مورد برخی از احکام اجتماعی آئین بهائی که هماکنون به اجرا گذاشته میشوند نیز تأکید کلّی شدیدی بر آگاهی، درک و عقلانیت فرد است.[۹۱] بر طبق بیانات بهاءالله، بهائیان احکام بهائی را باید با سرور و از روی عشق اجرا نمایند.[۵۳] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول نظارت بر رعایت احکام توسط دیگران نیست.[۹۱] در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۹۱] در دیانت بهائی طبقهٔ روحانیون و علمای دینی که بتوانند احکام الهی را وضع یا تفسیر کنند وجود ندارد.[۹۹] ولی و در ساختار جامعه بهائی اقتدار و مرجعیت به شوراهای انتخابی که در راس آنها بیت العدل اعظم قرار دارد سپرده شدهاست نه به افراد.[۱۰۰]
مبنای احکام بهائی آثار مکتوب و رسمی بهاءالله مانند کتاب اقدس و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم است.[۹۱] حکایتهای شخصی و روایتهای شفاهی از زندگی بهاءالله یا دیگر بزرگان این آئین، نمیتوانند به هیچ وجه مبنایی برای تعیین احکام باشند.[۹۱]
در ادامه قسمتی از احکام «کتاب اقدس» که توسط شوقی افندی، تأکید شده آورده میشود:
- پس از رسیدن به سن بلوغ در ۱۵ سالگی خواندن نماز بر هر بهائی واجب است. سه نماز اصلی وجود دارد که فرد حق انتخاب از میان آنها را دارد.[۱۰۱]
- غیبت و افتراء حرام است.[۱۰۲]
- بهائیان بالغ که از سلامت برخوردارند هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی، روزه میگیرند.[۱۰۳]
- بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از داروهای روانگردان منع شدهاند مگر آنکه پزشک استفاده از آنها را تجویز نماید.[۱۰۴][۱۰۵]
- رابطه جنسی فقط بین زن و شوهر مشروع است و همجنسگرایی مجاز نیست.[۱۰۶]
- قمار و استفاده از مواد مخدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است.[۱۰۴]
تاریخچه
به اعتقاد بهائیان تاریخ آئین بهائی با رسالت دو پیامبر ایرانی، باب و بهاءالله آغاز میشود. باب شارع آئین بابی است که بشارت به ظهور آئینی جهانی بعد از خود داد. با گذشت کمی بیش از یک دهه از تیرباران باب، اکثر پیروان باب به بهاءالله به عنوان پیامآوری که باب به ظهورش مژده داده بود ایمان آورند. آئین بهائی با اعلان رسالت بهاءالله و آموزههای او و جانشینانش شکل گرفت. بهاءالله برای تضمین این که بعد از درگذشتش و در گذر زمان جامعهٔ بهائی بتواند به صورت هماهنگ و متحد در مسیر به اجرا درآوردن تعالیمش پیش رود اساسی را تأسیس نمود که به عنوان «عهد و میثاق» شناخته میشود.[۱۰۷] به این ترتیب او چگونگی تداوم جریان هدایت، مسئلهٔ جانشینی و نیز توضیح و تبیین آثارش را با دستورالعملهای روشن، واضح و کتبی مشخص نمود.[۱۰۷][۱۰۸] بر اساس این عهد و میثاق، مسئولیت هدایت و رهبری جامعه پس از بهاءالله، به پسر ارشدش، عبدالبهاء، سپس به شوقی ربانی، نوهٔ عبدالبهاء، و در نهایت همانگونه که بهاءالله تعیین نموده بود به بیت العدل اعظم مُحوّل شدهاست.[۱۰۹] اصل عهد و میثاق وحدت جامعه را تضمین میکند و آنرا از اختلاف و تفرقه حفظ میکند.[۱۰۹]
سید علی محمد باب
سید علی محمد باب، (۱۱۹۸–۱۲۲۹ هجری شمسی، ۱۸۱۹–۱۸۵۰ میلادی) پیامبر ایرانی و شارع آئین بابی است که پیروان بیشماری در دوره شش ساله رسالت خود - از ۲۵ سالگی تا ۳۱ سالگی - از قشرها، اقوام و اصناف مختلف ایران به خود جذب کرد.[۱۱۰][۱۱۱] او خود را مهدی موعود، پیامبری جدید و بشارت دهندهٔ آئینی جهانی که قرار است پس از او توسط «من یُظهِرهالله» (آنکه خداوند او را ظاهر خواهد ساخت)، ظاهر شود خواند و بارها در آثار خود به ظهور او اشاره کرد.[۱۱۲] از آموزههای باب میتوان از پایان دوران اسلام[۱۱۳] آغاز دورهای جدید، تکامل و ظهور تدریجی ظهور وحی در تاریخ بشریت[۱۱۴] و اهمیت حقوق زنان[۱۱۵] نام برد. حکومت قاجار باب را به دورترین نقاط ایران در آذربایجان تبعید کرد، و به تحریک روحانیون به اذیت و آزار، شکنجه و قتل پیروان باب در سراسر ایران پرداخت و در نهایت شش سال بعد از آغاز جنبش بابی، باب را در سن ۳۱ سالگی به همراه یکی از پیروانش در تبریز تیرباران کرد.[۱۱۶] کمی بیش از یک دهه از اعدام باب و کشتار بسیاری از بابیان در ایران، بهاءالله خود را موعود آئین بابی یا همان من یُظهِرهالله نامید.[۱۱۷] اکثر بابیان به او ایمان آوردند و زان پس بهائی نام گرفتند. بهاءالله پیامبر و مؤسس آئین بهائی است.[۱۱۸]
بهاءالله
میرزا حسین علی نوری، ملقب به بهاءالله، (۱۱۹۶–۱۲۷۱ هجری شمسی، ۱۸۱۷–۱۸۹۲ میلادی) در بیست و هفت سالگی، با مطالعهٔ برخی از آثار باب که از طریق مُلاحسین بشرویهای (اولین مؤمن به باب) بدست او رسیده بود به او ایمان آورد و به ترویح آئین باب پرداخت. حکومت به تحریک روحانیون به آزار و اذیت و کشتار بابیان میپردازد[۱۱۹] و باب که چند سال در آذربایجان زندانی بود به همراه یکی از پیروانش در تبریز تیرباران میشود.[۱۲۰] سه سال بعد از اعدام باب بهاءالله به زندان میافتد و مدت چندین ماه در غل و زنجیر نگه داشته میشود.[۱۲۱] بهاءالله در این زندان شاهد اعدام بسیاری از دوستان بابیاش بود.[۱۲۲] وی مینویسد که در این سیاهچال، چندین بار حالات عرفانی-معنوی را تجربه کرده و به مقام رسالت خود آگاه شدهاست.[۱۲۳] بعد از آزادی از زندان یک ماه به او فرصت داده میشود تا از ایران خارج شود. بهاءالله برای ترک ایران عراق را انتخاب میکند و به همراه خانواده و دو برادرش ایران را به قصد عراق ترک میکند.[۱۲۴] آنها پس از یک سفر سخت و عبور از مناطق کوهستانی در سرمای زمستان در اوایل آوریل ۱۸۵۳ وارد بغداد شدند.[۱۲۴][۱۲۵]
در بغداد بهاءالله به تدریج به عنوان رهبر جامعهٔ بازماندهٔ بابیان شناخته میشود[۱۲۶] و به احیای جامعه به شدت سرکوب شده و نابسامان بابی میپردازد.[۱۲۶] او در آثار خود درکی جدید از دین بابی را در اختیار بابیان قرار داد. تعداد پیروان او به شکل فزایندهای رشد کرد و ظرف مدت کوتاهی هم بابیها و هم مقامات ایرانی و عثمانی او را به عنوان رهبر برجسته بابیان شناختند.[۱۲۶]
حکومت ایران که از احیای جامعهٔ بابی تحت رهبری بهاءالله نگران بود مقامات عثمانی را مورد فشار قرار داد تا بهاءالله و یاران در حال فزونی او را به محلی دورتر از مرزهای ایران تبعید کند.[۱۲۷] مقامات عثمانی این موضوع را قبول کرده و بهاءالله را در ۱۸۶۳ به استانبول فراخواندند.[۱۲۶]
در ۲۱ آوریل ۱۸۶۳ قبل از حرکت به استانبول بهاءالله و همراهانش برای دوازده روز در باغ نجیب پاشا در حومه بغداد اقامت کردند. در این مکان بود که بهاءالله به بابیان حاضر اعلان کرد که او پیامآور الهی و همان موعودی است (منیظهرهالله) که باب به آمدنش وعده داده.[۱۲۷] این مناسبت در بین بهائیان به عید رضوان شناخته میشود.[۱۲۸]
پس از چهار ماه سفر زمینی بهاءالله و همراهانش به استانبول وارد شدند.[۱۲۹] پس از حدود سه و ماه نیم اقامت در استانبول، مسئولان حکومت عثمانی دستور تبعید بهاءالله به ادرنه را دادند.[۱۳۰] بهاءالله چهار سال و نیم در ادرنه اقامت داشت.[۱۳۱] در دوران اقامتش در ادرنه بود که شروع به اعلان عمومی رسالت خود نمود. این اعلان عمومی در قالب صدور نامههایی به پادشاهان و سران ممالک صورت گرفت.[۱۲۷] که میتوان از آن جمله نامههایی به ناپلئون سوم در فرانسه، پاپ، ناصرالدین شاه پادشاه ایران و سلطان عبدالعزیز ترکیه اشاره نمود.[۱۲۷] وی در این نامهها خود را موعود تمامی ادیان[۱۳۲] که برای اتحاد نوع بشر ظهور کرده خواند[۱۳۳] و سران کشورها را به پذیرش رسالت خود دعوت نمود[۱۳۴] و از آنها خواست تا از مسابقه تسلیحاتی و تحمیل هزینههای آن بر مردم دست بکشند،[۱۳۴][۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷] برای حل و فصل اختلافاتِ موجود و دستیابی به صلح گرد هم جمع شوند و با ایجاد امنیت جمعی از آن پاسداری کنند.[۱۳۸][۱۳۴][۱۳۵][۱۳۹] بهاءالله در این نامهها همچنین از دموکراسی، حکمرانی قانون و تساوی برای همگان بدون در نظر گرفت دین پشتیبانی نمود.[۱۳۴][۱۳۶][۱۴۰]
در سال ۱۸۶۸ حکومت عثمانی بار دیگر دستور تبعید بهاءالله را صادر کرد و او و گروهی از پیروانش در ۳۱ اوت ۱۸۶۸ وارد زندان-شهر عکا شدند.[۱۴۱] برای دو سال بهاءالله و همراهانش در شرایط بسیار دشوار و نامناسبی در قلعهای محبوس بودند و چندین نفر از همراهان بهاءالله و یکی از پسرانش به اسم میرزا مهدی به دلیل بیماری و سختی شرایط درگذشتند.[۱۴۲][۱۴۱] بهاءالله و همراهانش در ۱۸۷۰ اجازه یافتند زندان را ترک کنند ولی همچنان زندانی بهشمار میرفتند و اجازه خروج از شهر عکا را نداشتند.[۱۳۱]
در ۱۸۷۷ بهاءالله اگرچه همچنان یک زندانی بود اجازه یافت که از شهر عکا خارج شود. او ابتدا برای حدود دو سال در عمارتی در شمال عکا به نام مزرعه ساکن شد[۱۳۱] و سپس از ۱۸۷۹ تا هنگام درگذشت در ۱۸۹۲ در بهجی سکونت گزید.[۱۴۳] او در ۲۹ ماه مه سال ۱۸۹۲ میلادی به دنبال تب خفیفی در سن ۷۵ سالگی در بهجی درگذشت و در محوطه عمارت بهجی به خاک سپرده شد.[۱۳۱]
بهاءالله کتابها، نامهها (الواح) و ادعیه و مناجاتهای بسیاری نگاشت،[۱۴۴] که از آن میان حدود پانزده هزار نامه و متن تا به حال شناسایی شدهاست.[۱۴۵] آثار بهاءالله هماکنون به بیش از ۸۰۰ زبان ترجمه شده و در بیش از ۲۰۰ کشور منتشر شدهاند.[۱۴۶]در این آثار بارها آمدهاست که مخاطب پیام او همه نوع بشر است و هدف از آموزههای او بازسازی عالم و ترقّی بشریت به عنوان یک کل است. او بهطور مشخص اصل یگانگی نوع انسان را اعلان میدارد، سران ممالک را ترغیب میکند تا برای حل و فصل اختلافاتِ موجود و دستیابی به صلح گرد هم جمع شوند و با ایجاد امنیت جمعی از آن پاسداری کنند. او همچنین در راستای رسیدن به یک جامعه متحد جهانی خواستار اتخاذ یک زبان و خط بینالمللی، ترویج یک نظام آموزشی همگانی و اجباری، و تعیین واحد پول و اندازهگیری یکسان میشود. بهاءالله بر ترکِ تعصبات دینی و نژادی و پرهیز از ملیگرایی افراطی تأکید میکند.[۱۴۷][۱۴۸] بهاءالله در آثار خود بیان میکند که نزد خدا زن و مرد برابر هستند و هیچیک بر دیگری برتری ندارد.[۱۴۹] آموزههای او طرفدارِ جدی آزادی زنان است[۱۵۰] و تأکید او بر تعلیم و تربیت دختران یکی از نمونههای متعددِ حمایت وی از بهبود وضعیت زنان است.[۱۵۱]
بهاءالله از بهائیان میخواهد فضائل اخلاقی چون راستگویی، پاکدامنی، درستکاری، امانتداری، وفاداری، ادب، بردباری، عدالت و انصاف را در پیش گیرند[۱۵۲] و با ادیان دیگر با منشی دوستانه و با محبت معاشرت نمایند.[۱۵۳] او همچنین از آنها میخواهد شهروندان نمونه ممالک محل سکونت خود بوده و نسبت به دولت مطبوع خود صادق، درستکار و وظیفهشناس باشند، به هیچوجه سبب خشونت و فساد نشوند،[۱۵۳] و از تعصب، غرور، مجادله، نزاع، غیبت و افتراء پرهیز کنند.[۱۵۲] او هر شکلی از خشونت مذهبی به خصوص جهاد را محکوم و ممنوع اعلام میکند،[۱۵۳] و به تفصیل از نقش دین به عنوان عاملی بازدارنده برای جلوگیری از جرم و حفظ نظم اجتماعی سخن میگوید.[۱۵۳] بهاءالله همچنین جمعآوری صدقه، رهبانیت و بطالت را نفی و بر ضرورت اشتغال به کار تأکید میکند.[۱۵۲]
در اندیشه بهاءالله ذات خداوند قابل شناخت نیست و انسانها او را از طریق تجلی او در پیامبرانش میشناسند.[۱۵۴] به عقیده بهاءالله خداوند خود را در این جهان به واسطه پیامآورانش در یک فرایند تدریجی-ادواری، و منطبق با استعداد درک بشر و مقتضیات زمان و محیط، متجلی میسازد. ادیان از طریقِ فرایندِ «ظهور تدریجی وحی» به هم پیوند میخورند. این فرایند متناوب و در عین حال تکاملی است. با ظهور هر دینی «حقایق ابدی» (اصول معنوی و اخلاقی) که در دین قبل با گذشت زمان و تمسک کورکورانه به سنت به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده میشود. در این نگاه، ظهور پیاپی ادیان را میتوان به آمدن فصل بهار تشبیه کرد، با آمدن هر بهاری شکوفایی و نوزایی جایگزین سرما و مرگِ زمستانِ قبل میشود. در تعالیم بهاءالله، حقایق دینی نسبی هستند و سیری تکاملی میپیمایند به این معنی که آموزههای دینی از طریق ظهور دائمی ادیان با تغییر مقتضیات زمان و ظرفیت فهم بشر تغییر میکنند.[۱۵۵] در دیدگاه بهاءالله، پیامبران هم دارای مقام انسانی و هم مقام الهی هستند. در مقام الهی از آنجا که همگی تجلی خداوند واحد هستند و اسماء و صفات او را منعکس میکنند در حقیقت یکی هستند، ولی در مقام انسانی شخصیتهای انسانی متفاوتی دارند.[۱۵۶]
عبدالبهاء
عباس افندی (۱۲۲۳–۱۳۰۰ هجری شمسی، ۱۸۴۴–۱۹۲۱ میلادی) فرزند ارشد بهاءالله که به نام عبدالبهاء شناخته میشود، سومین شخصیت محوری آیین بهائی است که پدرش بهاءالله آنچنانکه در کتاب اقدس و نیز در کتاب عهدی اشاره کردهاست، وی را به مقام جانشین، مبیّن و مفسر متون بهائی برگزید.[۱۵۷] او در فاصلهٔ سالهای ۱۸۹۲ تا ۱۹۲۱ میلادی مسئولیّت ادارهٔ جامعهٔ بهائی را برعهده داشت.[۱۵۸] بهائیان عبدالبهاء را مفسّر و تبیین کنندهٔ رسمی آثار بهائی، جلوهٔ تمامی آرمانها و ایدهآلهای بهائی و معمار نظم جهانی بهاءالله میدانند.[۱۵۹]
در زمان حیات بهاءالله، او منشی و نماینده پدرش بود. عبدالبهاء اکثر عمر خود را در زندان و تبعید به سر برد. ۹ ساله بود که به همراه پدر به عراق تبعید شد و در نهایت در ۶۴ سالگی (در سال ۱۹۰۸ میلادی) با آزادی تمامی زندانیان عقیدتی امپراتوری عثمانی در نتیجهٔ انقلاب جوانان تُرک، بعد از بیش از پنج دهه از تبعید و زندان رهایی یافت. او بعد از آزادی برای انتشار آئین بهائی و ترویج آموزههای پدر به مصر، اروپا و آمریکای شمالی سفر کرد.[۱۶۰] سفرهای سه ساله او در غرب نقش به سزایی در ایجاد جوامع بهائی در آنجا و انتشار آئین بهائی در سایر نقاط دنیا ایفا نمود. در آمریکای شمالی به حدود ۴۵ شهر در ایالات متحده و کانادا سفر کرد.[۱۶۱] در این سفر حدود ۳۷۳ سخنرانی داشت و جمعاً حدود ۹۳ هزار نفر مخاطب وی قرار گرفتند.[۱۶۱] عبدالبهاء در اروپا و آمریکا به نام پیامبر صلح معروف شد. مطبوعات آن زمان، اغلب او را «پیامبر ایرانی» مینامیدند.[۱۶۲] عدهای از صاحبنامان غرب چون الکساندر گراهام بل مخترع تلفن، پرزیدنت روزولت رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا و آدمیرال پری کاشف قطب جنوب در این اسفار با وی دیدار کردند.[۱۶۳]
عبدالبهاء اغلب در سخنرانیهای خود در غرب، اعتقادات اساسی و اصول آئین بهائی را شرح میداد،[۱۶۴] از جمله اینکه: هر فرد باید خود بهطور مستقل و به دور از تعصّب به جستجوی حقیقت بپردازد،[۱۶۴] تمام ادیان الهی جلوههای مختلف یک حقیقت واحد هستند،[۱۶۴] دین باید در هماهنگی با علم و عقل باشد،[۱۶۴] نوع انسان یکی است و همه در مقابل خداوند برابرند،[۱۶۴] تعصّبات دینی، سیاسی و ملّی مخرّب و مبتنی بر جهل است،[۱۶۳] فقر شدید و ثروت مفرط باید از میان برداشته شود،[۱۶۳] همهٔ افراد باید در مقابل قانون یکسان باشند و عدالت در اجتماع برقرار باشد،[۱۶۳] زنان و مردان با هم برابرند و باید از حقوق برابر مخصوصاً در امر آموزش برخوردار باشند،[۱۶۳][۱۶۵] دین باید باعث محبت و وفاق بین مردم شود، در غیر این صورت بیدینی بهتر است[۱۶۵] همهٔ کودکان باید آموزش دریافت کنند[۱۶۳] و دین باید از سیاست جدا باشد.[۱۶۵] عبدالبهاء همچنین به موضوع صلح بسیار در سخنرانیهای خود توّجه میکرد و هشدار میداد که ناآرامیها در منطقهٔ بالکان میتواند به جنگی تبدیل شود که سراسر اروپا را بگیرد.[۱۶۳] همچنین در آمریکا، برای مسئلهٔ روابط نژادی اهمیّت ویژهای قائل بود و افراد از نژادهای مختلف را تشویق میکرد که به دنبال یافتن نقاط مشترک و همکاری باشند.[۱۶۳] وی هم در آمریکا و هم در اروپا با فقرا ملاقات میکرد و بر وظیفهٔ اجتماعی ثروتمندان در قبال فقرا تأکید مینمود.[۱۶۳]
عبدالبهاء در ماه ژوئن ۱۹۱۳ بعد از سه سال سفر در غرب از طریق مصر به حیفا بازگشت.[۱۶۶] در مدّتی کمتر از یک سال با آغازجنگ جهانی اول در اوت ۱۹۱۴ دیگر امکان سفرهای بیشتر برای وی وجود نداشت.[۱۶۷] آن روزها دوران خطرناکی برای وی و اطرافیاناش بود[۱۶۸] و عبدالبهاء از طرف جمال پاشا، فرماندار جدید سوریه مورد تهدید قرار گرفته بود.[۱۶۷] سالهای جنگ باعث وقوع قحطی در منطقه شد که عبدالبهاء با تأمین غلات از مزارع بهائی در درّهٔ اردن توانست از وقوع فاجعهٔ محلّی جلوگیری کند.[۱۶۷] با آغاز حکومت قیمومت بریتانیا بر فلسطین، دولت جدید در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۲۰ میلادی به دلیل «تلاشهای انساندوستانه در طول جنگ جهانی اول» لقب سلطنتی «سِر» به او داد.[۱۶۷] عبدالبهاء سالهای بعد از جنگ را به رسیدگی به امور جامعهٔ بهائی پرداخت.[۱۶۷] وی علاوه بر اینکه در این دوران یک چهرهٔ برجستهٔ محلّی بود، به عنوان رهبر یک آئین بینالمللی نیز شناخته میشد.[۱۶۷] عبدالبهاء در سال ۱۹۲۱ درگذشت.[۱۶۸]
شوقیافندی
شوقی افندی ربّانی (۱۲۷۶–۱۳۳۶ هجری شمسی، ۱۸۹۷–۱۹۵۷ میلادی) که به شوقی افندی هم شناخته میشود، نوه دختری عبدالبهاء بود، و طبق وصیت نامه عبدالبهاء (الواح وصایا) پس از وی، مسئولیّت رهبری جامعه بهائی را به مدت ۳۶ سال تا درگذشتش بر عهده گرفت.[۱۶۹][۱۷۰]
او با تکیه بر الواح وصایای عبدالبهاء که به تعبیر خود او «منشور نظم اداری بهائی» است، نظم اداری آئین بهائی را بنا ساخت و پس از مطالعهٔ دقیق آثار بهاءالله و عبدالبهاء دربارهٔ تأسیس مؤسّسات بهائی، روشهائی ابداع کرد تا بتوان مؤسّسات و تشکیلات بهائی را ایجاد نمود.[۱۷۱]
به موازات همهٔ این اقدامات، به ترجمهٔ آثار بهائی از زبانهای فارسی و عربی به زبان انگلیسی پرداخت و الگویی برای ترجمهٔ این آثار برای دیگران و برای آیندگان ایجاد کرد. کتاب «تاریخ نبیل»، نوشتهٔ نبیل زرندی که مربوط به تاریخ سالهای اوّلیّهٔ آئین بهائی است را تلخیص و ترجمه نموده، به نام «مطالع الانوار» منتشر کرد. او همچنین بهطور مستقل تاریخ آئین بهائی را در کتابی به اسم «God Passes By» مدوّن نمود.[۱۶۹][۱۷۲]
او بعد از شکلگیری نظم اداری بهائی و محفلهای بهائی اقدام به اجراء برنامههایی سازمانیافته برای انتشار آئین بهائی نمود و نقشههایی ملی و بینالمللی برای این منظور طراحی کرد. شوقی افندی شخصاً طی نامههای بی شماری (حدود ۱۷۰۰۰ نامه) به جوامع بهائی در سراسر عالم به ترغیب و تشویق آنها در اجرای این نقشه مبادرت نمود. در زمان رهبری او شمار کشورهایی که آئین بهائی در آن مستقر شده بود به نحو چشمگیری افزایش یافت.[۱۷۳][۱۶۹]
شوقی افندی اقدامات فراوانی در احداث و توسعه مرکز جهانی بهایی را در منطقه حیفا-عکا انجام داد. وی آرامگاهی زیبا بر مزار باب ساخت و باغهایی گسترده در اطراف مزار باب در دامنه کوه کرمل و آرامگاه بهاءالله معروف به روضهٔ مبارکه در خارج شهر عکّا طراحی و ایجاد نمود. او همچنین ساخت آرشیو بینالمللی بهائی (دارآلاثار) را که اولین ساختمان از مجموعه ساختمانهای مرکزی اداری بهائی در دامنه کوه کرمل در حیفا بود به اتمام رساند.[۱۶۹]
شوقی افندی، در این سالها، نهایت توجه خود را به بنای مؤسّسات محلی و ملّی معطوف داشت و اصول انتخابات بهائی را برای جوامع بهائی سراسر عالم تشریح نمود. برای جامعهای که کشیش و روحانی ندارد، این هیئتهای منتخب دموکراتیک، اساس همهٔ پیشرفتهای دیگر محسوب میشدند. او تلاش کرد جامعههای نو پای بهائی را به مرتبهای برساند که مؤسّسات و تشکیلات بهائی قابلیت و توانائی تشکیل بیت العدل اعظم را داشته باشند. بیت العدل اعظم همان مؤسّسهای است که از چند سال پس از درگذشت شوقی ربّانی تا کنون، رهبری و قیادت جامعهٔ بهائی در سراسر عالم را به عهده دارد و در آینده نیز این مسئولیّت را به عهده خواهد داشت.[۱۷۴][۱۷۵]
بیت العدل اعظم
در آئین بهائی طبقه روحانی و مجتهد دینی وجود ندارد و در ساختار جامعه بهائی اقتدار و مرجعیت به شوراهای انتخابی که در راس آنها بیت العدل اعظم قرار دارد سپرده شدهاست نه به افراد.[۱۰۰] بیتالعدل اعظم شورای بینالمللی آئین بهائی و بالاترین مقام تصمیمگیری این آئین است. این مجمع ۹ عضو دارد که هر ۵ سال یک بار توسط اعضای محفلهای ملی بهائی - شوراهای انتخابی بهائی کشورهای جهان - انتخاب میشوند.[۱۷۶] نخستین انتخابات بیت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ میلادی (۱۳۴۲ هجری شمسی) برگزار شد.[۱۷۶] بیت العدل اعظم در سال ۱۹۷۲ میلادی اساسنامه خود را تنظیم کرد و در آن جنبههای مختلف نحوهٔ عملکرد و اختیارات و وظایف را خود مشخص نمود.[۱۷۶] بر مبنای این اساسنامه این وظایف و اختیارات را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: اداره امور جامعه بهائی در سطح جهانی، هدایت، سازمان دهی و هماهنگ سازی فعالیتهای بهائی در سطح جهانی، محافظت از متون بهائی، محافظت از جامعهٔ بهائی در برابر آزار و اذیت و سرکوب؛ انتشار آئین بهائی، گسترش و تقویت نظم اداری بهائی؛ ترویج خصلتهای معنوی در جامعهٔ بهائی و دوستی و صلح میان ملتها؛ پیادهسازی، لغو یا تغییر آن دسته دستورها و احکام که به وضوح در متون بهائی مطرح نشدهاست؛ تضمین حقوق، آزادی و اقدامات افراد؛ بکار بستن اصول و احکام بهائی؛ هدایت و هماهنگی فعالیتهای بهائیان در سراسر جهان.[۱۷۷]
ساختار اداری
نحوهٔ سازماندهی و اداره امور جامعه بهائی، نظم اداری نامیده میشود.[۱۷۸][۱۷۹] طرح کلی این نظام توسط بهاءالله در کتاب اقدس و سایر آثارش مشخص شدهاست.[۱۸۰] در آئین بهائی طبقه روحانی و مجتهد دینی وجود ندارد و در ساختار این جامعه اقتدار و مرجعیت به افراد داده نشده بلکه به شوراهای انتخابی سپرده شدهاست.[۱۸۰] این شوراهای انتخابی در سطح محلی، ملی و بینالمللی فعالیت دارند. در سطح محلی، این شوراها محفل روحانی محلی و در سطح ملی، محفل روحانی ملی نامیده میشوند.[۱۸۱] شورای بینالمللی انتخابی بهائی، بیت العدل اعظم نام دارد که اعضایش هر ۵ سال یک بار انتخاب میشوند. این نهاد در رأس ساختار اداری بهائی قرار دارد.[۱۷۸] شوراهای انتخابی در در حوزه عملکرد خود اختیارات تقنینی، اجرایی و قضایی دارند.[۱۸۲]
طبق احکام منصوص آئین بهائی، در انتخاب مؤسسات بهائی هرگونه تبلیغات، کاندیداتوری، نامزد شدن و نامزد کردن، حزبگرایی، و مبارزات و کمپینهای انتخاباتی مطلقاً ممنوع است.[۱۸۳] هر کدام از راِی دهندگان در حالت دعا و توجه و با در نظر گرفتن معیارهای اخلاقی و معنوی مطرح در آثار بهائی، به حکم وجدان خود شایستهترین افراد را برای عضویت در مؤسسه مورد نظر انتخاب میکنند.[۱۸۳] در تمامی انتخابات بهائی، در سطح محلی، ملی و بینالمللی، رأی دهندگان نام افراد مورد نظر خود را روی برگه رأی مینویسند.[۱۸۴][۱۸۳] رأیگیری در سطح محلی توسط محفل روحانی محلی اداره میشود. در هر شهر و روستایی که تعداد بهائیان ۲۱ سال به بالای آن حداقل ۹ نفر باشد هر سال انتخاباتی برگزار میگردد که در جریان آن ۹ فرد مستقیماً از جانب بهائیان آن محل با رعایت موازین انتخابات بهائی به عضویت محفل محلی در میآیند.[۱۸۵] رأیگیری از طریق برگه رأی مخفی است یعنی کسی ار رأی دیگران اطلاع ندارد. این موضوع باعث میشود که رایدهندگان بتوانند آزادانه و فارغ از فشارهای بیرونی به هر آن که خود صلاح میدانند رأی دهند.[۱۸۴] اعضای محفل روحانی ملی که امور جامعه بهائی را در سطح کشور اداره میکند سالانه از طریق نمایندگان منتخب محافل روحانی محلیِ سراسر کشور انتخاب میشوند.[۱۸۶] نمایندگان محافل محلی، اعضای محفل روحانی ملی را از بین کلیه اعضای جامعه بهائی آن کشور با رعایت موازین انتخابات بهائی انتخاب میکنند.[۱۸۶] نه نفری که از دیگران بیشتر رأی بیاورند به عضویت محفل ملی در میآیند.[۱۸۶] و در نهایت اعضای تمامی محفلهای ملی بهائی سراسر جهان هر ۵ سال یک بار بیت العدل اعظم را انتخاب میکنند.[۱۸۷][۱۸۶]
علاوه بر شوراهای انتخابی، موسساتی نیز هستند که به صورت انتصابی فعالیت میکنند و عمدتاً نقش مشاوره و تشویق جامعه بهائی را بر عهده دارند.[۱۸۰][۱۸۱] مؤسسات انتصابی با تشویق و پرورش ابتکارات فردی بر پویایی جامعه میافزاید.[۱۷۹] هیئت مشاورین قارهای که متشکل از ۸۱ نفر است هر پنج سال توسط بیت العدل اعظم منصوب میشوند.[۱۸۸] مشاورین به محافل روحانی مشاوره میدهند، مشوق اقدامات و ابتکارات فردی هستند و به رشد و سرزندگی جوامع بهائی کمک میکنند. برخلاف مؤسسات انتخابی، هیئت مشاورین قارهای اختیارات تقنینی، اجرایی و قضایی ندارد.[۱۸۹] مشاورین قارهای افرادی را برای کمک با عنوان هیئت معاونین منصوب میکنند و معاونین نیز دستیارانی برای خود از جامعه بهائی برمیگزینند.[۱۸۹] در حالی که مشاورین قارهای در هر دو سطح قارهای و کشوری فعال هستند، معاونین و دستیاران ایشان در سطوح منطقهای و محلی فعالیت میکنند.[۱۸۹] برای هماهنگی و هدایت فعالیتهای مشاورین قارهای، بیت العدل اعظم هیئتی تحت عنوان دارالتبلیغ بینالمللی برای ۵ سال منصوب میکند که متشکل از ۹ نفر است.[۱۸۹]
آمار و گستره جغرافیایی
آخرین گزارش از پایگاه داده دانشنامه جهانی مسیحی جمعیت پیروان دیانت بهائی را ۷٫۹ میلیون در سال ۲۰۱۵ برآورد کردهاست.[۳۰] این منبع همچنین تعداد مناطقی را که بهائیان در آن زندگی میکنند «بیش از ۱۰۰٬۰۰۰» محل میداند.[۳۰] تخمینهای پایگاه داده دایرةالمعارف جهانی مسیحی همچنین راهنمایی تقریبی برای توزیع منطقهای جمعیت بهائیان ارائه میدهد. مناطق جنوب صحرای بزرگ آفریقا (۲٫۳۷ میلیون؛ ۲۹٫۹٪) و جنوب آسیا (۲٫۱۳ میلیون؛ ۲۶٫۸٪) بیشترین تراکم جمعیتی بهائی را در دنیا دارند.[۳۰] دانشنامه بریتانیکا دیانت بهائی را دومین دین از لحاظ گسترش جغرافیای در جهان میداند.[۳۱]
بزرگترین جمعیت بهائی جهان در هند زندگی میکنند که در سال ۲۰۱۰ حدود ۱٫۹ میلیون تخمین زده شدهاست.[۱۹۰] همچنین بر اساس انجمن اسناد دادههای دین، دیانت بهائی بزرگترین اقلیت دینی در ایران،[۱۹۱][۱۹۲] پاناما[۱۹۳] و بلیز،[۱۹۴] دومین دین بزرگ بینالمللی در بولیوی،[۱۹۵] زامبیا،[۱۹۶] پاپوآ گینه نو[۱۹۷] و سومین دین بینالمللی بزرگ در چاد[۱۹۸] و کنیا است.
طبق آمار سال ۲۰۰۱ تعداد مناطقی که بهائیان در آن سکونت دارد ۱۲٬۷۳۸۱ میباشد که در ۱۹۰ کشور و قلمروهای وابسته پراکنده شدهاست.[۳۰] طبق همین آمار ۱٬۱۷۴۰ محفل روحانی محلی و ۳۳ انتشارات بهائی وجود دارند، متون بهائی به ۸۰۲ زبان ترجمه شده و بهائیان حدوداً ۲٬۱۱۲ قبیله، نژاد و گروه قومی را در جهان نمایندگی میکنند.[۳۰] در حال حاضر ۱۱ عبادتگاه بهائی وجود دارد که شامل هشت عبادتگاه «قاره ای» و سه عبادتگاه محلی است. به علاوه طرحهایی برای چهار معبد دیگر نیز به اجرا گذاشته شدهاست.[۳۰]
طبق آمار مرکز جهانی بهائی، در حال حاضر ۱۹۲ محفل روحانی ملی بهائی در جهان وجود دارد.[۳۰] در سراسر جهان بهائیان بیش از ۶۰ هزار کلاس تعلیم و تربیت کودکان و گروههای توانافزایی نوجوانان (۱۲–۱۵ ساله) برگزار میکنند که به روی همگان باز هستند.[۳۰] بهائیان جهان تا کنون بیش از ۷۰ هزار پروژهٔ کوتاهمدت توسعهٔ اجتماعی و اقتصادی را به انجام رساندهاند و در حال حاضر ۱۵۰۰ پروژهٔ بلندمدت توسعه در جریان است.[۳۰] آنها همچنین بیش از ۱۵۰ سازمان برای توسعه اجتماعی و اقتصادی در نقاط مختلف جهان تأسیس کردهاند.[۳۰]
تقویم بهائی
تقویم بهائی یک تقویم خورشیدی است که از نوزده ماه نوزده روزه به علاوه چهار روز (یا در سالهای کبیسه ۵ روز) که ایام هاء نامیده میشوند تشکیل شدهاست.[۱۹۹] دوران چهار (یا ۵ روزه) ایام هاء زمانی برای جشن و شادی، نیکوکاری و امور خیریه و مهمان نوازی است و دقیقاً قبل از شروع ماه آخر در تقویم بهائی که ماه روزه داری است قرار دارد.[۲۰۰] شروع سال نو در تقویم بهائی مطابق با نوروز و اعتدال بهاری در نیمکره شمالی است.[۲۰۰] در تقویم بهائی هر ماه نامی دارد که برگرفته از یکی از صفات الهی است.[۲۰۱]
جایهای دینی بهائیان
اماکن مقدس بهائیان
حیفا و عکا برای بهائیان شهرهایی مقدساند. آرامگاه بهاءالله در عکا و آرامگاه سیدعلیمحمد باب در حیفا واقع شدهاست.[۲۰۲]
همچنین مکانی به نام بهجی که در فاصله بین دو شهر حیفا و عکا واقع شده، جزو اماکن مقدس بهائیان است.[۲۰۳]
معابد بهائی
در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرقالاذکار تلفیق میشوند و آثار بهائی مشرقالاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت میدانند.[۴۷] مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شدهاست و در اطراف آن موسسات عامالمنفعه ای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است.[۲۰۴][۴۷]
در حال حاضر هشت معبد بهائی قاره ای یا منطقهای بهائی در جهان وجود دارند که واقع در استرالیا، ساموآ، اوگاندا، شیلی، آلمان، هندوستان، پاناما و ایالات متحده آمریکا هستند.[۲۰۵][۲۰۶]
هر یک از این معابد معماری خاص خود را دارند که با تأثیر از فرهنگ محلی و در همخوانی با عناصر زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی بومی هر منطقه طراحی شدهاست.[۲۰۷] از جمله خصوصیات مشترک در طراحی این معابد این است که همه طرحی دایرهوار، ۹ ضلع، ۹ در ورودی و گنبد دارند و پیرامون آنها را باغ و فضای سبز فرا گرفتهاست.[۴۷][۲۰۷]
در معابد بهائی موعظه یا آداب و آئین خاصی انجام نمیپذیرد.[۲۰۷] برنامه دعا و نیایش در این معابد شامل قرائت آثار بهائی و متون دینی سایر ادیان است که میتواند به زبانهای مختلف و به شکل قرائت ساده یا همراه با آواز صورت گیرد.[۴۷][۲۰۷] معابد بهائی به روی همگان از هر دین، نژاد، ملیت، قوم و جنسیت باز هستند.[۲۰۷]
در اردیبهشت سال۱۳۹۱ (آوریل ۲۰۱۲) شورای حاکمهٔ بینالمللی دیانت بهائی، بیتالعدل اعظم، برنامهٔ ساخت دو معبد ملی (در جمهوری دموکراتیک کنگو و پاپوآ گینه نو) و ۵ معبد محلی (باتامبانگ در کامبوج، بیهار شریف در هندوستان، ماتوندا سوی در کنیا، نورته دل کائوکا در کلمبیا و تانا در وانواتو) را اعلام کرد.[۲۰۸] معبد بهائی باتامبانگ در کامبوج در سپتامبر ۲۰۱۷ (شهریور ۱۳۹۶) بازگشایی شد[۲۰۹] و معبد بهائی محلی نورته دل کائوکا در کلمبیا در ژوئیه ۲۰۱۸ (مرداد ۱۳۹۷) افتتاح شد.[۲۱۰]
آثار بهائی
کتابها و نامههای بسیاری توسط بهاءالله، عبدالبهاء و شوقی افندی نوشته شدهاست که همگی جزو آثار بهائی دستهبندی میشوند.[۲۱۱] در آئین بهائی آثار باب و بهاءالله به عنوان وحی یا کلام الهی، متون و سخنرانیهای عبدالبهاء و آثار شوقی افندی به عنوان تفسیر و تبیین رسمی و آثار بیت العدل اعظم به عنوان تشریع و توضیحات رسمی در نظر گرفته میشود.[۲۱۲]
آثار بهائی از حدود سال ۱۸۸۲ به بعد به دستور بهاءالله در هند منتشر میشدند. پس از سال ۱۸۹۲، انتشار این آثار به مصر منتقل شد.[۲۱۳] در ایران لجنه انتشارات آثار بهائی (به انگلیسی: Baha’i Publishing Trust) بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۷۹ آثار مقدس بهائی را به زبان اصلی، یعنی فارسی و عربی منتشر میکرد که با وقوع انقلاب ایران انتشار آنها به هفهایم لانگنهین در آلمان غربی، هند و ویلمت در آمریکا منتقل شد.[۲۱۴][۲۱۵] آثار بهائی به زبانهای زیادی ترجمه شدهاند. بخشی از آثار بهاءالله به ۸۰۲ زبان ترجمه شدهاست.[۲۱۶] جامعه بهائی ترجمه انگلیسی آثار بهائی، نه نسخههای خطی، را به عنوان متون رسمی منتشر میکند. ترجمه به سایر زبانها از روی ترجمه انگلیسی انجام میشود.[۲۱۷]
آثار بهاءالله
بهاءالله متون متنوعی شامل کتاب، نامه و رساله از خود بر جای گذاشتهاست که بهائیان آنها را کلام خدا در نظر میگیرند.[۲۱۱] آثار بهاءالله در اصل خود به زبان فارسی و عربی نگاشته شدهاست و امروز به بیش از هشتصد زبان ترجمه شدهاست.[۲۱۱][۲۱۶] برخی از این آثار عبارتند از:
- کتاب اقدس
- کتاب ایقان
- کلمات مکنونه فارسی
- کلمات مکنونه عربی
- کتاب بدیع
- اشراقات
- اقتدارات
- هفت وادی
- چهار وادی
- دریای دانش
- جواهر الاسرار
آثار عبدالبهاء
- رساله مدنیه
- رساله سیاسیه
- خطابات (سه جلد)
- مکاتیب (نه جلد)
- مفاوضات
- مقاله شخصی سیاح
- تذکرة الوفاء
- مجموعه الواح به افتخار بهائیان پارسی
- الواح وصایا
سرکوب و آزار و اذیت بهائیان
«یک بهائی، پر از اضطراب، دارد زندگی میکند. هیچ بهائی نمیتواند فکر کند که حتی برای متوفیانش سنگ قبرِ درست و حسابی بگذارد؛ تمام اماکن مقدسی که برای بهائیان وجود داشته، با خاک، یکسان شده. اموال بهائیان، غصب میشود به عنوان بیتالمال؛ در سالهای اولیهٔ انقلاب، ۲۰۰ نفر بهائی، تنها به خاطر بهائی بودن، کشته شدند. در سال[های] اخیر، دوباره، بهائیها را زندانی میکنند».
شبنم طلوعی[۲۱۸]
از ابتدای پیدایش آئین بابی در سال ۱۸۴۴ میلادی و پس از آن آئین بهائی در ۱۸۵۲ میلادی مخالفت و سرکوب توسط علمای دینی شیعه و حکومت قاجاریه با این دو آئین آغاز شد. بهائی ستیزی در دوران حکومت قاجاریه در ایران به اشکال گوناگون دیده میشد. انتشار مطالب بر ضدّ آئین بابی و بهائی و تبعید، حبس، شکنجه و قتل و کشتار پیروان، از روشهای رایج بهائی ستیزی در آن دوران بود.[۲۱۹][۲۲۰] بهائی ستیزی در دوران حکومت پهلوی نیز اگرچه نسبت به دوران قاجاریه کم تربود، ولی به همان اَشکال سابق ادامه داشت.[۲۱۹][۲۲۰] در دوران قاجار آزار و اذیتها بیش تر از طرف عوامل محلی صورت میگرفت و حکومت مرکزی گاهی از این برخوردها حمایت میکرد و گاهی به دلیل ترس از دست دادن کنترل با آنها مخالفت مینمود.[۲۱۹] اما در دوران پهلوی با قوی تر شدن حکومت مرکزی، این خود دولت بود که به تدریج عامل اصلی آزار و اذیت بهائیان شد. در نتیجه شکل آزار و اذیتها از حرکتهای تهاجمی عوام در دوران قاجار تغییر کرد و ماهیتی اداری به خود گرفت که اغلب همراه با بخشنامهها و آئیننامههای دولتی بود.[۲۱۹]
در دورهٔ جمهوری اسلامی (از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون) بهائی ستیزی مجدداً به شکلی شدید و مستمر ادامه یافتهاست. بعد از انقلاب ایران و به قدرترسیدن مسلمانان شیعه در راس حکومت، تبعیضهای اجتماعی و تبلیغات منفی از سوی حکومت و نهادهای وابسته به آن، علیه اصول دیانت بهائی و باورمندان به آن به شکلی «سازمانیافته»[۲۲۱] شکل گرفت.[۲۲۲] بر خلاف دورانهای قبل که بهائیان قربانیان اقدامات پراکنده حکومتی بودند، پس از انقلاب اسلامی طرح مشخص و برنامهریزیشدهای برای نابودی جامعهٔ بهائی شکل گرفت.[۲۱۹]
خمینی قبل از اینکه به قدرت برسد دشمنی خود با بهائیان را اعلام کرده بود و واضح ساخته بود که اقلیت سیصد هزار نفرهٔ بهائیان ایران که بزرگترین اقلیت دینی کشور بود از حقوق پایهٔ انسانی که سایر اقلیتهای دینی برخوردار بودند محروم خواهند شد.[۲۲۰] پس از انقلاب قانون اساسی جدید کشور به عمد بهائیان را به رسمیت نشناخت و برای آنها هیچ حقی قائل نشد. دادگاههای جمهوری اسلامی ایران به نوبهٔ خود از بهائیان در برابر قتل و ضرب و تعرضات دیگر حمایت نمیکنند و آنان را مشمول حق دریافت خسارت ندانسته به این ترتیب هر آزار و تجاوزی به بهائیان مجاز انگاشته میشود و مصونیت قضایی دارد.[۲۲۰]
دبیرکل سازمان ملل متحد، بان کی مون، در گزارش سال ۲۰۱۶ خود در ارتباط با وضعیت حقوق بشر در ایران، بهائیان را ستمدیدهترین اقلیت دینی ایران نامید.[۲۲۳]
از جمله موارد سرکوب و آزار و اذیت بهائیان ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ممنوع اعلام کردن تمامی موسسات (شوراهای انتخابی) و فعالیتهای جامعهٔ بهائی[۲۱۹][۲۲۰]
- دستگیری و اعدام اعضای شوراهای انتخابی بهائی در سطح محلی و ملی (محفلهای ملی و محلی)[۲۱۹]
- مصادره اماکن و داراییهای متعلق به جامعهٔ بهائی[۲۱۹][۲۲۰]
- مصادره و تخریب امکان دینی و قبرستانهای بهائی[۲۱۹][۲۲۴]
- زندان و شکنجه بهائیان[۲۱۹][۲۲۰]
- اخراج بهائیان/ممانعت از اشتغال آنها در مشاغل دولتی[۲۱۹]
- ایجاد شرایط فشار بر صاحبان مشاغل برای اخراج کارکنان بهائی خود[۲۱۹]
- عدم پرداخت حقوق بازنشستگی و صدور دستور مبنی بر اینکه بهائیان حقوقهای دریافتی پیشین خود را بازگردانند[۲۱۹]
- تعطیل کردن مغازهها و کسب و کارهای بهائیان[۲۱۹][۲۲۳]
- محرومیت از تحصیل در مدارس و دانشگاه ها[۲۱۹][۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷]
- ممانعت از ثبت ازدواج بهائیان[۲۱۹]
- عدم صدور جواز کفن[۲۱۹]
- مصادره املاک، داراییهای شخصی بهائیان[۲۱۹][۲۲۸]
- تخریب منازل[۲۱۹]
- آدمربایی و قتل[۲۱۹]
- مصونیت قضایی برای متجاوزان به حقوق افراد بهائی[۲۱۹]
- نفرتپراکنی و انتشار تبلیغات ضد-بهائی در رسانهها و تحریک عموم علیه بهائیان[۲۲۳][۲۲۹]
- سوزاندن بهائیان.[۲۳۰]
مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی
بر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، بهائیان علاوه بر محرومیت از اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز محروم میباشند. این مصوبه که به تاریخ ششم اسفند ۱۳۶۹ (۲۵ فوریه ۱۹۹۱) صادر شده و در بند سوم آن ذکر شده که باید از ثبت نام بهائیان در دانشگاهها جلوگیری به عمل آید و چنانچه هویت بهائی فردی هنگام تحصیل احراز گردد باید از تحصیل محروم شود و همچنین در ۱۱ آبان ماه سال ۱۳۸۵ نیز مجدداً به تصویب شورای انقلاب فرهنگی و وزارت اطلاعات رسیدهاست بدین مضمون که بهائیان نمیتوانند در دانشگاهها ثبت نام کنند و در صورت ثبت نام باید اخراج گردند.[۲۳۱][۲۳۲]
واکنشها به بهائیستیزی
موج آزار و اذیت و سرکوب بهائیان در ایران پس از انقلاب اسلامی توجه جامعهٔ بینالمللی را به خود جلب کردهاست. مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سایر نهادهای سارمان ملل متحد، سازمانهای حقوق بشر بینالمللی، دولتهای مختلف، دانشگاهیان و روزنامه نگاران کشورهای مختلف، فعالان مسلمان حقوق بشر و چهرههای ترقی خواه جامعهٔ ایران متوجه بی گناهی و رنج بهائیان شده و سرکوب آنها توسط حکومت ایران را محکوم کردهاند و خواستار پایان دادن به این آزار و اذیت شدهاند.[۲۲۰]
علل بهائیستیزی
برنارد لوئیس معتقد است که حکومتهای اسلامی و جوامع مسلمان همواره در پذیرش ادیانی که پس از اسلام ظهور پیدا کردهاند و به خدای یگانه اعتقاد دارند (مانند بهائیان) دچار مشکل فراوان بودهاند؛ چرا که از یک سو نمیتوان پیروان این آئینها را همانند پیروان ادیان چندخدایی آسیا یا انیمیست در آفریقا سرکوب کرد و از سوی دیگر هم برخورد با آنها همانند مسیحیان و یهودیان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذیرش آنها مغایر پذیرش ختمیت وحی در زمان زندگی پیامبر اسلام است.[۲۳۳] آدام سیلورشتاین معتقد است که به علت ضعف ایران در قرن بیستم مردم ایران به دنبال علتی برای این موضوع بودند و به همین تئوریهای توطئهای از اینکه یهودیان، بهاییان، فراماسونها و… مقابل پیشرفت ایران میایستند به وجود آمد و بین مردم و حتی قشرها تحصیلکرده جامعه محبوبیت یافت.[۲۳۴]
تئوری توطئه
تئوریهای توطئه در ایران مجموعهٔ از باورها هستند که سیر وقایع و تاریخ ایران و سیاست آن را به نیروهای متخاصم خارجی و سازمانهای مخفی نسبت میدهند. در روانشناسی اجتماعی معاصر این تئوریهای به عنوان مجموعههایی بسط یافته از «توهمات جمعی» تعریف میشوند.[۲۳۵] یکی از گروههایی که در ایران علیه آنها تئوری توطئه مطرح شدهاست بهائیان هستند.[۲۳۶]
اعتقاد به توطئه پیروان آیین بهائیت بر پایه سندی جعلی منسوب به شاهزاده دیمیتری ایوانوویچ دالگوروکف (معروف به کنیاز دالگورکی)، سفیر کبیر روسیه در ایران در سالهای ۱۲۶۳ تا ۱۲۷۰ است. این سند مدّعی است شاهزاده بابیت و بهائیت را به منظور تضعیف تشیع و بهطور کلی تضعیف ایران به وجود آوردهاست.[۲۳۷] این سند در تهران در اواخر دهه ۳۰ میلادی پخش شد و از آن به بعد در مباحثات مسلمانان بهطور وسیعی برای اثبات اینکه بهائیان توسط روسها، و بعد انگلیسها یا آمریکاییها یا هر دو کنترل میشدند استفاده میشد.[۲۳۸] علاوه بر این، از آنجایی که مرکز جهانی این آئین در شهر حیفا قرار گرفتهاست، آئین بهائی از دید برخی، یک سازمان صهیونیستی در نظر گرفته میشود تا یک دین؛ برخی نویسندگان آن را حتی با فراماسونری[ب] و بنیادگرایی اسلامی مرتبط دانستهاند. برخی نیز بهائیان را به حمایت مالی از انقلاب اسلامی متهم کردهاند.[۲۳۹]
برخی از ادعاهای بیپایه و متناقضی که در ایران در مورد بهائیان مطرح میشود، عبارتند از اینکه آیین بهائی یک جنبش سیاسی است نه یک دین یا اینکه بهائیان عاملان و جاسوسان اسرائیل و صهیونیسم هستند یا بهائیان جاسوس و عامل امپریالیسم آمریکایی، انگلیسی یا روسی هستند… و بیپایه بودن همه این ادعاها از سوی سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و محققان بیغرض به اثبات رسیدهاست.[۲۴۰] برای مثال اتهام ارتباط با صهیونیسم و جاسوسی برای اسرائیل به این دلیل مطرح میشود که مرکز روحانی و اداری جامعهٔ جهانی بهائی در عکا و حیفا در اسرائیل قرار دارد که تنها دلیل این مسئله این است که بهاءالله توسط مقامات ایرانی و عثمانی زندانی و در سال ۱۸۶۸ به عکا تبعید شد و در سال ۱۸۹۲ در همانجا درگذشت.[۲۴۰] بهائیان در حالی عامل صهیونیسم قلمداد میشوند که آئین بهائی در سال ۱۸۹۰ و قبل از تشکیل جنبش صهیونیسم، در فلسطین مرکز جهانی خود را بنا نهاده بود.[۲۴۱]
جدا شدن بهائیان از بابیان
پس از تیرباران سید علیمحمد باب در سال ۱۸۵۰، پیروانش که به «بابی»، مشهور بودند، بر پایهٔ گفتهٔ باب در کتاب بیان، در پی موعود آیین بابی-که در کتاب بیان با عنوان «من یظهره الله» از او شدهاست-میگشتند.[۲۴۲] در سال ۱۸۶۳ بهاءالله، برادر بزرگتر میرزا یحیی نوری، خود را «منیظهرهالله»، موعود کتاب بیان، معرفی کرد؛[۲۴۳] بیشتر بابیان به او باورمند شده و بهائی نامیده شدند؛[۲۴۴] با این حال، گروه اندکی که به پیروی از میرزا یحیی نوری (معروف به صبح ازل) بابی ماندند، ازلی نام گرفتند. ازلیان با پنهان کردن هویت دینی خود، عملاً در جامعه اسلامی، حل شدند.[۲۴۵]
بزرگان، سرشناسان و نیز کنشگران برجستهٔ ایرانی بهائی
گروههای بهائی
جستارهای وابسته
- احکام بهائی
- انشعاب بابی بهائی
- بهائیان در حکومت پهلوی
- بهائیگری
- بهائیستیزی
- تساوی حقوق زن و مرد در دین بهائی
- تعالیم بهائی
- جانشینی در آئین بهائی
- حقوقالله بهائی
- ساختمانهای مرکز جهانی بهایی
- کنگره جهانی بهائی
- گاهشماری بهائی
- زیارتگاههای بهائی
- نشانههای بهائی
- نخستین پیروان بهاءالله
- متون بهائی
- مرکز جهانی بهائی
- نقد بهائیت
یادداشتها
- ↑ طبق آمار دانشنامه بریتانیکا (سال ۲۰۱۰) مسیحیت در ۲۳۲ کشور و بعد از آن آئین بهائی در ۲۲۱ کشور پراکنده شدهاند.
- ↑ این در حالی است که به گفته شهابی، فراماسونها بهائیان را در جمع خود راه نمیدادند و مسئولان آیین بهائی نیز اجازه ورود به تشکیلات فراماسونها را به بهائیان نمیدهند.
پانویس
- ↑ یکی از اصول بهائی.
- ↑ "Why 'Abrahamic'?". Lubar Institute for Religious Studies at University of Wisconsin - Madison. 2007. Archived from the original on 9 August 2014. Retrieved 15 September 2014.
- ↑ Cairo Institute for Human Rights Studies (29 August 2008). "Racism, Racial Discrimination, Xenophobia and related forms of Intolerance, follow-up and implementation of the Durhan Declaration and Programme of Action" (PDF). Human Rights Council; Ninth session; Agenda item 9. United Nations. Archived (PDF) from the original on 16 July 2011. Retrieved 19 September 2009.
- ↑ Lawson, Todd (13 December 2012). Cusack, Carole M.; Hartney, Christopher (eds.). "Baha'i (sic) Religious History". Journal of Religious History. 36 (4): 463–470. doi:10.1111/j.1467-9809.2012.01224.x. ISSN 1467-9809. Archived from the original on 27 September 2013. Retrieved 5 September 2013 – via Baháʼí Library Online.
- ↑ Beit-Hallahmi, Benjamin (28 December 1992). Rosen, Roger (ed.). The illustrated encyclopedia of active new religions, sects, and cults (1st ed.). New York: Rosen Pub. Group. ISBN 978-0-8239-1505-7.
- ↑ Religion and women. McGill studies in the history of religions. Arvind Sharma. SUNY Press, 1994. ISBN 0-7914-1689-5 pp.211
- ↑ The Routledge historical atlas of religion in America. Bret E. Carroll. Routledge, 2000 ISBN 0-415-92131-7 p.124
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 108–109.
- ↑ Buck, Christopher (1991). "Bahá'u'lláh as "World Reformer"" (PDF). Baháʼí Studies. Journal of Bahá’í Studies. 3 (4): 104. Retrieved 2020-05-01.
{{cite journal}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ Cole, Juan (2011). "BAHAISM i. The Faith". ایرانیکا (به انگلیسی). Vol. III.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 109.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 159.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 99.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 180–182.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Momen, Wendi (2006). Understanding the Bahaʼı́ Faith (به انگلیسی). Dunedin Academic Pres.
- ↑ Momen, Moojan (2014). Baha'u'llah: A Short Biography (به انگلیسی). Oneworld Publications.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 178–180.
- ↑ Moojan Momen (April 15, 2010). "MAŠREQ AL-AḎKĀR". Encyclopedia Iranica. Vol. Online Edition. Retrieved 1 May 2020.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Stockman, Robert (2013). The Baha'i Faith: A Guide For The Perplexed (به انگلیسی). Bloomsbury Academic.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 194.
- ↑ «The temple that welcomes all religions, or none at all». CNN. ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸.
- ↑ «نخستین معبد آیین بهایی در آمریکای جنوبی در کشور شیلی افتتاح شد». رادیو فردا. ۲۲ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ Ioannesyan، Youli (۲۰۱۳). The Development of Babi and Baha'i Communities (PDF). Routledge. صص. ۳. شابک ۹۷۸-۰-۴۱۵-۶۶۱۳۶-۲.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 99.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ۲۶٫۲ ۲۶٫۳ ۲۶٫۴ Momen, Moojan (June 2005). "The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?". Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2 (به انگلیسی).
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ Micheal Karlberg (April 2010). "Constructive Resilience: The Baha´ 'ı´ Response to Oppression". PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2, (به انگلیسی).
{{cite journal}}
: نگهداری CS1: نقطهگذاری اضافه (link) - ↑ «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»، رادیو فردا
- ↑ مجموعه نویسندگان (۲۰۰۶)، «BAHE FAITH»، Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS، بریتانیکا، ص. ۱۲۶، شابک ۹۷۸-۱-۵۹۳۳۹-۴۹۱-۲
- ↑ ۳۰٫۰۰ ۳۰٫۰۱ ۳۰٫۰۲ ۳۰٫۰۳ ۳۰٫۰۴ ۳۰٫۰۵ ۳۰٫۰۶ ۳۰٫۰۷ ۳۰٫۰۸ ۳۰٫۰۹ ۳۰٫۱۰ ۳۰٫۱۱ ۳۰٫۱۲ ۳۰٫۱۳ ۳۰٫۱۴ Smith, Peter (2021-11-26), "The History of the BáBí and Bahá'í Faiths", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, pp. 509–510, doi:10.4324/9780429027772-48, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2022-07-22
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ «Religion: Year In Review 2010 - Worldwide Adherents of All Religions | Britannica.com». ۲۰۱۶-۱۱-۲۰. بایگانیشده از اصلی در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۰۱۸-۱۰-۲۰.
- ↑ https://bahai-library.com/pdf/m/maceoin_bahaism_globalizing_religion.pdf
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 106.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 108.
- ↑ Juan Cole (۱۹۸۲). «مفهوم تجلی در نوشتههای بهائیت». Bahá'í Studies. monograph ۹: pp٫ ۱–۳۸.
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 117.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 121.
- ↑ ۳۸٫۰ ۳۸٫۱ بهاءالله (۱۹۹۲)، کتاب اقدس، ویلمت، Illinois، آمریکا: Bahá'í Publishing Trust، شابک ۰-۸۵۳۹۸-۹۹۹-۰ پیوند به کتاب
- ↑ ادیب طاهرزاده (۱۹۹۶)، روح انسانی، دانداس، انتاریو، کانادا، شابک ۱-۸۹۶۱۹۳-۰۳-X
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ ۴۰٫۲ ۴۰٫۳ ۴۰٫۴ Sergeev، Mikhail (۲۰۱۵). Theory of Religious Cycles, Tradition, Modernity, and the Bahai Faith. Brill.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 108–109.
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 109.
- ↑ ۴۳٫۰۰ ۴۳٫۰۱ ۴۳٫۰۲ ۴۳٫۰۳ ۴۳٫۰۴ ۴۳٫۰۵ ۴۳٫۰۶ ۴۳٫۰۷ ۴۳٫۰۸ ۴۳٫۰۹ ۴۳٫۱۰ Smith، Peter (۲۰۰۸). An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press.
- ↑ Momen، Moojan (۲۰۱۲). The Baha'i Faith: A Beginner's Guide. Oneworld Publications.
- ↑ Smith، Peter (۲۰۱۳). A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith. One World Publications.
- ↑ ۴۶٫۰ ۴۶٫۱ ۴۶٫۲ ۴۶٫۳ ۴۶٫۴ Momen، Wendi (۲۰۰۶). Understanding the Bahaʼı́ Faith. Dunedin Academic Pres.
- ↑ ۴۷٫۰ ۴۷٫۱ ۴۷٫۲ ۴۷٫۳ ۴۷٫۴ ۴۷٫۵ Stockman، Robert (۲۰۱۳). The Baha'i Faith: A Guide For The Perplexed. Bloomsbury Academic.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 139.
- ↑ The Baha'is. Baha'i International Community. ۲۰۱۷.
- ↑ Hatcher, W.S.; Martin, J.D. (1998). IZmkG1ASirgC The Baháʼí Faith: The Emerging Global Religion. San Francisco: Harper & Row. p. 87. ISBN 0-87743-264-3.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ ۵۱٫۰ ۵۱٫۱ J. Cole (August 2011). "BAHAISM i. The Faith". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 438–446. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 143.
- ↑ ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ ۵۳٫۲ ۵۳٫۳ ۵۳٫۴ ۵۳٫۵ ۵۳٫۶ ۵۳٫۷ Momen، Moojan (۱۹۹۹). Baha'i Faith: A Short Introduction. OneWorld Publication.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 144.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 144–145.
- ↑ Danesh, H. B. (2006-03-01). "Towards an integrative theory of peace education". Journal of Peace Education. 3 (1): 55–78. doi:10.1080/17400200500532151. ISSN 1740-0201.
- ↑ Rothstein, Mikael, Science and Religion in the New Religions (به انگلیسی), Oxford University Press, pp. 98–118, doi:10.1093/oxfordhb/9780195369649.003.0005
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 115.
- ↑ MacEoin, Denis (2008). "From Babism to Baha`ism". The Messiah of Shiraz: studies in early and middle Babism (به انگلیسی). Brill.
- ↑ Alkan, Necati (2021-11-26), "'Abdu'l-Bahá 'Abbás 1", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 78, doi:10.4324/9780429027772-8, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Yazdani, Mina (2021-11-26), "The Writings and Utterances of 'Abdu'l-Bahá", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 92, doi:10.4324/9780429027772-9, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Smith, Peter (2000). A Concise Encyclopedia of the Baha'i Faith (به انگلیسی). Oneworld Publications. ISBN 978-1-85168-184-6. p.273
- ↑ Smith, Peter (2000). A Concise Encyclopedia of the Baha'i Faith (به انگلیسی). Oneworld Publications. ISBN 978-1-85168-184-6. p. 273
- ↑ Sergeev, Mikhail (2021-11-26), "Theology and Philosophy", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 169, doi:10.4324/9780429027772-16, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge university press. ISBN 978-0-521-86251-6. pp. 171-172
- ↑ Maceoin, D. (2009-01-01), "Babism", The Messiah of Shiraz, BRILL, pp. 573–584, ISBN 978-90-04-17035-3, retrieved 2023-07-20
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge university press. ISBN 978-0-521-86251-6. pp.171-172
- ↑ "VAN". Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Retrieved 2023-07-20.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge university press. ISBN 978-0-521-86251-6. pp. 171-172
- ↑ Sergeev, Mikhail (2021-11-26), "Theology and Philosophy", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 169, doi:10.4324/9780429027772-16, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Sergeev, Mikhail (2021-11-26), "Theology and Philosophy", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 169, doi:10.4324/9780429027772-16, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Stockman, Robert H. (2021-11-26), "Oneness and Unity", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 228, doi:10.4324/9780429027772-22, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Sergeev, Mikhail (2021-11-26), "Theology and Philosophy", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 169, doi:10.4324/9780429027772-16, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Mahmoudi, Hoda (2021-11-26), "Peace", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 386, doi:10.4324/9780429027772-37, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Mahmoudi, Hoda (2021-11-26), "Peace", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 386, doi:10.4324/9780429027772-37, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge university press. ISBN 978-0-521-86251-6. pp. 171-172
- ↑ Sergeev, Mikhail (2021-11-26), "Theology and Philosophy", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 169, doi:10.4324/9780429027772-16, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Stockman, Robert H. (2021-11-26), "Oneness and Unity", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 226, doi:10.4324/9780429027772-22, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith. Cambridge: Cambridge university press. ISBN 978-0-521-86251-6. pp. 171-172
- ↑ Mahmoudi, Hoda (2021-11-26), "Peace", The World of the Bahá'í Faith (به انگلیسی) (1 ed.), London: Routledge, p. 386, doi:10.4324/9780429027772-37, ISBN 978-0-429-02777-2, retrieved 2023-07-13
- ↑ "Letter to the believers in Iran—The Universal House of Justice". www.bahai.org (به انگلیسی). Retrieved 2023-07-16.
- ↑ "BAHAI FAITH OR BAHAISM". Encyclopaedia Iranica Online. Retrieved 2023-07-20.
- ↑ Momen, Moojan (2012). "The Constitutional Movement and the Baha'is of Iran: The Creation of an 'Enemy Within'". British Journal of Middle Eastern Studies. 39 (3): 328–345. ISSN 1353-0194.
- ↑ ۸۴٫۰ ۸۴٫۱ ۸۴٫۲ ۸۴٫۳ ۸۴٫۴ Gervais، Marie (۲۰۰۸). Encyclopedia of Peace Education. Columbia University.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 142.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 142.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 135.
- ↑ بیت العدل اعظم (۱ مارس ۲۰۱۷). «پیام اول مارس ۲۰۱۷ خطاب به بهاییان عالم».
- ↑ Smith، Peter (۲۰۰۸). An introduction to the Baha'i Faith. Cambridge: Cambridge University Press. صص. ۱۶۳–۱۶۴.
- ↑ بیت العدل اعظم (۲۰۱۷). «پیام اوّل مارس خطاب به بهاییان عالم».
- ↑ ۹۱٫۰۰ ۹۱٫۰۱ ۹۱٫۰۲ ۹۱٫۰۳ ۹۱٫۰۴ ۹۱٫۰۵ ۹۱٫۰۶ ۹۱٫۰۷ ۹۱٫۰۸ ۹۱٫۰۹ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 159.
- ↑ شاهوار، سلی (۲۰۱۳). مدارس فراموش شده: بهاییان و آموزش نوین در ایران. باران.
- ↑ شاهوار، سلی (۲۰۱۳). مدارس فراموش شده: بهائیان و آموزش و پرورش نوین در ایران. باران.
- ↑ شاهوار، سلی (۲۰۱۳). مدارس فراموش شده: بهائیان و آموزش و پرورش نوین در ایران. باران.
- ↑ Mina, Yazdani, (2015). "Higher Education under the Islamic Republic: the Case of the Baha'is". Journal of Educational Controversy (به انگلیسی). 10 (1). ISSN 1935-7699.
{{cite journal}}
: نگهداری CS1: نقطهگذاری اضافه (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 159.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 161.
- ↑ Momen, M. (1997). A Short Introduction to the Bahá'í Faith. Oxford, UK: One World Publications. ISBN 1-85168-209-0.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 160.
- ↑ ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۱ Momen، Wendi (۲۰۰۶). Understanding the Bahaʼı́ Faith. Dunedin Academic Pres.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 161.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 156.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 163.
- ↑ ۱۰۴٫۰ ۱۰۴٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 168.
- ↑ Hatcher, W.S.; Martin, J.D. (1998). IZmkG1ASirgC The Baháʼí Faith: The Emerging Global Religion. San Francisco: Harper & Row. p. 205. ISBN 0-87743-264-3.
{{cite book}}
: Check|url=
value (help) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 168–169.
- ↑ ۱۰۷٫۰ ۱۰۷٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 110.
- ↑ Saiedi, Nader (2000). Logos and Civilization – Spirit, History, and Order in the Writings of Bahá'u'lláh. USA: University Press of Maryland and Association for Baha'i Studies. pp. 247–250. ISBN 1-883053-60-9.
- ↑ ۱۰۹٫۰ ۱۰۹٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 106.
- ↑ Amanat, Abbas (2017). Iran: A Modern History (به انگلیسی). Yale University Press. p. 240.
- ↑ Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran (به انگلیسی). Ithaca: Cornell University Press. pp. 332–368.
- ↑ BÁBISM, By Edward G. Browne.p338
- ↑ Saiedi, Nader (2008). Saiedi, Nader. Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab (به انگلیسی). . Canada: Wilfrid Laurier University Press. pp. 254–255.
- ↑ Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran (به انگلیسی). Ithaca: Cornell University Press. p. 245.
- ↑ Moojan Momen (December 2012). "WOMEN iv. in the works of the Bab and in the Babi Movement". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. Retrieved 1 May 2010.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran (به انگلیسی). Ithaca: Cornell University Press. pp. 400–404.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 23.
- ↑ Amanat, Abbas (2017). Iran: A Modern History (به انگلیسی). Yale University Press. p. 246.
- ↑ Smith, Peter (2000). Amir Kabir, Mirza Taqi Khan (به انگلیسی). Oxford: One World Publications. p. 38.
- ↑ Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran (به انگلیسی). Ithaca: Cornell University Press. pp. 400–404.
- ↑ حقایق الاخبار ناصری، محمد جعفر خورموجی نشر نی ۱۳۶۳، صفحهٔ ۱۱۹
- ↑ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Bausani, A. "Bahāʾ Allāh[پیوند مرده]." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2009. Brill Online. UNIVERSITY OF TORONTO. 27 February 2009
- ↑ ۱۲۴٫۰ ۱۲۴٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 16.
- ↑ Stockman, Robert (2020). The Bahá'í Faith, Violence, and Non-Violence (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 9.
- ↑ ۱۲۶٫۰ ۱۲۶٫۱ ۱۲۶٫۲ ۱۲۶٫۳ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 17.
- ↑ ۱۲۷٫۰ ۱۲۷٫۱ ۱۲۷٫۲ ۱۲۷٫۳ «The Bahá'í Faith». Britannica Book of the Year. Encyclopædia Britannica. ۱۹۸۸.
- ↑ Hutter, Manfred (2005). "Bahā'īs". In Lindsay Jones (ed.). Encyclopedia of Religion. Vol. 2 (2nd ed.). Detroit: Macmillan Reference USA. pp. 737–40. ISBN 0-02-865733-0.
- ↑ Cole، BAHĀʾ-ALLĀH، 422-429.
- ↑ Smith، Peter (۲۰۰۸). An Introduction to the Bahai Faith. Cambridge University Press.
- ↑ ۱۳۱٫۰ ۱۳۱٫۱ ۱۳۱٫۲ ۱۳۱٫۳ Smith, Peter (1999), A Concise Encyclopedia of the Bahá'í Faith (به انگلیسی), Oxford, UK: Oneworld Publications
- ↑ Cole, Juan R. I. (1992). "Iranian Millenarianism and Demorcratic Thought in the 19th Century". International Journal of Middle East Studies (به انگلیسی). 24 (1): 4. doi:10.1017/S0020743800001392. ISSN 1471-6380.
- ↑ Buck, Christopher (2004). "The Eschatology of Globalization: The Multiple Messiahship of Bahá'u'lláh Revisited (pp. 143–178)". In Sharon, Moshe (ed.). Studies in Modern Religions, Religious Movements and the Bābī-Bahā'ī Faiths. Boston: Brill. p. 144. ISBN 9004139044.
- ↑ ۱۳۴٫۰ ۱۳۴٫۱ ۱۳۴٫۲ ۱۳۴٫۳ Cole, Juan (1998). Modernity and the Millennium: The Genesis of the Baha'i Faith in the Nineteenth Century (به انگلیسی). New York City; New York: Columbia University Press. p. 62.
- ↑ ۱۳۵٫۰ ۱۳۵٫۱ Cole, Juan R. I. (1992). "Iranian Millenarianism and Demorcratic Thought in the 19th Century". International Journal of Middle East Studies (به انگلیسی). 24 (1): 6. doi:10.1017/S0020743800001392. ISSN 1471-6380.
- ↑ ۱۳۶٫۰ ۱۳۶٫۱ Cole, Juan R. I. (1992). "Iranian Millenarianism and Demorcratic Thought in the 19th Century". International Journal of Middle East Studies (به انگلیسی). 24 (1): 8. doi:10.1017/S0020743800001392. ISSN 1471-6380.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 30.
- ↑ J. Cole (August 2011). "BAHAISM i. The Faith". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 438–446. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 30.
- ↑ Cole, Juan (1998). Modernity and the Millennium: The Genesis of the Baha'i Faith in the Nineteenth Century (به انگلیسی). New York City; New York: Columbia University Press. p. 67.
- ↑ ۱۴۱٫۰ ۱۴۱٫۱ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 26.
- ↑ Momen، Moojan (۲۰۱۴). Baha'u'llah: A Short Biography. OneWorld Publications.
- ↑ Smith، Peter (۲۰۰۸). An Introduction to the Bahai Faith. Cambridge University Press.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 79–80.
- ↑ =1 «Birth Of Baha'u'llah 2014: 5 Facts To Know About The Baha'i Holiday» مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). Huffington Post. ۲۰۱۴. - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 32.
- ↑ J. Cole (August 2011). "BAHAISM i. The Faith". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 438–446. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 143.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 41.
- ↑ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ ۱۵۲٫۰ ۱۵۲٫۱ ۱۵۲٫۲ A. Bausani (August 2011). "AQDAS". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 191–192. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ ۱۵۳٫۰ ۱۵۳٫۱ ۱۵۳٫۲ ۱۵۳٫۳ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 33.
- ↑ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 108–109.
- ↑ Juan Cole (August 2011). "BAHĀʾ-ALLĀH". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 422–429. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ A. Bausani, D. MacEoin (1982). "ABD-AL-BAHĀ". Encyclopædia Iranica. Retrieved 2010-08-10.
- ↑ Smith، A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith، ص ۱۵.
- ↑ «حضرت عبدالبهاء-مثل اعلای امر بهائی». جامعهٔ جهانی بهائی. دریافتشده در ۴ ژوئیه ۲۰۱۶.
- ↑ Smith، A Concise Encyclopedia of the Bahai Faith، ص ۱۹.
- ↑ ۱۶۱٫۰ ۱۶۱٫۱ Mottahedeh، Abdu’l-Bahá's Journey West: The Course of Human Solidarity، ص ۵.
- ↑ Momen, Moojan and B. Todd Lawson. "Abdul-Baha" World Religions: Belief, Culture, and Controversy. ABC-CLIO, 2011. Web. 2 Nov. 2011.
- ↑ ۱۶۳٫۰ ۱۶۳٫۱ ۱۶۳٫۲ ۱۶۳٫۳ ۱۶۳٫۴ ۱۶۳٫۵ ۱۶۳٫۶ ۱۶۳٫۷ ۱۶۳٫۸ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 53.
- ↑ ۱۶۴٫۰ ۱۶۴٫۱ ۱۶۴٫۲ ۱۶۴٫۳ ۱۶۴٫۴ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 52.
- ↑ ۱۶۵٫۰ ۱۶۵٫۱ ۱۶۵٫۲ J. Cole (August 2011). "BAHAISM i. The Faith". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. pp. 438–446. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 45.
- ↑ ۱۶۷٫۰ ۱۶۷٫۱ ۱۶۷٫۲ ۱۶۷٫۳ ۱۶۷٫۴ ۱۶۷٫۵ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 46.
- ↑ ۱۶۸٫۰ ۱۶۸٫۱ A. Bausani, D. MacEoin (1982). "ABD-AL-BAHĀ". Encyclopædia Iranica. Retrieved 2010-08-10.
- ↑ ۱۶۹٫۰ ۱۶۹٫۱ ۱۶۹٫۲ ۱۶۹٫۳ Moojan Momen (February 2011). "Moojan Momen". Encyclopædia Iranica. Vol. Online. Retrieved 29 October 2020.
{{cite encyclopedia}}
: نگهداری یادکرد:تاریخ و سال (link) - ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 55–57.
- ↑ قرن انوار. مرکز جهانی بهائی. ۲۰۰۲.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 61–63.
- ↑ Hartz, Paula (2009). World Religions: Baha'i Faith (3rd ed.). New York, NY: Chelsea House Publishers. pp. 78-85. ISBN 978-1-60413-104-8.
- ↑ فتح اعظم، هوشمند (۱۹۵۵). نظم جهانی بهائی.
- ↑ ربّانی، شوقی. نظامات بهائی (بهائی پروسیجر). محفل روحانی ملّی بهائیان ایران.
- ↑ ۱۷۶٫۰ ۱۷۶٫۱ ۱۷۶٫۲ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 72.
- ↑ Momen, Moojan (1989). "Bayt-al-`Adl (House of Justice)". Encyclopædia Iranica.
- ↑ ۱۷۸٫۰ ۱۷۸٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 99.
- ↑ ۱۷۹٫۰ ۱۷۹٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 180–182.
- ↑ ۱۸۰٫۰ ۱۸۰٫۱ ۱۸۰٫۲ Momen، Wendi (۲۰۰۶). Understanding the Bahaʼı́ Faith. Dunedin Academic Pres.
- ↑ ۱۸۱٫۰ ۱۸۱٫۱ Momen، Moojan (۲۰۱۴). Baha'u'llah: A Short Biography. Oneworld Publications.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 178–180.
- ↑ ۱۸۳٫۰ ۱۸۳٫۱ ۱۸۳٫۲ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 183–185.
- ↑ ۱۸۴٫۰ ۱۸۴٫۱ Arash Abizadeh (2008). "How Bahá'í Voters Should Vote" (PDF). Journal of Baha’i Studies (به انگلیسی). The Journal of Baha'i Studies. 18 (1–4).
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 178–180.
- ↑ ۱۸۶٫۰ ۱۸۶٫۱ ۱۸۶٫۲ ۱۸۶٫۳ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 178–180.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 177.
- ↑ کتاب نظم اداری بهایی. هوشنگ محمودی. لجنه ملی نشر معارف امری
- ↑ ۱۸۹٫۰ ۱۸۹٫۱ ۱۸۹٫۲ ۱۸۹٫۳ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 180–182.
- ↑ «Most Baha'i Nations (2010) | QuickLists | The Association of Religion Data Archives». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ «Iran, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ International Federation of Human Rights (August 2003). "Discrimination against religious minorities in Iran" (PDF). Paris: FIDH. Archived (PDF) from the original on 31 October 2006. Retrieved 20 October 2006.
- ↑ «Panama, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ «Belize, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ «Bolivia, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ «Zambia, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ «Papua New Guinea, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ «Chad, Religion And Social Profile | National Profiles | International Data | TheARDA». www.thearda.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۲۲.
- ↑ Hutter، Manfred (۲۰۰۵). Encyclopedia of Religion. 2 (2nd ed.). Detroit, Michigan: Macmillan Reference US.
- ↑ ۲۰۰٫۰ ۲۰۰٫۱ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 188.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. pp. 188–189.
- ↑ صلحجو، حسن (۱۳۹۱). «'باغبان' محسن مخملباف، جرمهای تازه یک فیلمساز». بیبیسی فارسی.
- ↑ مرکز جهانی بهائیان، به مناسبت نوروز و سال نو، درشهر اورشلیم پایتخت اسرائیل جشن برگزار کرد، وزارت امور خارجه اسرائیل
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 194.
- ↑ «The temple that welcomes all religions, or none at all». CNN. ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸.
- ↑ «نخستین معبد آیین بهایی در آمریکای جنوبی در کشور شیلی افتتاح شد». رادیو فردا. ۲۲ مهر ۱۳۹۵.
- ↑ ۲۰۷٫۰ ۲۰۷٫۱ ۲۰۷٫۲ ۲۰۷٫۳ ۲۰۷٫۴ Rafati، V؛ Sahba، F. "Bahai temples". Encyclopædia Iranica.
- ↑ «اعلام برنامهٔ ساخت مشرقالاذکارهای تازه». سرویس خبری جامعه بهائی. ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ Vandy Muang (۷ سپتامبر ۲۰۱۷). «Baha'i House of Worship emerges in Battambang». The Phnom Penh Post.
- ↑ «گشایش معبد کلمبیا طی مراسمی پرنشاط و سرورانگیز». سرویس خبری جامعه بهائی. ۱ مرداد ۱۳۹۷.
- ↑ ۲۱۱٫۰ ۲۱۱٫۱ ۲۱۱٫۲ Ioannesyan، Youli (۲۰۱۳). The Development of Babi and Baha'i Communities (PDF). Routledge. صص. ۳. شابک ۹۷۸-۰-۴۱۵-۶۶۱۳۶-۲.
- ↑ Smith, Peter (2008). An introduction to the Baha'i faith (به انگلیسی). Cambridge; New York: Cambridge University Press. p. 99.
- ↑ «British Library». www.bl.uk. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۲۹.
- ↑ Rafati، Vahid. «BAHAISM v. The Bahai Community in Iran». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۲۹.
- ↑ Cole، Juan. «BAHĀʾ-ALLĀH». iranicaonline.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۲۹.
- ↑ ۲۱۶٫۰ ۲۱۶٫۱ Hartz, Paula (2009). World Religions: Baha'i Faith (3rd ed.). New York, NY: Chelsea House Publishers. p. 56. ISBN 978-1-60413-104-8.
- ↑ Warburg, Margit. en&lr =&id= _JByDwAAQBAJ&oi =fnd&pg= PR17&dq =CITIZENS+OF+THE+WORLD+a+history+and+sociology+of+the+bahais+from+a+globalizatin+perspective&ots= ZeytxgHxPl&sig =WCdf5B_Rru9FwPElXK5pq9NQeiM#v= onepage&q =CITIZENS%20OF%20THE%20WORLD%20a%20history%20and%20sociology%20of%20the%20bahais%20from%20a%20globalizatin%20perspective&f= false Citizens of the World: A History and Sociology of the Baha'is from a Globalisation Perspective (به انگلیسی). Brill, Leiden, Boston. p. 26-27.
{{cite book}}
: Check|پیوند=
value (help) - ↑ «محدودیتها و شرایط سخت زندگی بهائیان در ایران؛ مصاحبه با یک بازیگر تئاتر و تلویزیون». رادیو فردا. بایگانیشده از wga5n2gnylpl7am6edoradiofarda.com/sq1ko4pdm/a/315433.html/tp9xw3nqs اصلی مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک) در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۱. - ↑ ۲۱۹٫۰۰ ۲۱۹٫۰۱ ۲۱۹٫۰۲ ۲۱۹٫۰۳ ۲۱۹٫۰۴ ۲۱۹٫۰۵ ۲۱۹٫۰۶ ۲۱۹٫۰۷ ۲۱۹٫۰۸ ۲۱۹٫۰۹ ۲۱۹٫۱۰ ۲۱۹٫۱۱ ۲۱۹٫۱۲ ۲۱۹٫۱۳ ۲۱۹٫۱۴ ۲۱۹٫۱۵ ۲۱۹٫۱۶ ۲۱۹٫۱۷ ۲۱۹٫۱۸ ۲۱۹٫۱۹ ۲۱۹٫۲۰ Momen، Moojan (ژوئن ۲۰۰۵). «The Babi and Baha'i community of Iran: A case of "suspended genocide"?». Journal of Genocide Research, Vol. 7, No. 2.
- ↑ ۲۲۰٫۰ ۲۲۰٫۱ ۲۲۰٫۲ ۲۲۰٫۳ ۲۲۰٫۴ ۲۲۰٫۵ ۲۲۰٫۶ ۲۲۰٫۷ Micheal Karlberg (آوریل ۲۰۱۰). «Constructive Resilience: The Baha´ 'ı´ Response to Oppression». PEACE & CHANGE, Vol. 35, No. 2,.
- ↑ «برنامه سیستماتیک برای نابودی جامعه بهایی در ایران»، رادیو فردا
- ↑ مجموعه نویسندگان (۲۰۰۶)، «BAHE FAITH»، Britannica ENCYCLOPEDIA OF WORLD RELIGIONS، بریتانیکا، ص. ۱۲۶، شابک ۹۷۸-۱-۵۹۳۳۹-۴۹۱-۲
- ↑ ۲۲۳٫۰ ۲۲۳٫۱ ۲۲۳٫۲ Ban Ki-Moon, UN e Secretary-General (۶ سپتامبر ۲۰۱۶). =A/71/374 «Situation of human rights in the Islamic Republic of Iran» مقدار
|نشانی=
را بررسی کنید (کمک). United Nations. - ↑ ۲۲۴٫۰ ۲۲۴٫۱ 'موج تازه' بازداشت بهائیان در ایران، بیبیسی فارسی
- ↑ Affolter, Friedrich W. (ژانویه ۲۰۰۷). «Resisting Educational Exclusion: The Baha'i Institute of Higher Education in Iran». Diaspora, Indigenous, and Minority Education, v1 n1.
- ↑ Yazdani، Mina (۲۰۱۵). «Higher Education under the Islamic Republic: the Case of the Baha'is». Journal of Education Controversy.
- ↑ «لیست اسامی شهروندان بهایی محروم از تحصیل». صدای مردم. بایگانیشده از اصلی در ۱۲ ژانویه ۲۰۲۱.
- ↑ Miloon Kothari. «ECONOMIC, SOCIAL AND CULTURAL RIGHTS Report of the Special Rapporteur on adequate housing as a component of the right to an adequate standard of living».
- ↑ «Infographic of the Current Situation of the Baha'is in Iran» (PDF). ژانویه ۲۰۱۸.
- ↑ «بهائیها: از اقلیت بلاگردان تا وضعیت سرکوب دائم». radiozamaneh.
- ↑ بیبیسی فارسی، محرومیت بهائیان از تحصیلات عالی در ایران
- ↑ اسناد محرمانه جدید دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اخراج بهائیان
- ↑ برنارد لویس (۱۹۸۴)، The Jews of Islam، پرینستون: Princeton University Press، ص. ۲۱، شابک ۰-۶۹۱-۰۰۸۰۷-۸
- ↑ آدام سیلورشتان (۲۰۱۰)، Islamic History: A very short introductio، اکسفورد: Oxford University Press، ص. ۵۶، شابک ۹۷۸-۰-۱۹-۹۵۴۵۷۲-۸
- ↑ Ashraf، CONSPIRACY THEORIES، 138-147.
- ↑ Ashraf، CONSPIRACY THEORIES، 138-147.
- ↑ Ashraf، CONSPIRACY THEORIES، 138-147.
- ↑ Ashraf، CONSPIRACY THEORIES، 138-147.
- ↑ Ashraf، CONSPIRACY THEORIES، 138-147.
- ↑ ۲۴۰٫۰ ۲۴۰٫۱ Michael Karlberg (آوریل ۲۰۱۰). «Constructive Resilience: The Bahai Response to Oppression». Peace & Change. Peace History Society and Peace and Justice Studies Association. Vol ۳۵ (No٫ ۲).
- ↑ Tavakoli-Targhi، Mohammad (۲۰۰۸). «Anti-Baha'ism and Islamism in Iran». The Baha'is of Iran: Socio-Historical Studies. Routledge.
- ↑ MacEoin, D. M., =http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/unicode/v3f8/v3f8a073.html(English) "BAYĀN", Encyclopedia of Iranica (به انگلیسی)
{{citation}}
: Check|پیوند=
value (help)نگهداری یادکرد:نامهای متعدد:فهرست نویسندگان (link) Retrieved on 2009-09-05. - ↑ MacEoin, Dennis (1989). "Azali Babism". Encyclopædia Iranica.
- ↑ * Balyuzi, Hasan (1973). The Báb: The Herald of the Day of Days (به انگلیسی). Oxford, UK: George Ronald. ISBN 978-0-85398-054-4.
- ↑ Amanat, Abbas (2017). =omo3DwAAQBAJ&printsec= frontcover&dq =iran+a+modern+history&hl= en&sa =X&ved= 0ahUKEwjPoLu1rNHcAhUHjq0KHX4KB28Q6AEILzAB#v =onepage&q= assimilated&f =false Iran: A Modern History (به انگلیسی). Yale University Press. p. 330.
{{cite book}}
: Check|نشانی=
value (help)
منابع
- Abrahamian, Ervand (1993). "The Paranoid Style in Iranian Politics". =iQgS6ZRg9gQC&pg= PA111&dq =The+Paranoid+Style+in+Iranian+Politics&hl= en&sa =X&ei= ST1IU5XwDqansQTOjYGIAQ&ved =0CDIQ6AEwAA#v= onepage&q =The%20Paranoid%20Style%20in%20Iranian%20Politics&f= false Khomeinism (به انگلیسی). Berkeley: California University Press. p. ۱۱۱–۱۳۱.
{{cite book}}
: Check|پیوند=
value (help) - Ashraf, Ahmad (1993). "CONSPIRACY THEORIES". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Vol. VI. p. ۱۳۸–۱۴۷.
- Chehabi, Houchang (2009). "Paranoid Style in Persian Histeriograophy". In Touraj Atabaki (ed.). Iran in the 20th Century: Historiography and Political Culture (به انگلیسی). New York: I.B.Tauris & Co Ltd. p. ۱۵۵–۱۷۶.