What do you think?
Rate this book
Tears and Laughter
Kahlil Gibran, author of "The Prophet" and many other famous works, is known throughout the world as the Immortal Prophet of Lebanon and the Savant of His Age.
This new, enlarged volume contains much of Gibran's magnificent poetry and various prose pieces which he wrote when scarcely twenty years old. Translated superbly into English from his beloved mother tongue, Arabic, these timeless writings reveal his remarkably mature grasp of a subject which has challenged philosophers throughout history until today - man's destiny and the meaning of his existence.
In this volume also is Gibran's heralded story, "The Bride's Bed", a strange, gripping tale that is both a plea for individual liberty and an expression of his bitter condemnation of pre-arranged marriages of children by their parents. It is widely recognized that Gibran, through the razor-sharp attacks in this story and others like it, was responsible in great part for many social, political and religious reforms throughout the East.
This new, enlarged volume contains much of Gibran's magnificent poetry and various prose pieces which he wrote when scarcely twenty years old. Translated superbly into English from his beloved mother tongue, Arabic, these timeless writings reveal his remarkably mature grasp of a subject which has challenged philosophers throughout history until today - man's destiny and the meaning of his existence.
In this volume also is Gibran's heralded story, "The Bride's Bed", a strange, gripping tale that is both a plea for individual liberty and an expression of his bitter condemnation of pre-arranged marriages of children by their parents. It is widely recognized that Gibran, through the razor-sharp attacks in this story and others like it, was responsible in great part for many social, political and religious reforms throughout the East.
128 pages, Hardcover
First published January 1, 1950
About the author
Kahlil Gibran
1,186 books14.5k followersKahlil Gibran (Arabic:
جبران خليل جبران
) was a Lebanese-American artist, poet, and writer.
Born in the town of Bsharri in modern-day Lebanon (then part of Ottoman Mount Lebanon), as a young man he emigrated with his family to the United States where he studied art and began his literary career. In the Arab world, Gibran is regarded as a literary and political rebel. His romantic style was at the heart of a renaissance in modern Arabic literature, especially prose poetry, breaking away from the classical school. In Lebanon, he is still celebrated as a literary hero.
He is chiefly known in the English-speaking world for his 1923 book The Prophet, an early example of inspirational fiction including a series of philosophical essays written in poetic English prose. The book sold well despite a cool critical reception, gaining popularity in the 1930s and again, especially in the 1960s counterculture.
Gibran is the third best-selling poet of all time, behind Shakespeare and Lao-Tzu.
Born in the town of Bsharri in modern-day Lebanon (then part of Ottoman Mount Lebanon), as a young man he emigrated with his family to the United States where he studied art and began his literary career. In the Arab world, Gibran is regarded as a literary and political rebel. His romantic style was at the heart of a renaissance in modern Arabic literature, especially prose poetry, breaking away from the classical school. In Lebanon, he is still celebrated as a literary hero.
He is chiefly known in the English-speaking world for his 1923 book The Prophet, an early example of inspirational fiction including a series of philosophical essays written in poetic English prose. The book sold well despite a cool critical reception, gaining popularity in the 1930s and again, especially in the 1960s counterculture.
Gibran is the third best-selling poet of all time, behind Shakespeare and Lao-Tzu.
Ratings & Reviews
Friends & Following
Create a free account to discover what your friends think of this book!
Community Reviews
Displaying 1 - 30 of 490 reviews
March 26, 2022
دمعه و ابتسامه و العواصف = A Tear and a Smile (1914), Kahlil Gibran
A great selection of parables, stories, and poems of Khalil Gibran. A book full of emotion, poetry and spiritual comfort that has touched hearts around the world. Contains 56 parables, stories, and poems in Gibran's wholly inimitable manner.
Illustrated with 4 of his own paintings and drawings, it is the most important edition to the canon of this great writer.
تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و سوم ماه جولای سال2008میلادی
عنوان: اشکی و لبخندی و تندبادها؛ نویسنده: جبران خلیل جبران؛ مترجم مسعود انصاری؛ تهران، جامی، سال1376؛ در296ص؛ موضوع شعرها و داستانهای جبران خلیل جبران نویسنده ی لبنانی تبار ایالات متحده آمریکا - سده20م
عنوان: اشکی و لبخندی به همراه تندبادها و گفتارهای معنوی؛ نویسنده جبران خلیل جبران؛ مترجم مسعود انصاری؛ تهران، جامی، سال1380؛ در319ص؛ شابک9645620090؛ چاپ سوم سال1382؛ عنوان اصلی: دمعه و ابتسامه و العواصف؛ چاپ چهارم سال1384؛
عنوان: اشکی و لبخندی؛ نویسنده جبران خلیل جبران؛ مترجم حیدر شجاعی؛ تهران، دادار، سال1383؛ در151ص؛ شابک9647294070؛ چاپ سوم سال1385؛ چاپ چهارم سال1386؛ چاپ پنجم سال1387؛ چاپ ششم سال1388؛ شابک چاپ ششم9789648097740؛
عنوان: اشکی و لبخندی؛ نویسنده جبران خلیل جبران؛ مترجم سکینه محب خواه؛ همدان، فراگیر هگمتانه، سال1384؛ در140ص؛ شابک9648599408؛
عنوان: اشکی و لبخندی؛ نویسنده: جبران خلیل جبران؛ مترجم جعفر نوع خواه؛ اردبیل، هفت گنج، سال1394؛ در208ص؛ شابک9796009601462؛
فهرست: یادداشت ناشر؛ درآمد؛ زندگی عاشقانه؛ بهار؛ تابستان؛ پاییز؛ زمستان؛ حکایت؛ شهر مردگان؛ مرگ شاعر زندگی اوست؛ دختران دریا؛ نفس؛ اشکی و لبخندی؛ در خیال؛ زیبایی؛ واژگان آتشین؛ در دل ویرانه ها؛ رؤیا؛ دیروز و امروز؛ ترحم کن ای نفس!؛ بیوه زن و پسرش؛ روزگار و مردم؛ بر آستان جمال؛ دیدار خِرَد؛ حکایت یک دوست؛ از پندار تا حقیقت؛ ای دوست تهیدست من!؛ از کوخ تا کاخ؛ دو نوزاد؛ شاعران غریب؛ در پرتو خورشید؛ نگاهی به آینده؛ فرشته ی پدر؛ ای سرزنش کننده ی من!؛ مناجات؛ مجرم؛ معشوقه؛ نخستین نگاه؛ نخستین بوسه؛ وصال؛ خانه ی خوشبختی؛ دیدار؛ شهر گذشته؛ اسرار پنهان در سینه ها؛ خواهر عزیزم!؛ نیروی کور؛ مرگ��ها؛ بازیگری روزگار؛ دوست من!؛ شرح عاشقی؛ زبان بسته؛ صلح؛ شاعر؛ زادروز من؛ مسیح کوچک و کودکی عشق؛ نیایش ارواح؛ ای نسیم!؛ بازگشت محبوب؛ زیبایی مرگ؛ جدایی روح؛ آسایش؛ ترانه ها؛ ترانه؛ ترانه ی موج؛ ترانه ی باران؛ ترانه ی زیبایی؛ ترانه ی خوشبختی؛ ترانه ی گل‌ها؛ ترانه ی آدمی؛ بانگ شاعر؛ دیدار؛
کتاب «اشک و لبخند»، پنجاه و شش متن کوتاه، روایی و پراحساس است؛
نقل از متن: (من، اندوه خویش را با شادی‌های مردمان عوض نمی‌کنم، و خوش ندارم اشکی که اندوه را، از ژرفای وجودم جاری کرده، مبدل به لبخند شود؛ آرزو دارم زندگیم، اشکی باشد و لبخندی؛ اشکی که دلم را صفا بخشد، و اسرار و پیچیدگی‌های حیات را به من بیاموزد؛ اشکی که با آن، شریک اندوه دل سوختگان گردم؛ و لبخندی که سرآغاز سرور و شادمانیم باشد؛ می‌خواهم، در اشتیاق، بمیرم؛ اما با دلمردگی زنده نباشم؛ دوست دارم ژرفای وجودم، تشنه ی محبت و زیبایی باشد، زیرا نظر کردم و دریافتم که کم‌خواهان دون همت، نگون بخت‌‌ترین مردمان هستند، و از همه به زندان مادیات نزدیک‌تر؛ و گوش سپردم و بشنیدم، که ناله ی مشتاقانِ آرزومند، از طنین سه گاه و چهار گاه خوش‌تر است)؛ پایان نقل
تاریخ بهنگام رسانی 12/02/1400هجری خورشیدی؛ 05/01/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
A great selection of parables, stories, and poems of Khalil Gibran. A book full of emotion, poetry and spiritual comfort that has touched hearts around the world. Contains 56 parables, stories, and poems in Gibran's wholly inimitable manner.
Illustrated with 4 of his own paintings and drawings, it is the most important edition to the canon of this great writer.
تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و سوم ماه جولای سال2008میلادی
عنوان: اشکی و لبخندی و تندبادها؛ نویسنده: جبران خلیل جبران؛ مترجم مسعود انصاری؛ تهران، جامی، سال1376؛ در296ص؛ موضوع شعرها و داستانهای جبران خلیل جبران نویسنده ی لبنانی تبار ایالات متحده آمریکا - سده20م
عنوان: اشکی و لبخندی به همراه تندبادها و گفتارهای معنوی؛ نویسنده جبران خلیل جبران؛ مترجم مسعود انصاری؛ تهران، جامی، سال1380؛ در319ص؛ شابک9645620090؛ چاپ سوم سال1382؛ عنوان اصلی: دمعه و ابتسامه و العواصف؛ چاپ چهارم سال1384؛
عنوان: اشکی و لبخندی؛ نویسنده جبران خلیل جبران؛ مترجم حیدر شجاعی؛ تهران، دادار، سال1383؛ در151ص؛ شابک9647294070؛ چاپ سوم سال1385؛ چاپ چهارم سال1386؛ چاپ پنجم سال1387؛ چاپ ششم سال1388؛ شابک چاپ ششم9789648097740؛
عنوان: اشکی و لبخندی؛ نویسنده جبران خلیل جبران؛ مترجم سکینه محب خواه؛ همدان، فراگیر هگمتانه، سال1384؛ در140ص؛ شابک9648599408؛
عنوان: اشکی و لبخندی؛ نویسنده: جبران خلیل جبران؛ مترجم جعفر نوع خواه؛ اردبیل، هفت گنج، سال1394؛ در208ص؛ شابک9796009601462؛
فهرست: یادداشت ناشر؛ درآمد؛ زندگی عاشقانه؛ بهار؛ تابستان؛ پاییز؛ زمستان؛ حکایت؛ شهر مردگان؛ مرگ شاعر زندگی اوست؛ دختران دریا؛ نفس؛ اشکی و لبخندی؛ در خیال؛ زیبایی؛ واژگان آتشین؛ در دل ویرانه ها؛ رؤیا؛ دیروز و امروز؛ ترحم کن ای نفس!؛ بیوه زن و پسرش؛ روزگار و مردم؛ بر آستان جمال؛ دیدار خِرَد؛ حکایت یک دوست؛ از پندار تا حقیقت؛ ای دوست تهیدست من!؛ از کوخ تا کاخ؛ دو نوزاد؛ شاعران غریب؛ در پرتو خورشید؛ نگاهی به آینده؛ فرشته ی پدر؛ ای سرزنش کننده ی من!؛ مناجات؛ مجرم؛ معشوقه؛ نخستین نگاه؛ نخستین بوسه؛ وصال؛ خانه ی خوشبختی؛ دیدار؛ شهر گذشته؛ اسرار پنهان در سینه ها؛ خواهر عزیزم!؛ نیروی کور؛ مرگ��ها؛ بازیگری روزگار؛ دوست من!؛ شرح عاشقی؛ زبان بسته؛ صلح؛ شاعر؛ زادروز من؛ مسیح کوچک و کودکی عشق؛ نیایش ارواح؛ ای نسیم!؛ بازگشت محبوب؛ زیبایی مرگ؛ جدایی روح؛ آسایش؛ ترانه ها؛ ترانه؛ ترانه ی موج؛ ترانه ی باران؛ ترانه ی زیبایی؛ ترانه ی خوشبختی؛ ترانه ی گل‌ها؛ ترانه ی آدمی؛ بانگ شاعر؛ دیدار؛
کتاب «اشک و لبخند»، پنجاه و شش متن کوتاه، روایی و پراحساس است؛
نقل از متن: (من، اندوه خویش را با شادی‌های مردمان عوض نمی‌کنم، و خوش ندارم اشکی که اندوه را، از ژرفای وجودم جاری کرده، مبدل به لبخند شود؛ آرزو دارم زندگیم، اشکی باشد و لبخندی؛ اشکی که دلم را صفا بخشد، و اسرار و پیچیدگی‌های حیات را به من بیاموزد؛ اشکی که با آن، شریک اندوه دل سوختگان گردم؛ و لبخندی که سرآغاز سرور و شادمانیم باشد؛ می‌خواهم، در اشتیاق، بمیرم؛ اما با دلمردگی زنده نباشم؛ دوست دارم ژرفای وجودم، تشنه ی محبت و زیبایی باشد، زیرا نظر کردم و دریافتم که کم‌خواهان دون همت، نگون بخت‌‌ترین مردمان هستند، و از همه به زندان مادیات نزدیک‌تر؛ و گوش سپردم و بشنیدم، که ناله ی مشتاقانِ آرزومند، از طنین سه گاه و چهار گاه خوش‌تر است)؛ پایان نقل
تاریخ بهنگام رسانی 12/02/1400هجری خورشیدی؛ 05/01/1401هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
June 4, 2020
يا الله ما هذه الروح التي يكتب بها جبران، أي عذوبة هي الكلمات التي يؤلفها من وحي الطبيعة ومن مجالسة الجمال وفي حضرة السكون الأبدي، لا أدري إن كان هناك أي كاتب يبعث في نفسب هذا المقدار من السكينة والجمال الشفاف، هنا الكلمات تتحول إلى كائنات علوية تناجي القارئ وتفتح باب الخيال على مصراعيها وتنشأ السُحب البيضاء الكثيفة لتمطر زخات هائجة فوق رداءة هذا العالم والنفس البشرية الصدئة..
هذا النوع من الكتب قد لا يضيف لك جديداً ولا يزيد من معلوماتك عن هذا العالم الذي تعيش فيه ، ولكنها صفحات رمادية منقحة برائحة الأبدية التي تتيح لك أن ترى فيها روحك على مرآتها وسط ضجيج العالم المتراكم..
إغتنم كل كلمة في هذا الكتاب وكل سطر منه، ردد كلماتها، أتلوها مراراً، لاتفقد ذاكرتك المتعلقة بها.. فقد لا يتاح لك أن تقرأ شيئاً بهذا الجمال وهذه العذوبة الطرية في كل حين..
هذا النوع من الكتب قد لا يضيف لك جديداً ولا يزيد من معلوماتك عن هذا العالم الذي تعيش فيه ، ولكنها صفحات رمادية منقحة برائحة الأبدية التي تتيح لك أن ترى فيها روحك على مرآتها وسط ضجيج العالم المتراكم..
إغتنم كل كلمة في هذا الكتاب وكل سطر منه، ردد كلماتها، أتلوها مراراً، لاتفقد ذاكرتك المتعلقة بها.. فقد لا يتاح لك أن تقرأ شيئاً بهذا الجمال وهذه العذوبة الطرية في كل حين..
September 23, 2015
أستاذنا طه حسين (رحمه الله) كان دائمًا يقول : أن أبو العلاء هو الشاعر الفيلسوف الوحيد فى اللغة العربية , وهنا أجد نفسي مضطرًا لأن أقول أنه مجحف حق أديبنا جبران , فهو الأديب الفيلسوف والإنسان الذى استخدم أدبه خير معبر عن نفسه , ليقدم لنا أسمى رسائل الأدب على الإطلاق وهو رِفعة الإنسان والسمو بروحه.
جبران : أعظم من وصف الطبيعة وعبّر خلالها عن مشاعر الإنسان وعواطفه ليقدم لنا مزيج بديع بين جمال الطبيعة و سمو النفس الإنسانية .
يقول جُبران فى حديثه عن هذا العمل : (دمعة تطهر قلبي , و تفهمني أسرار الحياة و غوامضها, وابتسامة تدنيني من أبناء جنسي , وتكون رمز تمجيدي) ليقدم لنا خلاصة هذا العمل والعبرة منه , فهو يحالو أن يجمع بين غايتين يسعى لهما الإنسان.
هو كِتاب قصص ولكن ليس أي كتاب ولا أى قصص , هو كتاب مقالات , ولكن ليست كالمقالات , هو أنشودة أدبية رفيعة المستوى , ورسالة إنسانية غاية فى السمو ,
لطالما اعتبرت جبران أفضل من عبّر عن ذاته من خلال قلمه , فإذا أردت أن تعرفه فاقرأ له .
كتاب تجد فيه اللغة الدافئة الجميلة التى تشعرك أن الكاتب كان يكتبها لك أنت , وتجد فيه الوصف الرائع لمختلف المشاهد والانطباعات , لدرجة تتضاءل أمامها أى لوحة مرسومة معبرة , فقلم جبران خير من ألف ريشة فنان , فجبران الفنان الأشمل ,
كتاب ممتع , ساحر ,مبهر,
جبران : أعظم من وصف الطبيعة وعبّر خلالها عن مشاعر الإنسان وعواطفه ليقدم لنا مزيج بديع بين جمال الطبيعة و سمو النفس الإنسانية .
يقول جُبران فى حديثه عن هذا العمل : (دمعة تطهر قلبي , و تفهمني أسرار الحياة و غوامضها, وابتسامة تدنيني من أبناء جنسي , وتكون رمز تمجيدي) ليقدم لنا خلاصة هذا العمل والعبرة منه , فهو يحالو أن يجمع بين غايتين يسعى لهما الإنسان.
هو كِتاب قصص ولكن ليس أي كتاب ولا أى قصص , هو كتاب مقالات , ولكن ليست كالمقالات , هو أنشودة أدبية رفيعة المستوى , ورسالة إنسانية غاية فى السمو ,
لطالما اعتبرت جبران أفضل من عبّر عن ذاته من خلال قلمه , فإذا أردت أن تعرفه فاقرأ له .
كتاب تجد فيه اللغة الدافئة الجميلة التى تشعرك أن الكاتب كان يكتبها لك أنت , وتجد فيه الوصف الرائع لمختلف المشاهد والانطباعات , لدرجة تتضاءل أمامها أى لوحة مرسومة معبرة , فقلم جبران خير من ألف ريشة فنان , فجبران الفنان الأشمل ,
كتاب ممتع , ساحر ,مبهر,
January 20, 2023
هنا يتشنف العقل، وترتقي جلال المعاني للقلوب.
مزيج من تأملآت جبران وخواطره، وخلجات نفسه.
تقديسه لمشاعر الحب، رثاؤه الفقراء وحالهم، وذم الأغنياء الذين يتغذون على دمائهم، غنى الطبيعة بناي عزف بأجمل كونشيرتو لغوي.
جبران شكسبير الشرق.
مزيج من تأملآت جبران وخواطره، وخلجات نفسه.
تقديسه لمشاعر الحب، رثاؤه الفقراء وحالهم، وذم الأغنياء الذين يتغذون على دمائهم، غنى الطبيعة بناي عزف بأجمل كونشيرتو لغوي.
جبران شكسبير الشرق.
September 30, 2011
" جئت لأحيا بمجد المحبة و نور الجمال ...جئت لأكون للكل وبالكل .. جئت لأقول كلمة و سأقولها ، وآذا أرجعني الموت قبل أن ألفظها يقولها الغد .. "
November 4, 2015
-- قد فاته الكثير من لم يقرأ ل"جبران" .
-- الكتاب عبارة عن مجموعة مقالات وقصائد منشورة وخواطر تعبّر عن حالات جبران النفسيّة ، ونظرته إلى الحياة والمجتمع والبشر ، وعلاقة الإنسان بالله ، والعودة المتكرّرة إلى الوجود في سبيل الكمال .
-- الكتاب نُشر عام 1914 م .
-- أسلوب جبران الكتابيّ جاء نديًّا بارع الصور ، طريف التشابيه ، سلس التركيب ، عفويّ التعبير .
-- من توطئة جبران لكتابه " دمعة تطهّر قلبي ، وتفهمني أسرار الحياة وغوامضها ، وابتسامة تدنيني من أبناء جنسي ، وتكون رمز تمجيدي " .
-آثر جبران أن يموت شوقًا على أن يحيا مللًا ، آثر أن يملأَ حياته حبًا وعطاءً على أن يمرّ كغيمة .
ورأى في الله بحر المحبّة والجمال التي تعود إليها النفس .
-- ما أروع لغتك الشعريّة يا جبران !
-- يتراقص قلبي فرحًا لوقع تلك الكلمات وذلك الإحساس الراقي .
-- كلام جبران دسم جدًا و مليءبالحِكم الأكثر من رائعة .
-- هذا الكتاب من أجمل ما كتب .
-- قلمي لم يكفّ عن تدوين الاقتباسات طول مدّة القراءة
-- ما زلت حيًّا وسطنا ، وستبقى حيًّا دائمًا في قلوبنا يا جبران ...
-- الكتاب عبارة عن مجموعة مقالات وقصائد منشورة وخواطر تعبّر عن حالات جبران النفسيّة ، ونظرته إلى الحياة والمجتمع والبشر ، وعلاقة الإنسان بالله ، والعودة المتكرّرة إلى الوجود في سبيل الكمال .
-- الكتاب نُشر عام 1914 م .
-- أسلوب جبران الكتابيّ جاء نديًّا بارع الصور ، طريف التشابيه ، سلس التركيب ، عفويّ التعبير .
-- من توطئة جبران لكتابه " دمعة تطهّر قلبي ، وتفهمني أسرار الحياة وغوامضها ، وابتسامة تدنيني من أبناء جنسي ، وتكون رمز تمجيدي " .
-آثر جبران أن يموت شوقًا على أن يحيا مللًا ، آثر أن يملأَ حياته حبًا وعطاءً على أن يمرّ كغيمة .
ورأى في الله بحر المحبّة والجمال التي تعود إليها النفس .
-- ما أروع لغتك الشعريّة يا جبران !
-- يتراقص قلبي فرحًا لوقع تلك الكلمات وذلك الإحساس الراقي .
-- كلام جبران دسم جدًا و مليءبالحِكم الأكثر من رائعة .
-- هذا الكتاب من أجمل ما كتب .
-- قلمي لم يكفّ عن تدوين الاقتباسات طول مدّة القراءة
-- ما زلت حيًّا وسطنا ، وستبقى حيًّا دائمًا في قلوبنا يا جبران ...
October 6, 2017
"نظرت تلك الساعة نحو الطبيعة الراقدة وتأملت مليًا فوجدت فيها شيئًا لا حد له ولا نهاية. شيئًا لا يُشترى بالمال. وجدت شيئًا لا تمحوه دموع الخريف ولا يُميته حزن الشتاء. شيئًا لا توجده بحيرات سويسرا ولا منتزهات إيطاليا. وجدت شيئًا يتجلّد فيحيا في الربيع ويُثمر في الصيف، وجدت فيها المحبة."
قلائل هم من أحسّوا بألم بني الإنسان واستشرفوا حالهم، خصوصًا مع انتشار وتوسّع الأنظمة الرأسمالية والإقطاعية، ووصفوا حال الإنسان أدق وصف، سواء أكان العبد أم السيد. وأدركوا ما يقاسيه المسكين والفقير في توفير قوت عياله. وكان على رأس هؤلاء، جبران خليل جبران، صاحب الروح الشفّافة، والبصيرة النافذة، والإحساس المرهف.
لعل أهم ما يميّز كتاب جبران هذا هو تجلّي النزعة الإنسانية فيه، فكان مدركًا لمعاناة وألم الإنسان في هذه الحياة، وإن السبيل لخلاصه هو في الحب وفي الإحساس بالغير. وتتجلّى كذلك النزعة الرومانسية المتمثّلة في حُب الطبيعة ووصفها بأعذب الأوصاف والهروب إليها حين تُظلم الحياة، فيكتب عنها وكأنها كائن حيّ يشعر ويحس. وظهرت أيضًا النزعة الوجودية في العديد من الشذرات، وما هدف الإنسان من كنز المال وهو في النهاية سائر إلى الفناء..
وبكلماته الرقاقة العذبة كجدول ماء صافٍ، كتب لنا جبران هذا الإنجيل المليء بالمشاعر، المليء بالدموع والابتسا��ات.
لروحك السلام يا أيها الملاك البشري. ❤
...
June 11, 2016
كتاب: دمعة وابتسامة
لمؤلفه: جبران خليل جبران
.
=====
لي مع هذا الكتاب ذكرياتٌ خاصة، وله فضلٌ عليَّ لن أنساه ما حييت، فهو من أوائل الكتب التي صعقتني بتلك الشحنة الكهربائية الدافعة للقراءة أولاً، ثم للكتابة بعد ذلك...
وإني لأذكر ذلك اليوم الربيعي الدافئ من عام 2009، حين حملتُ حقيبتي وهممتُ بالخروج سعياً وراء القطار المسافر إلى الدار البيضاء، ومررتُ بمكتبة والدي باحثاً عن شيءٍ - أي شيء - أقرؤه، فلمحتُ هذا الكتاب مهملاً وسط أحد الرفوف، فتناولتُه وذهبتُ... وفي مقصورة القطار أخرجتُه من الحقيبة يحدوني فضولٌ لاكتشافه، وفتحتُه قارئاً له وقد اهترأ غلافه واصفرَّت أوراقه، وكانت الصعقة الكهربائية التي أبقتتي مخدَّراً بلا حراك، حتى أوشكتُ على إتمامه دفعةً واحدةً بلا توقُّفٍ ولا انقطاع!
وما كان ذلك إلا لأن قراءاتي القليلة الماضية لم تكن قد اتَّسعت لمثل ذلك النوع من الأسلوب، والذي بدا لي حينها شديد الغرابة والتميز، ومازجني أثناء القراءة شعورٌ بأني أمام نصوصٍ غير أرضيَّة، وتحولتِ الحياة في عينيَّ إلى عوالم من الرموز والألوان والظلال والأبخرة، والخيالات السماوية والغيوم الشفَّافة، والستائر السديمية المتراقصة في دنيا الأحلام البعيدة...
واستبدَّ بي الفضول لمعرفة الكاتب أكثر فلم أجد ساعتها مرجع بحثٍ يشفي غليلي، وتساءلتُ عن ديانته فلم أجد في الكتاب ما يدلُّ عليها، وتساءلتُ عن موطنه فأجابني أحد نصوصه بأنه من لبنان، وتساءلتُ عن عمره فأدهشني نصٌّ آخر يقول بأنه - يوم كتابته للكتاب - لم يكن قد جاوز الخامسة والعشرين!
ولأنه عمرٌ كنتُ في تلك الأيام قريباً منه، فقد أفدتُ من انبهاري الطارئ ذاك قوةً تحليليةً أردتُ ب��ا النفاذ لأعماق تلك النصوص، والتي رأيتُها قصيرةً لا تتعدى بضع فقراتٍ أو بضع صفحات، وهي في أكثرها خواطر وتخيلاتٌ شفَّافة، لكنها مع ذلك مشحونةٌ بالطاقة القادرة على إبهار قارئٍ مثلي! واشتعلت في داخلي عزيمةٌ على الاستزادة من القراءة، ورغبةٌ جامحةٌ في الاجتراء على القلم، وألحَّ علي سؤال الكتابة أهي سهلةٌ أم صعبة؟! وهل بإمكاني أن آتي بنصوصٍ قصيرةٍ أجمعها حتى تصير قابلةً للنشر بين دفَّتيْ كتاب؟! وإن لم يكن ذلك بإمكاني فلماذا أمكن هذا الكاتب أن ينشر دمعته وابتسامته؟! ولم لا أفعل مثله وما هي إلا خواطر ونصوصٌ أُطلِق فيها العنانُ للتخيل والوصف؟!
وظلَّت أشباح هذا الكتاب معشِّشةً في ذهني زمناً طويلاً، وكانت من أكثر العوامل إلحاحاً عليَّ لدخول عالم القراءة والكتابة، وإني أعلم من نفسي الآن أني لو أعدتُ قراءة هذا الكتاب لما انبهرتُ به كالسابق، ولبدا لي متوسطاً أو عادياً، لأني عرفتُ لاحقاً تصنيفه والخانة التي يندرج تحتها، وعلمتُ أن الأسلوب الذي أبهرني يومذاك إنما يسمى (الجملة الإنجيلية)، وهي بعيدةٌ تماماً عن الفصاحة العربية التي لا أعدل بها شيئاً، وعن (الجملة القرآنية) التي ما عاد يطربني سواها في أعمال الكاتبين بها من المؤلفين والروائيين...
ومهما يكن من أمر اتِّساع المدارك وتغيُّر الأذواق، إلا أني أظلُّ شاكراً لمجموعة (دمعة وابتسامة) ذلك الإبهار الأول البكر، والذي لولاه لما انفتحتُ على عوالم الحرف العربي قراءةً وكتابة...
11/06/2016
لمؤلفه: جبران خليل جبران
.
=====
لي مع هذا الكتاب ذكرياتٌ خاصة، وله فضلٌ عليَّ لن أنساه ما حييت، فهو من أوائل الكتب التي صعقتني بتلك الشحنة الكهربائية الدافعة للقراءة أولاً، ثم للكتابة بعد ذلك...
وإني لأذكر ذلك اليوم الربيعي الدافئ من عام 2009، حين حملتُ حقيبتي وهممتُ بالخروج سعياً وراء القطار المسافر إلى الدار البيضاء، ومررتُ بمكتبة والدي باحثاً عن شيءٍ - أي شيء - أقرؤه، فلمحتُ هذا الكتاب مهملاً وسط أحد الرفوف، فتناولتُه وذهبتُ... وفي مقصورة القطار أخرجتُه من الحقيبة يحدوني فضولٌ لاكتشافه، وفتحتُه قارئاً له وقد اهترأ غلافه واصفرَّت أوراقه، وكانت الصعقة الكهربائية التي أبقتتي مخدَّراً بلا حراك، حتى أوشكتُ على إتمامه دفعةً واحدةً بلا توقُّفٍ ولا انقطاع!
وما كان ذلك إلا لأن قراءاتي القليلة الماضية لم تكن قد اتَّسعت لمثل ذلك النوع من الأسلوب، والذي بدا لي حينها شديد الغرابة والتميز، ومازجني أثناء القراءة شعورٌ بأني أمام نصوصٍ غير أرضيَّة، وتحولتِ الحياة في عينيَّ إلى عوالم من الرموز والألوان والظلال والأبخرة، والخيالات السماوية والغيوم الشفَّافة، والستائر السديمية المتراقصة في دنيا الأحلام البعيدة...
واستبدَّ بي الفضول لمعرفة الكاتب أكثر فلم أجد ساعتها مرجع بحثٍ يشفي غليلي، وتساءلتُ عن ديانته فلم أجد في الكتاب ما يدلُّ عليها، وتساءلتُ عن موطنه فأجابني أحد نصوصه بأنه من لبنان، وتساءلتُ عن عمره فأدهشني نصٌّ آخر يقول بأنه - يوم كتابته للكتاب - لم يكن قد جاوز الخامسة والعشرين!
ولأنه عمرٌ كنتُ في تلك الأيام قريباً منه، فقد أفدتُ من انبهاري الطارئ ذاك قوةً تحليليةً أردتُ ب��ا النفاذ لأعماق تلك النصوص، والتي رأيتُها قصيرةً لا تتعدى بضع فقراتٍ أو بضع صفحات، وهي في أكثرها خواطر وتخيلاتٌ شفَّافة، لكنها مع ذلك مشحونةٌ بالطاقة القادرة على إبهار قارئٍ مثلي! واشتعلت في داخلي عزيمةٌ على الاستزادة من القراءة، ورغبةٌ جامحةٌ في الاجتراء على القلم، وألحَّ علي سؤال الكتابة أهي سهلةٌ أم صعبة؟! وهل بإمكاني أن آتي بنصوصٍ قصيرةٍ أجمعها حتى تصير قابلةً للنشر بين دفَّتيْ كتاب؟! وإن لم يكن ذلك بإمكاني فلماذا أمكن هذا الكاتب أن ينشر دمعته وابتسامته؟! ولم لا أفعل مثله وما هي إلا خواطر ونصوصٌ أُطلِق فيها العنانُ للتخيل والوصف؟!
وظلَّت أشباح هذا الكتاب معشِّشةً في ذهني زمناً طويلاً، وكانت من أكثر العوامل إلحاحاً عليَّ لدخول عالم القراءة والكتابة، وإني أعلم من نفسي الآن أني لو أعدتُ قراءة هذا الكتاب لما انبهرتُ به كالسابق، ولبدا لي متوسطاً أو عادياً، لأني عرفتُ لاحقاً تصنيفه والخانة التي يندرج تحتها، وعلمتُ أن الأسلوب الذي أبهرني يومذاك إنما يسمى (الجملة الإنجيلية)، وهي بعيدةٌ تماماً عن الفصاحة العربية التي لا أعدل بها شيئاً، وعن (الجملة القرآنية) التي ما عاد يطربني سواها في أعمال الكاتبين بها من المؤلفين والروائيين...
ومهما يكن من أمر اتِّساع المدارك وتغيُّر الأذواق، إلا أني أظلُّ شاكراً لمجموعة (دمعة وابتسامة) ذلك الإبهار الأول البكر، والذي لولاه لما انفتحتُ على عوالم الحرف العربي قراءةً وكتابة...
11/06/2016
April 12, 2013
لعلّي أضعُ بضع صُور لما قرأته في شخصية جُبران خليل جُبران , في كتابه : دمعة وابتسامة
مُرهف الحس , أقرب للطبيعة , روحاني القالب , طيب النفس والخاطر , بسيط اللفظ , عميق المعنى , إنساني ,شخصية داخلية , يعرف حدود الكون , يؤمن , أحزانه غير مشوهة ,فيه جلد ظاهر بحروفه , لا يبدو لي مُتصبر بل صابر , ولا يبدو لي قلبه مبتهج , صوته مقنع جداً , يبدو في مقالاته حول نقطة مركزية واحدة ,
يعيش بين حرفين : الحاء والباء
ليس بالقريب ولا بالبعيد , لكن شئ استثنائي بالنسبة لي .
يكفي أنه حقيقي الطراز , والعالم يحتاج لصدق يُظهر حقيقة , لإنه لديه ما يكفيه من الزيف .
ممُتنة لجبران فليكتبوا على قبره : " إنه يعيش بينكم "
مُرهف الحس , أقرب للطبيعة , روحاني القالب , طيب النفس والخاطر , بسيط اللفظ , عميق المعنى , إنساني ,شخصية داخلية , يعرف حدود الكون , يؤمن , أحزانه غير مشوهة ,فيه جلد ظاهر بحروفه , لا يبدو لي مُتصبر بل صابر , ولا يبدو لي قلبه مبتهج , صوته مقنع جداً , يبدو في مقالاته حول نقطة مركزية واحدة ,
يعيش بين حرفين : الحاء والباء
ليس بالقريب ولا بالبعيد , لكن شئ استثنائي بالنسبة لي .
يكفي أنه حقيقي الطراز , والعالم يحتاج لصدق يُظهر حقيقة , لإنه لديه ما يكفيه من الزيف .
ممُتنة لجبران فليكتبوا على قبره : " إنه يعيش بينكم "
September 30, 2019
من لايري الأحزان .. لايري الفرح
September 12, 2020
A book easy to read, but not to be rushed through. Gibran is a very fine wordsmith; his words are to be savored, felt, pondered over and dwelt upon. There's sweetness and bitterness; sorrow and hope; love and peace ; life and death; reverie and wisdom yet the universal message of humanity remains the same and permeates the whole book.
Consists of 56 chapters, comprising poetry and parables.
"The God separated a spirit from Himself and fashioned it into Beauty."
A being is fashioned, it grows and wanders through the garden of beauty, love, joy, peace and heavenly wisdom and visits the desert of pain, selfishness, hardship; escapes the world of weariness and rests in the land of death.
“Only those return to Eternity. Who on earth seek out Eternity.”
Consists of 56 chapters, comprising poetry and parables.
"The God separated a spirit from Himself and fashioned it into Beauty."
A being is fashioned, it grows and wanders through the garden of beauty, love, joy, peace and heavenly wisdom and visits the desert of pain, selfishness, hardship; escapes the world of weariness and rests in the land of death.
“Only those return to Eternity. Who on earth seek out Eternity.”
July 25, 2020
ما بين قامة شهيرة كجبران وتقييم مرتفع للقراء وما بين ما وصلني من كلمات جبران .. احتارت نجماتي وتطايرت
فلا أنا شعرت بما شعر به القراء ولا أنا وصلتني رسائل جبران
حقيقة التجربة الثانية لي مع كتابات جبران ولو أنني شعرت بلطافتها إلا أنني لم استطع أن أنجذب لها
فاختارت النجمات من التقييم أوسطهن
فلا أنا شعرت بما شعر به القراء ولا أنا وصلتني رسائل جبران
حقيقة التجربة الثانية لي مع كتابات جبران ولو أنني شعرت بلطافتها إلا أنني لم استطع أن أنجذب لها
فاختارت النجمات من التقييم أوسطهن
Read
January 31, 2010"I would not exchange the sorrows of my heart for the joys of the multitude.And I would not have the tears that sadness makes
to flow from my every part turn into laughter.
I would that my life remain a tear and a smile."
to flow from my every part turn into laughter.
I would that my life remain a tear and a smile."
August 6, 2017
تجمعني مع هذا الكتاب ذكرىً، فكان هو فاتِحة قرائاتي وبوّابة دخولي لهذا العالم الجميل. كان الكتاب العربيّ الوحيد بمكتبة الدّار، قديمٌ وصُفيْفِر الورق ويابسَ الغلاف. ومع هذا -أنا التي لم تقرأ كتابًا في حياتها- جذبني، وفتحته وانبهرتُ بهِ فشدّني إلى قراءة المزيد والمزيد، وبفضلهِ أنا هنا معكم.
الكتاب يحوي مجموعة من الخواطر المتنوّعة المواضيع، فقد تكلّم عن الحبّ والوطن والإنسان والأمومة والأخوّة والصداقة والحياة والموت، وكلّ الأمور المتضارِبة بدُنيانا.
جُبران لُغته جذّابة، فهو من روّاد الصنعة اللّفظية يهتمّ بجمالِيَة الحرف (يُكثرُ من النّعوت، وصُور البيان) لا تخلو جملةٌ إلاّ وبها زينتها، قد يصل الأمر لحدّ المبالغة في الوصف وأيضًا للابتهال بيوحنا واليسوع؛ فيحصلُ ثقلٌ كبير؛ لكنّه غير مؤذٍ؛ هذا أسلوبه بالأخير.
ليس هذا فقط ما يعجبني فيه، هناك رسالتهُ الإنسانية أيضًا، دائمًا ما تصلِ إلى جوارحي إلاّ وقد أحدثت حركةً فيها.
شكرًا يا جُبران، لن أنسَ فضلكَ أبدًا.
الكتاب يحوي مجموعة من الخواطر المتنوّعة المواضيع، فقد تكلّم عن الحبّ والوطن والإنسان والأمومة والأخوّة والصداقة والحياة والموت، وكلّ الأمور المتضارِبة بدُنيانا.
جُبران لُغته جذّابة، فهو من روّاد الصنعة اللّفظية يهتمّ بجمالِيَة الحرف (يُكثرُ من النّعوت، وصُور البيان) لا تخلو جملةٌ إلاّ وبها زينتها، قد يصل الأمر لحدّ المبالغة في الوصف وأيضًا للابتهال بيوحنا واليسوع؛ فيحصلُ ثقلٌ كبير؛ لكنّه غير مؤذٍ؛ هذا أسلوبه بالأخير.
ليس هذا فقط ما يعجبني فيه، هناك رسالتهُ الإنسانية أيضًا، دائمًا ما تصلِ إلى جوارحي إلاّ وقد أحدثت حركةً فيها.
شكرًا يا جُبران، لن أنسَ فضلكَ أبدًا.
January 18, 2023
" سر إلى الأمام ولا تقف البتّة، فالأمام هو الكمال. سر ولا تخشَ أشواك السبيل، فهي لا تستبيح إلا الدماء الفاسدة."
June 23, 2015
لا أدري ماذا سأكتب...ربّما أنهيت للتّو معجما للمصطلحات العربية الفصيحة و العبارات التعبيرية الراقية..
..فهرس لمجموعة من العناوين..كلّ عنوان يؤدي إلى فقرات دقيقة و في بعض الأحيان فقرات يستعصى فهمها و بالتالي إعادة قراءتها مؤكد
غير ذلك فالأفكار التي يطرحها جبران هي أفكار فريدة من نوعها عميقة المعاني واسعة الآفاق و حتى كثيرة التأويلات..كتاب جميل أنصح بقراءته
..فهرس لمجموعة من العناوين..كلّ عنوان يؤدي إلى فقرات دقيقة و في بعض الأحيان فقرات يستعصى فهمها و بالتالي إعادة قراءتها مؤكد
غير ذلك فالأفكار التي يطرحها جبران هي أفكار فريدة من نوعها عميقة المعاني واسعة الآفاق و حتى كثيرة التأويلات..كتاب جميل أنصح بقراءته
March 14, 2019
كتاب "دمعة وابتسامة" واحدٌ من أربعة كتب اقتنيتُها حديثاً لجبران خليل جبران، هذا الكاتب الذي طالما سمعنا عنه ودرسنا له نصوصاً من كتاباته في المناهج المدرسية، ولكن -ورغم أنني قارئة نَهِمَة- لم يسبق لي قراءة كتابٍ كاملٍ له!
وقد انتبهتُ لهذا الخطأ من فترة فقررتُ -حين رأيتُ كتبه في متجر الكتب- أن أقتني هذه الأربعة له دفعةً واحدة، على أن أقرأها متفرقةً تفصلها قراءاتٌ لكتبٍ أخرى لا متتابعة، وبدأتُ بـ "دمعة وابتسامة".
"دمعة وابتسامة" هو في الحقيقة مجموعة مقالات كان جبران ينشرها في المجلات والصحف المختلفة في سنواتٍ متعددة، ثم قام بجمعها في هذا الكتاب الذي أصدره في عام 1914 م، ويضم تأملاته وخواطره، وقصصاً قصيرة، وبعض فكره.
الكتاب صغير الحجم، فقط 176 صفحة من القطع المتوسط، وهذا بحسب الطبعة التي معي للكتاب ( وأظنها طبعةً غير شرعية لكثرة الأخطاء الإملائية والمَطبعية فيها، ولقلة جَودة ورقها، ولكونها لا تجعل كل عنوانٍ جديد لقصة أو مقالة جديدة في صفحةٍ مستقلة بل قد تضعه مباشرةً بعد نهاية المقالة التي قبلها، لا يفصلهما إلا بضعة نجوم هكذا ** وكتابة العنوان الجديد بخط أغمق وأعرض ! )
والكتاب مقسمٌ إلى مقدمة : تحدثت عن سيرة حياة جبران من ولادته، وطفولته، ودراسته، وأسرته، وهجرته معهم لأمريكا في مقتبل عمره، وحياته ودراسته هناك وتفتح مواهبه في الرسم وفي الكتابة، ثم عن محنته بوفاة أخيه وأخته وأمه خلال عامَين فقط، وأثر ذلك الكبير في توالي أحزانه وبروز عواطفه الجَيّاشة في كتاباته، ثم رحلاته وأسفاره بين لبنان موطنه الأصلي وبين أمريكا مهاجَره وباريس حيث المعارض الفنية، كما تحدثت المقدمة أيضاً عن كتاباته الأدبية وإصداراته من الكتب، ومشاركته في تأسيس الرابطة القَلَمية لأدباء المهجر، ثم ذكرت مرضَه ووفاته في 10 / 4 / 1931م ونقل جثمانه إلى مسقط رأسه في لبنان، في حياةٍ حافلة أصدر خلالها أكثر من 16 كتاباً باللغتين العربية والإنجليزي��، منذ أن نشر أول مقالةٍ له بعنوان: "رؤيا" في شهر آذار من عام 1904م في جريدة "المهاجر" التي كان صاحبها "أمين الغريب" معجباً بكتاباته. ( مقالته "رؤيا" من ضمن مقالات كتابه هذا دمعة وابتسامة )
ثم بعد المقدمة ابتدأ الكتاب، كما جمعه ونشره جبران، بـ توطئة قصيرة،
كان مما كتبه جبران فيها: " أتمنى أن تبقى حياتي دمعةً وابتسامة، دمعةً تطهر قلبي وتُفهمني أسرار الحياة وغوامضَها، وابتسامةً تُدنيني من أبناء جلدتي، وتكون رمز تمجيدي الآلهة..
دمعةً أُشارك بها مُنْسَحِقي القلب، وابتسامةً تكون عنوانَ فرحي بوجودي"
ثم تلا التوطئة بـ 52 عنواناً ما بين قصة قصيرة وخاطرة ومقالة، وكلها قصيرة لا تتجاوز أطولُها السبعَ صفحات بينما يصل طول بعضها لصفحة واحدةٍ فقط.
المحاور الرئيسية لعناوين كتاب "دمعة وابتسامة" هي في عمومها مزيجٌ من المحبة، والنفس البشرية، وآلام وآمال الإنسانية، وكراهية الحرب، وتمجيد مشاعر الحب النبيل، والرثاء لحال الفقير، وذمّ الغنى المُطغي، والتغني بالطبيعة ومظاهرها من الفصول الأربعة والأزهار والحقول والرياح والقمر والشمس والأنهار والطيور و.. و.. الخ.
وفي حقيقتها سترى فيها عواطفَ جيّاشة سيّالة، وتأملاتِ نفسٍ شفافةٍ غلب عليها الحزن والأسى، وخواطرَ أشبه بخواطر وتأملات مراهقٍ رومانسيٍّ حالمٍ لا يكاد يعيش في عالم الواقع إلا بقدر ما يرى منه السوء والظلم والشر، فيهرع لعالَمه الوردي الأسيف يبثه أحزانه ويلتقط منه أحلامَه لعالَمٍ قادمٍ أفضل !
لكن لا ننسى أنها كُتبتْ فيما قبل العام 1914م حيث هكذا كان طابع الكتابات الأدبية حينها، وحيث كانت كتابات جبران هذه تُعَدّ في القمة من ابداعات أبناء جيله.
تتميز كتابة جبران في كتابه هذا بأنها قويةُ التراكيب، جميلةُ الصور الفنية، سهلةٌ يَسِرَة على كل درجات القراء، عميقةُ المعاني، مشبعةٌ بالعواطف، شفيفةُ التأمل، حالمةٌ رومانسية، وأيضاً كثيرةُ التأثر بالرموز الدينية المسيحية ورموز أساطير آلهة الرومان واليونان.
لكنها في النهاية ليست سوى خواطراً وتأملات، وتعبيراً عن مشاعرَ وأمنيات!
جميلٌ هذا الكتاب خاصةً للفتيان والفتيات، ومبتدئي الكتابة، لأنه يُفتّح أحاسيسهم النبيلة، وينبه نظرهم نحو قِيَم الجَمال والمحبة والإنسانية، ويزيد نُبْلَ نفوسهم بالشعور بالفقراء، ويعزز عندهم قدراتِ التأمّل الإنسانيّ البديع التي ينبغي أن يتحلى بها كل كاتب وشاعر، بل وكل إنسان..
*** من الاقتباسات الرائعة من هذا الكتاب:
* الأرض التي تخنق أشواكُها أزهارَها لا تصلح للسكن !
* مثلما تُحيي المحبةُ القلبَ البشريّ بالأوجاع، كذا تُعلّمُه الغباوةُ سبلَ المعرفة؛ فالأوجاعُ والغباوةُ تؤول إلى لذةٍ عظيمةٍ ومعرفةٍ كاملة.
* إنْ خلقكَ الله كنحلة، فلا تصرف أيام الربيع ناظراً أعمال النسر!
* رأيتُ المرأة كالقيثارة، عندما تكون في يد رجلٍ لا يحسن الضرب عليها ستُسمعه أنغاماً لا ترضيه !
* رأيتُ الحريةَ الحقيقية تسير وحدها في الشوارع وأمام الأبواب تطلب مأوىً والقوم يمنعونها !
** بقلم: #إنعام_عبد_الفتاح
** كتبتها: الثلاثاء 12 / 3 / 2019 م الساعة: 8:25 مساءً
** نشرت في موقع رقيم الإلكتروني في نفس اليوم. (( بصورة مختلفة عن الصورة هنا ))
وقد انتبهتُ لهذا الخطأ من فترة فقررتُ -حين رأيتُ كتبه في متجر الكتب- أن أقتني هذه الأربعة له دفعةً واحدة، على أن أقرأها متفرقةً تفصلها قراءاتٌ لكتبٍ أخرى لا متتابعة، وبدأتُ بـ "دمعة وابتسامة".
"دمعة وابتسامة" هو في الحقيقة مجموعة مقالات كان جبران ينشرها في المجلات والصحف المختلفة في سنواتٍ متعددة، ثم قام بجمعها في هذا الكتاب الذي أصدره في عام 1914 م، ويضم تأملاته وخواطره، وقصصاً قصيرة، وبعض فكره.
الكتاب صغير الحجم، فقط 176 صفحة من القطع المتوسط، وهذا بحسب الطبعة التي معي للكتاب ( وأظنها طبعةً غير شرعية لكثرة الأخطاء الإملائية والمَطبعية فيها، ولقلة جَودة ورقها، ولكونها لا تجعل كل عنوانٍ جديد لقصة أو مقالة جديدة في صفحةٍ مستقلة بل قد تضعه مباشرةً بعد نهاية المقالة التي قبلها، لا يفصلهما إلا بضعة نجوم هكذا ** وكتابة العنوان الجديد بخط أغمق وأعرض ! )
والكتاب مقسمٌ إلى مقدمة : تحدثت عن سيرة حياة جبران من ولادته، وطفولته، ودراسته، وأسرته، وهجرته معهم لأمريكا في مقتبل عمره، وحياته ودراسته هناك وتفتح مواهبه في الرسم وفي الكتابة، ثم عن محنته بوفاة أخيه وأخته وأمه خلال عامَين فقط، وأثر ذلك الكبير في توالي أحزانه وبروز عواطفه الجَيّاشة في كتاباته، ثم رحلاته وأسفاره بين لبنان موطنه الأصلي وبين أمريكا مهاجَره وباريس حيث المعارض الفنية، كما تحدثت المقدمة أيضاً عن كتاباته الأدبية وإصداراته من الكتب، ومشاركته في تأسيس الرابطة القَلَمية لأدباء المهجر، ثم ذكرت مرضَه ووفاته في 10 / 4 / 1931م ونقل جثمانه إلى مسقط رأسه في لبنان، في حياةٍ حافلة أصدر خلالها أكثر من 16 كتاباً باللغتين العربية والإنجليزي��، منذ أن نشر أول مقالةٍ له بعنوان: "رؤيا" في شهر آذار من عام 1904م في جريدة "المهاجر" التي كان صاحبها "أمين الغريب" معجباً بكتاباته. ( مقالته "رؤيا" من ضمن مقالات كتابه هذا دمعة وابتسامة )
ثم بعد المقدمة ابتدأ الكتاب، كما جمعه ونشره جبران، بـ توطئة قصيرة،
كان مما كتبه جبران فيها: " أتمنى أن تبقى حياتي دمعةً وابتسامة، دمعةً تطهر قلبي وتُفهمني أسرار الحياة وغوامضَها، وابتسامةً تُدنيني من أبناء جلدتي، وتكون رمز تمجيدي الآلهة..
دمعةً أُشارك بها مُنْسَحِقي القلب، وابتسامةً تكون عنوانَ فرحي بوجودي"
ثم تلا التوطئة بـ 52 عنواناً ما بين قصة قصيرة وخاطرة ومقالة، وكلها قصيرة لا تتجاوز أطولُها السبعَ صفحات بينما يصل طول بعضها لصفحة واحدةٍ فقط.
المحاور الرئيسية لعناوين كتاب "دمعة وابتسامة" هي في عمومها مزيجٌ من المحبة، والنفس البشرية، وآلام وآمال الإنسانية، وكراهية الحرب، وتمجيد مشاعر الحب النبيل، والرثاء لحال الفقير، وذمّ الغنى المُطغي، والتغني بالطبيعة ومظاهرها من الفصول الأربعة والأزهار والحقول والرياح والقمر والشمس والأنهار والطيور و.. و.. الخ.
وفي حقيقتها سترى فيها عواطفَ جيّاشة سيّالة، وتأملاتِ نفسٍ شفافةٍ غلب عليها الحزن والأسى، وخواطرَ أشبه بخواطر وتأملات مراهقٍ رومانسيٍّ حالمٍ لا يكاد يعيش في عالم الواقع إلا بقدر ما يرى منه السوء والظلم والشر، فيهرع لعالَمه الوردي الأسيف يبثه أحزانه ويلتقط منه أحلامَه لعالَمٍ قادمٍ أفضل !
لكن لا ننسى أنها كُتبتْ فيما قبل العام 1914م حيث هكذا كان طابع الكتابات الأدبية حينها، وحيث كانت كتابات جبران هذه تُعَدّ في القمة من ابداعات أبناء جيله.
تتميز كتابة جبران في كتابه هذا بأنها قويةُ التراكيب، جميلةُ الصور الفنية، سهلةٌ يَسِرَة على كل درجات القراء، عميقةُ المعاني، مشبعةٌ بالعواطف، شفيفةُ التأمل، حالمةٌ رومانسية، وأيضاً كثيرةُ التأثر بالرموز الدينية المسيحية ورموز أساطير آلهة الرومان واليونان.
لكنها في النهاية ليست سوى خواطراً وتأملات، وتعبيراً عن مشاعرَ وأمنيات!
جميلٌ هذا الكتاب خاصةً للفتيان والفتيات، ومبتدئي الكتابة، لأنه يُفتّح أحاسيسهم النبيلة، وينبه نظرهم نحو قِيَم الجَمال والمحبة والإنسانية، ويزيد نُبْلَ نفوسهم بالشعور بالفقراء، ويعزز عندهم قدراتِ التأمّل الإنسانيّ البديع التي ينبغي أن يتحلى بها كل كاتب وشاعر، بل وكل إنسان..
*** من الاقتباسات الرائعة من هذا الكتاب:
* الأرض التي تخنق أشواكُها أزهارَها لا تصلح للسكن !
* مثلما تُحيي المحبةُ القلبَ البشريّ بالأوجاع، كذا تُعلّمُه الغباوةُ سبلَ المعرفة؛ فالأوجاعُ والغباوةُ تؤول إلى لذةٍ عظيمةٍ ومعرفةٍ كاملة.
* إنْ خلقكَ الله كنحلة، فلا تصرف أيام الربيع ناظراً أعمال النسر!
* رأيتُ المرأة كالقيثارة، عندما تكون في يد رجلٍ لا يحسن الضرب عليها ستُسمعه أنغاماً لا ترضيه !
* رأيتُ الحريةَ الحقيقية تسير وحدها في الشوارع وأمام الأبواب تطلب مأوىً والقوم يمنعونها !
** بقلم: #إنعام_عبد_الفتاح
** كتبتها: الثلاثاء 12 / 3 / 2019 م الساعة: 8:25 مساءً
** نشرت في موقع رقيم الإلكتروني في نفس اليوم. (( بصورة مختلفة عن الصورة هنا ))
May 13, 2019
اذن نتعرف هنا على عوالم جبران خليل جبران
عالم من الفنتازيا يشبه كثيرا القصص الاوروبية حيث الغابة والبساتين والجنيات والاميرات، هذه هي عوالمه التي تسحره وتسحر قراءه
لديه رؤية فلسفية للكون تتسم بعمق ما، وقصائده تحمل في طياتها الكثير،
ويوجد بعض مما قاله يصلح كاقتباسات رائعة
ولكن لم يرقني هذا الشاعر..شيء ما جعلني لا استسيغ ما يقول
هل هي الفلسفة والمحتوى الذي لم اتقبله ، ام اللغة المعربة ، ام الاسلوب ، ام ان الشاعر غربي في ثقافته ولغته وكل شيء
واحس بأن شعره بعيد كثيرا عن روح الشرق، وربما اكون مخطئا
لايصلح الكتاب لصغار السن
عالم من الفنتازيا يشبه كثيرا القصص الاوروبية حيث الغابة والبساتين والجنيات والاميرات، هذه هي عوالمه التي تسحره وتسحر قراءه
لديه رؤية فلسفية للكون تتسم بعمق ما، وقصائده تحمل في طياتها الكثير،
ويوجد بعض مما قاله يصلح كاقتباسات رائعة
ولكن لم يرقني هذا الشاعر..شيء ما جعلني لا استسيغ ما يقول
هل هي الفلسفة والمحتوى الذي لم اتقبله ، ام اللغة المعربة ، ام الاسلوب ، ام ان الشاعر غربي في ثقافته ولغته وكل شيء
واحس بأن شعره بعيد كثيرا عن روح الشرق، وربما اكون مخطئا
لايصلح الكتاب لصغار السن
February 19, 2020
"كذا الحب
تنهدة من بحر العواطف،
ودمعة من سماء التفكر،
وابتسامة من حقل النفس..."
18.02.2020
تنهدة من بحر العواطف،
ودمعة من سماء التفكر،
وابتسامة من حقل النفس..."
18.02.2020
December 24, 2011
بأي لُغة تَكتُب يا جبران .. باللغة التي لا تمُر بالعقل قبل استقرارها بالروح !
.. أنهيتُ قراءة الكتاب اليوم و لكن رائحة الكتاب لم تُطوَ معه..ِ ظلت عالقة بروحي
التمَرُد الروحي على الشرائع البشرية و الحُب بمعناه المُطلق يظلا شغل جبران الشاغل ,يتحدث بنفس اللهجة و المصطلحات التي كان يتحدث بها في الأرواح المُتمردة و هذا جزء من جاذبية الكتاب ... هو تمهيد لكل فكر جبران وفلسفته
حسب ما قرأت كتب جبران دمعة و ابتسامة في شبابه بعد اطلاعه على أعمال الفيلسوف الألماني فريدريك نيتشه ... و تكوين جبران لفلسفته في مثل تلك الفترة التي غالبا ما ينقاد فيها الشباب لفلسفة نيتشه العدمية يُعد شيئًا عظيمًا من وجهة نظري !
.. أنهيتُ قراءة الكتاب اليوم و لكن رائحة الكتاب لم تُطوَ معه..ِ ظلت عالقة بروحي
التمَرُد الروحي على الشرائع البشرية و الحُب بمعناه المُطلق يظلا شغل جبران الشاغل ,يتحدث بنفس اللهجة و المصطلحات التي كان يتحدث بها في الأرواح المُتمردة و هذا جزء من جاذبية الكتاب ... هو تمهيد لكل فكر جبران وفلسفته
حسب ما قرأت كتب جبران دمعة و ابتسامة في شبابه بعد اطلاعه على أعمال الفيلسوف الألماني فريدريك نيتشه ... و تكوين جبران لفلسفته في مثل تلك الفترة التي غالبا ما ينقاد فيها الشباب لفلسفة نيتشه العدمية يُعد شيئًا عظيمًا من وجهة نظري !
July 16, 2011
يا الله كم هو مُلهم هذا البشري؛ لا أستطيع التعبير بكلمات عن مدى إعجابي بهذا الإنسان والمعجزة الأدبية. حرف جبران لا مثيل له، ولا يوجد من اتّقن تزويج الحروف والكلمات ثم الفقرات كما يفعل جبران هنا. خذ ��رحماك يا نفس رحماك” كمثال؛ يخاطب جبران النفس البشرية ويسبح في فضاء الفلسفة قاصداً معاني الحياة بأسلوب أدبي بلاغي مرعب. قد تكون أفضل ثلاث صفحات قرأتها في حياتي؛ أشعر بإنتماء يصعب وصفه حين أغوص في معانيها. وهذه مجرد ثلاث صفحات من عشرات غيرها لا تكف عن الإذهال والإبهار. كتاب يحمل وزنه الأدبي ذهباً. لا عجب أن واشنطن شيّدتهُ تمثالاً في أرجائها.
September 24, 2012
يدور الكتاب حول موضوعات أربعة: المجتمع والطبيعة والحب والوجود
تحمل بعض نصوصه تأملات جبران في الحياة والوجود وتصوراته عن النفس البشرية
وأخرى بسط فيها مفاهيمه عن الحقيقة والخيال والحكمة والسعادة والحمال
وهناك نصوص في وصف الطبيعة في حالاتها المختلفة وانعكاسها على مرآة عالمها الداخلي
ونصوص يناجي فيها حبيبته
كما خصص عدداً من النصوص ليصف واقع المرأة في المجتمعات الشرقية
وخصص نصوصاً أخرى ليتحدث عن الظلم الاجتماعي.
تحمل بعض نصوصه تأملات جبران في الحياة والوجود وتصوراته عن النفس البشرية
وأخرى بسط فيها مفاهيمه عن الحقيقة والخيال والحكمة والسعادة والحمال
وهناك نصوص في وصف الطبيعة في حالاتها المختلفة وانعكاسها على مرآة عالمها الداخلي
ونصوص يناجي فيها حبيبته
كما خصص عدداً من النصوص ليصف واقع المرأة في المجتمعات الشرقية
وخصص نصوصاً أخرى ليتحدث عن الظلم الاجتماعي.
November 10, 2016
الكتاب عبارة عن مجموعة من المقالات المنوعة تناول فيها جبران افكاره واحاسيسه حول امور مختلفة كالحياة والطبيعة والمجتمع والعدل والفقر والغنى والجمال والمحبة ثم المحبة ثم المحبة حيث تعتبر أساس اغلب المقالات
من قرأ لجبران من قبل يعرف طريقته في الكتابة ولغته المميزة وتعبيراته الفريدة التي تلامس الروح
قرات له من قبل "الأجنحة المتكسرة" ومنذ سنوات طويلة ولازلت اتذكرها حتى الأن، ولكن في هذه المقالات كان هناك شئ مفقود لا أدري ماهو
فإذا ما عدت لمقدمة الكتاب وقرأتها وجدت ان هذه المقالات كانت بداية كتاباته، تلك كلمات جبران الشاب ,, بداية تلمسه للحياة وتفكره فيها .. ربما يكون سبب ؟
قال جبران عن هذه المقالات
" ذاك عهد قد مضى بين تشبيب وشكوى ونواح "
ورغم ذلك يظل لكلماته رونقها وتفردها وعمقها
وكما يُقال دائمًا
"إن جميع كتابات جبران تدعو إلى التفكر العميق .. فإن كنت تخاف أن تفكر فالأجدر بك ألا تقرأ جبران"
10 / 11 / 2016
October 19, 2020
الثلاث نجوم لاتقي شر الهجوم لا أكثر و لا أقل
^_^!!
استمتعت للكتاب صوتي الأداء كان مناسبا
لكن ما زلت اعتقد وأنا التي لا أفقه في الشعر شيئا أن الكتاب أقرب للنثر منه للشعر يعالج فيه جبران الجانب الايجابي و السلبي من المواضيع التي تناولها
طريقة المعالجة كانت أرق مما استطيع احتماله
و أعذب مما اقدر على استساغته
ونعم لا استطيع ان افسر أكثر
رغم أني أعدت ترتيتب مكتبي على الألوان و انا استمع للكتاب لكن مازلت أنظر شذرا الى الترتيب الجديد وأقشعر كلما فتحت فيديو الانستغرام وانا ارتب الكتب وصوت دمعة وابتسامة في الخلفية
ارتباط شرطي عجيب !!
^_^!!
استمتعت للكتاب صوتي الأداء كان مناسبا
لكن ما زلت اعتقد وأنا التي لا أفقه في الشعر شيئا أن الكتاب أقرب للنثر منه للشعر يعالج فيه جبران الجانب الايجابي و السلبي من المواضيع التي تناولها
طريقة المعالجة كانت أرق مما استطيع احتماله
و أعذب مما اقدر على استساغته
ونعم لا استطيع ان افسر أكثر
رغم أني أعدت ترتيتب مكتبي على الألوان و انا استمع للكتاب لكن مازلت أنظر شذرا الى الترتيب الجديد وأقشعر كلما فتحت فيديو الانستغرام وانا ارتب الكتب وصوت دمعة وابتسامة في الخلفية
ارتباط شرطي عجيب !!
July 20, 2020
لا اعلم بأي لغة يكتب أو اي المعجم يستعمل او اي ملائكة توحي له ،،
كتاب أية في الروعة طرح فيه فلسفته للحياة و مشاعره الفياظة
الكتاب عبارة على مجموعة قصص و مقالااات اخذت الانسان و شقاءه و الحب و الحياة و الظلم موضوعا لها
تذكرنا كتابات جبران بفلاسفة الروح و النفس الذين ينكرون المادة و اعتبروها شيء زاءل بينما النفس تسعى للخلود و البقى رغما زوال الجسد ....
صراحة لم استطيع التعبير و لم اجد الكلمات المناسبة لأصف ما اشعر بيه تجاه هذا البحر من المشاعر
و الآلم و الحب و السعادة
كتاب أية في الروعة طرح فيه فلسفته للحياة و مشاعره الفياظة
الكتاب عبارة على مجموعة قصص و مقالااات اخذت الانسان و شقاءه و الحب و الحياة و الظلم موضوعا لها
تذكرنا كتابات جبران بفلاسفة الروح و النفس الذين ينكرون المادة و اعتبروها شيء زاءل بينما النفس تسعى للخلود و البقى رغما زوال الجسد ....
صراحة لم استطيع التعبير و لم اجد الكلمات المناسبة لأصف ما اشعر بيه تجاه هذا البحر من المشاعر
و الآلم و الحب و السعادة
January 1, 2019
اظن ان قراءة الاجنحة المتكسرة هو بداية فهم هذا الكتاب، مليء بقصص الحب بعشاق متفانين بمحبوبيهم... سيفهم القاريء مغزى تفاني جبران في قصص الحب من هذا النوع اذا قرأ الاجنحة المتكسرة اولا... طبعا اسلوب جبران رائع ... ذلك الجيل من الكتاب جيل لامثيل له من حيث رصانة اللغة وجمالها في كتاباتهم
استمعت اليه عبر تطبيق كتاب صوتي
استمعت اليه عبر تطبيق كتاب صوتي
February 24, 2012
الكتاب جيد لكن يصلح أكثر لبداية القرن العشرين .. يتحدث أغلبه عن قيم جميلة كالمساواة و العدل و السلام و الحب و خلافه , لكن الخطاب في معظم الكتاب كما لو كان موجها لأطفال , لهذا انتابني الملل و أنهيته بعد مشقة
August 25, 2017
لغة شاعرية مطرزة بخيال خصب ينقلك بين عدة مواضيع ترسم البسمة على محياك أو قد تدمع عينك. وأفضلها الرفيقة، وملكة الجمال.
December 20, 2016
No matter how much Gibran I read I still keep coming back. A while ago I flipped through a tear and a smile but I never committed to reading it but when this year was coming to such a unenthusiastic end I thought I needed a little spirituality to pick my mood up again.
This book is filled with stories that center around the human spirit. The corruption of the soul is so easy to treat but as humans we are blind to our own mistakes and doomed to repeat them. Your heart has a empty void that only Gibran can fill you will die a lesser man if you pass the chance to read this book.
Quotes that I loved:
House of fortune
"Share of thy self with the people"
The Criminal
"…the first touch of humanity's selfishness make criminals of the humble and make killers of the sons of peace; this does the early greed of humanity grow and strike back at humanity a thousand fold…
Vision
I am the human heart, prisoner of substance and victim of earthly laws
Two wishes
Only those return to Eternity who on earth seek out Eternity
A poets voice
Humanity raged like a tempest, but I sigh in silence for I know the storm must pass away while a sigh goes to God
You may do unto me whatever you wish but you shall not be able to touch my truth
You may shed my blood and burn my body but you cannot kill or hurt my spirit
Peace
…look at the Darkness giving birth to the Sun…
Before the throne of beauty
Beauty is that which attracts your soul, and that which loves to give and not receive
A lovers Call
…that kiss was introduction to a great sigh, like the Almighty's breath that turned earth into man…
This book is filled with stories that center around the human spirit. The corruption of the soul is so easy to treat but as humans we are blind to our own mistakes and doomed to repeat them. Your heart has a empty void that only Gibran can fill you will die a lesser man if you pass the chance to read this book.
Quotes that I loved:
House of fortune
"Share of thy self with the people"
The Criminal
"…the first touch of humanity's selfishness make criminals of the humble and make killers of the sons of peace; this does the early greed of humanity grow and strike back at humanity a thousand fold…
Vision
I am the human heart, prisoner of substance and victim of earthly laws
Two wishes
Only those return to Eternity who on earth seek out Eternity
A poets voice
Humanity raged like a tempest, but I sigh in silence for I know the storm must pass away while a sigh goes to God
You may do unto me whatever you wish but you shall not be able to touch my truth
You may shed my blood and burn my body but you cannot kill or hurt my spirit
Peace
…look at the Darkness giving birth to the Sun…
Before the throne of beauty
Beauty is that which attracts your soul, and that which loves to give and not receive
A lovers Call
…that kiss was introduction to a great sigh, like the Almighty's breath that turned earth into man…
January 15, 2020
رقيق ومحزن للغاية..
مجموعة من الخواطر النثرية والقصص القصيرة والمقالات الشاعرية تتميز بطابع جبران الرومانسي يتحدث فيها عن الحياة والحب والحزن وغيرها من المشاعر الإنسانية التي لا تعرف الحدود ولا المسافات.
المقدمة بقلم نسيب عريضة توضح لنا اختلاف عاطفة جبران في هذه المجموعة المليئة بالأمل في السعادة والحب وقوة عاطفته وبين حفار القبور -من مجموعة العواصف- التي ظهرت فيها سوداوية عميقة من قلب عاطفة جبران الشفافة. لكم اختلفت يا جبران بين الكتابين!
النصوص التي أعجبتني:
بنات البحر
حكاية صديق
المجرم
مدينة الماضي
يوم مولدي -والتي شعرت بها جدًا نظرًا لاقترابي من سن الخامسة والعشرين وإستيلاء نفس مشاعر جبران على نفسي الحالية-
رجوع الحبيب
نشيد الإنسان
ملحوظة: لا أدري لماذا تاريخ ميلاد جبران في التعريف الخاص به يوم6 يناير رغم أنه في النص 6 ديسمبر
ملحوظة 2ورسالة للمحرر:الفصلة العربية لا يتم وضع مسافة بعدها مثل الفصلة الإنجليزية.
إلى الاقتباسات:
"اصبر،فالحيرة بدء المعرفة"
"قل :ومن لا يصرف الأيام على مرسح الأحلام،كان عبد الأيام"
"أعتقني من مآتي السياسة وأخبار السلطة لأن الأرض كلها وطني،وجميع البشر مواطني."
"سر!الوقوف جبانة،والنظر إلى مدينة الماضي جهالة"
"وسلام لك أيها القلب لأنك تستطيع أن تهزأ بالسلام وأنت مغمور بالدموع!وسلام لك أيتها الشفاه لأنك تتلفظين بالسلام وأنت تذوقين طعم المرارة!"
" بين أضلع ذلك الوادي حيث أشعة القمر تسترق خطواتها،سار موكب النصر وراء موكب الموت،وقد مشى أمامهما طيف الحب ساحبـًا أجنحته المكسورة"
أوليست هذه الجملة ملخص كل الحروب والنزاعات البشرية على مر التاريخ؟
"الحكمة السرمدية لم تخلق شيئـًا باطلًا تحت الشمس"
مراجعة الكتاب:
https://youtu.be/uPbxxITSspk?t=413
مجموعة من الخواطر النثرية والقصص القصيرة والمقالات الشاعرية تتميز بطابع جبران الرومانسي يتحدث فيها عن الحياة والحب والحزن وغيرها من المشاعر الإنسانية التي لا تعرف الحدود ولا المسافات.
المقدمة بقلم نسيب عريضة توضح لنا اختلاف عاطفة جبران في هذه المجموعة المليئة بالأمل في السعادة والحب وقوة عاطفته وبين حفار القبور -من مجموعة العواصف- التي ظهرت فيها سوداوية عميقة من قلب عاطفة جبران الشفافة. لكم اختلفت يا جبران بين الكتابين!
النصوص التي أعجبتني:
بنات البحر
حكاية صديق
المجرم
مدينة الماضي
يوم مولدي -والتي شعرت بها جدًا نظرًا لاقترابي من سن الخامسة والعشرين وإستيلاء نفس مشاعر جبران على نفسي الحالية-
رجوع الحبيب
نشيد الإنسان
ملحوظة: لا أدري لماذا تاريخ ميلاد جبران في التعريف الخاص به يوم6 يناير رغم أنه في النص 6 ديسمبر
ملحوظة 2ورسالة للمحرر:الفصلة العربية لا يتم وضع مسافة بعدها مثل الفصلة الإنجليزية.
إلى الاقتباسات:
"اصبر،فالحيرة بدء المعرفة"
"قل :ومن لا يصرف الأيام على مرسح الأحلام،كان عبد الأيام"
"أعتقني من مآتي السياسة وأخبار السلطة لأن الأرض كلها وطني،وجميع البشر مواطني."
"سر!الوقوف جبانة،والنظر إلى مدينة الماضي جهالة"
"وسلام لك أيها القلب لأنك تستطيع أن تهزأ بالسلام وأنت مغمور بالدموع!وسلام لك أيتها الشفاه لأنك تتلفظين بالسلام وأنت تذوقين طعم المرارة!"
" بين أضلع ذلك الوادي حيث أشعة القمر تسترق خطواتها،سار موكب النصر وراء موكب الموت،وقد مشى أمامهما طيف الحب ساحبـًا أجنحته المكسورة"
أوليست هذه الجملة ملخص كل الحروب والنزاعات البشرية على مر التاريخ؟
"الحكمة السرمدية لم تخلق شيئـًا باطلًا تحت الشمس"
مراجعة الكتاب:
https://youtu.be/uPbxxITSspk?t=413
Displaying 1 - 30 of 490 reviews